Laying Down the Law |
1- آنچه که قطعی ومسلم بدیهی است اینست که "منطق قانون" تقدم پیشینی دارد بر "وضع قانون". بعبارت دیگرجوامع بشری اول به لزوم وضرورت وجود قانون پی برده اند وسپس به وضع قوانین مورد نیازجامعه اقدام کرده اند. واینگونه نبوده است که "چرا قانون؟" ازوضع قانون شروع شده باشد. وبهمین خاطرهم است که وضع قانون با عدم توجه به ضرورت قانون امری لغو وبیهوده است.
2- احمدی نژاد وزیرورزش را معرفی کرده است ولی قبل ازآن آفتابه ای پرازاسید را هم برداشته است برموجودیت پارلمانی که خودش را دررأس امورمی داند. او 5 اشکال شکلی ومحتوایی به قانون وزارت شدن ورزش گرفته است که همگی منطقی است و ناله های حقوقی مجلس نمی تواند منطق این ایرادات را توضیح داده ومنتفی کند.
3- بعنوان مثال یکی ازاصلی ترین ایرادهای احمدی نژاد که قویترین ایراد هم است؛ چون ازمنطق "چه ضرورتی دارد" که دربند یک بالا گفتم ومنطقی پیشینی بروضع هرقانونی است استفاده کرده است. پاسخی منطقی نمی یابد. او می گوید: نمایندگانی که درجلسۀ صبح مجلس قانونی وضع کرده اند که وزارت خانه های مادروکلیدی که برخی هایشان پایۀ تأسیسی بقدمت دوران مشروطه دارند درهم ادغام شوند وتعداد وزارت خانه ها از21 به 17 تقلیل پیدا کند؛ با چه ضرورتی، منطقی وعقلانیتی و... بلافاصله درجلسۀ بعد ازظهرهمان روزرأی به تأسیس وزارت خانۀ جدیدی درورزش داده اند که درکل تاریخ ایران سابقۀ وزارت بودن ندارد. به این معنا که درطول نزدیک صد سال گذشته ازعمر پارلمان درایران چنین ضرورتی به تأیید وکلای ملی یا حتی دولتی نرسیده است.
4- بعبارت دیگراحمدی نژاد متعرض این بداهۀ آشکاراست که وقتی خود نمایندگان ادغام وزارت خانۀ "سخت افزارها" (راه وترابری) دروزارت خانۀ ناهمگون "نرم افزارها" (وزارت ارتباطات وفن آوری اطلاعات) را حقنه می کنند چگونه می خواهند برای امری فرعی وبدون سابقه مثل ورزش وزارتی جدید تأسیس کنند. آیا غیرازاین است که نمایندگان می خواهند با سیطره برحوزۀ ورزش ونمایش های تهدیدگرومهوع سؤال واستیضاح ازوزیرورزش محبوبیت رأی آوری وانباشت کیسه های دزدی خود ازاین خوان را هم فربه ترکنند.
5- احمدی نژاد متهم است که می گوید من برداشت خودم ازقانون را اجرا می کنم. این گفتۀ او نیزاصلی کاملاً منطبق برحقوق است وهرمجری باید طبق استنباط خودش از محتوای قانون حکم صادرکند. کما اینکه این اصل حقوقی درمحاکم دادگستری همواره ودرهمه جای دنیا عمل شده است ومی شود. وبهمین علت هم است که آرای قضات درپرونده ای واحد متفاوت تا متناقض وحتی متضاد صادرمی شود وکسی هم متعرض قاضی نمی شود.
6- این مشکل را درمجری جستجو نمی کنند بلکه این نقص را درمقنن ازبین می برند. به این معنای ساده که این مقنن است که باید قانون را ازجنبۀ شکلی وعبارت های قاطع وغیرقابل تفسیربه رأی و... چنان محکم ودقیق تنظیم وتصویب کند که مجریان متفاوت برداشت یکسان ونزدیک بهم داشته باشند. تنها قانون تا اندازه ای مستثنی ازاین قاطعیت شکلی؛ قوانین اساسی هستند که بدلیل بارکردن مفاهیم زیاد بریک اصل کوتاه قابل تأویل وتفسیرمی باشند. وبهمین خاطرهم است که همۀ حکومت های مدرن، نهاد های تفسیر قانون اساسی را درقوانین خود پذیرفته اند. والا قوانین موضوعه قطعاً باید قاطعیت بدون تردید داشته باشند درهنگام تصویب. واینکه می گویند مفسرقوانین عادی مجلس است حرف درستی است که لباس باطل می پوشانند. وآن اینکه این تفسیر اولاً برای استثنائات است وثانیاً رویکرد قوانین کهنه وخارج اززمانه ای را هدف دارد که سال ها متروک بوده وضرورتی برای اجرای آن پیدا می شود است. نه برای قانونی که دوماه پیش تصویب شده وقانون گزار صراحتاً نوشته است که اول دولت وزارت خانه هارا ادغام کند. ودردنباله آورده است که شرح وظایف وزارت خانۀ جدید را تنظیم وبمجلس ارسال کند. (مادۀ 53 قانون برنامۀ پنجم)
7- حرف حقوقی زیاد وحدیث بضاعت دانش حقوقی من ناچیز است. ومن نمی خواهم شمارا به حقوق ارجاع بدهم وبحث های تخصصی. من می خواهم تا ما متوجه باشیم که احمدی نژاد با هرانگیزه ای نیزجمهوری اسلامی را به چنین چالش مبارکی واداشته باشد امری بشدت مثبت است. تا ما وروشنفکران ما رامتوجه بکند که این تحفۀ سی وسه سالۀ دین یک آنارشی الیگارشیک بوده؛ است وخواهد بود. واطلاق حکومت یا بهترین دموکراسی منطقه وهرمفهوم مدرنی ازاین دست بیک خطای شناختی واستراتژیک برمی گردد. زیرا که این تعفن روشده دراثراقدامات خارج ازمناسبات الیگارشیک ازسوی احمدی نژاد یک عفونت مزمن سی وسه ساله است که همواره درلابی های قدرت وبضررملت درپوش نهاده شده است.
8- والبته این نوشته ناقص خواهد ماند اگرنگویم که مجلس هشتم نهایت وچرک سر بازکردۀ همۀ رذایل وتعفن مزمن سی وسه ساله است. که با ترکیبی ازنمایندگان مطلقاً کاسه لیس وخائن وبدون کمترین پرنسیپ شخصیتی جزبه نشخوارنواله های تاراج شده ازهستی وخون یک ملت به کمترین منفعت ملی نمی اندیشد. وبیشترین تمرکزش برروی موضوعاتی است که چگونه دست رقیب حداقلی وخودی را هم ببندد -مثل قانون شرط فوق لیسانس برای نامزدان ومستثنا کردن خود- ویا با چه ترفندی چپاول مال ملت را بعد ازنمایندگی هم تداوم دهد -مثل قانونی که هم اینک جزو دستورکاراست وناظراست برتأمین حد اکثری تداوم پرداخت های مالی دربعد ازنمایندگی مجلس- اف.
9- اگراحمدی نژاد ودرعلن -خفا عیبی ندارد- به خامنه ای نپرد همۀ این نزاع ها با پیروزی قطعی او فیصله خواهد یافت. فقط نگرانیم ازاین است که احمدی نژاد نزاعش انگیزۀ میهنی نداشته باشد وکارزاررا تا اصلاح ساختارها ادامه ندهد. دراین صورت است که همۀ الیگارشی رضایت احمقانه شان را بدستورارباب خامنه ای ادامه خواهند داد تا این "بلای محمود" رفع وبه ساحل نجات سال 92 برسند. تا با سپردن سکان شترگاوپلنگ جمهوری اسلامی بدست یک الیگارراست یا چپ؛ تعفن روشده را درلابی های "حاج آقا"ها درپوشی دیگربگذارند! یا...هو
بعد ازتحریر:
اگرحتی یکی ازنمایندگان حاضرباشد که دراعتراض به سیطرۀ حقارت بارولی فقیه برپارلمان! استعفاء بدهد. حرف های تندم به شخصیت حقوقی نمایندگان را پس خواهم گرفت.
۱ نظر:
یعنی احمدی نژاد رسما فاتحه مجلس را می خواند. نماینده های فعلی هم میدانند فقط در صورتی در "لیست" دوره بعد خواهند بود که بتوانند جلوی "جریان انحرافی" بایستند و الا باید جای خود را به آدمهای باعرضه تری (به تشخیص "بزرگان نظام") بدهند!! دعوا سر مرگ و زندگی است!
ارسال یک نظر