همۀ زنان از دید مرد مسلمان متحجر فاحشگان بالقوه هستند! نگاهی به حادثۀ کاشمر!

Insane Woman

برای واکاوی حادثۀ تجاوز13 مرد به یک زن در اطراف جادۀ روستای "قوژد" شهرستان کاشمر رفته ام به سراغ دست اندرکاران مختلف جامعه و نظر آنان را برای شما جمع آوری کرده ام. امیدوارم توجه به این نطرهای متنوع و در عین حال سرگرم کننده اوقات خوشی را برای شما فراهم کند. توضیح اینکه من برای جلوگیری از تطویل کلام سؤال کلیشه و همگانی "نظرحضرت عالی نسبت به حادثه یا واقعه یا رویداد قوژد چیست" را تکرار نکرده ام و فقط به انعکاس پاسخ ها بسنده کرده ام:

1- یک جامعه شناس: عرض می کنم خدمت شما که ما باید این مسأله و بقول شما حادثه را از ابعاد گوناگون روان شناختی، جامعه شناسی فردی و جمعی، رفتارشناسی، جرم شناسی، حقوق در رشته های مختلف، تبارشناسی، نیازشناسی، آسیب شناسی و.... 

بسیارخوب قربان گرفتم کافی است.

2- یک اصلاح طلب مذهبی: ببینید اول اینکه جامعۀ ما همه مسلمان هستند. دوم اینکه همه پایبند اخلاق و دیانت هستند. سوم اینکه آزادی مقدم است بر همۀ این بررسی های تک ساحتی. بعدش اهمیت جامعۀ مدنی است. دیگر اینکه ما باید قرائت رحمانی از اسلام عزیز داشته باشیم. این موضوع در سیرۀ امام راحل ما و همۀ مراجع و علمای بزرگوار ما هم کاملاً روشن است. ما باید بمردم عزیزمان آزادی های سیاسی بدهیم تا بتوانند عقیدۀ خود را که مخل به مبانی اسلام عزیز نباشد؛ و نیز ولنگاری را هم ترویج نکند و...

خیلی ممنون حاج آقا فکرمی کنم کفایت بکند همین مختصر.

3- یک روشنفکر عرصۀ عمومی: خب وقتی جامعه ای با مراجع روشنفکری خودش نتواند ارتباط برقرار کند نباید از چنین حوادثی تعجب کرد. متأسفانه توده های ما احمق و عقب مانده هستند و هرچقدرهم ما گلو پاره می کنیم و کتاب می نویسیم و کتاب ترجمه می کنیم و داد می زنیم کسی گوشش...

سپاسگزارم از پاسخ تان و راهگشایی که فرمودید.

4- یک سیاستمدار سکولار: این قبیل حوادث نشان می دهد که جامعۀ ما واقعاً بتنگ آمده و آمادۀ جهش به یک سیستم دموکراسی ناب است. لذا من این قبیل حوادث را بفال نیک می گیرم و امیدوارم و مطمئنم که ما بزودی شاهد دموکراسی - که حتماً سکولاراست - را در آغوش بگیریم. ضمناً این را هم اضافه کنم که تا ما یک حکومت دموکراتیک سکولار نداشته باشیم گریزی از این....

دست شما درد نکند ما واقعاً بوجود شما ها افتخارمی کنیم.

5-یک نمایندۀ مجلس: درست می فرمائید واقعاً آدم متأسف می شود. بیست روز پیش قانون تصویب کرده ایم برای شرط فوق لیسانس برای نماینده شدن دیگران. حالا معلوم شده که 50 نفر از خودمان راهم شامل می شود و من هم یکی از آن ها هستم. واقعاً جای تأسف...

بابا ایول تو دیگر آخر جنسی. خوش بحال ما. با تشکر!

n- ادامه دارد این تو خود حدث مفصل بخوان از این مجمل............

n+1- آیت الله محسن قرائتی: چی چی شدست! هان؛ من قبلاً هم بارها در سیمای جمهوری اسلامی و مکرر گفته ام. حالا هم اتفاق خاصی نیفتاده. ماجرا این بوده است که: "در همان جاده ای که گفتی یک اتوبوس خالی بوده 13 نفر آدم (مرد) سوار این اتوبوس شده اند. شما که خودت قبلاً توی کلاس من بوده ای و یاد گرفته ای که آموزش داده ام: "زن با حجاب و پوشیده و شوهردار مثل سواری شخصی می ماند که فقط شوهرش سوارش می شود. ولی زن کم حجاب یا تنها مثل اتوبوس می ماند که وسیله ای عمومی است و همه حق سوارشدن به آن را دارند." این حادثه هم دقیقاً مصداق همین آموزشی است که من...

بس است حاج آقا بلی من بارها در کلاس شما بوده ام. جزاکم الله.

n+2- آرامش دوستدار: من خودم قبل از همه و همۀ اندیشه مندان و روشنفکران و متفکرین ما بعلاوۀ خودم یک مشت پوفیوز و پتیاره هستیم. و الاً با پاسخ صریح و بدون ابهام محسن قرائتی دنبال آدرس های عوضی دادن نمی رفتیم. بعنوان نمونه حتی یک نفر از مصاحبه شوندگان نگفته است که باید الاغی مثل قرائتی را در سیاهچال نگه داشت.

مرسی استاد که انصاف را رعایت کردید در بارۀ خودتان هم!

n+3- و حرف همیشگی و ثابت دلقک: جامعه ابتدا باید حکومت داشته باشد. فارغ از نوع صورت بندی آن. چه کرۀ شمالی توتالیتر باشد یا طالبان افغانستان مغتنم است برای مردمی که می خواهند تکلیف شان مشخص باشد. البته شرط حکومت بودن دو چیز است: اول- سخت افزار و نرم افزار ابزار دست حاکمان با هم همخوان و همپوشان باشد. به این معنا که اگر حاکمان سنتی هستند تکنولوژی مدرن نباید مورد استفادۀ احدی از جامعه قرار بگیرد. چون برسخت افزار مدرن نمی توان فرهنگ سنتی سوارکرد. دوم- اینکه حاکمان قادر باشند هرآنچه را که دوست دارند پیاده کنند و به جامعه تحمیل کنند بمرحلۀ اجرا بگذارند. حتی اگر با استخدام نیم بیشتر مردان جامعه در مقام گزمه و شرطه و عسس. زیرا که رها کردن جامعه چه از سر ناتوانی حاکمان باشد و چه از قانون ناپذیری محکومان نتیجه ای جز فروپاشی همه جانبۀ آن جامعه نخواهد داشت. یا...هو