دور اول با 7 نامزد: نه ائتلاف؛ نه انصراف!

Carnation, Lily, Lily, Rose

1- داشتم مطلب مفصلی تهیه می کردم در مورد مقایسۀ وضعیت کشور در همۀ زمینه ها با محوریت قالیباف و روحانی تا نشان بدهم که با ریاست جمهوری فرضی یکی از این دو نامزد چه سناریوهایی قابل پیش بینی است برای آیندۀ ایران. اما اینک که معلوم شد ائتلاف اصلاح طلبان - تنها ائتلاف قابل اجرا بدشورای - شکست خورده است آن مطلب را نیمه کاره رها کردم تا اگر در دور دوم این دونفر (روحانی و قالیباف) رقیب هم شدند؛ تکمیل و منتشر کنم. بنابراین در این پست نگاهی می کنم به ائتلاف های شکست خورده و علت یابی آن.

2- ائتلاف اصلاح طلبان تنها ائتلاف قابل پیش بینی و انجام بود. اما این ائتلاف هم یک جادۀ یکطرفه بود بنفع روحانی و به ضرر عارف. به این معنا که از ابتدا نه از کنار رفتن روحانی صحبتی بود و نه اگر هم کسی جرأت طرحش را داشت روحانی کسی بود که قبول کند. زیرا روحانی آدم سیاستمداری است و وقتی وارد بازی قدرت می شود که مجبور از عقب نشینی نشود. او که با نظر هاشمی زمانی نامزد شد که هاشمی مطلقاً قصد نامزدی نداشت؛ فقط یک لحظه بخطر افتاد. و آن هنگامی بود که پدر  سالار خود عزم آمدن کرد. اما هنگامی که جنتی بر هاشمی چیره شد مانع موقت هم برطرف شد و حسن روحانی جایگاه دن کورلئونه را گرفت. و شما می دانید که در دستگاه پدر سالار چه مقررات خونریزی حاکم است در بین سلسله مراتب جایگزین شدن پسران بجای پدران.

3- آخرین امید بهمان خبر متزلزلی پایان می یافت که کرباسچی اعلام کرد از سوی گروه مشاوران خاتمی در مورد تصمیم به کناره گیری عارف بنفع روحانی. کرباسچی اما حرفش را نمی توانست با قاطعیت تمام کند که آیا این مشاوره و تصمیم امضای قطعی خاتمی را هم دارد یانه. کرباسچی فقط با بی میلی می گفت که اگر عارف قبول کند. و عارف قبول نکرد. زیرا حرف مرد یکی است آن هم بشرافت و زلالی و راستگویی عارف. عارف می گفت از اول گفته ام رییس من خاتمی است هر چه او بگوید همان می کنم. اما باید خودش بمن بگوید. و این شرط سنگینی بود برای خاتمی که روز روشنش هم سیاستمدار تصمیم گیری نیست. خاتمی از جهت تشکیلاتی پاسخ اعتراض جبهۀ چهل تکۀ خودش را نداشت که مهمترین حرفشان این بود که عارف نمایندۀ ماست و هموست که نام می برد از اصلاحات و رفقای چه در حصر و چه در حبس. وبدون او یعنی اصلاح طلبان حذف شده اند و چرا باید به دیگری رأی بدهند. خاتمی می توانست این معترضان را اگر شده با وتو نیز ساکت کند. اما گفتن نه مستقیم توسط خود خاتمی به عارف محال ممکن بود. زیرا مثل روحانی برای هاشمی عارف هم از خود خاتمی رخصت خواسته و ثبت نام کرده بود. و ما می دانیم که خاتمی یک خوبی دارد بجای همۀ بدی سیاست؛ که آن هم اخلاق و فتوت و خوش عهدی است.

4- بازندۀ این بی ائتلافی حسن روحانی شد. اما فریدون عزیز نباید از کسی گله بکند که خودش مسبب باختش شد. او که بر عکس خلوص دانشگاهی عارف مدرن جامه اش بیشتر به ریای حوزه و سنت آلوده است تا  اثرات دانشگاه گلاسکو را پاک کند در قدیم. از ابتدا با رندی و سیاسی کاری شروع کرد برای حذف رقیب. عارف با زبان پسرش می گوید: "متأسفانه اعضای ستاد روحانی بداخلاقی ها کردند و شایعات درست کردند و جنگ روانی ساختند از یک هفته پیش که پدرم را در منگنه بگذارند و در رأی کمیته یا شورای اجماع مؤثر باشند بنفع روحانی. لذا پدرم هم با این روش ها نه موافق است و نه تمکین می کند". خب من هم چند روز پیش گفته بودم که عارف انتخابات را نخواهد برد اما او راستی و صداقت شخصی را برنده است همیشه.

5- در اردوی اصولگرایان هم نه اتفاقی افتاده و نه اتفاقی می افتاد اگر عارف و روحانی ائتلاف می کردند؛ و نه خواهد افتاد در روزهای باقی مانده. زیرا در اردوی آنان سنتی ها (ولایتی و حداد و جلیلی) قدرت طلب تر از آنی هستند که بنفع کسی ائتلاف کنند. حداد هم که امروز آش ریخته را نذر امام زاده کرد و انصراف داد فقط به یک دلیل بدیهی بود. آن هم اینکه هر چه جلو تر آمد آرایش زیاد که نشد کم هم شد. لذا ترسید که اگر تا آخر بماند آرایش بصفر نزدیک شود و کرسی مجلسش هم تقلبی معروف شود و از نان خوردن بیفتد.

6- اگر ائتلاف اصلاح طلبان سر می گرفت؛ تنها اصولگرایی که تهدید به حذف می شد ولایتی بود. زیرا او و قالیباف تنها دو اصولگرایی هستند در جمع 8 نفر که اصولگرایی شان را انکار نکرده اند. و از آنجائیکه ولایتی هم رأی کمتر از قالیباف دارد و هم یکبار با خلف وعده و تقلب از انصراف طفره رفته، قابل حدس بود که اگر تیغ تشکیلاتی انصراف باید گردن یکی را می گرفت این ولایتی بود. اما او سیاسی تر از این حرف هاست که جایی بخوابد که زیرش آب برود. لذا از خیلی وقت پیش دوره افتاد و امضای اکثریت پیران و روحانیان و تشکل های آخوندی را پشت خودش حک کرد و شد نامزد خاص روحانیت. از مبارز گرفته تا مدرس. و از مهندس گرفته تا مؤتلف. حالا جیگر می خواهد که تنها نامزد روحانیان را از حکومت روحانیان حذف کند. پس نتیجه اینکه حتی اگر عارف و روحانی ائتلاف می کردند ولایتی انصراف نمی داد.

7- خب وقتی ولایتی نرود دیگر بقیه حساب شان معلوم است: قالیباف که نه باید برود و نه خودش می رود و نه می گذارند برود. او آبروی رأی اصولگرایان بویژه در بین جوانان و شهریان متجدد و نیمه مدرن است. رضایی که اصلاً دخل و خرجش همیشه از تشکیلات اصولگرایان جدا بوده طبق دستور عمل نمی کرد تا چه رسد به سومین پیکارش که آرایش جان گرفته و اگر هم ببازد می تواند چندین ملیون رأی را در دفتر خاطراتش به ارث بگذارد. کنار رفتن جلیلی که شبیه دروغ سیزده است آن هم با آن سوپر اصولگرایی که به طالبان گفته زکی؛ و کم مانده که ردای شادروان بن لادن را پرو کند به اندام جنگی اش. دیگر شوخی بس است و به این بیچاره غرضی چکار دارید که آن گوشه  نشسته و دارد ماستش را می خورد. و خودش به تاجرهای عسگراولادی در اتاق تهران گفته است که: "خب هر چی دلتان می خواهد در این آخرین دیدار بگویید چون دیگر مرا نمی بینید. من که رییس جمهور نمی شوم. شورای نگهبان لطف کرد و تأییدم کرد من هم گفتم می روم چندتا حرف هم من میزنم و آمدم. 

8- پس روز جمعه با 7 نفر می روند سر صندوق و شب جمعه یا قالیباف رییس جمهور می شود و یا او با یکی از پنج نفر می رود دور دوم. تنها احتمال بعید این است که غرضی حوصله اش سر یرود و بگوید من دیگر نیستم که نتیجۀ آن هم کم شدن حدود یک میلیون رأی جوانان سرخوش و شوخ و معترض است که از کل حماسۀ خامنه ای کم می شود. من چکار می کنم: من هم در دور دوم چشم براه  می مانم که ببینم می توانید یک پول حسابی جور کنید برای من که سیرک را از پوسترهای قالیباف پاک کنم و نامزد شما را بچسبانم! یا...هو

بعد از تحریر:
می خواستم قبل از انتشار این مطلب آخرین اخبار را چک کنم که نکردم و رفت روی آنتن. حالا خبرهایی رسیده که گویا بالاخره سیاست بر نجابت غلبه کرد مثل همیشه و عارف راست کردار از صحنۀ کارزار حذف شد. انتشارش راپس نمی گیرم به احترام خوانندگان در حال مطالعه و اینکه یک گزک جدیدی هم باشد برای تخلیۀ هیجان منفی عزیزانی که از بس گفته اند پیش بینی ات در مورد صلاحیت هاشمی غلط از آب درآمد پس تو یک دروغگو هستی؛ که خسته شده اند و به سوژۀ جدیدی نیاز دارند. البته هیچگاه هم انصاف نداشته اند که بگویند آن یک گمانۀ عام بود و تو هم گفته بودی که از این جانوران شورای نگهبان هیچ چیز بعید نیست.