تأملی درشناخت محمود احمدی نژاد ازنگاهی تازه!

The Jurist

1- محموداحمدی نژادرا طرفدارانش به مرحوم محمدعلی رجایی ماننده می کنند. بنظر من هم احمدی نژاد اشتراکات زیادی بارییس جمهورریاست نکرده، ناکام و شهید اوایل انقلاب اسلامی دارد. ولی اختلاف برداشت من با هواداران آقای احمدی نژاد در این است که هواداران رییس جمهورایشان را بیشتر ازجنبه های اعتباری مثل مدیریت ، ساده زیستی، استکبارستیزی وازاین قبیل با رجایی شبیه سازی می کنند. اما من ضمن تأیید برخی ازآن جنبه های پیش گفته؛ احمدی نژاد ورجایی را بیشتر از ناحیۀ فاکتورهای ذاتی وشخصیتی واین قبیل موارد شبیه یکدیگرمی دانم.


2- بعبارت دیگرمن معتقدم که مرحوم رجایی فرصتی پیدانکرد که سیاست ورزی مستقل بکند تا ما الگوی نزدیک به واقعیتی از ایشان داشته باشیم درمدیریت کشور. که بتوانیم با شخص دیگری دراین مقام (دراینجا احمدی نژاد) مقایسۀ تاسطح اینهمانی بکنیم. شهیدرجایی مهمترین سیاست داخلی اش برقراری مستمری ماهی 300 تومان برای روستاییان پرسال بود. ودرسیاست خارجی درآوردن کفش هایش درصحن سازمان ملل برای نشان داد آثارشکنجه های ساواک شاه برپاهایش. لذا نمی شود برای این مختصرازعملکرداو شبیه درحداینهمانی قائل بشویم.


3- بنظرمن اما احمدی نژاد درزمینه هایی مثل موارد زیر شباهت بیشتری با شهید رجایی دارد:

الف- خاستگاه طبقاتی: هردوباتفاوت های اندکی ازطبقات محروم برخاسته اند.

ب- رنجوربودن مشترک ازدیکتاتوری فرهنگ خانواده.

 پ- رنجوربودن ازحکومت های وقت واحساس تحقیرشدگی: درمورد رجایی استبداد در حکومت شاه وسختی راه گشایی به رؤیاهای بلند پروازانه بدلیل فقرعمومی ودر آمدسرانۀ ناچیز وکمبودمنابع توسعه؛ ودرمورد احمدی نژاد خارج ازبازی گذاشته شدن از رده های اول مقامات جمهوری اسلامی، توسط الیگارشی روحانیان حاکم در سال های بعداز جنگ (نوعی دیگراز تحقیر شدگی).- استانداری استان اردبیل برای شخصیت تعریف شدۀ من کافی نبود. که تداوم هم نیافت-

ت- داشتن شخصیت های با استعداد، متکی بنفس، خودرأی تا مرزخودشیفتگی. و داشتن حس وغریزه ای قوی وشبیه غریزۀ حیوانات تیزشامه مثل سگ.-سگ بحرمت غربی ونه نفرت شرقی-

ث- ومتکی برهمان هوش واستعداد وغریزۀ استثنایی پرادعا وطلبکاروجاه طلب بودن!


4- مورد "ت" و "ث" را کمی توضیح می دهم؛ چون برای امروز ایران مفید است و نوع ارزیابی وبرخوردما با احمدی نژادرا تصحیح می کند. یک جمله ای منتسب به امام خمینی است که ایشان درمقایسۀ بین شادروان مهندس بازرگان وشهیدرجایی گفته اند را کمی بسط می دهم. جملۀ منتسب به امام خمینی این است: "بازرگان علمش بیشترازآقای رجایی است ولکن رجایی عقلش بیشترازآقای بازرگان است." این جمله را که دقیق هم است اگراززبان حوزوی به زبان دانشگاهی ترجمه کنیم می شود اینطورگفت: "آفای رجایی آدم غریزی تروناسامان مند تری است نسبت به مهندس بازرگان که انسانی برنامه ریزی شده تراست" -هیچ انسانی فقط این یا آن مطلق نیست-  واگربازهم جلوتربرویم ومعادل های فلسفی تری جستجوکنیم برای این تعریف؛ می شود اینکه: "مهندس بازرگان بیشترمتکی به عقل جزیی وابزاری است نسبت به آقای رجایی که بیشترمتکی به عقل کلی وشهودی است."


5- کوتاه سخن اینکه محموداحمدی نژاد نیز انسانی غریزی تر، بامغزی ناسامان مندتروبیشترمتکی به عقل شهودی است تا عقل ابزاری. لذا تا این فاکتور مهم در شخصیت ایشان درنظرگرفته نشود؛ هیچ کدام ازرفتارها وگفتارها وکردارهای ایشان قابل فهم واندازه گیری وپاتک پذیرنخواهد بود. البته این قبیل انسان ها می توانند آدم های دلپذیری باشند بویژه برای انسان های غریزی دیگر که بیشتردراتلاق به توده و عوام واز این قبیل فرومی کاهیم که نه چندان دقیق نیست؛ بلکه خودخواهانه واحمقانه هم است. این قبیل انسان ها ممکن است حتی سیاستمداران دیکتاتورصالح وخدمتگزار خوبی هم باشند وبشوند برای جوامع خود واغلب بوده اند وهستند. اما - واین اما خیلی زیاد مهم است- هیتلر واستالین ومعمرقذافی و... هم ازاین نوع آدم ها بوده اند که حداقل هرکدام یک بار ودر یک لحظه به نابودی کرۀ زمین هم اندیشیده اند!

6- انتظارم این است که مصداق های بروزاین شخصیت تعریف شده ازاحمدی نژاد در جامعه را خودتان پیدا ومنطبق کنید. وفقط یک سرنخ می دهم به شما: 
"کشف راز اینکه روحانیان که خودشان دراکثریت جزو انسان های غریزی هستند؛ چگونه در دستان احمدی نژادازجنس خودشان ولی مستعدتر و باهوش تراسیرشده اند" می تواند شروع خوبی باشد برای مصداق یابی. یا...هو
..........................................
پست بدون تیترقبلی را ادامه خواهیم داد. لازم بود نگاه مرا درمورد احمدی نژاد دقت بکنید تاسردرگم نشویم!