The Declaration of Independence |
1- به عوعوها بخندید. ماجرا به همان مسیرمبارکی می رود که طی یک سال گذشته وبویژه بعداز سفر منجربه سکوت وانفعال مطلق آیت الله خامنه ای به سراشیبی افتاده است وبشارت داده بودم به شما! مطمئن بودم که رهبردرموقعیت مینی مومی که گیرافتاده واکنشی نخواهد توانست نشان بدهد. لذا همۀ فریادم را گذاشته ام به مهندس موسوی که ازکروبی روحیه بگیر واجازه نده اصلاح طلبان حزبی وبویژه آقای سید محمد خاتمی نازنین وارد معاملۀ غیرشفاف با آیت الله خامنه ای درپشت صحنه شود. شک ندارم که یا تا کنون پیغام خطا کردم آیت الله خامنه ای به خاتمی ورفسنجانی رسیده ویا پیام رسانان فقط بعلت گیرافتادن درپشت ترافیک ترس همۀ ارکان جمهوری اسلامی هنوز راه دفاترهاشمی وخاتمی را گم کرده اند وبزودی خواهند رسید.
2- طبیعی وبدیهی است که اقدام بعدی درپیش اقدام بمذاکره خواهد بود. ولی قبل ازاهمیت نوع موضوعات مورد مذاکره، شفاف بودن وعلنی بودن آن درمقابل ملت است که شجاعت وصداقت کروبی کمترین انتظار من وماست. مهندس موسوی اشتباه کرد که آن بیانیۀ تشکررا بازبایک امضای خودش خطاب به ملت صادرکرد تا مهدی کروبی نیز مجبورشود بیانیۀ محکمتروبهترخودش را بدون مخاطب صادرکند. اگر درخواست راه پیمایی وبیانیۀ بمناسبت سالگرد انقلاب دوامضایی وبرای اولین بار محکم وبا مواضع مشخص نسبت به حاکمیت آیت الله خامنه ای بود چه دلیلی داشت که اعلام تشکرانفرادی صادرشود. واین یک اشتباه استراتژیک ازسوی مهندس موسوی بود ونباید تکرار شود.
3- هرچقدر گسترۀ عرعرکنندگان این روزها بسوی ملت دایرۀ گسترده ای پیدا کند وازمحسن رضایی حقیر به ناطق نوری مال اندوزو... برسد دال برنشانه های مبارک بیشتری ازعمق فاجعه برای شریعتمداری ریاکارآیت الله خامنه ای وشرکای عربده کش اش است. نگاه کنید به قم که همۀ دارایی اش را درگلوی احمدخاتمی درجه چند بی هویت ریخته است؛ تا بلکه اعتراف به خفه شدن ناسیستم گروگان گیر سی و دو ساله را به تأخیر بیندازد.
4- بارها تأکید کرده ام وبازهم مصرم که زیاد به جزئیات گفته های مهندس موسوی درنگ نکنید. تغییردرایران مبداء دانشگاهی دارد برخلاف انقلاب 57 که منشاء حوزوی داشت. لذا بطورقطع این بار به بازگشت مدرنیته به ایران ختم خواهد شد. بی بروبرگرد. واین کلید مادرحل همۀ مشکلات ما درایران خواهدبود ونه چیزی کمتر از آن. لذا ازهرنوع تغییری حمایت کنیم. فاجعه زمانی است که سررشتۀ اموردربلا تصمیمی کشنده واپیدمی دراصلاح طلبان حکومتی به چه کنم چه کنم بیفتد. چنین مباد انشاءالله!
5- خیزش مردم لیبی برحکومت دیوانه ای بنام سرهنگ معمرقذافی را بفال نیک می گیرم وبا اشتیاق دنبال می کنم. اینک دیگرنوبت ماست که پایکوبی کنیم برلاشه های متعفن یکه سالاری ها وگروه سالاری های ماقبل تاریخ. خوش باشیم ومراقب. یا...هو
..............................
پی نوشت:
الان دیدم که کیهان شریعتمداری بعدازاعتراف های "بچشم تیزبینان" به بویناکی زردی پاچه های شلوارش. یک کلمۀ "بلا تصمیمی" ازتالارگفتگوی مارا هم مستند پیروزی حق برباطل قبیلۀ اهل عصرنوسنگی خودشان استناد داده است. وشما غافلید از چنین بیچارگی که ازقلم دلقک ها هم عبورنمی توانند کرد برای نواله های انفعال حاکمان بالفعل!
پی نوشت دوم:
مطلب کوتاهی بصورت کامنت درهمین پست وراجع به شادروان دانشجوی هنر صانع ژاله نوشته ام اگر علاقه مند بودید بخوانید.
۵ نظر:
راجع به شهید 25 بهمن دانشجوی هنر صانع ژاله
وادعای بسیجی بودن اوبنفع حاکمان بالفعل:
می دانید که من راجع به بدیهیات عینی ذراینجا صحبت نمی کنم. چون نه وقتش است ونه مناسبتش برای درنگ دراین بدیهیاتی که هرآدم عادی هم انرا تشخیص می دهد.
موضوع کاملاً ساده است. شادروان صانع ژاله دانشجوی غیرسهمیه ای ودرکنکورقبول شدۀ دانشگاه هنربود که جزو دانشگاه های حالا دیگر بارتبه ومعتبردر دارایی اموزش عالی ایران امروزی است. ومی دانید که من معتقدم که این قبیلۀ ماقبل تاریخ حاکم برایران گورندارند که کفن داشته باشند.
"هنر" وجمهوری اسلامی نسبت جن وبسم الله را دارند. چطور می شود یک جوان مستعد یا بدنبال هنر هوادار پروپاقرص (بسیجی سرکوبگر) جمهوری اسلامی باشد. لذا شبهه از بنیان طرحش متناقض وپارادوکسیکال است. امکان عقلی وعملی ندارد که انسانی گرایش وذوق به هنر داشته باشد وبتواند طرفدار دین بمثابه ضدهنر هم باشد. حتی ده نمکی را امروزنمی توان هوادار حکومت نامید. وچه می گویم حتی شمقدری که هنرش فقط بند بودن به هنر است را نباید درجرگۀ هواداران حکومت حساب کرد. چشنوارۀ فجر وسالن های تئاترا ببینید وموضع کیهان شریعتمداری وحوزۀ قم را.
لذا هرمزخرفی که حاکمان گفتند ارزش پرداختن ندارد. حتی اگر خانوادۀ صانع ژاله هم براستی گفته باشند که او طرفدار اخوند ها بوده باید ضمن رعایت حال آنان بتوانیم درک کنیم که زندگی چهرۀ خشنی هم دارد. امیدشان را ازدست داده اند وآیا هوکردن دارد که کمی بفکر جایگزین ثروت ازدست رفته باشند. احساساتی نشویم. زندگی درواقعیت جریان دارد ونه درشعر وشاعری! یا...هو
جناب دلقک مصاحبه سراسر گریه برادر قانع با صدای آمریکا را دیدید؟؟؟؟
آآآآآآآآآآآآآخخخخخ
شریعتمداری هم دیشب از تریبون صدا وسیما برگشت و گفت صانع خبرچین ما بوده و از دیدار منتظری خبرچینی کرد برایمان.
خون بگریم؟! ولله که فریاد و بغض امانم نمی دهد
سلام
نه من مصاحبه را ندیدم چون تلویزون های فارسی زبان را ندارم وانگلیس راهم زبانش را نمی دانم! ولی شریعتمداری نا انسان را دیدم ومتأسف شدم. چون بمن خبرداده اند که ایشان اولین قربانی آیت الله خامنه ای دراعلان شنیدن صدای معترضان خواهد بود. زیرا که ازچندی پیش که مشایی پرودمش را چید ولاشه اش را ازروی پرونده ها وآرشیو وزارت اطلاعات انداخت بیرون ودیگر دستش جایی بند نبود که صفحۀ نیمۀ پنهان بنویسد برعلیه فرزندان اکثریت شریف وفرزانۀ ایران. می خواست با این ژست کثیف هنوز هم خودش را زندانبان وسربازجو .ترسناک جلوه بدهد. بیماراست دیگر سی سال تمام صبحش بدون توطئه شروع نشده وشبش پایان نیافته مگربه مرگی یا آبرویی از انسان های با آبرو. وترک عادت بازهم مرض است. خودتان را ناراحت نکنید انشاءالله خداوند به برادر وخانوادۀ صانع ازدست رفته هم کمک کند که داغ سنگین شهادت فرزندشان را تحمل و برای نجات شریعتمداری ازاین منجلاب کثیفی روح دعا کنند. یل...هو
نمیدونم مقاله محمدجواد اکبرین درباره بیانیه تشکر موسوی رو خوندین یا نه. به نظر من هم بیانیه رو خود موسوی ننوشته.
من نمیدونم این خاتمی از چی میترسه که لالمونی گرفته. انگار هنوز خامنه ای و دارو دسته اش رو نشناخته. حالا رفسنجانی رو بگی یه چیزی . طرف رییس مجلس خبرگانه و تا چند روز دیگه باید دربارش تصمیم گیری کنن. به نظر من اگه حتی محکوم هم کنه مهم نیست.
رضا جان سلام وخوش آمدی.
ببخشید که کامنت اول شما هم درشلوغی برای من خیلی زیاد فرصت نکردم برگردم وتشکر کنم.
اما راجع به فرمایش تان:
نه راستش من خیلی به تحلیل های آدم هایی که الگوی ذهنی پذیرفته شده دارند ووقایع را برآن الگو منطبق وبازدن سرودم اندازه می کنند (بگو غیرلیبرال ونامستقل) باوری ندارم ووقتی هم این روزها برای ازاین دست درجه 2 های توجیهی. کسی که ایران را دوست دارد همۀ واقعیت ها را درقوارۀ "چقدربنفع ایران است" پرو می کند ودر اشخاص گیرنمی کند. مهندس موسوی مشاورو سخنگوی رسمی فرستاده به خارج ازایران بنام آقای ارجمند وایشان تأیید می کنند که بیانیه مربوط به موسوی است. من البته بیانیه را درراستای دقیق افکارمهندس موسوی هم می دانم. ازنظرمن عیبی هم ندارد ولی قاعدۀ بازی اگردونفره پذیرفته شده بود باید رعایت می شد. چون درشخصیت هیچ کدام ازدیگر سرشناسان داخل کشورنیست که اگر ملت خواستند ازجمهوری اسلامی هم عبورکنند همراهشان ادامه بدهد. جز مهدی کروبی. جای بحث بیشتررا بگذاربعدازنوشتن پست جدید ممکن است پاسخ هایی درآنجا بگذارم. درمورد آقای خاتمی که تشکرمی کنم اگر دخالت نکند. وهاشمی هم نقش خودش را دارد واو تنها الترناتیو نجات جمهوری اسلامی بروایت امام خمینی است وبدیهی است که نباید خودش را بسوزاند. این فوتی که دیگران می کنند توی آستین ایشان غیرمنطقی وغیرعاقلانه است والبته هاشمی سیاست مداربسیاربرجسته ایست وخام کسی نمی شود به این سادگی. یا...هو
ارسال یک نظر