1- هنگامی که دکتر حسن فریدون روحانی می خواست خودش را در هیبت گاندی و هاول و ماندلای - مورد علاقۀ زیبا کلام - قالب بندی جدید و قلابی بکند؛ سرداری سربازی کرده و خون دیده و خون داده برای وطنش ترمزش را کشید بنام قالیباف. که یا شیخ بکجا چنین شتابان! در اندرونی که با هم بودیم چنین نمی نمودی. و شیخ که انتظار و تحمل این فضولی نابهنگام زیر دست همیشه اش را نداشت. ناگهان ردا بر افکند و کاپشن احمدی نژاد را پوشید و با دروغ نسبت دادن به سردار، پروژه ای جدید از "بگم بگم" را به صحنۀ کثافت و نامردی کشاند.
2- روحانی که آشکارا شوکه شده بود با لحنی فرماندهانه و تحقیر کننده شروع کرد به نصیحت پدرانه و دروغی را به قالیباف نسبت داد که کارآگاه ژوار هم در فیلم بینوایان چنین گزارۀ سخیفی را آشکارا بخودش نسبت نمی دهد که بگوید "مجوز بدهید تا من گاز انبری کار ژان والژان را تمام کنم". روحانی اما عصبی تر از آن بود که "بگم بگم"های احمدی نژادیش را متوقف کند. و فقط هنگامی از تهمت بیشتر ایستاد که بدلیل خالی بودن چنته اش - در مورد شخص قالیباف - توانست نگفتنش را امتیاز نشان دهد به بزرگواری خودش.
3- قالیباف رنگ برنگ شد. نه از جنس دوست داشتنی مخالفانش - بخوانید دشمنان ... - قهوه ای. بلکه از جنس رنگ سرخ و گلگون و خونرنگ شرف و ادب و پاسداشت حرمت بزرگان در جمع یاران. او اما نه مثل تحجر حاکم و نه مثل تجدد فاشیست نزد زیر میز بازی تا با هیاهو و بلندی صدا ضعف منطق و استدلالش را بپوشاند. قالیباف گل رنگ و مؤدب و شریف همچون مجسمه ای از مدرنیت صادق فقط دستش را بلند کرد بسمت مجری هزار چهرۀ مناظره که اگر فرصت می دهد پاسخ شیخ را بدهد. مجری اما در کمال عدم صداقت و رسم مناظره؛ در لحظه اجازه نداد که قالیباف حرفش را بزند چون شیخ بدجوری روی دور سخنرانی بود. قالیباف تمکین کرد و منتظر اجازۀ مجری ماند.
4- هنگامی که بالاخره نوبت سخن به قالیباف رسید. او روایت خودش را تکرار کرد و گفت که مجوز را گرفته و گاز انبری هم در کار نبوده است. حسن روحانی اما مجبور شد اعتراف کند که موضوع حملۀ گاز انبری نه گفتۀ قالیباف که ذهنیت حاکم بر مغز خود او از "پلیس رژیم جمهوری اسلامی بوده است در تمام عمر گذشته اش". رژیمی که خود حسن روحانی بعنوان یکی از قوام دهندگان ایدئولوژیک و عملی آن بوده از بدو تأسیس تا کنون. و قالیباف به طنزی گزنده و با ادب اعلان بی خبری کرد از قدرت نیت خوانی و انگیزه یابی شیخ حسن روحانی و تمام شد. البته قالیباف برای اینکه تمام سلولهایش از راستی است ادب را فراموش نکرد و واقعیت را. و به روخانی گفت که من شما را مردی از جنس معتدل و متعادل می شناسم اما "نه به این شوریش" را فرو خورد؛ تا اوج نجابتش را در صحنه ثبت کند.
5- تمام شد؟ نه آن تمام شد از سوی قالیباف نجیب و مدرن بود. اما از سوی شیخ موضوع تازه شروع شده بود. لذا صدایش را انداخت سرش که "آقای قالیباف من سرهنگ نیستم من یک حقوقدان هستم" تا از این طریق سوار شود بر ذهن جوانان جاهلی که تحت تأثیر ادبیات فاشیست چپ تنها هیاهو و سرکوب رقیب را می شناسند بهر قیمتی. اما عصبیت جدید شیخ هم کمکی به او نمی کند در نزد مغز و قلب مدرن هایی که مردان را نه به تعداد بیضه ها بلکه به شرافت و نجابت و صداقت و یک رویی و عریانی شماره می کنند. اما حرفی من دارم با شیخ حقوقدان بعنوان تکمله:
6- جناب روحانی عزیز. شما که افتخار می کنید سرهنگ نیستید و یک حقوقدانید. پاسخ سؤالات مستند و بدیهی زیر را بدهید. با این افزوده که چون من و قالیباف مدرن و با وجدان و میهن پرست هستیم؛ عذرخواهی شما را هم قبول می کنیم اگر پاسخ ندارید:
الف- آیا شما معاون هاشمی در جنگ بوده اید یا نه؟
ب- آیا شما فرمانده پدافند هوایی بوده اید یانه؟
پ- آیا شما همواره یکی از استراتژیست های نظام بوده اید یا نه؟
ت- آیا شما دبیر شورای امنیت ملی بوده اید یا نه؟
ث- آیا از نظر حقوقی همۀ مشاغل فوق را در حیطۀ نظامی (سرهنگ) می دانید یا نه؟
اگر همۀ موارد فوق بعلاوۀ موارد مشابه بسیار دیگر را انکار می کنید. بفرمائید بعنوان حقوقدان چرا به اعزام کودکان - نه زیر 18 سال عرفی بلکه زیر 15 سال شرعی - به جبهه های جنگ اعتراض و از آن جلوگیری نکرده اید؟ با تشکر. یا...هو
افزوده: من نه به مشارکت دعوت می کنم و نه به تحریم. من مأمور و مسئول تشخیص هستم از سوی وجدانم و همین. چه آنکه رأی می دهد و چه آنکه رأی نمی دهد مورد تکریم من است چون انسان است. و در بین رأی دهندگان چه آنکه به قالیباف رآی می دهد و چه آنکه به دیگری هم همینطور. من فقط مبلغ زیبایی هستم در مقابل پلشتی. صد البته به تشخیص خودم و می تواند درست یا اشتباه باشد. من مدرنم و مدافع جوانمردی. نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم.
به اشتراک گذاشتن این مطلب در سایت بالاترین - فقط در صفحۀ انتخابات - مجاز است. ممنون
۲۴ نظر:
مواظب باشين كه هشت سال ديگه مثل الآن افسوس تشخيص اشتباه هشت سال پيش خود در ٨٤ را ندهيد. شما همش از انصاف و عدالت و واقع بينى حرف ميزنيد، اما در اين موضوع كاملاً يكطرفه و اگر بى ادبى نباشه، كوركورانه رفتار ميكنيد.
فکر میکنم کسی جز من این خزعبلات رو گاها نمیبینه. دلقک جان چیزی که در مورد شما فهمیدم این است که تنها یک اطلاعاتی هستی (یا دوست داری اطلاعاتی باشی) که کاری بلد نیستی کنی به جز انگ چسباندن. الان این چرندیات یعنی دفاع؟ این که خیلی پرونده بیرون بکشی چیزی به جز انگ چسباندن و رفتار اطلاعاتی داشتن نیست و از جنابعالی هم انتظار خاصی ندارم که مامورید و معذور. تنها جهت اطلاع به تمام برادران زحمت کش اطلاعاتی یک نکته اساسی را میگویم (چه کسانی که جیره خورند چه کسانی که ذهنی عادتی شده اند).
شما بالفرض همه پرونده سازیهایتان درست باشد. اما مساله این است که کدو را فراموش کرده اید که بعد از ۲۰-۳۰ سال هر انسانی میتواند تغییر مواضع بدهد. و ما باید براساس آنچه حال است نظر دهیم. فارغ از اینکه مواردی که در مورد جنگ به آقای روحانی نسبت دادید اصلا بد نبوده. ایشان میگوید یک حقوق دان است و در زمان حال این حرف را میزند. و برخلاف قالیباف (که همچنان شدیدا ادعای نظامیگری دارد و میگوید وقتی بقیه قهوه میخوردند برای اینکه ریا نباشد ایشان جبهه بودند)ُ هیچ ادعای نظامی بودن در حال حاضر ندارد.
در نهایت یاد آور شوم که قسمت درباره وبلاگ شما جالب بود. و دیدم که طرفدار قالیبافی. گفتم شاید چکمه پوشان ایرانی هم گاها انسانهای خوشفکری داشته باشند. که متاسفانه با گذشت زمان مشاهده میکنم که به جای معرفی کاندید خود و به جای عقلانی دیدن و سعی در معرفی ایشان و برنامه هایشان داشتن- جنابعالی تنها به تملق و دست بوسی روی آوردید حیف آن نام و فلسفه دلقک که از هاینریش بل کش رفته اید. شما بیشتر تلخکید تا دلقک دوست گرامی.
هر وقت شدت تخریب ها بالا میره مشخص میشه که احساس خطر واقعیه
خوشحالم که به این وادی وارد شدید چون ما مطمئن تر میشیم
سلام تلخک
استاد، ناامیدمان کردی ناامید.
از شما تیمسار عزیز بعید می دانستم که اینهمه مهملات را سرهم کنی که آخر سر بخواهی نتیجه بگیری که:
چرا آقای روحانی بعنوان حقوقدان از اعزام کودکان زیر 15 سال به جبهه های جنگ جلوگیری نکرده؟
باید بگویم اتفاقا کودکان فراوانی به عشق جبهه التماس می کردند که ما را برای کمک به پشت خط اعزام کنید و مسئولین ابدا نمی پذیرفتند چه برسد به خط مقدم!
اما بچه ها به انواع لطایف الحیل متمسک می شدند که بتوانند به جبهه بروند ؛از دست بردن توی شناسنامه و قایم شدن توی اتوبوس اعزام بگیر تا ترفندهای کودکانه ی دیگر...
یک نمونه اش را من می گویم: رزمنده بسیجی حاج محمود نیکو صحبت فرمانده واحد تخریب لشکر 17 علی بن ابیطالب خودش می گوید: بارها برای رفتن به جبهه برای ثبت نام رفتم اما هربار کمی سن مرا بهانه می آوردند . چند ماه تمرین کردم که صدایم را کلفت کنم و توی شناسنامه هم دست بردم و با خودم دو تا آجر هم برداشتم و در صف طویل ثبت نام ایستادم وقتی نوبت به من رسید پشت پنجره ثبت نام، روی آجرها ایستادم و با صدای ضمخت گفتم می خواهم بروم جبهه و الحمد لله مسئول ثبت نام که سرش شلوغ بود متوجه سن کم من نشد و مرا ثبت نام کرد و به جبهه آمدم .
این سرگذشت را من از خود حاج محمود شنیدم و در جایی ثبت نشده والبته ایشان از جانبازان جنگ تحمیلی اند و زنده و اگر به ایشان دسترسی ندارید، می توانید برای راستی آزمایی از بچه های لشکر 17 هم بپرسید.
جناب تیمسار مثل این مورد که زیر 15 سالی ثبت نام شود و به جبهه برود بسیار کم بود و نادر و النادر کالمعدوم.
اگر می خواهی به حقوقدانی آقای روحانی گیر بدهی، برو دلیل محکمه پسندتری پیدا کن. اگر آقای روحانی دستور داده بود بچه های زیر 15 سال را هم بالاجبار به جبهه ببرند و ایراد می گرفتی باز حرفی بود. وهمه می دانیم که امام خمینی هم هیچگاه فتوا به وجوب جبهه رفتن حتی برای بزرگترها هم نداد.
نا امیدمان نکن تیمسار ما حالا حالاها می خوایم به وبلاگت سربزنیم.
جناب تیمسار فرمودید: حقوقدان فرمانده جنگ نمی شود .
من می گویم اگر شد:
روی شهر بغداد بجای بمب ، اعلامیه می ریزد.
اسرا را یک طرفه آزاد می کند.
مقابله به مثل نمی کند و از بمب شیمیایی استفاده نمی کند ، حتی اگر دشمن علیه ما استفاده کرده باشد.
و ...
بله جناب تیمسار ما افتخار می کنیم فرمانده جنگ مان یک حقوقدان بود و انشاء الله رئیس جمهور آینده مان هم همو خواهد بود.
بنظر من مناظره دیشب رای بالفعل هیچ کدوم از کاندیداهارو تغییر نداد... می مونه فقط رای اون دسته ای که هنوز تصمیم گیری نکردن...بنظرم مجادله بین قالیباف و روحانی رای قالیباف رو بین نیروهای انتظامی و ... بالا برد و این برای قالیباف می تونه نکته مثبتی باشه و این رو هم بدونید که هیچ وقت رای اصلاح طلب به سمت قالیباف نمی ره که مناظره دیشب بخواد تاثیری بذاره.
1- 8 سال زمانی طولانی است. اما راجع به خود من پشیمان نشده ام زیرا انتخاب من ر سال 84 هم سردار قالیباف آنروز بود و نه معین و هاشمی و کروبی.
2-جواب های هوی است. شروع کننده من نبودم و روحانی دوستان محترم از اشتباه او دفاع کردند و من فقط یک واکنش خیلی کمرنگ و مختصر نشان دادم. علی رغم میلم.
3- اطلاعات شما را من بیشتر دارم زیرا هم سنم بیشتر است و هم نظامی بوده ام و به اندازۀ کافی از هیجانات کودک و نوجوان اطلاع دارم و در تلویزیون هم دیده ام. این زخم کهنه را روحانی خراش داد تا من هم خونریزی کنم.
4- فرمانده جنگ می تواند حقوقدان یا حتی پروفسور باشد. اما هیچ فرمانده جنگی به هیچ قیمتی سزهنگ را بسخره نمی گیرد برای کوبیدن رقیب و رسیدن به خدمت!
این لینک رو ببینید:
http://www.hafeznia.ir/index.php/viewpoints/50-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%81-%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D9%85%D8%9F
با سپاس از معرفی لینک. از خوانندگانی که دنبال هم واقعیتند و هم معرفت تقاضا می کنم نوشتۀ دکتر حافظ نیا را در لینک بالا ببینند و هرآنچه را که من ننوشته ام ولی برمبنای آگاهی به آن ها قالیباف را معرفی می کنم را نیز بدانند و بخوانند. با امتنان از دکتر حافظ نیا. یا...هو
انتقاداتی به این پست با توجه به مواضع قبلی شما وجود دارد:
1-مهم نتیجه ی عمل است، چه گلرنگی قالیباف از شرمی مودبانه باشد چه از رسوایی، او در نگاه بیننده بازنده بود و این قبل از اینکه توانایی (به قول شما شارلاتان بازی) روحانی را نشان دهد ناتوانی و بی تجربگی سردار را نشان می دهد نه نجابت او را، چرا که او باید بداند در جنگ قدرت حلوا قسمت نمی کنند، اگر او در یک نزاع کلامی که به زعم شما صاحب حق هم هست، با یک آخوند پیزوری اینگونه نجیب و شرمگین و خجل قافیه را ببازد پس وای به حال نماینده ی جمهور مردم در رودررویی پشت پرده با گردن کلفت های بیت و سپاه.
2-کلوخ انداز را پاداش سنگ است، یادمان باشد این قالیباف بود که اول دست به یقه شد و انگشت کرد، وگرنه روحانی عمرا در حال و هوای بگم بگم نبود و این بی تجربگی قالیباف و البته کله پوکی مشاورانش بود - که بعید است شرم ادب سردار را داشته باشند - که به او اخطار مطرح کردنش را نداده بودند که عامل این گرفتاری شدند. شاهد دوم از این بی تجربگی آنجایی بود که قالیباف زخمهای جانش را نشان داد و خواست آن قهوه ی معروف را بر سر ولایتی و فلانی خالی کند که باز هم بدلیل آن گپ زمانی و بی اطلاعی قالیباف از آن، موشک و قهوه، هر دو روی خودش چپه شد. این را هم بگویم در هردوی موارد به قالیباف ظلم شد و ظالم هم شخص خودش بود.
3-قبلا هم گفته ام، بلای امروز ما ناشی از قحط الرجالی دیروز است که حوقوقدانش می شود فرمانده پدافند هوایی و آیت الله اش میشود "سردار سازندگی" و "مرد عبور از بحران" و "ایزی من" با آن همه کثافت و خون. در بلبشوی انقلاب و جنگ، آنهم یک انقلاب آخوندی و یک جنگ ایدوئولوژیک بیش از آن نباید انتظار داشت مضاف بر اینکه این تنها مختص شخص روحانی نبوده و یک روال در این نظام است گو اینکه این ایراد به جناب قالیباف نیز با سابقه ی نظامی-امنیتی در مقام شهردار و بعد احیانا رییس جمهور، آنهم در زمان صلح و شرایط غیر بحرانی (که قابل مقایسه با شرایط جنگ نیست) با قوت بیشتری وارد است.
4-تمام سوالات از شخص روحانی به قوت صد چندان در برابر جناب رفسنجانی قابل طرح است، حالا ما آن قسم حضرت عباس ات را باور کنیم یا این دم خروس ات را؟
5-به شهادت خودتان در یک از پستهای قبلی که یادم نیست - و اگر لازم شد پیدا میکنم - حسن روحانی مدیریت قابل قبولی در سمت فرمانده ی پدافند هوایی داشته، که یک شبه قابل آب رفتن نیست.
6-از قضا به جز فرماندهی پدافند هوایی(که گویا موفق هم بوده)، تمام پستها و سمتهای روحانی با مساله حقوق، چه حوزه ی داخلی، چه امنیت ملی و حقوق بین الملل قابل توجیه است.
7-سوال کرده اید: آیا از نظر حقوقی همۀ مشاغل فوق را در حیطۀ نظامی (سرهنگ) می دانید یا نه؟ این سوال مشخص نمیکند آیا این سمتها "فقط " متعلق به نظامیان است یا آنکه در بخشها یا معاونتهایی می توان از تخصصهای غیر نظامی(مثلا حقوقی) بهره برد.
مثلا دبیری شورای امنیت ملی ارتباط تنگاتنگی با حقوق بین الملل و آگاهی از قوانین اش دارد که بیشتر در حوزه حقوق است تا تخصصهای نظامی.
8-در مورد افراد زیر 18 و 15 سال، اولا همه میدانیم ایران بدلیل عدم برخورداری از یک ارتش حرفه ای و نیروی کافی به دلیل قلع و قمع کردن ارتش شاهنشاهی و البته شرایط غیر قابل پیش بینی جنگ خصوصا در اوایل جنگ مجبور به استفاده از نیروهای مردمی و غیر حرفه ای بود که گاهی کمبود نیرو موجب حضور افراد کم سن و سال میشد، ثانیا بسیاری از این نیروها با اشتیاق و نه به اجبار حضور داشتند، ثالثا این ادعا دلیل بر موافقت روحانی با حضور این افراد نیست، چه بسا او خودش نیز مخالف بوده باشد که در جایی طرح و یا ثبت نشده باشد.
9-مطرح کردن حقوقدان و سرهنگ هم از طرف روحانی، نه به خاطر طرح تناسب مدرک با مسند و یا به رخ کشیدن بود، بلکه برای دفاع از خود در اتهامی که خورده بود به عنوان کسی که حقوق و قوانین را بهتر از یک سرهنگ میشناسد چرا که قائل شدن برگزاری تجمع و راهپیمایی قبل از اینکه مساله تامین امنیت پیش بیاید یک مساله حقوقی و قانونی است یعنی دقیقا حوزه ای که قالیباف در نقش سرهنگ در آن مدعی شد و به آن وارد شد و این برای روحانی برخورنده بود.
10-با فرض درستی تمام ادعاهای شما، شرایط و بالطبع انسانها تغییر می کنند (استدلال شما و خیلی ها در دفاع از هاشمی).
11- مگر روش روحانی همان "استراتژی تو دهنی به رهبر" رفسنجانی نیست، پس این عصبانیت برای چیست؟
به نظر من مطالب این پست هیچ جرم یا جنایت و یا بی قانونی را متوجه شخص روحانی نمیکند، جز اینکه مطالب مبنی بر احساسات و تناقض گویی بار دیگر یک امتیاز به نفع روحانی و یکی به ضرر سردار رقم میزند. به نظر من دفاع از سردار منطقی تر به نظر میرسد تا تخریب بی اساس و ضعیف ایشان.
برخورد «ناجا» در «سمیرم» دستور قالیباف بود:
http://sharghdaily.ir/?News_Id=12261
هه شما به مانند یک پدرخوانده همه کسانی که با شما مخالفت می کنند را کودک و نوجوان خطاب می کنید!
تیمسار من همونطور که بارها اینجا گفتم از تحریم انتصابات حمایت میکنم و رای نخواهم داد,
لذا از موضع یک تماشاگر که مناظره روتماشاکردم , تنها رنگی که بر چهره سردار دیدم همانا رنگ قهوه ای بود,
و این پست رو کاش از وبلاگ حذف کنید که به تنهایی کل سابقه وبلاگی شما رو زیر سوال برده
واقعا یک تحلیل کودکانه که هیچ نشانی از واقعیت و عقلانیت درش نیست
هر چی بگم شرم آور بود کم گفتم, زمانی بود که تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات وجود نداشت و جوانان از تجارب بزرگترها استفاده میکردن, ولی به عرض میرسونم که اون دوران به سر اومده و امروزه اغلب جوانان از نعمت آگاهی و قدرت نجزیه و تحلیل برخوردار هستند,
این نوشته شما بطرز چندش آوری به شعور خواننده توهین میکنه..پابلیش کنید لطفا....جی....میل
دکتر زید
امیر جنگ!
در دو یا سومین کامنت قبلی بود که در جوابم گفتی بوی بدی از کلماتم استشمام میکنی، چرا که کمی تند نوشته بودم!
اما اینجا خودت نه در کامنت دانت که در متن دهانه چاه کلام را به سمت روحانی باز کرده ای! نیازی به مصداق نیست، وقتی فشارت فرو نشست فقط قسمت 1 را بخوانی دستگیرت می شود...
خیلی بی دریغ از اندوخته سالیانت و ذره ذره قلم زدنت، خرج "قدیس قالیباف" میکنی، میترسم به انتخابات نرسیده تتمه موجودی ات همراه با تمسخر دوست و دشمن تمام شود.
اگر که به لطف کبر سن حتی که مثل آینه آینده را می بینی، اما دقت کن که چشمها در این سن کم سو است و درصدی احتمال خطا می رود...
گرچه احتمال انتخاب قالیباف بعد از ائتلاف عارف و روحانی کم است اما چون هیچ تفاوتی وجود ندارد بین گزینه ها دوست داشتم که دلی شاد شود و قالیباف انتخاب شود. چرا که حداقل 4 سال به اعجاز کلامت زندگی رنگی تصویر میشود!
پاینده باشی
مهدی امینی زاده، عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، اظهارات محمدباقر قالیباف درباره مراسم بزرگداشت حوادث کوی دانشگاه را تکذیب کرد.
http://irangreenvoice.com/article/2013/jun/07/34585
راستش وقتی تیتر تو را دیدم یک لحظه فکر کردم اشتباهی رجانیوز را باز کرده ام. تیمسار هستی باش چرا به تو برخورده است که گفته من سرهنگ نیستم حقوقدان هستم. آخه مرد حسابی. فرمانده پدافند کشور بودن چه ارتباطی به کودکان جنگ دارد؟ تو خودت خوب میدانی که اگر ایران هنوز پابرجاست به خاطر این است که چهار تا آخوند مثل روحانی و هاشمی میان آخوندها پیدا میشود وگرنه الان خلافت اسلامی طالبان داشتیم. حیف است که دلقک نازنین ما گاهی چنین احساساتی می نویسد و گاهی اخلاق یادش میرود و بی انصاف می شود.
تیمسار عزیز عرق نظامیگیری بدجور فوران کرده که متعصبانه رطب و یابس بهم می بافی برای طرفداری از این تیله چشم مشهدی که یک روده راست تو شکمش نیست رنگ رخسارش تو مناظره دغل و دونگ بصورت گل درشت نشون میداد به زعم شما نجابت و شرم تعبیر میشه !!!
من به هیچ وجه به یه نظامی رای نمیدم!!
حالا تیمسار جان ؛ این عکسی که اینجا گذاشته ای چه ربطی به روحانی داره؟ کارات مثل رجا نیوز شده .
استدلالهات هم که از شدت شیفتگی به سردار خیلی ابگوشتی شده . توهمین چند تا کامنت بالا پاسخها داده شده.
دلقک عزیز
تمامی استدلالهایت را خواندم و می خوانم با بسیاری هم موافقم اما تو را به جان عزیزانت سعی نکن قالیباف را خیلی تر و تمیز نشان دهی... مسسولیت هایش را قبل از شهرداری و نیروی انتظامی نگاه کن...
باشد شاید او در این شرایط قحط الرجال خیلی مناسب باشد ولی صداقت و پاکی و شرم بر گونه وغیره را دیگر بی خیال...
ضمنا برای شما مشکلی پیش نمی آید... سن و سالی از شما گذشته(ظاهرا) ... برای وطنت نگرانی... آن هم یک نوع نگرانی عاطفی و درونی که احترام برانگیز است... در ایران هم تشریف ندارید... اگر قالیباف آمد و عملکرد مناسب بود که اینجا داد و بداد راه می اندازید که دیدی گفتم... اگر هم نبود ( مورد هاشمی و اینکه رد نمی کنند صلاحیتش را و غیره را که یادت هست)ابراز تاسف می کنی و اینکه ایران خر تو خر است و غیره... ماییم که در داخل باید بار را بر دوش بگیریم...
قمار کردن روی جیب دیگران واقعا کیف دارد... اما نامردی است... نمی دانم چند سال است ایران تشریف ندارید... ولی این را می دانم که اینگونه تعریف کردن از آدمهایی مثب قالیباف معنایش بی خبری از اوضاع داخل است...
اگر قالیباف برای وطنش جنگینده ( که بعد از سال 61 نمی دانم چقدر می توان این جنگ را برای وطن نامید) ربطی به گردن کلفتی کردن برای مردم ندارد... روحانی که تکلیفش روشن است و موافقم که دروغ گفت.. اما خواهشا قالیباف را یک رقیق القلب لیبرال نکنید که حالمان بهم می خورد... تو گویی روحانی جانی بافطره ای خشن است ( اگر باشد تعجب نمی کنم) و قالیباف انسانی آرام و دوست داشتنی با قلبی رئوف که نه باطوم می شناسد و نه تفنگ...
قالیباف گاز انبر مبارکت باشه دلقک توام یکی هستی مثل قالیباف چوبزن
نرود میخ آهنین در سنگ.....این آخرین بار هست که وبلاگ شما رو می خونم...
باعرض پوزش....
آقای عارف در چند نوبت گفته که نمیخواهد از انتخابات کنار بکشد و دلایلی دارد. مهمترین دلیل وی که هیچگاه آنرا به زبان نیاورده آنستکه آقای خامنه ایی از او خواسته که کاندید شود و اگر رقیبی از جبهه اصلاحات برای او پیدا شد با مکانیزم شورای نگهبان او را حذف خواهند کرد. در حقیقت نامزد آقای خامنه ایی آقای عارف است نه جلیلی و ولایتی و ... که او متهعد به آقای خامنه ایی شده است.
دلقك جان
استدلالت براى اينكه قالبباف بهترين گزينه است قوى نيست
زبادى بزرگش ميكنى
جهت دار قضاوت كردنت هم در مورد اصلاح طلب ها واضح است و نياز به توضيح ندارد
ارسال یک نظر