1- علی رغم اینکه کشته شدن عاطفۀ نویدی دختر نوجوان کنگاوری بدست پدرش خبر بسیار بد و تلخ و وحشتناکی بود هم از جهت نفس کشته شدن این دختر عزیز و بدتر از آن ازجهت پایداری و تداوم فرهنگ "غیرت ناموسی" پدران و برادران نسبت به دختران و خواهران - زن و شوهر قطعاً همه جا مقوله ای ناموسی است - و حسابی حالم را گرفته بود و است. تأکید می کنم نه فقط بخاطر حسرت برای حیات این دختر نازنین که از دست رفت؛ بلکه بخاطر اینکه این غیرت مردانه هم عامل اصلی انقلاب ایران بود و هم بویژه مذهبی شدن نهایی آن. و همینطور است علت اصلی تداوم حکومت روحانیان در ایران. لذا هرچقدر این فرهنگ تداوم یابد و تقویت شود امکان خلاصی از دست این بلای خانمانسوز جمهوری اسلامی دشوار و دشوارتر خواهد بود.
2- اما علی رغم خبر بسیار ناگوار بالا خبرهای دیگری که می رسد و رسیده امیدوار کننده است که به مهمترین آن ها اشاره می کنم:
الف- حسن روحانی در اولین فرصت بوجود آمده در جلسۀ محیط زیست پاسخ بسیار دندان شکنی به امام جمعه های تهران و مشهد و اصفهان داده؛ و آنان را متوهمان بیکاری نامیده که غصۀ دین و آخرت مردم را می خورند و نوعی خود درگیری متوهمانه دارند.
ب- حرف حسن روحانی البته در جایی امیدوار کننده تر شده که او برای اولین بار در نقش یک رییس جمهور جمهوری اسلامی از دولت دینی و دین دولتی حرف زده؛ و ضمن قبول "دولت دینی"؛ "دین دولتی" را رد کرده است. این ترفیع بحث های نظری غیر از اهمیت بنیادینی که نفس طرح مباحث تئوریک در عرصۀ عمومی دارد و بارها گفته ام؛ این برجستگی را هم داشته است که دین دولتی و دولت دینی ورژنی محافظه کار از همان جدایی دین و دولت است و سکولاریسم.
پ- اما دو مورد نقل کرده ام از روحانی خیلی اهمیت پیدا نمی کرد اگر خبر عقب نشینی احمد خاتمی از گفته های دیروزش منتشر نمی شد. احمد خاتمی در کمتر از یک روز از خطبه های نماز جمعه اش با خبرگزاری فارس تماس گرفته و گفته های خودش را در بخشی تعدیل و در بخش دیگری پس گرفته است. او حرف هایش راجع به بهشت بردن بزور مردم را تعدیل کرده و ضمن اینکه حرف های خودش را حرف های طلبه ای که امر بمعروف و نهی از منکر کرده دانسته است - در حالی که او در نقش سخنگوی اصلی حکومت اسلامی - بدلیل جایگاه سیاسی امام جمعه - این حرف ها را زده بود و از موضع بالا و نمایندۀ رهبری - اما دربخش اعتراض به حرف یکی از مراجع تقلید بنام شبیری زنجانی که از حجم زیاد عزاداری ها انتقاد کرده بود گفته است که من غلط کردم و منظورم حرف آیت الله شبیری نبوده که استادم هستند؛ بلکه من (خاتمی) بحرف دو سال پیش یک ضدانقلاب خارج نشین پاسخ داده ام. خب بدون توضیح هم مشخص است که خاتمی بغلط کردن افتاده و الا چه ارتباطی می تواند باشد بین سخن او و ادعای یک ضدانقلاب خارجی در دو سال پیش.
3- اگر گذشتۀ نزدیک را در نظر بگیریم و سخنان حمایت آمیز حسن فیروز آبادای از جبهۀ نظامیان را هم برجسته ببینیم و برخی مراجع غیر سیاسی قم مثل وحید خراسانی و طلاب جوان قم و ...؛ چنین بنظر می رسد که با کمال نهایت مسرت جمهوری اسلامی برای اولین بار از بحث و جدل بر روی مسایل سیاسی و روزمره به جدال در حوزۀ فلسفی و اشکالات نظری بنیادین عبور کرده و اینک جدل به جدال تبدیل شده و دو طرف در حال ورود به نبرد سرنوشت ساز هستند. خوشحالی اضافه هم از این جهت چهره می کند که بنظر می رسد خامنه ای قدرت رویارویی نظری با عرفی گرایان را از دست داده است؛ و عدم تأیید او از موضع تند احمد خاتمی و علم الهدی علت اصلی این عقب نشینی است. بنظرم روحانی دارد خوب پیش می رود و نه تنها ادبیات گفتاری و مثال های صریحش مثل برخورد روحانیان با آب لوله کشی و دوش حمام بسیار زبان توده فهم و آخوند عقب رانی است - در مقایسه با زبان گنگ و روشنفکرانۀ خاتمی در دوران اصلاحات - بلکه مسایل انتخابی اش بسیار عمیق و بنیادین است در مقایسه با حرف های مدرن جامعۀ مدنی و دموکراسی و این قبیل مفاهیم انتزاعی قبلی. من خیلی خوشحالم از این روحانی و خودم طرح و برنامه ای فکر نکرده ام که چگونه باید جامعۀ نخبگان ما باید بجد وارد میدان شوند در پشتیبانی از روحانی. اما این را واجب قطعی می دانم که نخبگان ما باید و باید این خط روحانی را هم حمایت و هم تقویت بکنند. زیرا تنها و تنها راه برون رفت از مشکلات ذاتی جمهوری 35 ساله؛ تعیین تکلیف این اختلاف بنیادی نظری در فلسفۀ سیاسی حکومت اسلامی است. یا...هو
لینک ها: سخنرانی روحانی (اینجا) توضیح احمد خاتمی (اینجا)