1- حسین موسویان دیپلمات ارشد و برجستۀ جمهوری اسلامی که مدت چند سال است در امریکا اقامت دارد و اینک در دانشگاه پرینستون تدریس می کند مقاله ای را منتشر کرده است در نشنال اینترست آنلاین که به روابط ایران و افغانستان بعد از خروج نیروهای امریکایی می پردازد. موسویان همان سفیر اسبق ایران در آلمان است که در مذاکرات هسته ای دورۀ اصلاحات یکی از اعضای برجسته و مهم تیم مذاکره کننده به ریاست حسن روحانی بود. او بعداً در دولت احمدی نژاد متهم به خیانت تا مرز جاسوسی شد و اگر درست یادم مانده باشد حتی مورد بازداشت و بازجویی هم قرار گرفت. او در جدیدترین مقاله اش که ذکرش رفت حرف بسیار تازه و مهمی زده است. او در پایان مقاله اش پیشنهادی را مطرح کرده و نوشته است:
2- دقیق نمی دانم که موسویان کی این مقاله را منتشر کرده است و آیا به آرایش انتخابات ریاست جمهوری اشراف داشته است یا نه. اما چه با توجه به صحنۀ سیاسی در حال شکل گیری دولت جدید ایران نوشته باشد یا قبل از آن فرقی در اصل ماجرا نمی کند که او پیشنهاد می کند دو ژنرال ایرانی و امریکایی مذاکراتی را شروع و پیش ببرند در مورد آیندۀ بعد از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان که وعده می دهد و امیدوار است که این مذاکرات استعداد این را خواهد داشت که به حوزۀ دیپلماسی خارجی ایران هم گسترش یافته و باعث کره گشایی شود.
تجربه من می گویند که مذاکرات مستفیم بین "لیولد جی آستین" فرمانده ستاد مشترک آمریکا و "حاج قاسم سلیمانی" فرمانده سپاه قدس می تواند رویکرد اثرگذاری باشد.
حاج قاسم نقشی سازنده و محوری در مبارزه با القاعده در افغانستان پس از حملات تروریستی سال 2001 ایفا کرد. علیرغم اتهاماتی که متوجه حاج قاسم سلیمانی در امریکا است، او در خروج ایمن نیروهای امریکا در سال 2012 و 2013 سودمند و مفید بوده است.
این روابط نظامی می تواند بنیان اعنماد مشترک بین ایران و امریکا را بگستراند. پس از انتخابات ریاست جمهوری آتی در ایران، فرصت های برجسته ی بیشتری می تواند در پیشرفت روابط ایران و ارمیکا به وجود اید.
3- من فقط می خواهم از این مقاله و پیشنهاد موسویان نقبی بزنم به افق های آیندۀ ایران در صورت رییس جمهور شدن قاطع محمد باقر قالیباف. می دانیم که وجه سردار ِ محمد باقر قالیباف خیلی زیاد دوست نزدیکی است با سردار قاسم سلیمانی. تا جائیکه سلیمانی آشکارا گفته است که به قالیباف رأی خواهد داد. هرچند مخالفان متحجر قالیباف بسرکردگی رجا نیوز سعی کردند که با مصاحبه با رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه موضوع حمایت سلیمانی از قالیباف را تکذیب کنند و کردند. اما سردار شریف بلافاصله واکنش نشان داد به این تیتر تکذیب رجایی ها و گفت که من در مورد اشخاص حقیقی صحبتی نکرده ام و حرف من در مورد حمایت سازمانی و سازمان یافتۀ سپاه از کاندیدای مشخص بود که تکذیب کردم. و هر پاسداری هم مثل همۀ مردم می تواند انتخاب شخصی خودش را داشته باشد. البته ستاد قالیباف هم بلافاصله ویدیوی بسیار عاطفی و احساسی را منتشر کردند از مجلس ختم شهید سردار کاظمی - چند سال پیش در ارومیه شهید شد - که نشان می داد سردار سلیمانی از شدت تأثر و گریه بشدت منقلب است و مثل کودکی بی پناه دقایقی طولانی در سینۀ قالیباف پناه گرفته و گریه می کند.
4- من سردار سلیمانی را نمی شناسم. و اگر در مورد سپاه قدس تحت فرماندهی ایشان هم مطالبی نوشته ام متکی بر داده های رسانه ای و نوع مأموریت برون مرزی که این سپاه دارد بوده است. لذا نسبت به شخصیت حقیقی سردار و نوع فرماندهی اش بی موضع بوده ام. اما حالا با دیدن رفاقت خیلی نزدیکی که سلیمانی و قالیباف با هم دارند. و این تعریف خوب و کارآمدی هم که موسویان از سردار سلیمانی کرده و توصیه اش به استفاده از ظرفیت های شخصیت هایی مثل سلیمانی در سیاست خارجی. من مقالۀ مهم و مستدل او را - مثل سایر مقاله هایش در نشریات امریکایی - بفال نیک می گیرم که بگویم اگر کسی تصمیم به رأی دادن دارد در انتخابات؛ حتماً روی گزینۀ قالیباف خوب فکر کند با توجه به دست و پاهای مهمی مثل قاسم سلیمانی که دارد.
5- بازهم اصرار دارم اعتراف کنم که دارم متقاعد می شوم که بغیر از سپاه یا توافق سپاه سیاست خارجی را حتی خود آیت الله خامنه ای هم راحت نمی تواند تغییر رادیکال بدهد. و چون مطمئنم که دیگر نامزدان هم اگر شانسی برای انتخاب شدن داشته باشند مرد اینکار نخواهند بود زیرا نه جنمش را دارند و نه نفوذش را و نه سکون و آرامشش را. به این معنای بدیهی که روحانی و عارف مطلقاً شخصیت های اهل درگیری و بدست آوردن امتیاز از آیت الله خامنه ای و سپاه نیستند و تنها فایده شان مخالفت صولگرایان درجه دو خواهد بود با آنان و جناح بازی و دعواهای سیاسی بدون هیچگونه نتیجه ای. لذا اهمیت ریاست جمهوری قالیباف را یادآوی کنم. البته من نگران بردن هیچکس نیستم از قالیباف. نگرانی و زور من برای پشتوانۀ رأی قالیباف است که بتواند از این طریق هم او را قادر سازد که با نفوذ و رفاقت ها و بده بستان ها - چرا که نه سیاست یک بخشش همین درست بازی کردن است - بلکه کشور زیبا و در حال عقب روی فزاینده مان را بروی ریل پیشرفت و توسعه هدایت کند. یا...هو
۱۶ نظر:
سلام دلقك
خيلي عجولي. نميدانيم چرا؟
محسن رضائي رئيس جمهور است.گفتيم كه صبر داشته باش
سلام دلقك عزيز
در شرايط تحريم ، كه تمامي كالاهاي مورد نياز مردم توسط برادران قاچاقچي سپاه وارد كشور مي شود ، اصلا سپاه به چه علتي بايد خواستار رابطه با امريكا باشد ؟
در زمان جنگ افغانستان هم اگر همكاري مي كردند با امريكا به خاطر اين بود كه ، كارگزاران حكومت ( بيشتر اصلاح طلبان انرا رواج مي دادند در دولت خاتمي ) احتمال اين را مي دادند كه بعد از افغانستان و عراق ، نوبت ايران است ،
لطفا نگوييد كه شايد به خاطر حس وطن پرستي ، پاسداران خواستار رابطه با امريكا خواهند شد در اينده ، زيرا هـيچ پاسدار وطن پرستي ، به درجات بالا نخواهد رسيد كه بخواهد منشا خير براي مردم و وطن شود
البته حرف شما را كه خامنه اي از عهده عادي سازي بر نمي ايد را قبول دارم ، ولي چرا بايد خامنه اي خود را به نقطه اي غير قابل برگشت برساند براي رابطه با امريكا ! براي اينكه خامنه اي از دو چيز وحشت دارد و حتي حرف زدن در مورد انهم را هم ، منع كرده است
١- رفراندوم ٢- رابطه با امريكا
حرف زدن در مورد هر يك از اين دو را به معناي كودتا عليه خود مي داند
و به شدت برخورد مي كند
نه سپاه و نه خامنه اي احتياج و علاقه اي به رابطه با امريكا ندارند و از تحريم و انزواي ايران ، بيشترين سود را مي برند ، و تا زمانيكه موجوديت خود را از ناحيه امريكا در خطر نبينند ، تغييري در شرايط فعلي نخواهند داد ،تازه من مي خواهم پا را فراتر گذاشته و بگويم ، هيچكدام از كارگزاران جمهوري اسلامي خواستار باز شدن فضا و رابطه با دنيا و رشد دموكراسي و توسعه سياسي و اقتصادي نيستند ، زيرا در فضاي ازاد و مترقي ( به طور نسبي البته ) ، ادمهاي با سواد و دانا رشد مي كنند و بر صدر مي نشينند ، نه مديراني با مدارك جعلي و سهميه اي و رانتي و عموما بي سواد . به نظر شما در دنياي رقابت اقتصادي و دنياي انديشه هاي نو و مترقي ، يك اخوند بي سواد و يك پاسدار رانت خور ، چه جايگاهي خواهند داشت ؟ كه خواستار روابط باشند با دنيا و با دست خود ، نان خود را اجر كنند !
پاينده باشيد
سلام دلقك عزيز
در شرايط تحريم ، كه تمامي كالاهاي مورد نياز مردم توسط برادران قاچاقچي سپاه وارد كشور مي شود ، اصلا سپاه به چه علتي بايد خواستار رابطه با امريكا باشد ؟
در زمان جنگ افغانستان هم اگر همكاري مي كردند با امريكا به خاطر اين بود كه ، كارگزاران حكومت ( بيشتر اصلاح طلبان انرا رواج مي دادند در دولت خاتمي ) احتمال اين را مي دادند كه بعد از افغانستان و عراق ، نوبت ايران است ،
لطفا نگوييد كه شايد به خاطر حس وطن پرستي ، پاسداران خواستار رابطه با امريكا خواهند شد در اينده ، زيرا هـيچ پاسدار وطن پرستي ، به درجات بالا نخواهد رسيد كه بخواهد منشا خير براي مردم و وطن شود
البته حرف شما را كه خامنه اي از عهده عادي سازي بر نمي ايد را قبول دارم ، ولي چرا بايد خامنه اي خود را به نقطه اي غير قابل برگشت برساند براي رابطه با امريكا ! براي اينكه خامنه اي از دو چيز وحشت دارد و حتي حرف زدن در مورد انهم را هم ، منع كرده است
١- رفراندوم ٢- رابطه با امريكا
حرف زدن در مورد هر يك از اين دو را به معناي كودتا عليه خود مي داند
و به شدت برخورد مي كند
نه سپاه و نه خامنه اي احتياج و علاقه اي به رابطه با امريكا ندارند و از تحريم و انزواي ايران ، بيشترين سود را مي برند ، و تا زمانيكه موجوديت خود را از ناحيه امريكا در خطر نبينند ، تغييري در شرايط فعلي نخواهند داد ،تازه من مي خواهم پا را فراتر گذاشته و بگويم ، هيچكدام از كارگزاران جمهوري اسلامي خواستار باز شدن فضا و رابطه با دنيا و رشد دموكراسي و توسعه سياسي و اقتصادي نيستند ، زيرا در فضاي ازاد و مترقي ( به طور نسبي البته ) ، ادمهاي با سواد و دانا رشد مي كنند و بر صدر مي نشينند ، نه مديراني با مدارك جعلي و سهميه اي و رانتي و عموما بي سواد . به نظر شما در دنياي رقابت اقتصادي و دنياي انديشه هاي نو و مترقي ، يك اخوند بي سواد و يك پاسدار رانت خور ، چه جايگاهي خواهند داشت ؟ كه خواستار روابط باشند با دنيا و با دست خود ، نان خود را اجر كنند !
پاينده باشيد
شهروند جان سلام
نظرمان به هم خیلی نزدیک است البته در این مورد خاص، مشابه این سوال را بنده قبلا از دوست مشترک "ایرانی" مان خیلی روشن و واضح و ساده و بدون پسوندهای انتزاعی ایسم مثل آنارشیسم! پرسیدم ولی پاسخی به غایت مبهم و پر از عبارات متناقض دریافت کردم، تو را خواهشن ارجاع میدهم به آن پرسش و پاسخ!
سلام و ارادت دلقک جان
هل من مبارز کرده بودی که اگر ثابت شود محمد باقر بدرد ایران و ایرانی نمیخورد از او دست بشویی، قاطعانه میگویم که با ارجاع به مقاله عمو صادق دلبندت و با مصداق ایران ویران خودمان باید دیگر چشم بروی حقیقت بسته باشی یا خود را به خواب زده باشی که باز با دلایل منطق حسی خودت! یا ابداع بی بدلیل! اپراتور 110، یا خرید 4 تا الگانس! یا گل کاری چهارتا میدان بگوییم طرف اینکاره است! تو که نظامی هستی باید بهتر بدانی که دنیای امروز دنیای شخص محور نیست، شاید صد و یا پنجاه سال پیش بود ولی امروز نیست، امروزه سیستم حرف اول و آخر را میزند اگر سیستمی خوب کار کند شما هر فردی را در آن سیستم قرار دهید در جای درستش قرار میگرد و متناسب با قابلیت هایش در سلسله مراتب آن سیستم جای میگیرد و اگر شما از این سیستم هر شخصی را کنار بگذارید این سیستم در مسیر درستش ادامه خواهد داد، اما - و این اما اصلا هم مهم نیست! - اگر همه امور با تاکید بر همه! شخص محور شد دیگر فرق نمیکند شما چه کسی را به سیستم اضافه و یا از آن حذف میکنید، میخواهد خاتمی باشد در اوج اصلاح طلبیش یا هاشمی باشد در اوج میانه روییش یا احمدی نژاد باشد در اوج اصولگراییش! میبینی؟! هیچ کدام جواب ندادن! هر کدام خواستن ابرو اصلاح کنند زدن چشم ملت رو درآوردن! حالا چرا محمد باقر خطرناکترین است چون به همه شبیه است و به هیچ کس شبیه نیست! این یعنی چه؟! یعنی میتواند به شکلی هم درآید در آینده بس حولناک! البته ازین دهل ها که صداش چند سال دیگه درمیاد! اینها که گفتم کلی بود و نیاز به تجسم دارد و تخیل که شما سرشارید از هر دو اما - و این اما مهم است - روحانی و عارف و عادل و ولایتی و حتی غرضی! کی اتمام تحصیل کرده اند؟! پیش از انقلاب! ولی جناب سردار دکتر کاپیتان محمد باقر شما هم زمان هم کار اجرایی و امنیتی و اداری میکرده در همین بیست سال اخیر هم مدرک خلبانی میگرفته آن هم نه خلبانی هواپیمای سم پاشی بلکه ایرباس ای سیصد و بیست و هم در دانشگاه علامه از دیپلم شروع کرده و دکترای جغرافیای سیاسی! گرفته است!!! این یعنی چه؟! یعنی محمد باقر چشم سبز شما با کمال متانت کرده توش! چرا که برای حصول موفق هر کدام از این القاب دهن پر کن باید عمری را صرف کرد! حالا سوال اینجاست از کجا معلوم ایشان اینبار نکند توش! منظورم ریاست جمهوری است!
نه هر سر بتراشد قلندری داند...
عمو دلار
سلام عمو دلار نازنین.
برای دوری از لفاظی و ساده:
همین الان توی ایران با توجه به همۀ شرایط بیرونی و درونی چکار کنیم بهتر است؟
برمی گردم. یا...هو
حدود ۱۵۰ نماینده مجلس از قالیباف حمایت کردن،
این به ضرر قالیبافه که ۱۵۰ تا گوسفند ازش حمایت کنن،
تیمسار من خودم قصد شرکت ندارم و معتقدم هیچکس در جایگاه رئیس جمهوری نمیتونه هیچ کمکی به مردم کنه، این مملکت مدتهاست که به فاک رفته و هیچ جوری هم درست نمیشه، یعنی از درون اصلاحپذیر نیست، به خاطر ذات ایدئولوژیکی که داره هر حرکتی از درون با بدترین شکل و به اسم دین سرکوب میشه،
و فقط یه قوه قهریه خارجی میتونه و باید این نظام رو سرنگون کنه،
این سرنوشت ماست و امیدوارم هر چه زودتر اتفاق بیفته
تیمسارجان، قالیباف مدیر اجرایی قوی هست شکی نیست ولی به این شدت که شما می فرمایید هم نیست.
تیمسار این مدت کاملا نیشه فهمید از ظاهر دلقکی بیرون اومدید و برگشتین به باطن نظامی تون،
اعتقاد به دیکتاتور مصلح توی خون همه نظامی هاست.
یک مقدار دارید تند میرید
جوری از قالیباف حمایت می کنید که انگار جزو ستادش هستید...
احتمالا ظرف چند روز آینده او را ناجی ملت آزادی خواه مغز اقتصادی
پس بگو اینهمه زمینه سازی برای چه بوده....
حالمان بد شد بابا...
باز هم سلام و ارادت
راستش را بخواهی وقتی برایت مینویسم، بعد که میخوانم، میبینم چند تا غلط املایی دارم یا ضمیر و حرف ربطی را جا انداخته ام از زور هیجان! عذر میخواهم از بابتشان. همین
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد...
عمو دلار
با درود دوباره
امیر گرامی ؛
در پست های پیشین ، مطلبی خطاب به نوشته ی اینجانب نگاشتید که بر حسب وظیفه ای که در قبال میهنمان -ایران- بر دوش یکایک ماست ، مایلم از درِ پاسخگویی بر آیم .
هموطن بزرگوار ؛
از امثال ما گذشته که با عصبانیت قلم بزنیم . اگر برای نخستین بار پیامی خطاب به محضر گرامیتان نوشتم ، صرفا به دلیل یادآوری واقعیت هایی بود که شما به دلیل علاقه وافر به سردار قالیباف ، از آن غافل مانده اید . بُرندگی واژگان نگارنده دال بر عصبانیت وی نیست . مشکل آنجاست که این صحنه ها را بارها و بارها در گذران عمر خویش از نزدیک دیده ایم . صحبت هایم شاید برای نسل جوان که اکثریت مخاطبان را تشکیل می دهند قابل درک نباشد ولی بی شک برای شخصی چون شما ملموس است . اگر حجاب علاقه تان نسبت به سردار کنار رود ، بهتر می توانید واقعیت امر را بنگرید .
واقعیت این است که سردار در یک ویدئو که به وفور در شبکه های اشتراک گذاری انتشار یافت و سیمای فارسی BBC نیز صحنه هایی از ان را به نمایش گذاشت ، بسیار تندتر از محمود احمدی نژاد ، "خانواده"ی هاشمی را متهم به فساد و سوء استفاده کرد (نه خود او را) . به راستی از این عمل غیر اخلاقی را چگونه می توان روی فرو گردانید ؟ چه توجیهی برای بهره برداری غیر شرعی و غیر اخلاقی از خانواده ی یک سیاست مدار مغضوب حاکمیت وجود دارد ؟
واقعیت این است که ایشان در همان فیلم با چهره ای بر افروخته و غضبناک ، اکبر هاشمی رفسنجانی را فتنه گر می نامد . امیر گرامی ؛ دیدگاه شما نسبت به این واژه و نیز نسبت به طرح این اتهام نسبت به هاشمی رفسنجانی چیست ؟
واقعیت این است که اگر قالیباف از تقوا نام می برد ، با هدف جلب رضایت همان دسته ای است که شما از آن با نام متحجر یاد می کنید . چرا که می دانیم بسیار فرق است میان تقوا و قدرت مدیریت . این تفاوت نیز برای شخصیت تحصیلکرده ای چون قالیباف کاملا واضح و روشن است . حافظه ی تاریخیمان می گوید که این ادبیات از 88 به اینسو در گفتمان سیاسی ایشان مؤکد گشته است . این چرخش 180 درجه ای از یک مدیر با ادبیات مدرن به چیزی که امروزه سردار قاالیباف را با آن می شناسیم چه معنایی در بر دارد ؟
واقعیت این است که ایشان داستان حمله به معترضین را نقل می کند تا اولا به چاپلوسی در پیشگاه حاکمیت بپردازد و ثانیا دل همان دسته ی تحجر را با خویش هم آهنگ سازد . چرا باید سعی کنیم دلیل دیگری نظیر راهبرد انتخاباتی برای طرح چنین مسائلی در نظر بگیریم ؟ هموطن عزیزم ؛ شما از عملی که معنای مشخصی دارد و در رفتار فاعل مؤکد گشته است ، برداشت کنایی دارید .
واقعیت این است که ایشان در اوج تظاهرات خیابانی 88 ، چشم در چشم هم وطنان آزرده دلتان ، در بنگاه خبرپراکنی حاکمیت ، معترضین را فتنه گر خواند . می توان گفت ایشان مسئولیت اجرایی داشته و مجبور به گفتن چنین عبارتی بوده ...اما سوال اینجاست که مگر امیر دریادار شمعخانی یا دیگر مسئولین آزاده مسئولیت نداشتند ؟ مگر علی شمعخانی با قدرت در مقابل یامین پور واژه ی فتنه را اشتباه و نادرست ندانست ؟ چه فرقی میان شهردار تهران با فردی چون شمعخانی است ؟ آیا این عمل را می توان چیزی جز سیاست بازی دانست ؟
در ضمیر فاعلی سردار قالیباف پر است از این نکات . تنها بیننده لی بی حب و بغض می خواهد که ببیند این افعال را . چندی پیش در جمعی نزد دوستان صحبت از ایشان شد ... ظریفی به یکباره شروع به خواندن این شعر از حضرت سعدی نمود :
نصیحت نیکبختان گوش گیرند
حکیمان پند درویشان پذیرند
چه نیکو گفت در پای شتر مور
که ای فربه مکن بر لاغران زور
جراحت بند باش ار میتوانی
تو را نیز ار بیندازد چه دانی
که دوران فلک بسیار بودست
که بخشودست و دیگر در ربودست
منم کافتادگان را بد نگفتم
که ترسیدم که روزی خود بیفتم
و گفت و گفت تا رسید به این بیت :
چه خوش گفت آن پسر با یار طناز
تو در نی بستهای آتش مینداز
این بیت را برای جمع سه بار تکرار نمود و سخن نزد ما تمام کرد . سردار قالیباف نزد ملت از محبوبیتی نسبی به واسطه ی سازندگیشان در شهرداری تهران به دست آوره بودند . ایشان به دست خویش آتش به خرمنی زدند که به همراه امید های ملت ، محبوبیت خودشان را نیز سوزاند .
تاریخ تکرار می گردد هموطن . به حافظه ی تاریخی خویش رجوع کن . خواهی دید که از این سیاست بازان بسیار بوده اند در تاریخ میهن .
گفتنی ها را تا آنجا که قدرت کلام مجال میداد بیان نمودنم ... حوادث امروز کشورم را در عرصه ی سیاست به وجدان و تاریخ میهمن می سپارم . انشاالله که هرچه به صلاح این مُلک آریایی و همووطنان عزیز تر از جانم است رخ دهد .
دیر زی و پایدار./
با سلام،
1. انتشار تقريبا همزمان خبر سانحه هليكوپتر حامل احمدي نژاد (در كنار توقيف روزنامه ايران)، هواپيماي رضايي و اتومبيل محافظان جليلي!
2. گمانه زني در مورد هماهنگي حيدري مجري مناظره تحقير آميز نامزدهاي اليگارشي با احمدي نژاد.
م.ب.
توجه شمارو به این مقاله جلب میکنم:
http://divanesara2.blogspot.com/2013/06/blog-post.html
به نظرم این تحلیل سه تا مشکل داره که چون مرتبط با تحلیل شما هم هست اینجا مطرح میکنم. اول اینکه پیشرفت اقتصادی رو به پیشرفت سیاسی ترجیح میده (که من در موردش نظری نمیدم). دوم اینکه به نظر میرسه این مساله رو مد نظر نمیگیره که ممکنه با پیروزی قالیباف سپاهیان به طورکامل همه چیزو در اختیار بگیرن. به نظرم یکی از دلابلی که خیلی ها به هاشمی امیدوار بودن، کوتاه کردن دست سپاهیان بود در امور و این البته دلیلی هم بر ناامیدشون بعد از رد صلاحیت هاشمی بود.
چیزی که شما هم خیلی بهش تاکید میکنید، رابطه خوب قالیباف با سپاهیاست. اما نکته ای که منو نگران میکنه اینه که قالیباف هم اگه هم چیز رو در اختیار سپاهیان قرار بده، صرف نظر از اینکه خودش چه قابلیتهایی داره، وضعیت کشور هیچ تغییری نمیکنه.
در آخر هم باید بگم قالیباف هیچ سرنخی مبنی بر اینکه قصد داره در این زمینه، واگذاری امور به نظامیان، کاری انجام بده تا حالا نداده.
با تشکر،
مرتضی
سلام تلخک چند تا کد می دم می تونی باش یه پست با حال بنویسی مثل پست قبلی:آیا سعید جلیلی نامزد نفوذی غرب است؟ شواهد چنین نشان می دهد!
1. سعید جلیلی و حیدر مصلحی هردوشون پیشونی های پینه بسته دارند؛ ریاءً. اما باطنا از اون پدر سوخته های زمانه ن!
2. توی خارج که شما زندگی می کنی می گن اگه کسی بخواد توی تصمیم گیری یه جمعی شرکت کنه که تصمیمات اون جمع براش منافع داره باید خودش بگه که من از تصمیمات این جمع سود می برم و منافع دارم لذا نباید توی جمع باشم و توی مصوبات نباید شرکت داشته باشم.
3. آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که در شورای نگهبان صلاحیت من تأیید شده بود از وزارت اطلاعات و شورای امنیت رفتند در جلسات شورای نگهبان و در رأی گیری مجدد آقای هاشمی رفسنجانی را رد صلاحیت کردند.
4. شاید کسی نداند و بپرسد منافع جلیلی و مصلحی در این مصوبه شورای نگهبان چیست؟ می گویم معلوم است که اگر آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور باشد دیگر نه مصلحی وزیر اطلاعات است و نه جلیلی رئیس شورای امنیت ملی.
5. این است رابطه بین داغ پیشانی آقایان و تقوای ایشان!!!.
عزت مستدام
دلقك گرامي، اخيرا كارخانه تطهير راه انداخته ايد؟ سليماني، موسويان و ... گويا هركس نظرش به قاليباف نزديك تر باشد وطن پرست ميشود، مانده فقط مقام حجيم رهبري نظرشان را اعلام كنند!
م.ب.
افشین:
دلقک جان به نظرم در حمایت از حاج باقر راه افراط می روی... البته موافقم که بر خلاف اشتباه رایج، هر کدام از این 8 نفر رییس جمهور شود، شرایط متفاوتی برای کشور به دنبال خواهد آمد ـ در محدوده ای خاص البته ـ پس لاجرم باید آگاهانه انتخاب کرد. اما این دلیل نمی شود از هر دلیل و نادلیلی برای اثبات بهتر بودن قالبیاف استفاده کنیم.
در این مورد خاص قالیباف چند روز قبل به صراحت گفته که در سیاست خارجی، رییس جمهور کاره ای نیست. حالا تصور کن استفاده از حاج قاسم برای مذاکره با امریکا توسط او چه اندازه تخیلی است...
ضمن این که شاید دو نامزد غیر اصولگرا و یا ولایتی، از جهاتی بر فردی که نظر شما به او نزدیک تر است، رجحان داشته باشد.
مخلص
دلقك جان،
سيرك را دنبال ميكنم و به نقطه اى رسيده ام كه همه سناريوهاى شما و تماشاگران را محتمل مى دانم ، جاسوس بودن جليلى و غيره ، اما به نظر من هم بر خلاف نظر شماكه از همه ميخواهيد اگر مخالفند گزينه جايگزين را با استدلال معرفى كنند متاسفانه صحنه سيرك پر شده از دادو قال و تهمت ، البته اميدوارم اين تب و تاب تماشاچيان پر هيجان بعد از انتخابات فروكش كنه. البته شما هم يك نكته اى رو گفتى در رابطه فعاليت يك ماهه آخر سيرك. خلاصه چراغ سيرك رو خاموش نكنى دلقك جان تازه بعد از انتخابات ، شوى جديد ميره رو صحنه و كلى برنامه ميتونى داشته باشيم.
در مورد گزينه موثر از ٨ كانديد به نظر من هم قاليباف قابليت بيشترين تاثير رو در حركت ايران داره ، حالا سوال اينجاست به چه جهتى. بايد ديد.
به نظر ميرسه يك افشين جديد به تماشاچيان اضافه شده با خير مقدم به ايشان من امضاى خودم رو به افشين قديم تغيير ميدم تا خداى نكرده سو تفاهم نشه.
ارادتمند، افشين قديم.
ارسال یک نظر