۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

آیا قم در لجن اختلاس 3 میلیارد دلاری تا کجا فرو رفته است!

Convent Thoughts


 یکی از خوانندگان وبلاگ من سه روز پیش ای میل ناشناسی برای من فرستاده و ضمن اینکه مدعی شده است یکی از کارمندان عالی رتبۀ بانک صادرات است و به پروندۀ اختلاس 3 میلیارد دلاری اشراف کامل دارد؛ ادعا کرده است که این پرونده بدلیل ارتباطی که با هزینه ده ها میلیارد تومان از این پول ها در حوزۀ علمیۀ قم و روحانیان ارشد در تهران و سایر نقاط کشور پیدا کرده است سرانجامی نخواهد داشت. و از من خواسته است که در صورت امکان چنین موضوعی را رسانه ای کنم. نامۀ ایشان مفصل است و به برخی جزییات که توزیع این پول ها در قالب سهم امام و وجوه شرعی مختلف بوده است اشارات بقول خودش دقیق کرده است. او حتی با قید مطمئن نیست نشت این وجوه به دفتر آیت الله خامنه ای را نیز دور از این ریخت و پاش ها ندانسته است. من اما بعد از آن نامۀ منسوب به طلبه یحیی لاری را که منعکس کردم و سندیتش تأیید نشد؛ خیلی به این قبیل اطلاعات اهمیتی نمی دهم و لذا از انعکاس عین نامۀ ایشان پرهیز می کنم. و فقط به این مناسبت چند جمله ای تحلیل می نویسم و امیدوارم که روحانیان غیر سیاسی در قم و سایر نقاط کشور متوجه بشوند که اوضاع کشور چگونه است.


1- واقعیت قضیه این است که من اختلاس 3 میلیارد دلاری انجام شده را نه می توانستم باور کنم و نه می خواستم باور کنم. چون مبلغ ذکر شده اگر عجیب تر از آن محمولۀ کذایی ادعایی برده شده به ترکیه نبود چیزی هم کمتر از آن نداشت. و سه هزار میلیارد تومان گردش اقتصاد یک سال کشورهای کوچک فقیر در افریقاست. و چطور ممکن است که در کشوری مرتد و مشرک و کافر حتی چنین جنایت مالی و پولی رخ بدهد و مسئولی متوجه نشود تا مبلغ به این درشتی شود. اما امروز که مدیر عامل بانک صادرات طی کنفرانس مطبوعاتی آن را تأیید کرد. ناچار شدم آنرا بپذیرم و نامۀ این خوانندۀ ناشناس را طرح و چند تأسف و بدبختی بنویسم.

2- مجلس خبرگان رهبری دو روز پیش و در اوج خبرهای این اختلاس جلسۀ سالیانه و رسمی داشت و در پایان آن و طی قطعنامه ای به همۀ زوایای مادی و معنوی زیست ایرانیان و بویژه به مسئله حجاب و پوشش زنان و دختران بند و ماده گنجانده و از تهدید و تحبیب خودی ها و غیر خودی ها کم نگذاشته که هیچ. بلکه در موارد صیانت از امور جماع مردان رگ های بی خون گردن هایشان را هم پیچانده اند در لابلای قطعنامه. اگر این فقهای بزرگوار یک اشاره ای هم به این مفسدۀ عظیم می کردند آیا قران خدا غلط می شد یا حداقل فایده اش این بود که من آواره ایمانم را نمی دادم حرف مستند یا غیر مستند خواننده ام را در اینجا منعکس کنم. آیا واقعاً 3 هزار میلیارد تومان از دید و منظر آقایان هم پول خردی بیش نیست و یک دله دزدی معمولی است. ایضاً برای همۀ امامان جمعه که جزو دستورالعمل ابلاغی نبوده و آنان نیز لام تا کام حرفی نزده اند.

3- و البته در رأس همه آدم ایرانی بطور بدیهی از رهبر کشورش که آوازۀ پاک زیستی اش مخالفان لندن نشینش را هم در نوردیده انتظار واکنش دارد. رهبری که از هر دو کلمه موعظه اش یکی مربوط به مبارزه با فساد مالی و اقتصادی حتی در ابعاد خیلی کوچک نیز است. چطور چنین خبر وحشتناکی نتوانسته است حتی ایشان را به یک خشم و تأثر حاکمی هم وادارد که بردارند و یک خطی از احساس مسئولیت بنویسند خطاب به مجری و قضا و فضای جامعه را تلطیف کنند که بالاخره یک حاکمی دارند و هر بدی و خوبی دارد بکنار حداقل دزد نیست و بدزدی حساسیت دارد.

4- البته که عدم واکنش احمدی نژاد هم بشدت جای تأسف و سؤال دارد که بالاخره ما قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را. تو اگر واقعاً در گفتار و رفتارت پایبند اصول پاکدستی هستی چگونه می توانی تحمل کنی که چنین جنایت هولناکی در اقتصاد بشدت فقیر و ضعیف ایران افتاده باشد و شما بعنوان مبدع مبارزه با فساد آن را در حد مدال برنز یک ورزشکار درجه چند هم مهم ندانی که واکنشی نشان بدهی. البته بعید است که این پرونده ربطی به مشایی و یارانش داشته باشد و الا کیهانی که چند ماه پیش کار آفرین محترمی را که مبلغی کمتر از یک چهارم این مبلغ بشبکۀ بانکی بدهکار بود ولی همۀ پولش را هزینۀ ایجاد کار و تولید کرده بود و مشتری خوش حسابی هم بود تیتر اول با بزرگترین فونت سیاه کرد؛ به این فاجعۀ جدید فقط از سر شکم سیری و حاشیه آن هم بعد از ده روز گذشته از وقوع نمی پرداخت.

5- من چون نمی توانم سکوت مراجعی را که گفتم منطقی بدانم و اگر حتی بطور صوری به مصالح حکمرانی خودشان هم می اندیشیدند باید واکنش مشخص و شدید نشان می دادند. بطور منطقی می توانم تأیید کنم که این پول بسیار هنگفت در مسیر های ناصوابی به قدرتمندان در حکومت و صاحبان نفوذ و فتوا نیز داده شده است و نامۀ خوانندۀ محترم نمی تواند فقط ادعای صرف باشد. همۀ تلاشم را کردم که کمترین عصبیتم را کنترل کنم تا خدای ناکرده قضاوت مخالفت شخصی و مدنی ام با حکومت ایران سایه ای بر داده های تحلیلی ام نیندازد. یا...هو
..........................
 پی نوشت روز 20 شهریور:
بازخورد خوبی داشت. هم شریعتمداری مجبور شد سرمقالۀ تندی بنویسد امروز. هم رؤسای قوا بعد از 13 ماه به بهانۀ این اختلاس با هم خندیدند. و هم مجلس تعطیل هم واکنشن نشان داده که ببینند می توانند ببندند بریش مشایی و رفقا یا نه.

۲ نظر:

پویا گفت...

چه عجب بلاخره شما هم به دزدی حساسیت نشان دادید. پیشتر ها انگار دزدی های حکومتی برایتان مهم نبود و ٍ دزدیها و ثروت مبارک و شاه و دیگران راعادی مینامیدید.البته سه هزار میلیارد تومان خیلی زیاد است و قابل مقایسه با آنچه دیگران میدزدند نیست اما از همان دزدیهای کوچک است واز کوچک شمردن دزدیهای کوچک است که چنین فاجعه ای میدان ظهور پیدا میکند.(تازه فکر نمیکنم دزدیهای شاه کمتر بوده باشد بلاخره آنقدر بوده که سی و سه سال است ایل و تبارش را در تجمل وفوق تجمل راه میاندازد و تمام هم نشده هنوز) جالب است که بیایید برایم بشمارید که سه هزار میلیارد تومان چقدر با چند میلیون تومان فرق دارد اما برای ما مردم دست به دهان یک میلیون هم خیلی است و همانقدر عصبانی میشویم از دزدیدنش که شما از سه هزار میلیارد. خلاصه عصبانیت و حساسیت شما را در این یک مورد تبریک میگویم به شما و خوانندگان و خودم.چونکه یکی از راههای رسیدن به دموکراسی, هم حساسیت به ثروت عمومی است اینطور که در غرب شاهدیم.

م.ح.س گفت...

سلام. لاجرم می دانید: اختلاس با دزدی فرق دارد. لذا این عدد به این بزرگی گم و غیب نشده (مانند دزدی) و از دسترس بیرون نرفته و ...