Bonaparte, First Consul |
1- من بصورت تعبدی با هر نیروی مسلحی که اندیشه و هدفش آزاد سازی بخشی از ایران از قیمومیت - متمرکز یا فدرال (قابل مباحثه در بین صاحب نظران) - دولت مرکزی ایران باشد بشدت و کورکورانه! مخالفم. اما با توجه به مورد جنگ بین پژاک با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بسرکردگی سپاه پاسداران ناچار از اشاره به نکته ای هستم که نشان می دهد تمرکز حکومت دینی بر سرکوب سیاسی و امنیتی منتقدان -و دقیقاً نه مخالفان- هزینه های زیادی از نا کار آمدی سپاه پاسداران را به این نیروی اطلاعاتی- امنیتی- جنگی- اقتصادی- مبارزه با آب پاشی و ....الا ماشاءالله تحمیل کرده است که نه به نفع خودشان است و نه به نفع ایران یکپارچه! چطور؟
2- بعد از کشته شدن چهار نفر از فرماندهان ارشد سپاه قم در ابتدای جنگ با پژاک اینک اعلام شده است که یکی از ارشدترین فرماندهان سپاه اصفهان نیز جان باخته است. کشته شدن، شهادت یا هرچه که دوست داشته باشیم بر این جان باختن ها نامگذاری کنیم؛ علایم و پالس های بدی را می فرستد. به این معنای دقیق که معمولاً کشته شدن ژنرال ها و فرماندهان طراح و برنامه ریز و هدایت کنندۀ جنگ و در هر نوع جنگی هم بسیار نادر اتفاق می افتد و باید بیفتد. زیرا این فرماندهان معمولاً در قرارگاه های حفاظت شده و دور از خط مقدم درگیری مستقر هستند و باید باشند. و بیشتر اتفاقی و معمولاً در بازدید های بکلی سری از خط درگیری توسط این قبیل فرماندهان نمونه دارد. زیرا که کشته شدن فرماندهان ارشد در روحیه و توان عملیاتی جبهۀ خودی بشدت منفی و برای نیروی دشمن بشدت مثبت عمل می کند.
3- اما بنظرم می رسد حتی با در نظر گرفتن این واقعیت که جنگ بین پژاک و سپاه از نوع جنگ های کلاسیک نیست و لذا احتمال غافلگیری در جنگ های چریکی زیاد است؛ تلفات این چنینی برای سپاه نقطه ضعف بزرگی است و محصول علت های زیر است:
الف- بعد از نصب سردار عزیز جعفری بفرماندهی سپاه و بازتعریف مأموریت سپاه به اولویت سرکوب منتقدان داخلی آیت الله خامنه ای - که در راستای علاقۀ رهبر برای ایجاد یک توتالیتاریسم استالینی در قالب جمهوری اسلامی بود و است- و بویژه بعد از وقایع پیش آمده در دو سال اخیر- سپاه پاسداران همۀ برنامه ها و مانورهای آموزشی خود را به تقویت بخش سرکوبگر داخلی منتقدان -با اولویت توجه ویژه به سپاه تهران و در رأس آن قرارگاه ثارالله- متمرکز کرده و بقیۀ آمادگی های رزمی خود را به محاق برده است. لذا نیروی رزمندۀ سپاه کیفیت و کارآمدی کسب کرده از هزینه های زیاد بسیجیان در جنگ با عراق را واگذاشته و بفراموشی سپرده است.
ب- مورد دوم نیز بر می گردد به اینکه سپاه در حال حاضر نه با بدنۀ جان برکف و فدایی و عاشق شهادت بسیجیان دوران جنگ که با سربازان وظیفه ای سازماندهی شده است که همین سربازان نیز اکثریت با لطایف الحیل و پارتی بازی و برای فرار از خدمت منضبط ارتش خدمت در سپاه را ترجیح داده اند. و طبیعی است که این دو نیرو (بسیجی ها با انگیزه تا فدا شدن. و سربازان با انگیزۀ راحتی خدمت در سپاه) با آموزش های جنگی برای بسیجیان در گذشته و آموزش های لاابالی برای سربازان فعلی؛ بازده مطلوب را نداشته و فرماندهان ارشد را مجبور به هدایت نقطه به نقطه و از نزدیک می کند.
4- من نه توصیه ای به پژاک دارم ونه اگر داشته باشم تأثیری بر عملیات دشمنانۀ آنان دارد زیرا که آنان دیگر یک نیروی تحت لیسانس پ ک ک ترکیه هستند و با بازی فرامنطقه ای گره خورده اند. ولی می توانم به سپاه و مسئولان جمهوری اسلامی این اندرز را یاد آوری کنم که: "این روش حکومت کردن نه تنها سودی برای کشور و حاکمیت آنان ندارد بلکه باعث خسارت های جبران ناپذیری هم به نیروها و خانواده های سپاهیان می شود که انصاف نیست و جای تأسف دارد." من فقط آزادی آب بازی و حل مشکل حجاب اجباری را دارم با حاکمان کهنۀ فعلی. و الا ایران را و همۀ ایران را و ایرانیان را چون جان شیرین دوست دارم. همۀ ایرانیان را! یا...هو
۳ نظر:
نابود باد سپاه جرار خامنه ای ،جنگیدن با رژیم بیگانه و اشغالگر اسلامی عین صواب است .همین سپاه پاسداران ظلم بود که آتش بر روی مردمان بی دفاع گشود و ده ها تن مردم بی گناه را به خاک و خون کشاند.همین حرامیان چپاولگرند که هموطنان شریفمان را در زندانها شکنجه و سر به نیست می کنند ،حالا تو دلقک محترم دچار خود فرشته بینی بیجا شده ای و برای این جنایتکاران پستان به تنور می چسبانی ؟! مردم لیبی دلقک و امثال دلقک دور و برشان نبود خوشبختانه و با کمک مبارک و میمون غرب از شر قذافی راحت شدند ،دور نیست چنین سرانجام محتومی برای خامنه ای جانی و سپاه مفتخورش !
کاش میفهمیدند، ولی افسوس و سد افسوس
chariar سلام.
من مدت هاست که از ادبیات و اقداماتی که کمکی به حل مشکلات مورد نظرم در کشور نمی کند عبور کرده ام و امکان ندارد که کل بدنۀ یک سازمان و اداره و ارگان را که فرزندان ایران در آن ها کار می کنند را مورد پرخاش و بی حرمتی قرار بدهم. مگر اینکه به عناصر سیاسی و مؤثر در امور کشور بر علیه ملت پرداخته باشم که در آن صورت ابایی از بلند کردن صدایم ندارم. ولی نه اینقدر که رگ های گردنم بزند بیرون و طرف بفهمد که بدجوری مغلوبم کرده. بهرحال بخاطر حرمت قدمت رفت و آمد مبارک تان به این سیرک ممه بتنور سپاه چسبان کامنت تان را منتشر کردم. در مورد لیبی و قذافی و ناتو و غرب و کمک و این مسایل قبلاً نظرم را گفته ام. برنده یا بازنده بودن لیبیایی ها هنوز زود است بگذار به استقرار نسبی برسند تا ببینیم چه داده اند و چه گرفته اند و آیا فایده کرده اند یا مثل ما ضرر. خلاصه اگر تعصب قومی و حزبی نداری ادبیات شما نسبت به کل یک مجموعه مثل سپاه که آدم های شریفی هم در آن خدمت کرده و می کنند و برای ایران جنگیده اند را توصیه نمی کنم و مخالفم. زیرا هیچ کمکی به حل مشکل نمی کند. یا...هو
ارسال یک نظر