2- لذاست که ضدیت کشورهای عربی با رژیم اسلامی درست چندماه پس ازپیروزی انقلاب که ماهیت رادیکال انقلاب ایران برملاشد شروع شده است وبغیراز دوبار ودردوسال ودردودولت هاشمی وخاتمی که این فضای بشدت متخاصم ِ مکتوم وبواسطۀ رویکردهای عرفی توسط دولت های وقت ایران؛ شروع به تلطیف شدن کرده است دربقیۀ 27-28 سال گذشته، هم دشمنی اعراب باایران دربالاترین سطح وجودداشت وهم "اجماع عربی" برای تحت فشارقراردادن ایران.
3- عنصری که باعث می شد این دشمنی بالقوه وهمیشگی به دشمنی بالفعل ومؤثرتبدیل نشود نبودن "اجماع غربی" بود. بدین معنی که اعراب نه تنها ازسوی غرب چراغ سبزنداشتند برای مقابله با ایران بلکه درخیلی از زمینه ها -مثل شرکت اتباع غیر شیعۀ آنان درترورهای بالفعل درهمه جای جهان بویژه غرب وعدم وجود حتی یک مسلمان شیعه دراین قبیل ترورها-خودشان جلوترازایران متهم بودند وتحت فشارغرب. تا اینکه - درمقالۀ جنگ کثیف هم گفتم- امریکا ناچارشد درجنگ عراق وبرای مهارکردن خشونت ها به اعراب سنی امتیاز های فراتراز دموکراسی "هرنفریک رأی" بدهد. واین فرمول بلافاصله کارکرد.
4-بنابراین از همان تاریخ غرب متوجه شد که کلید حل معما ی جمهوری اسلامی ازطریق حمایت از مخالفت مذهبی، زبانی وتاریخی اعراب با ایران مدعی حکومت جهانی اسلام بیشتر وبهتر قابل دست یابی است. تا رسیده به امروز که با آمدن اوباما درامریکا وچرخش منتظر جهان بسمت همگرایی بین المللی؛ "اجماع غربی"به بالاترین نقطه خود دربعدازفروپاشی بلوک شرق سابق رسیده است وحاضر شده است "اجماع عربی" را نیز به بازی بگیرد ویکبار برای همیشه سیاست خارجی تهاجمی جمهوری اسلامی ایران را درمان قطعی کند.
5- اینکه آدمی به سنگینی ملک عبدالله(دوست نزدیک وسابق هاشمی رفسنجانی) حاضر می شود دست اسد پسرچموش را بگیرد وبرود با پسر رفیق حریری بزرگ درلبنان تا حرف ودلشان را باهم صاف کنند وبه نقطۀ مشترک منفعت اعراب برضد ایران برسانند دنبالۀ همین سناریو است. سناریویی که اگر ایران اشتباه کند وبگوید انشاءالله گربه است؛ ممکن است تاوان سختی درپیش باشد.
6- حرفی که آیت الله جنتی شنیده وازآن پیراهن عثمان درست کرده برعلیه مخالفان داخلی بی اصل وبنیاد نیست وهمانطور که من هم قبلاً گفته ام امروزه دیگر فقط خواجه حافظ شیرازی نمی داند که درهمۀ مشکلات برای حاکمان اسلامی ایران عربستان یک پای ثابت وسمج ورهبرنده است. اینکه چقدر درکجا وچه نوع وتوسط چه ترفند وکدام عوامل کار بکند قطعاً دراطلاعات آیت الله جنتی نیست ولی اصل ادعا مشهورعام است.
7- بنابراین اگر غرب مجدداً یکی ازآن حماقت های تاریخی اش را مرتکب نشود واین برتری دواجماع "غربی وعربی" را ازدست ندهد کار برای حاکمان ایران به سخت ترین تصمیم درهمۀ سی ویک سال گذشته رسیده است: "یا آرام بگیروسیاست داخله ات را تضمین پاداش بگیر. یا آمادۀ رودررویی باش وقمارکن آش را با جاش."
8- ومن همان طور که بارها وعده داده ام دولت احمدی نژاد را درامتداد رفتن بسوی غرب درسیاست خارجی می بینم تا برای نقشه های سیاست داخلی فرصت وموقعیت فراهم بکنند. ولی احمدی نژاد آدم خیلی قابل پیش بینی هم نیست وممکن است برای خاطر دستمالی قیصریه ای را آتش بزند. باید بمانیم وببینیم ودعا کنیم که این رویارویی دیپلماتیک اجماع غربی بعلاوۀ اجماع عربی به پاداش بازگشت ایران به باشگاه سیاسی جهان تمام شود که گام مهمی خواهد بود برای اصلاحات درایران. وآن حرفی را که گفتم راجع به چراغ سبز غرب برای سیاست های داخلی رژیم درصورت کوتاه آمدن درسیاست های خارجی را جدی گفتم ولی جدی نیست. چون که هرگونه تعامل بیشتر با دنیا وبویژه غرب لاجرم به گشایش بیشتری درداخل هم منجرخواهد شد. یا...هو
نه فقط خود این کار "مانا"؛ که بیشتر این استقبال وحشتناک زیبای مخاطبان است که من را سؤال پیچ کرده است. پس کمی شرح می دهم واز حود مانا یا هرکدام از بینندگان می خواهم که برایم توضیح قابل دفاع بدهند.
درحالی که بهر علت علاوه بر میدان وعرصۀ واقعی که نفس از کسی درنمی آید به ادامۀ سرکوب رژیم! وسردشدن جنبش بهردلیل؛ دردنیای مجازی هم اوضاع روبراه نیست؛ وجوانان اگرهم مانده اند در دنیای مجازی بیشتر دنبال علایق شخصی خود هستند تا امیدی به ادامۀ جنبش.
دراین کویر سکوت وروبسوی ناامیدی! کارتون "سنگ سار" مانا طوری با هجوم کامنت گزاران نزدیک سه رقمی![تعدادنهایی 104 کامنت] مواجه شده که نیازمند یک مطالعۀ میدانی جامعه شناختی است، برای استفاده در ادامۀ اعتراضات.
-- Dalghak.Irani ، Jun 29, 2010سؤال مشخص من این است که اولاً یکی از تحسین کنندگان یک توضیح وتبیین محتوایی ومفهومی بدهد برای من که هنوز سه روزاست نمی توانم رمزگشایی کنم از سه نماد مانا دراین کار ودوم مشخص کنیم که این کار چه خصوصیتی دارد که با اقبال چهاربرابر بیشتر معمول کارهای مانا مواجه شده است. مرسی. یا...هو