1- در حالیکه نزدیک به 20 میلیون رأی دهندۀ سکولار - از دید من خالص و بدون حتی یک رای به حکومت مذهبی - به حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی خیابان های کشورم را به عطر شاد و امید خودشان روی سر گذاشته اند و مشغول دست افشانی و پایکوبی هستند؛ تبریکات صمیمانۀ خودم را تقدیم گام های همواره مبارک شان می کنم و برای تداوم منجر به گشایش و پیشرفت جدیدترین و آخرین حماسۀ سیاسی شان آرزوی کامیابی می نمایم. و در همین ابتدا چند تبریک جانانۀ دیگر را چاشنی این نوشته می نمایم که به تعبیر عربی - اسلامی: لم یشکر المخلوق لم یشکرالخالق.
2- ابتدا یک تشکر و تبریک بگویم به مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای که بهر دلیل - چه فشار مخالفان و چه ارادۀ موافقان حکومتش - سلامت انتخابات را در محدودۀ مجاز کرده اش پاس داشت و انتخابی سالم - از نظر شکلی - را اجازه داد.
3- تبریک و خسته نباشید بگویم به محمود احمدی نژاد و دولتش که علیرغم هر آنچه گفت و کرد و گفتند و کردند سالم ترین انتخابات طول عمر جمهوری اسلامی را برگزار کرد. و با وسواسی بالاتر از وسواس آرای مردم را خواند و به انتخاب مردم احترام گذاشت. تا جائیکه در کمال ناباوری و شگفتی و بدلیل حرکت بر لبۀ تیغ "اکثریت داشتن دکتر روحانی" در تمام ساعات طولانی شمارش و اعلام نتایج آراء (دور و بر نصف بعلاوۀ یک بسیار شکننده) دست به حداقل تقلب لازم هم نزد و ما مخالفان جمهوری اسلامی را نا امید کرد. زیرا کافی بود فقط یک تقلب 1/5 درصدی ناچیز را اجازه می داد تا انتخابات بدور دوم برود و از انتخاب مستقیم روحانی نامزد دشمن ترین دشمن شهرت یافته اش هاشمی رفسنجانی جلو بگیرد.
4- تبریک سوم اما نصیب دکتر روحانی عزیز و رییس جمهور منتخب است که توانست مثل یک سیاستمدار برجسته - در کانتکست سیاست محض و بدون دخالت دادن اخلاق در سیاست - با جلب و نظر مردم به پیروزی برسد؛ و قدرت اجرایی کشور را بدست بگیرد. برای ایشان و تیم همراهشان آرزوی بهروزی و موفقیت می کنم و امیدوارم که شادی مردم از انتخاب خودشان را تداوم بدهند.
5- تبریک چهارم قطعاً حق مردان بزرگ و بزرگواری چون اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمدرضا عارف و پوزیسیون و اپوزیسیونی است که در شکل گیری این جدیدترین حماسه؛ نقش تأثیر گذار قطعی و تعیین کننده ای داشتند. بویژه سلام ویژه ام را تقدیم کنم به هاشمی رفسنجانی که با مدیریت فداکار و خوب خود بر صحنه باعث این انتخاب دلشاد مردم شدند.
6- در مورد شکست قاطع عزیزم سردار محمدباقر قالیباف - و بتبع او خودم - باید بگویم که قالیباف به استراتژی "پیروزی خاموش و بدون جنجال" خودش باخت. و چون استراتژیش درست و منطبق بر هدفش بود. لذا نمی توانست با تغییر استراتژی خود به استراتژی "پیروزی از راه سیاسی و جنجال جناحی" و در راه هدفش قدام کند. - قاعدۀ نقض غرض - بنابراین او را نیز بازنده نمی دانم و به او بخاطر پایبندی به پرنسیپ های اخلاقی و معطوف به هدف تبریک می گویم. این توضیح روشنگر را اضافه کنم که قالیباف می خواست برای "سیاست زدگی زدایی" از سیاست و فضای عمومی جامعه بیاید و این با استراتژی متکی بر سیاست زدگی (جنجال جناحی) مقدور نبود.
7- در مورد خودم و شکست قطعی ام در پیشنهاد راه قالیباف اما؛ شکستم را می پذیرم ولی غلط بودن تحلیلم را نه. زیرا من دوست داشتم و مفید می دانستم که جامعۀ ایران اینبار مثل همۀ جوامع دیگر طبیعی رفتار کند و از خلق "حماسه" خود داری کند. زیرا بشدت از لفظ حماسه منزجر و بر حذرم و زندگی دائمی در انقلاب و حماسه را بشدت مضر و نا امید کننده می دانم. زیرا تجربۀ حماسه های در برگیرندۀ همۀ حیات و زیست ایرانیان در 35 سال گذشته شامل حماسۀ انقلاب اسلامی، حماسۀ جنگ، حماسۀ دوم خرداد 76، حماسۀ سوم تیر 84، حماسۀ خون و قیام 88 را چاره ساز و گره گشا ندیده بودم و مطمئن بودم و هستم که جز بازگشت به تعادل و وضعیت طبیعی که لازمه اش همان "سیاست زدایی از سیاست و تشکیل حکومت است" راه دومی برای برون رفت از مشکلات بشدت در هم تنیدۀ زیست ایرانی نیست و من نمی شناسم.
8- اما به مصداق یکی از توده بودن خودم، انتخاب اکتریت توده را روی تخم چشمم عزیز می دارم و در مقابل ملت و انتخابشان سر تعظیم فرود می آورم. و امیدوارم که در ادامۀ این انتخاب مبارک معجزه ای فراتر از حماسه نیز مکمل این آخرین حماسه شود. و از فردا ایران شاهد یک تعامل جدی - حداقلی حتی - در بین همۀ آحاد مردم از رهبر تا رهرو، از اصولگرا تا اصلاح طلب، از لاییک تا بنیادگرا، از سکولار تا مذهبی، از مدرن تا سنتی، از پوزیسیون تا اپوزیسیون و خلاصه همه و همه با هم باشیم برای بی نیازی از خلق حماسه ای جدید در آینده؛ و ساختن ایرانی آباد و آزاد متکی بر خرد جمعی. تا بتوانیم با رسیدن به جامعه ای طبیعی مثل همۀ جوامع روی کرۀ زمین طعم زندگی را ابتدا خومان حس و سپس به کودکان و جوانان مان بچشانیم. به امید آنروز! یا...هو
۲۴ نظر:
شاید بدون انصراف عارف نیز در مرحله دوم روحانی پیروز بود، اما نقش رفتار اخلاقی- عقلایی او سهم بزرگی در یک مرحله ای شدن انتخابات داشت. پس از عارف عزیز که پیروز واقعی این انتخابات است تشکر می کنیم و به او نیز تبریک میگویم.
قالیباف دوبار از روحانی شکست خورد، که شکست دومی یعنی باختن در انتخابات نتیجه شکست اولی یعنی باخت در مناظره سیاسی بود.
کسی که شما میگید قصد سیاست زدایی داشت وقتی شکست خورد که خواست سیاست بازی کند و نشون داد این بزرگ مرد اجرایی، سیاستمدار خوبی نیست.
علت اینکه خامنه ای این بار تقلب نکرد چه بود؟
تنها علتی که بنظر می رسد وجود تحریم های شدید است. از چند روز دیگر صادرات نفت ایران به 500 هزار بشکه می رسد! او یک دولت سوخته را تحویل روحانی داد و روغن ریخته را وقف امامزاده کرد! در حقیقت فشار های خارجی باعث تغییرات داخلی گردید
روحانی یک اصلاح طلب دو اتشه نیست. از او توقعات خارج از انتظار نباید داشت. او فقط یک مقدار زمان برای ملت ایران می خرد تا خود را بازیابد و دستی هم به سر و گوش اقتصاد بکشد. او تنها انتخاب " بهتر از بدتر" است. توقع زیاد از او نداشته باشیم. او قطعا بهتر از احمدی نژاد کشور را اداره خواهد کرد.
چه آنهایی که بدلایل کاملا منطقی تحریم کردند و چه آنهایی که شرکت کردند هیچ کدام اشتباه نکردند. پیروزی روحانی به یک معجزه شبیه است . خود او در سخنانی گفته بود بطور سر بسته می گویم که امکان تقلب وجود ندارد. این یک راز تاریخی است که شاید بعد ها بر ملا شود.بسیاری از کسانی هم که مشارکت کردند خود امیدی نداشتند و فقط قصدشان رها کردن تیری در تاریکی بود.هنوز هم سیب تا بیاید زمین بخورد باید هزار چرخ بخورد. شاید هم بازی خامنه ای است . او بالخره فهمیده که با این روند دولتش بزودی سقوط می کرد پس برای نجات دولتش و انرژی اتمی اش روحانی هم خوب بود. حداقلش این است که سر کشور های دیگر را حداقل برای چند سال دیگر می تواند شیره بمالد
با انتخاب روحانی هنوز کار عظیمی در پیش است روحانی وارث هشت سال تخریب در حوزه سیاست خارجی و داخلی و اقتصاد است . او در آن واحد باید در دو جبهه بجنگد یکی با باند خامنه ای و دیگری هم تحریم ها و میراث های احمدی نژاد و تازه اگر مرد این کار باشد.کار بمراتب مشکل تر از آنی است که فکر می کنیم.
به حسن روحانی :
http://to-mr-president.blogfa.com
دلقک جان میگگویند بدلیل رقابت تنگاتنگ ارای اقای غرضی ورای های باطله رقابت به دور دوم رسیده فکر میکنی کدام برنده شود
علاوه بر ملت ایران, خامنه ای هم بنوعی برنده این انتخابات بود!
اتفاقی که افتاده است این است: خامنه ای با ورشکسته گی روبرو شده و بخاطر تحریم ها در آستانه سقوط قرار گرفته است . او خود را از منجلابی که بدست خود برای ایران ایجاد کرد سلب مسئولیت کرد و خواست ادامه این راه را به گردن کس دیگری بیاندازد. با اینکار هم حکومتش مشرعیت گرفت و هم فرد مطمئنی برای ادامه مذاکرات هسته ای پیدا کرد و هم دولتهای خارجی را برای 4 سال دیگر دست به سر کرد . علاوه بر ملت ایران, خامنه ای هم بنوعی برنده این انتخابات بود او اجازه داد تا آرام سقوط کند تا استخوان هایش نشکند
سلام
و من علت تقلب نکردن خامنه ای رو مثل سایر دوستان ترس از تحریم یا هر آنجه از این قبیل نمی دانم و مژده ای که با گذر زمان خود را بیشتر و بهتر نمایان می سازد و آرزو می کنم طول عمری به اندازه عملی کردن این تصمیم خود داشته باشه که روزهای بسیار شادیو برای ما خواهد داشت شاید با توجه بیشتر به رفتار سال گذشتش بتوان به جمع بندی بهتری رسید و اولین قدم سامان بخشیدن به مذاکرات و آزادی تدریجی عزیزان در بندمون که گواهی بر درست بودن این مدعاست ان شاالله
نمی دونم چرا احساس کردم در حین یا بعد از نوشتن این متن گریه کردید.
شاید هم من اشتباه می کنم..
امیر جان.
خیلی سپاسگزارم از احساس زیبایت. نه گریه نکردم. اما بغض شادی ام در تقلای شکستن بود. حدس شما درست است من زود برای ایران گریه می کنم. هم هنگام امید به سعادتش شیرین. و هم بزمانۀ دیدن پژمردگی اش به تلخی. یا...هو
سلام
امیدوارم خوب باشی و فکر نانوشتن را از سرت بیرون کرده باشی.
باید بنویسی
دوستت دارم
الی المهرج الایرانی
اگر بغض شما سرشار از شادی خالص بود حتما شکسته بود ، من با توجه به شناختم از شما می گم بغض شما ترکیبی بوده از:
خوشحالی برای دیدن شادی حداقلی هموطنان ،
اندوه از این که " باز هم نشد که بیافتیم در مسیر درست" ،
شک به بودار بودن این انتخابات ،
و نگرانی از آینده پیش رو.
میدونم شما همیشه مثبت اندیش هستید ولی این رو هم می دونم که امثال شما تاریکی های پنهان رو زودتر رصد می کنند ، جسارت نمی کنم به حریم شخصی شما و شخصیت خوانی شما وارد بشم ، اما باور هم نمی کنم شما به سادگی از کنار اتفاقات به این بزرگی و گستردگی بگذرید.
به شما و اندیشه شما نیازه برای هشدار دادن به توده هرچند که در اون لحظه به شما حمله کنند و حرفتونو قبول نکنند. اما همین طور که قبلا گفتید اینجا دانشگاه تربیت انسان مدرن است و شما به عنوان آموزگار باید بمانید و بنویسید برا باز شدن ذهن توده. باید که می گم حالت دستوری نیست ، بلکه حالت خواهش و تقاضا داره .
راستی من یک دل سیر گریه کردم دیشب و همش اندوه بود ، معمولا در احساسام اشتباه نمی کنم.
جسارت می کنم و نظرمو سربسته می نویسم:
رای توده هیچ وقت بازگشت به عقب نیست.
رای توده روحانی نبود.
و شما که حس توده رو خوب درک می کنید اشتباه نکردید. به حستون شک نکنید.
توده ها بردند فقط بردشون رو اعلام نکردند بنا به مصلحت زمان و مکان.
نتایج درست همونهاست که شما در پست قبلی خبر دادید ازش .
کامیاب باشید.
نمیتوانم نگریم وقتی می شنوم
[مردم :] سهراب بیدار شو رای تو پس گرفتم
http://www.youtube.com/watch?v=F9U6N_InFvE
لطفآ از مردم دعوت کنید که به احمدی نژاد اهانت نکنند
احمدی نژاد نیز منتخب گروهی از مردم بود
بگذارید او نیز مانند یک قهرمان برای رای دهندگانش دوری خود را تمام کند.
او نیز بخشی از این مردم و تاریخ ماست
بگزارید تاریخ قضاوت کند
دلقک عزیز تبریک میگویم
مطمئنا شما هم خیر مملکت را میخواستی ,هر چند به دلیل هم نظر نبودن با شما این مدت نظری نداده بودم ولی قطعا باید از احمدی نژاد و خامنه ای و رفسنجانی ممنون بود که فرصتی دادند که اختلافات مملکت به حداقل برسد و بلکه حکومت راه عرفی شدن را به سرعت بپیماید/ تبریک کش.رهای غربی بسیار معنا دار هست و انشالله فصل جدیدی آغاز خواهد شد
چطوری پدر؟؟
http://revolution1979.files.wordpress.com/2012/06/382814_351064978243984_150317329_n.jpg
دلقک جان
امروز همش از خودم می پرسیدم خوب این چه کرمی بود در خامنه ای که همین کار را 4 سال پیش نکرد؟ می مرد اگر موسوی رئیس جمهور میشد؟چه لزومی داشت این همه هزینه برای ملت ومملکت؟ فقط برای کل زدن و روکم کردن؟حالا که بدتر شد، اگر 4 سال پیش همه از او متشکر می شدنداگر که بیطرف می ماند و اجازه میداد احمدی با سیاستهای خانه خراب کنش برود.
ولی حالا همه می گویند خامنه ای فقط بخاطر فشار تحریم ها تن به این خواسته داده وگرنه همین دوره هم جلیلی مثل آب خوردن از صندوق بیرون می آمد.
بیشتر از همه باید از احمدی تشکر کنیم با این سیستم شمارش آرا میخواست بگه دفعه ی قبل اونی که تقلب کرده کس دیگه ای بوده نه اون! اون برای انتقام از اصولگراها چه تو جریان 88 که با رفتارشون اونو بی آبرو کردن و من خیلی وقته به این فکر میکنم نکنه اون کار موسوی تو اعلام زود هنگام نتیجه که هم غیر قانونی بود و هم غیر منطقی فقط برا زمین گیر کردن احمدی بود چون که تو نوار نیک آهنگم مهدی هاشمی میگه چقدر از ضایع کردن احمدی نژاد حال کرده و اونو یه دست آورد بزرگ میدونه! و اصولگراها و رهبر و سپاه بد جوری واکنش نشون دادن با زدن و فحش دادن و زندانی کردن و کشتن و اینا همه دولت احمدیو به خاک سیاه نشوند در صورتی که خیلی بهتر میشد عمل کرد!!!!
و سال 92 هم که عشقشو بازی ندادن و اون اینجا دیگه بد جوری قاطی کرد و سالم ترین انتخابات دنیا را برگزار کرد!!!و یه بار دیگه نشون داد که همیشه غیر قابل پیشبینیه!!!!!
با این حال من فکر میکنم احمدی نژاد تو دولت بعدی حتما یه گوشه ی کار و داره و حتی مشایی هم!!
از اینا گذشته.... برای من رای دادن به روحانی یه حسی مثل قربانی کردن اسماعیل (سردار) بهم میداد با این تفاوت که دیگه این دفعه خدا هیچ قربانی دیگه ای به جای اون نفرستاد!
ای من اعلام حضور بود ، رای من فریاد در گلو مانده ای بود بر سر کسانی که سالهاست با زور و تحکم، آزادی را از من و ما سلب کرده اند و با تکیه بر چماق سرکوب به خیال خود ساکتم نموده اند . من رای دادم تا خشمم را ، اعتراضم را و استقامتم را به رخ کسانی بکشم که فکر میکردند من و ما را به انزوا کشانده اند . ما رای دادیم تا اعلام کنیم نهالی که سال ۸۸ کاشته شد و با خون دلهامان و اشک چشمانمان آبیاری گردید اینک به درختی تنومند تبدیل شده و سبز و سربلند بر این خاک زر خیز سایه افکنده . خوب است صاحبان قدرت پیام نهفته در انتخاب آقای روحانی را بفهمند. بجای اینکه حضور مردم در انتخابات را خار چشم اجنبی جلوه دهند و این پیروزی مردم را به نفع خود مصادره کنند بهتر است به خود آیند و ذره ای از بصیرتی که همواره از مردم طلب می کنند خود بهره جویند و خواسته های به حق مردم را درک نمایند و بفهمند که مردم با همه وجود بر سر آرمانهای خویش ایستاده اند . مردم ثابت کردند در یک مبارزه مدنی بدون خشونت و جوانمردانه همواره پیروز میدانند . امیدوارم آقای روحانی نیز ارزش این اعتماد مردمی را درک نمایند و به وعده های خود عمل نماید و بداند اگر پشتوانه مردمی را از دست بدهد چیزی برایش باقی نخواهد ماند. یکی از اصلی ترین خواسته های ما که نباید به فراموشی سپرده شود آزادی زندانیان و محصور شدگانی است که تنها گناهشان ابراز عقیده بوده است . حسین زمان
این نبود که در شمارش آرا خیلی دقت کنند با این هدف که تقلبی نشه و به دور دوم کشیده نشه. با آرایی که دراومد خودشون فهمیدن که بهتره اصلا به دور دوم کشیده نشه. حداقل الان می تونند شکستشون رو بندازن گردن تفرق کاندیداهاشون. اما مطمئن باش اگر به دور دوم کشیده می شد (که رسما می شد صف بندی مخالفان و موافقان؛ یک انتخاب حیثیتی) روحانی با رای بیشتری هم رئیس جمهور می شد. مسلما همه کسایی که دور اول به روحانی رای دادن، دور دوم هم می دادن. اما نمی تونه تضمین کنی همه کسایی که به نامزدهای دیگه رای دادن، دور دوم به قالیباف رای می دادن همگی. از اون مهمتر، باید رای تحریمی هایی رو هم حساب کنی که از تقلب می ترسیدن.
من حتی فکر می کنم دلیل اجماع نکردن اصولگراها همین بود. اون ها از نظرسنجی های میدانی واقعی مطلع بودن (یادتونه یه نمونه اش با روحانی 43% رو که شبکه ایران فاش کرده بود بهتون نشون دادم، شما رد کردی...؟) و با همین استدلالی که کردم ترجیح دادن روحانی با یه برتری نسبی تو دور اول انتخاب شه تا با یه برتری قابل توجه توی دور دوم که حیثیتی تره...
نا شناس غزیزی که میگوی به احمدی نژاد اهانت نکنند وتاریخ قضاوت کند تاریخ از روی همین عکس العملهای مردم نتیجه میگیرد وتحلیل میکند بدون ری اکشن مردم تاریخ از کجا میداند که استالینی که کشور را از دست آلمان نجات داد چگونه آدمی است وفعلیت های دولت مهرورز چگونه بود هر هشت کاندید وحتی رهبر هم عدم رضایت خود را نشان دادند ودر آینده مشکلات بزرگتری رو خواهد شد دفع مدیران لایق بکارگیری نالایق ترین اشخاص در پست های حیاتی واتلاف بودجه هیف ومیل انجام طرحهای غیر لازم ونیمه کاره که سالها باد خواهند خورد همین طرح هدفمندی که ایشان نصف کاره ولش کرد ودلیل آن عدم مدیریت تا سایر دلایل به هر حال بنده به ایشان فحش نمیدم ولی در 8سال کشور راحداقل16 سال از نظر رشد اقتصادی عقب انداخت خودتان هم دقیق نگاه کنید صدها مشکل راکه بانیش ایشان بود پیدا میکنید که معمولی ترین اش دروغگوی ایشان بود
من با دلقک در مورد شگفتی موافقم.
اصلا همه چی عجیبه و بیشتر به شگفتی میمونه.
اینکه چرا انتخاب مردم رو راحت پذیرفتن.
اینکه رای واقعی قالیباف از ولایتی هم کمتر بود و این شش ملیون از کجا اومد. حتی توی مشهد هم رای باقر به حسن یک به ده بود. چه برسه به شهرای دیگه. نه توی توده مردم اصولگرا حامی داشت نه اصلاح طلب ها و نه توی شهرهای بزرگ و طبقات شهری و نه شهرهای کوچک و روستاها.
رای روحانی هم باید خیلی بیشتر از این میبود.
تقریبا توی تمام کشور نسبت روحانی به رای دهنده ها 9 به 10 بود.
حداقل باید شصت درصد میشد و اینکه نخواستن یا نتونستن کمترش کنن.
میزان رای نداده ها بیشتر 28 درصد بود تقریبا حدود 40 درصد.
ولی من هنوز توی شوک هستم و بنظرم یه خبرایی هست. یا در بالا خبرایی هست و یا مجریان دولتی و حکومتی دیگه گوش بفرمان نیستند و هر کی ساز خودش رو میزنه.
یه نفر بگه چی شده.
سلام
در مورد اینکه راحت پذیرفتن نمی تونم اظهار نظری بکنم
اما در مورد اینکه در صورت عدم تقلب و خوندن آرا این نتیجه شگفت انگیزه اصلا با شگفتی خواندنش موافق نیستم.
نظر سنجیه موسسه آیپوز (WWW.IPOS.ME) رو که ببینید، نتیجه کاملا قابل پیش بینی بود حتی اگه نمودارها رو تفسیر کنیم جای اینکه بگیم رای زیادی احتمالا از روحانی کم شده هم خیلی وجود نداره، حتی اگه آرای روحانی کم شده باشه مقدارش نمی تونه خیلی زیاد باشه و باید به کار علمی و دقیق این موسسه تبریک گفت.
لطفا با این تحلیل‌های پیچیده و تو در تو همدیگر رو گیج نکنیم، چه علاقه‌ای داریم ما شیعیان به تفسیر و تحلیل. بابا نظام برای بقا خودش تغییر جهت داده در سیاستش، حالا هی اینقدر بگیم یارو ترسیده که بندازیمش روی دنده غوز که سر ناسازگاری بذاره با همین روحانی هم، بذارین آبرومندانه از خر شیطون پیاده بشن و برگردان به مسیر عقلانیت. همه چیز خیلی ساده ست. مثبت فکر کنین تو رو خدا.
ارسال یک نظر