۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه

دختر جوان؛ عامل اصلی اختلاس 3 میلیارد دلاری در مشهد خود کشی کرد![تیتر کنایی]

The Listening Room



1- کلوزآپ اول:

دختر نوجوان در آستانۀ درب گشوده به بالکن منزل؛ اشک ریزان و لرزان وبریده بریده:

ببینید جناب سروان. خواهش می کنم مرا دستگیر نکنید. التماس می کنم. ترا جان فرزندانتان. ترا قسم می دهم به همین امام رضای ضامن آهو. پدر و برادران من یکی مثل خودتان هستند. اگر مرا دستگیر کنید و بفهمند مرا خواهند کشت. می بینید من حتی پسری هم همراهم نیست. ما 5 دختریم و چهار پسر. من فقط با دوستم آمدم کمی با هم بگوییم بخندیم. ما که پارتی مختلط نگرفتیم. با نه نفر که همه مان هم با هم دور ونزدیک آشنا و فامیل و همکلاسی هستیم نمی شود میهمانی حرام برگزار کرد. ترا بجدم زهرا قسمتان می دهم مرا با خودتان نبرید. والا..... و الا.... خودم را پرت می کنم پایین.

سردستۀ کفتارهای امنیت:

خفه شو جنده خانم.....

مردم در حال جمع کردن تکه های مغز متلاشی شدۀ دختر هستند از روی آسفالت سرد خیابان....

چه دختر نوجوان فرصت و جرأت و تمرکز گفتن دیالوگ بالا را پیدا کرده باشد یا نه. بطور قطع اولین جملۀ دشنام ها و اتهام های هرزۀ مأموران بی قانون و مطلق العنان کفتار های علم الهدی در یورش وحشیانه به پرندۀ اسیر مشهدی؛ با همان دیالوگ ورد زبان مذهبی های ناموس پرست (خفه شو جنده خانم...) آغاز شده است.

2- مدیوم شات مستند:
 "سردار نجاریان رییس پلیس امنیت استان خاطر نشان کرد: در این عملیات چهار پسر جوان و چهار دختر جوان دستگیر شدند و متاسفانه یکی از خانم‌های جوان که به محض اطلاع از حضور پلیس در محل، با حالتی غیر طبیعی قصد فرار داشت، از تراس طبقه ششم ساختمان به پایین سقوط کرد.
به تعداد آدم ها توجه کنیم و ادعای دروغ و کثیف اطلاع و ناراحتی همسایگان بدلیل تبدیل شدن آن آپارتمان برای پارتی های متعدد و دوره ای. و در نظر گرفتن غیر محسوس آن جا در مدتی طولانی -جزو اظهارات نجاریان است-. در حالیکه 9 نفر آدم حتی کمتر از اعضای یک خانوادۀ سنتی و پر بچه است. و از همۀ مهمانی های خانوادگی کوچکتر!

3- لانگ شات سوم:

فرمانده تازه از راه رسیده است و دارد در توی سرسرا تند تند راه می رود و با خودش حرف می زند و گاهی صدایش را بلند می کند روی زنش:

آخر تا این وقت روز با کدام دوستانش رفته گردش و هواخوری. خانم من آبرو دارم. من پلیس این کشور هستم. مگر می شود دختر خودم تا پاسی از شب بیرون باشد و من ندانم کجا رفته و چه می کند.

زن فرمانده در حالیکه با لیوان شربت به او نزدیک می شود و همۀ غریزه اش را نیز در چشمانش می ریزد برای هوس: 

حاجی زیاد سخت نگیر. تو که می دانی زهرا دختر خوبی است و کار بد نمی کند. جوان است و رفته لابد با دوستان دانشگاهی اش یک گشتی بزند و الان پیدایش می شود.

فرمانده زهرخندی می زند. و در حالیکه لیوان شربت را از دست زنش می گیرد با دست دیگرش باسن زنش را لمس می کند و مطمئن می شود که تنکۀ تازه و سکسی اش را پوشیده است برای جشن فارغ البالی اتاق خواب.

زهرا وارد می شود و در حالی که از هیجان و لذت روی پای خود بند نیست: 

هیچ چی بابا. با بروبچ رفته بودیم مهمانی یکی از دوستان کمی بگو بخند کنیم و مسخره بازی. دلمان پکید توی این شهر مناره و علم الهدی و دیگر هیچ. پدرجان شما هم زیادی بخودتان فشار نیاورید دنیا عوض شده و امام رضا هم! کمی بخودتان فرصت بدهید برای مامان گلم. ببینید سینه های جدیدش چقدر سکسی شده!

فرمانده می نشیند روی مبل تا از فروپاشی اش جلو زن و دختر نوجوانش جلو بگیرد. و درحالیکه قطره ای گم از اشک چشمش را گرم کرده: 

"خدایا پناه بر تو. این چه نان حرامی است که من از کشتن همسالان فرزندم در می آورم و توی سفرۀ خانواده ام می گذارم!"

4- کلوزآپ مستند آخر:

سردبیر به دبیر سرویس حوادث:

یک خبر جاندار و مثبت هم کار کنید از این مرگ دلخراش دختر نوجوان مشهدی.

خبر منتشر شدۀ روزنامه:

"در پی پیگیری های مستمر نیروی انتظامی و سربازان جان برکف امام زمان برای دستگیری و منهدم کردن عوامل اصلی اختلاس 3 میلیلارد دلاری. مأموران به سرنخ مهمی رسیدند که تعدادی از این عناصر پلید با جمع شدن در خانه ای تیمی در مشهد مقدس در حال برنامه ریزی برای فرار از کشور هستند. نیروی انتظامی تحت هدایت سردار اسلام نجاریان و با غافلگیری تمام به این خانۀ تیمی مخوف حمله کردند و موفق شدند 8 نفر دختر و پسر مرتبط با این اختلاس نجومی را دستگیر کنند. خوشبختانه عامل اصلی اختلاس که دختری نوجوان بود. و با اطمینان از قاطعیت و تصمیم قوۀ محترم قضائیه؛ از یک فرصت استفاده کرد و با پرت کردن خودش به کف خیابان بدرک واصل شد. این روزنامه وظیفۀ خود می داند که از سرعت عمل و قاطعیت همۀ مأموران خدوم بویژه سردار رشید اسلام نجاریان تشکر و قدردانی بنماید. بدیهی است که نقش پررنگ آیت الله العظمی علم الهدی نمایندۀ محترم ولی فقیه در استان خراسان و امام جمعۀ مشهد که هادی اصلی این اقدام ضد فساد بودند؛ غیر قابل وصف است و ما شهادت این دختر نوجوان را به ایشان تبریک می گوییم. پایان خبر! 

5- اف. یا...هو

۷ نظر:

آریا گفت...

اتفاقا این از اون چیزاییه که من فکر می کنم حکومت چندان هم بدتر از مردم نیست.
سال آخر دانشجویی خونه ای گرفته بودم وسط تهران (نه پایین شهر). هیچ وقت هم نه سر و صدایی داشتم نه حتی مهمونی ای. 3-4 امین باری که دوس دخترم اومد خونه همسایه مون تهدید کرد که به پلیس خبر میده.
برداشت من از خونواده های ایرانی اینه که خیلی از پدر مادرها خوشحال هم میشن که اگه بچشون با کسی بود پلیس دستگیرشون کنه و بیاد تحویل بده

آریا گفت...

راسی من یه کامنتی می خواستم بفرستم که نمی دونم این بلاگر فرستاد یا نه
می خواستم نظرتون رو راجع به این احتمای وتوی آمریکا در رابطه با کشور فلسطین و اتفاقای اطرافش بدونم (فکر کنم احمدی نژاد هم امسال کار خوبی که کرد راجع به اسراییل حرف نزد)
خوشحالم می کنید
مرسی

صادق گفت...

....از رنجی که می بریم!

ناشناس گفت...

هیچ کس ناپاکی مطلق نیست دلقک جان. تمام مشکل اینجاست که عده ای دیگران را ناپاکی مطلق می دانند و آرزوی جشن گرفتن بر لاشه هایشان را دارند. اگر تو توانستی متفاوت بیندیشی می توانی ادعا کنی که با آنها فرق داری...

Dalghak.Irani گفت...

این جملۀ پایانی این مطب بو بیم اف و یا...هو:

"کثافت ها. ناپاکی های مطلق. مانخواهیم بخشید شما را ولی مثله شدن لاشه هایتان را فراموش خواهیم کرد بزودی در جشن ایران آزاد."

که بمناسبت تذکر خوانندۀ ناشناس فوق حذف کردم. چون خودم هم آدم پاکی نیستم لذا مطلق خطاب کردن ناپاکی دیگری نباید در صلاحیت من باشد. و هنگام نوشتن پست خیلی زیاد ناراحت و عصبی بودم از این همه بی رحمی و سوء ظن و تاریکی و سیاه اندیشی نسبت به جوانان. با تشکر از خوانندۀ معترض. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

آریا سلام
کاملاً درست می گویی که این یک معضل فرهنگی است و عرف جامعه هنوز هم غالباً با حساسیت های قرون وسطایی و مالکیتی مطلق به دختران و زنان نگاه می کند. حتی در طبقات تحصیل کرده وباصطلاح مدرن. و بالاتر از آن در خارج ازکشور و کشورهای فرنگی هم بسیاری از مردان مسلمان و ایرانی هم نگاه ابزار جنسی مرد دارند به زنان. اما - واین اما خیلی مهم است - اگر حاکمیت مدرن و همراه با زمانه باشد و حساسیت های ایدئولوژیکش بالاتر از و متحجرتر از غرف غالب جامعه نباشد. اصولاً این قبیل ناهنجاری ها به حداقل می رسد و جامعه بر مبنای توافق جمعی و طبیعی رفتار می کند. و هنجارهای جوانان توسط بزرگان شان بطور خودکار کنترل می شود. محیط فعلی بزرگتر ها را بعلاوۀ حساسیت های فرهنگی و طبیعی خود از بی آبرویی های منجر به از دست دادن شغل و منزلت اجتماعی منحصر در دست حکومت و خیلی مزایای دیگر هم بشدت می ترساند و بسمت محافظه کاری غیرمعمول و هیستریک می کشاند. و اصولاً یکی از عمده حرف های اندیشمندان مخالف این قبیل اقدامات قبل از اینکه مربوط بشود به نگرانی از بسته ماندن محیط جامعه باشد؛ مربوط به از دست دادن هویت های فرهنگ کلان ایرانی عفت و حیا و از این قبیل است. زیرا که وقتی همۀ رفتارهای غریزی و طبیعی شادی خواه جوانان زیر زمینی و دور از نظارت بزرگان بشود رادیکالیسم کنترل نشده از سوی عرف؛ جوانان را ضد هویت ملی و فرهنگی و هرزه درآ می کند. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

در مورد مشکل فلسطینیان مظلوم اما من خیلی امیدوارنیستم به پیروزی شان از راه سازمان ملل. و محتمل امریکا اگر نتواند موضوع برأی گذاشتن را اولاً و رأی آوری را ثانیاً منتفی بکند طرح مزبور را وتو خواهد کرد. که البته برای امریکا گزینۀ خوبی نیست. منتها امریکا هم بهانه و ایزار کم ندارد برای علت تراشی وتوی خودش. که یکی از مهمترین آن ها عدم مشروعیت عباس است در بین همۀ فلسطینیان. تا جاییکه حماس اولین مخالف جدی چنین در خواستی بوده و است. و امریکا از این دوپارگی فلسطین استفاده خواهد کرد. علت عدم ورود احمدی نژاد به موضوع اسرائیل و فلسطین هم این بود و است که حمایت از طرح عباس که دشمن حمهوری اسلامی است علاوه بر نعل وارونه بودن خطر بالفعلی را هم با خودش دارد که آن هم برسمیت شناختن موجودیت اسرائیل در مرزهای 1967 است. چون معنا ندارد که کشور فلسطین را در مرزهای 1967 حمایت کنی و در عین حال نابودی اسرائیل را هم شعار بدهی. بخاطر همین هم است در حالیکه بیش از 50 60 کشور مسلمان وغیر مسلمان چندین بار ایستاده عباس را تشویق های ممتد می کردند صالحی و هیئت ایرانی در وضعیت برزخ و نشسته دستی از سر بلاتکلیفی می زدند یا نمی زدند. باید کمی صبر کنیم و صحنه هنوز شفاف نیست. بهیجانات زودگذر نگاه نکنیم. یا...هو