1- یک ماه پیش هشدار داده بودم در مطلب "بحران اجتماعی و اقتصادی بسمت نقطۀ جوش؛ ایران بسمت فروپاشی: خطر! " . حالا اما خبر بسیار بدی منتشر شده از درگیری های پراکندۀ پلیس با افراد مسلح در شهرهای گلپایگان و خمین و الیگودرز که زنگ خطری بسیار جدی است از هر آنچه در مطلب قبلی اشاره کرده بودم. زیرا اطلاعات متناقض منتشر شده از سوی مقامات رسمی بسیار سطحی و غیر قابل پذیرش است در معرفی درگیری ها بعنوان "یک اقدام سرقت مسلحانه و معمولی". زیرا: (اصل خبر)
الف- استاندار لرستان اصل ادعای پلیس در سرقت از بانکی در الیگودرز را تکذیب کرده و گفته هیچ بانکی در سطح استان مورد سرقت مسلحانه یا غیر مسلحانه قرار نگرفته است. (اینجا)
ب- پلیس در سه نقطه با مردان مسلح درگیر شده و تلفات زیادی - با توجه به حجم حادثه - داده است و موفق نشده حتی یکی از مهاجمان را کشته یا زخمی یا دستگیر کند. و تمسک به "پیاده شدند و با استفاده از تاریکی فرار کردند" گزاره ای سخیف و غیر قابل پذیرش است.
پ- و لینک های زیادی از این حادثه که قابل مراجعه در خبرگزاری ها و سایت هاست؛ و یکی ناقض دیگری است.
2- دلایل جامعه شناختی تشدید خشونت در بدنۀ اجتماعی را در همان پست نوشته ام و تکرارش لزومی ندارد. اما راه حل را مجدداً تکرار می کنم که خامنه ای باید دستور بدهد و روحانی باید دنبالش باشد که هرچه زودتر و بیشتر و سریعتر "گروه های مرجع مدرن جامعه" - منظور اصلی ام روشنفکران و کنشگران لیبرال و سکولار است و نه منتقدان مذهبی. هرچند که بطور بدیهی شامل آنان نیز خواهد بود - را از حصر و قهر ناشی از سرکوب های امنیتی و فضای ارعاب آزاد کنند تا با آمدن به صحنه و کنترل علمی هیجانات منفی تشدید شونده - ناشی از هم مسایل اقتصادی و هم موارد اجتماعی - به کمک بازگرداندن امنیت روانی بیایند و از تسری و گسترش این خشونت مضاعف تازه بروز کرده به سایر افراد و گروه های ناراضی و بجان آمده یا بزهکار و سراسری شدن دومینووار آن جلو بگیرند از سوی جامعۀ مدنی؛ و آزاد شدن پتانسیل پلیس از بازیهای فتا بازی و قرتی بازی و متمرکز شدن بر وظایف اصلی و سازمانی از جانب دولت مدرن خطر را مهار کنند. این یک خطر خانمانسوز است که اسلحه وارد مناقشات اجتماعی بشود و کشور را به اضمحلال خواهد رساند. خیلی بدتر از ایران نابود شدۀ فعلی. یا...هو