The Fortune Teller |
نامه ی سرگشاده ی گروهی ازوبلاگ نویسان سبز خطاب به علی مطهری
با عرض سلام و احترام
ما، گروهی از هموطنان شما هستیم که خود را فعال و هوادار «جنبش سبز مردم ایران» میدانیم. جنبشی که اعضایش از زمان برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری تاکنون متحمل رنج و درد فراوان شدهاند. ما برخی از همراهان خود را در خاک و خون دیدهایم و گروه بیشتری را امروز در بند و اسارت داریم. ما مورد ظلم قرار گرفتیم اما همچنان دادگاهی برای تظلمخواهی نمییابیم.
آقای مطهری!
در ریشهیابی علل و عوامل اتفاقات ناگوار 20 ماه گذشته میان ما و شما اختلافاتی وجود دارد. اختلافاتی که شاید بتوان در فضایی آرام به حل و فصل آنان دل بست و شاید هم هیچ گاه به توافقی قطعی بر سر آنان دست نیابیم، اما در این میان ما تشابهاتی هم میبینیم که میتوانند محوریتی برای یک حرکت مشترک شوند.
ما به مانند شما از تداوم وضعیت نابسامان کنونی که بنبستی ناگوار را بر سر راه کشور قرار داده است به ستوه آمدهایم. ما خواستار بازگشت آرامش و آسایش به کشور و رفع فضای کینه و نفرت و خشم هستیم.
ما به مانند شما از تداوم خشونتهای خیابانی، کشته شدن هموطنانمان و بازداشتهای گسترده ناخرسند هستیم و توقف این وقایع تاسف بار را برای مصالح خود و کشور در اولویت میدانیم.
ما به مانند شما از قانونگریزی و تصمیمات شخصی و جناحی و گروهی آسیب دیدهایم و بزرگترین قربانی چنین روندی را مصالح کلی کشور و ملت میدانیم.
ما به مانند شما راه حل عبور از بحران را نه در فضایی ملتهب و سرشار از دروغ و تهمت، که در سایه آرامش و گفت و گو جست و جو میکنیم.
و در نهایت ما نیز چون شما پافشاری بر لجاجت و تمامیتخواهی را ریشه تمامی این مصیبتها میدانیم و امیدواریم همه شهروندان کشور، به ویژه مسوولین حکومتی با سعه صدر بیشتری به سخنان و مطالبات طرف مقابل گوش فرا دهند.
جناب مطهری!
ما امیدواریم همین میزان از اشتراکات برای آغاز حرکتی مشترک در راستای نیل به توافقی مطلوب (هرچند حداقلی) کفایت کند. پس صادقانه و صمیمانه دست یاری به سوی شما دراز میکنیم چرا که شما را فردی صادق، هرچند در مخالفت با خود میشناسیم.
آقای مطهری!
«جنبش سبز ایران» امروز جنبشی متکثر با خواستههای گوناگون است. هر کسی از ظن خود یار آن شده و به اعتراف شاخصترین چهرههایش هنوز کسی نتوانسته است کلیتی را به تمامی اقشار حاضر در آن منتسب کند. با این حال ما گروهی از دل همین جنبش هستیم که امیدواریم تا با محوریت قانون، انصاف و مصالح ملی شاهد برقراری گفت و گو با نمایندگان منصف و صادق حاکمیت باشیم. در این راه خواستههای ما به صورت شفاف مطرح شده و هرکس که مدعی دلسوزی برای کشور و مردم است باید برای برآوردهسازی آنها تلاش کند:
- ما خواستار رفع حصر خانگی رهبرانمان هستیم. آنانی که در هیچ محکمهای محاکمه نشدهاند و بر خلاف قانون و بدون هیچ اتهام اعلام شده و جرمی اثبات شده در حصر گرفتار آمدهاند و از ابتداییترین حقوق شهروندی خود محروم ماندهاند.
- ما خواهان تضمین حق شهروندان بر تجمعات و راهپیمایی هستیم که صراحتا در بند 27 قانون اساسی ذکر شده است.
- ما خواستار آزادی همراهان در بندمان هستیم که گروه گروه و بیهیچ گونه اتهام مشخصی بازداشت میشوند و بدون محاکمه در دادگاهی رسمی در بند و زنجیر به سر میبرند.
- ما خواستار آزادی مطبوعات و رفع هرگونه سانسور هستیم. حقی بدیهی و اولیه که در بند به بند قانون اساسی کشور به ویژه مواد 3، 24 و 175 مورد تاکید قرار گرفته است.
- ما خواستار خاتمه دادن به شرایط امنیتی حاکم بر کشور هستیم که آن را بزرگترین خطر برای مصالح ملی و مایه وهن و بیآبرویی کشور میدانیم.
- و در نهایت ما خواستار برگزاری انتخابات آزاد، غیرگزینشی و سالم هستیم که تنها مستبدین و دیکتاتورها میتوانند با آن مخالفت کنند.
بپذیرید که در این فضا، هر بارقهای از همگرایی، هرچند به مصداق کورسویی لرزان، باید به فال نیک گرفته شود و مورد حمایت قرار گیرد تا بتوانیم به توافقهای بزرگتر چشم امید ببندیم. ما تنها میخواهیم به شما اطمینان دهیم که اگر در راستای تلطیف فضا و بازگشت امور کشور به روند عادی خود گامی بردارید صمیمانه از اقدامات شما حمایت خواهیم کرد. با این حال ما گمان میکنیم تا زمانی که ارتباط فعالان جنبش با چهرههایی که به صورت نمادین رهبران جنبش خوانده میشوند برقرار نگردد، حداقلهای این توافق هم قابل دسترسی نیست.
پس اجازه بدهید از شما بخواهیم تا به نمایندگی از این جمع اعلام کنید آزادی رهبران جنبش ما، آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی از حصر خانگی از جانب فعالان جنبش سبز به مصداق گامی مثبت در راستای اعتمادسازی از سوی حاکمیت قلمداد خواهد شد. شما بهتر از هر کس دیگری میدانید که این چهرهها بارها و بارها بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی تاکید کردهاند، پس میتوان امیدوار بود که همین فصل الخطاب مورد توافق طرفین، دستمایه گفت و گوهای آینده قرار گیرد.
آقای مطهری!
ما میخواهیم که به رسمیت شناخته شویم. از ما یاد کنید اما نه به عنوان فتنهگران که ما تنها معترضیم. ما سوگواران جنبشی وابسته و مدفون شده نیستیم. ما آزادی خواهان مستقلی هستیم که جنبش پویای ما با گذشت 20 ماه سرکوب و فشار همچنان رو به رشد و بلوغ است. ما را فریبخورده ندانید که ما پرسشگریم. ما را اقلیت ناچیز نشمرید که ما بیشماریم حتی اگر در نگاه شما اکثریت نباشیم و در نهایت اینکه از آزادی رهبران و دیگر همراهان دربند ما حمایت کنید، ما نیز از حکمیت شما استقبال خواهیم کرد.
با سپاس از توجه شما و به امید بازگشت به آرامشی که مصالح کشور و ملت را در بر بگیرد،
گروهی از وبلاگنویسان سبز
وبلاگهای امضاکننده:
1- امیر
شوایک
راز سر به مهر
نثر منصور
DIGIRAZ
تمرین دموکراسی
آرش کمانگیر
اوپانیشه
فعلا بی نام 10- آرزوهای یک دختر کوچولو
گاه نوشت های یک فمنیست سبز
وسوسه ای به نام بودن
رود
حرف حساب
اسپینوزا
حمزه غالبی
مجمع دیوانگان
ضد دروغ
یغما20- زیستن در کله تباه شده یک اسب
دختر خورشید
لیبرالیسم
لیبراسیون
کرگدن تنها
دالان سبز
بیگانه
herrblum
امید 20
مرثیه های خاک30- آرش حسینی پژوه
ورق پاره های زندان
فرصتی برای گفتن
شهروندنگار
دلقک ایرانی
(این فهرست در حال تکمیل است)
توجه: در صورتی که شما هم وبلاگی دارید و می خواهید از این متن حمایت کنید لطفا آدرس وبلاگتان را به (arman.parian@gmail.com) میل بزنید
................................................
توضیح من:
به جد باوردارم که راه پرفرازونشیب وطن جزازراه اصلاحات گام بگام وقطره به قطره که با اعتماد کامل به اقیانوس اصلاحات شدن آن درکمترین زمان دارم؛ نمی گذرد. لذاست که با همۀ زاویۀ دید متفاوتی که بمشکلات ایران با علی مطهری وحتی هرکدام از امضاء کنندگان این نامه دارم؛ آنرا تأیید وامضاء کردم. باتشکرازتهیه کنندگان آن. دلقک ایرانی
۱ نظر:
مترسک وبلاگ ندارد...اما اسمش را در این لیست می نویسد...
ارسال یک نظر