۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

پرسپولیس زلزله؛ ماقهرمانی می خواهیم. یالله یالله!

The Farmers' Lunch



1- دعا می کنم وتردید ندارم که بچه ها امروزگل می کارند وقهرمان می شوند. وامیدم واطمینانم به چند چیزاست: تعصب وغیرت وانگیزۀ بازیکنان. قدرت وروحیۀ حد اکثر تلاش وپشتکار وشکست نا پذیری علی دایی. حمایت ها وتشویق های انبوه هوادارن بویژه درچند بازی اخیرجام حذفی. یکدل ویکزبان بودن همۀ پیشکسوتان ومدیریت پرسپولیس برای پیروزی. همراهی روحیه بخش کریم باقری دررفتن همراه تیم به انزلی. شخصیت واعتماد بنفس وحید هاشمیان درداخل تیم. پس پیشاپیش قهرمانی را به همۀ دوستداران فوتبال وبویژه به ملوان سرفراز وحریف قدر امروز پرسپولیس تبریک می گویم.

2- اما- واین اما خیلی مهم است- آرزوی یقینی ام برای قهرمانی امروزپرسپولیس فقط جنبۀ سرخ بودن خودم نیست. بلکه بیشتربه منافع فوتبال ملی نگاه می کنم ازقِبَل قهرمانی پرسپولیس. واما چگونه:

3-واقعیت امراین است که ورزش قهرمانی کشوردرهمۀ سطوح ودردولت احمدی نژاد پیشرفت های خوبی کرده  که نتیجۀ دوعامل اساسی بوده است. اول دورکردن نسبی امرونهی های بازدارندۀ ایدئولوژیک ازدوروبرورزش. ودوم خوش قولی و تزریق منابع مالی متناسب چه دربرپایی اردوها وچه جوایزبموقع ِ قول داده شده به قهرمانان. ولی با کمال تأسف این موفقیت همگانی درسایررشته های ورزشی درمورد ورزش فوتبال نمود وظهور نه تنها موفقی نداشته بلکه نوعی عقب گرد را هم چه در حیطۀ موفقیت تیم های ملی وباشگاهی وچه حتی درمورد استقبال تماشاگران از مسابقات فوتبال را تجربه کرده است. این عدم موفقیت درفوتبال دلایل ریزودرشت بسیاری دارد که مجال این نوشته جایی برای پرداختن به همۀ آن ها که برخی نیز سیاسی ودرگرو ارتباط بهتر ایران با جامعۀ بین المللی مؤثر(کشورهای غربی) است فراهم نمی کند. لذا من فقط به موضوع مهم بودن اهمیت دوباشگاه پرسپولیس واستقلال اشاره ای می کنم. وامیدوارم که درهمین پایان فصل تا شروع فصل بعدی مورد توجه قراربگیرد.

4- ساختارفوتبال ایران درمقایسه با کشورهای غربی؛ بیشترازهمۀ کشورها با کشور اسپانیا شبیه وقابل مقایسه است. درست است که اغلب فوتبال های باشگاهی در کشورهای درجه یک فوتبال؛ دوقطبی است. لیکن هیچ کجای دنیا مثل کشوراسپانیا فوتبال باشگاهی وملی روی کاکل بارسلونا ورئال مادرید نمی چرخد. واین فقط اسپانیاست که قهرمانی های لیگش همواره دراختیاراین دوتیم است مگردراستثنائاتی که هرازچند سالی تیمی شگفتی ساز قهرمان اسپانیا شده است ومی شود. درایران نیز بطورطبیعی فوتبال ازبدو پیدایشش تا کنون برمداردوتیم محبوب پرسپولیس واستقلال گردیده است. هرزمان استقلال وپرسپولیس دراوج بودند وتیم ملی هم سه چهارم بازیکنان ثابتش را ازاین دوتیم گرفته ما دربهترین وضعیت چه ازنظرنتیجه وچه ازجنبۀ استقبال تماشگران بوده ایم. وهرموقع این معادله بهم خورده تیم ملی تماشگران انبوه پشتیبانش را ازدست داده ونتایج خوبی هم نگرفته است.

5- البته اگرهیچ عامل بیرونی غیرازعوامل فوتبالی که اعتباروقدمت وتعداد تماشاگران وهواداران انبوه داشتن است درتزریق رانت های تصنعی به سایرتیم ها ازجمله تیم های متمول کارخانجات وبنگاه های مهم اقتصادی نبود ونباشد ودخالت نکند؛ پرسپولیس و استقلال بدلیل انبوه تماشاگرانشان می توانند با جذب اسپانسرهای قوی وحق پخش تلویزیونی وفروش البسه ونشان های باشگاه و... ودریک سازو کار طبیعی ورقابتی همیشه دوتیم اول کشورباشند. وبهترین بازیکنان ممکن را جذب کنند. ولی دخالت همان رانت مصنوعی ونبود سازوکاررقابت بازارمدت هاست که این دوتیم محبوب را رنجور کرده ونمی توانند به اندازۀ اعتبار ونام وانتظارهوادارن شان فوتبالیست های درجه اول جذب کنند وقهرمانی های پی درپی ازسویی وملی پوشان زیاد ازطرف دیگرداشته باشند.

6- بنابراین تا موقعی که انشاءالله سیاست ودخالت های مصنوعی دست ازسرفوتبال بردارد تنها راه باقی مانده برای نجات فوتبال کشور وبازگرداندن شرایط پیشرفت وشورونشاط به ورزش اول کشورتزریق منابع مالی کافی اولاً وایجاد حداقل ثبات مدیریتی درادارۀ این دوتیم است. بعبارت دیگرفوتبال ما درشرایط طبیعی مثل فوتبال اسپانیا فوتبالی دوقطبی است. وهرگونه تلاشی جهت ازبین بردن مصنوعی این دوقطبی بودن نه تنها به پیشرفت سایرتیم ها کمکی نمی کند بلکه فوتبال ملی مارا هم بدلیل ازدست دادن تماشاگرانش مضمحل کرده، می کند وخواهد کرد. داستان های حال بهم زن وشعاری عدالت وشهرستانی تهرانی کردن وازاین قبیل داوری ها وخواسته های ناحق هیچ گرهی ازمشکلات فوتبال را حل نکرده ونخواهد کرد. همانطورکه درهیچ کشور صاحب فوتبالی چنین برنامه های غیرفوتبالی نه عمل شده ونه نتیجه داده است. حداکثراین است که اگردراسپانیا فوتبال دوقطبی است درانگلیس با ارفاق سه قطبی و درایتالیا همین طور وآلمان که اصلاً تک قطبی است.

7- لذا امید وارباشیم که برای فصل پیش روبودجه های موردنیازاین دوباشگاه محبوب فراهم شود تا بتوانند با جذب بازیکنان مورد نیازشان هم رونق را به سکوها برگردانند وهم مهمترباعث دمیدن روح تازه ای درتیم ملی بشوند. واین مهم را فراموش نکنیم که مربیان وسایرفاکتورهای فنی فقط 10 الی 15 درصد ازکیفیت هرتیم را بالا یا پایین می کنند. ابزارکارمربیان بزرگ هم بازیکنان بزرگ وبا کیفیت است. وبا بازیکنان متوسط هیچکس نمی تواند تیم های بزرگ وبرنده بمیدان بفرستد. بازهم تأکید می کنم که نباید با احساسات نوستالوژیک به امورواقعی نگاه کرد. امرواقع این است که فوتبال ایران در هنگام ضعف پرسپولیس استقلال مرده ای بیش نیست. وقدرت این دوتیم ضامن موفقیت سایرتیم ها هم است. یا...هو

۸ نظر:

مترسک گفت...

سلام دلقک عزیز،
خوش حالم که پرسپولیسی هستی ...

ناشناس گفت...

تجزیه و تحلیلت خیلی آبکی بود.

Dalghak.Irani گفت...

سلام مترسک خانم
خیلی ممنون که پرسپولیس باعث شد حضرت عالی آفتابی بشوید بعد ازمدت ها. ما که قهوه نخواستیم حداقل گاهی کامنت بدهید بدانیم هنوزسرجالز تشریف دارید. مرسی. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام ناشناس محترم
حداقل یک دوخط غیر آبکی می نوشتید تا فیض ببریم. اینکه نمی شود مرا رد کنی خودت را هم عرضه نکنی. بنظرخودم که خیلی هم خوب ومستدل نوشته ام. یا...هو

مترسک گفت...

سلام دوباره به دلقلک جان!
من سواد کامنت گذاری در اینجا را ندارم چون بیشتر کلام تخصصی شده . وهمیشه ترجیح می دهم به جای خواندن اخبار، جدید ترین نوشته ات را بخوانم . سر فراز و شاد باشی.

اریا گفت...

سلام
میشه از نشانه های پیشرفت ورزش تو دوره ی احمدی نژاد بنویسید؟
ممنون

Dalghak.Irani گفت...

سلام آریا
نشانه ها زیادبوده ومن چون ازایران دورم ازنزدیک حوزۀ ورزش را رصد نمی کنم. ولی می توانم به نتایج درحشان ایران دربازی های آسیایی کوانگ ژو. یا پیروزی های بستکبالی ملی درسطوح آسیایی مدال هایی دردومیدانی. قهرمانی جهان تکواندو درهمین اواخر. نتایج خیلی خوبی که اخیراً کشتی وبویژه فرنگی گرفته وبسیارمی توان نمونه آورد. ولی این ها هیچ کدام خیلی مهم نیست. مهم این است که من تلاش کرده ام که دراین سیرک ناچیز درس انصاف وبی غرض بودن هم بدهم به جوانان. وبگویم که ایران ما دوست ودشمن ندارد بلکه فقط منافع جامعه مان را دارد. تا روزی که نتوانیم منصف باشیم درنگاه به خادم وخائن واستقبال نکنیم ازحتی یک کارکوچک وخوب و تذکرندهیم حتی یک کاربد کوچک را کارمان بی ارزش وبی تأثیر ونوعی سیاسی کاری خواهد بود. والبته من قویاً غیرسیاسی هستم. وتنها هدفم برقراری حکومت عرفی درایران است وتنها مترومعیاروشاقولم هم همین است. هرکس چه با پیشروی دریک حوزه مثل مشایی وهرکسی مقابلی درپسروی دریک حوزۀ دیگرمثل روحانیان مرجع وارشد کمک کنند به این رهایی ایران ازسیطرۀ دین سیاسی برای من روی مژه های فرسوده ام جایگاه رفیع خواهد داشت. اینرا ازاین جهت گفتم که می دانم بخاطر نفرتی که ازاحمدی نژاد داری وبا بغض این کامنت اعتراضی را گذاشته ای ودرحالیکه نه سیاسی هستی ونه با کسی اخوت داری همۀ عاطفه ات را هزینۀ عشق ونفرت بی دلیل می کنی. مرسی که باعث شدی به بهانۀ حرف زدن باشما کمی درد دل کنم. یا...هو

اریا گفت...

ممنون از جوابتون

با اینکه نظرم در بعضی موارد با شما فرق داره، از خوندن وبلاگتون لذت می برم و چند ماهیه از مشتری های ثابتش شدم

شاد باشین