Weymouth Bay |
1- روزی که سفیر جمهوری اسلامی در عراق گفت دو زندانی امریکایی آزاد خواهند شد. و وزارت امور خارجه نیز این گمانه را تأیید کرد. محمود احمدی نژاد لاریجانی کوچک را کوچک تر از آن می دانست که بتواند با خواست و سیاست رییس جمهوری بقدرت و حیلت او محالفت کند. و قاضی بدوی دادگاه انقلابی را وادار به دادن حکم برائت یا آزادی با وثیقه! نکند. ولی هم لاریجانی درشتی کرد با ترس و لرز و هم قاضی حکم محکومیت 8 سال حبس صادر کرد. و احمدی نژاد بلند بخودش گفت:
"بسیار خوب! مادرتان را همراه با رهبرتان به عزا می نشانم. در بارۀ تصمیم من دهان کجی می کنید. بگرد تا بگردیم." بعد در حالیکه به نگاه تحسین آمیز مریدان همکارش میخندید دستوری دو جمله ای به این شرح خطاب به مسئولان دفترش صادر کرد:
الف- دادگاه تجدید نظر دو امریکایی را دقیق و از نزدیک رصد کنید. ب- چهل و هشت ساعت قبل از تاریخ پایان دادگاه تجدید نظر و صدور حکم با یکی از خبرنگاران ارشد و توی صف انتظار تلویزیون های عمدۀ امریکایی قرار مصاحبه بگذارید.
2- روز موعود در کمتر از یک ماه فرارسید. احمدی نژاد قبل از اعلام رأی دادگاه تجدید نظر با خبرنگار ان بی سی نیوز مصاحبه کرد. ولی نگفت زندانیان امریکایی آزاد شدند. و حتی نگفت در آیندۀ نزدیک آزاد خواهند شد. احمدی نژاد مثل عالمان به غیب پیش بینی کرد و در عین حال زمان دقیق دو روز را اعلان کرد. او گفت زندانیان امریکایی تا دو روز دیگر آزاد می شوند. دو روز وقت را برای رایزنی های بین قوۀ قضائیه و رهبر برای اجرایی کردن تصمیم رییس جمهور! کافی دانست.
3- بعد از رفتن خبرنگار امریکایی که از بدست آوردن رانتی منحصر بفرد و به این درشتی و پولسازی برای خودش و شبکۀ ان بی سی در پوست خودش نمی گنجید- که قطعاً یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ شبکۀ ان بی سی است و خواهد ماند - احمدی نژاد این تک جمله را بدفترش ابلاغ کرد:
"به لاریجانی قضا زنگ بزنید و ابلاغ کنید که من مصاحبه کرده ام و آزادی دو زندانی امریکایی را اعلان کرده ام."
احمدی نژاد حتی بخودش زحمت نداده که شخصاً به آیت الله خامنه ای اطلاع بدهد. و چه می گویم او حتی اینقدر برای لاریجانی کوچک اهمیت نداده که خودش زنگ بزند و موضوع را بگوید. زیرا که او قطعی می دانست که لاریجانی بلافاصله بعد از شنیدن ابلاغیۀ ریاست جمهوری با آیت الله خامنه ای تماس خواهد گرفت و رهبر نیز بدون اینکه راه پس و پیشی داشته باشد به لاریجانی دستور خواهد داد که حکم آزادی زندانیان را صادر و به وکیل آن ها ابلاغ کند.
4- علت هم روشن تر از آن است که احتیاج به بازگویی داشته باشد. رییس جمهور جمهوری اسلامی بعنوان نمایندۀ تام الاختیار سیاسی ایران در دنیا و مجامع بین المللی یک هفتۀ دیگر در سازمان ملل سخنرانی - مصلحانه بتعبیر خودش و ایدئولوژیک از دیدگاه رهبر- انجام خواهد داد. بویژه در این شرایطی که دنیا هم زوم کرده به اختلافات فی مابین اعضای ارشد دستگاه حاکمیت ایران؛ مگر می شود وعده و اعلان رسمی رییس جمهور احمدی نژاد را انجام نداد و باعث بازهم بی آبرویی و تنش و سوء استفادۀ دشمنان جمهوری اسلامی شد. و مهمتر از آن بانشان دادن خلف وعدۀ احمدی نژاد اعتبار نداشتۀ جمهوری اسلامی در جهان را بی اعتبارتر کرد.
5- آنچه که مسلم است احمدی نژاد هم باهوش است، هم سیاستمدار خوب و زیرکی است در دستگاه شترگاوپلنگی جمهور اسلامی، هم راه آچمز کردن همۀ بخش های دیگر حاکمیت را خوب بلد است، و هم در استفاده از موقعیت ها و موفقیت ها بی ملاحظه و بی رحم و بی رودربایستی است. تأسف من آنجایی است که همۀ این توانایی هایش را در یک چهارچوب عقلانی و سیاست عملی بنفع بهبود شرایط داخلی و خارجی ایران بکار نمی گیرد. یا بهتراست بگویم تا حالا بکار نگرفته است. یا...هو
پیش از متن:
این یک سناریوی تحلیلی و منطبق بر مستندات معلوم شده است و تنظیم آن بصورت گزارش مستند فقط برای برجسته کردن قدرت احمدی نژاد در مقابل سایر پاره های حاکمیت جمهوری اسلامی است. در ضمن موضوع میانجی گری طالبانی مربوط به بار اول بود که انجام نشد.
۵ نظر:
عجب سناریویی! اگر درست باشد محمود در نیویورک در باغ سبز را با موافقت خامنه ای به آمریکاییها نشان خواهد داد اساسی.
کامنت قبلی را تا قبل از اعلام عجزتان از سیاست های این احمدی نوشتم. اما هنوز هم معتقدم با نشان دادن بی سیاستی احمدی دارید قدم به قدم ناتو را به این کشور نزدیک تر می کنید. امید دارم که شما هم مثل احمدی به جای اینکه تصور کنید سیاست و تدبیری پشت امور این مملکت است ایمان بیاورید که چسب ناخودآگاه و فراموشی بشری به واسطه دین توجیه کننده کلامی همه چیز را نگاه داشته.
و این تنها خواست عامه است که حضور ناتو را در کشور توجیه و ممکن خواهد کرد
این مسخره بازیها برای سر شوق آوردن و خنداندن آدمهای بی خیال خیلی خوب است که بنشینند روی زمین یا صندلی و تخمه بشکنند و به حرفها وحرکات دلقک بخندند که دلقک راستکی را چنین خوش نقش ونگار میبیند و مینمایاند. بدبختی ما این است که آدم با هوش کم نداشته ایم از سیاستمداران دور و بر رضاشاه و پسرش بگیر تا همین خود خمینی, و هیچکدامشان هوششان را در راه بهروزی ایران و ایرانی به کار نیانداختند که درست در جهت عکس. شور و شوق دلقک رااز شاهکار دلقک احمدی با آن قیافه ای که هنگام سخن گفتن با خبرنگار گرفته بود اصلا اصلا نمیفهمم.در آن قیافه من اوج بدبختی خودم را دیدم.
سلام و بسیار خوب.
دیشب و هنگام نوشتن و انتشار این پست همه اش دلواپس بازخورد این قبیل تحلیل های واقع نما بودم بر روی بازپس گرفتن تصمیم آزادی این دو زندانی. ولی با سرزنش خودم حرفم را پس می گرفتم که : "دلقک هم واقعاً خودش را گرفته و جدی هم گرفته که فکر می کند نوشته اش و تحلیلش در وبلاگ فکسنی چه بردی می تواند داشته باشد." اما امروز که اولین خبر همین تکذیب خبر آزادی از سوی قوۀ قضائیه را دیدم. گفتم کاشکی این مطلب را بعد از آزادی زده بودم که وجدانم درد نگیرد که ممکن است یک در میلیون هم من مقصر باشم در این تشدید دعوا بین حاکمان و عدم آزادی زندانیان. از اینکه حرفم درست بود و بیشتر بین حاکمان اختلاف است خوب و خوشحال کننده است. ولی برای امریکایی ها متأسفم. و امیدوارم که احمدینژاد پیروز این زور آزمایی (فاجعه برای یک کشور) بشود. یا...هو
آقا این خیر *ديدار احمدي نژاد با تعدادي از کارکنان وزارت اطلاعات* (یعنی بدون وزیر و غریبه ها) تحلیلش چی می تونه باشه؟
http://www.president.ir/fa/?ArtID=30128
ارسال یک نظر