۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

لثّه قروچۀ! مجلس بسوی احمدی نژاد. آیا خامنه ای دندان های مجلس را پس خواهد داد!



1- به علی مطهری یک پوزش بدهکارم وآن زمانی بود که درموقع انتخاب دوردوم سیدمحمد خاتمی طی مقاله ای اورا "صلح کل" خواند وازاوخواست که ازنامزدی مجدد برای ریاست جمهوری خود داری کند. ومن با اینکه درحسم وته ذهنم به "صلح کل" بودن خاتمی باورداشتم ولی بطورکاملاً احمقانه ای وطی یک یادداشت کوتاهی نوشتم که خاتمی صلح کل نیست وباید کاندیدا شود ونشان خواهد داد که چه آتشی خواهد سوزاند درعدالت وقاطعیت وعده کرده اش درهنگام نامزدی اشک ریزان. بدیهی بود که حرف علی مطهری درست بود وخاتمی صلح کل؛ باقی ماندۀ سرمایۀ اجتماعی دررفته ازخرابکاری دوراول ریاستش را هم سوزاند وسرزمین لم یزرع را جولانگاه احمدی نژاد ویاران کرد. لذا اینک با اعتراف به حماقت دانسته ام درآن روزازعلی مطهری معذرت می خواهم.

2- علی مطهری درهمان نزدیکی های انتخابات سال 80 ریاست جمهوری حرف مهمتری هم زد که مثل حرف امام خمینی وپدرش آیت الله مطهری گوشی برای شنیده شدن پیدا نکرد. او بعد از23 سال ازانقلاب گفت که بهتراست روحانیان دیگررییس جمهورنشوند ومطابق با نظر ابتدایی امام خمینی فقط درقضا وتقنین وکارهای نظری وحقوقی وقانون گزاری وارد شوند. او قبل ازآن هم گفته بود که بغیرازپدرش که با امام خمینی هم رأی بود درمنع ورود روحانیان به سیاست های اجرایی؛ همۀ دیگر اعاظم دوروبرامام ازآیت الله بهشتی گرفته تا باهنر وحتی هاشمی رفسنجانی مخالف نطرامام وشهیدمطهری بودند. والبته حریص ترین شان درفقدان بهشتی وباهنر آیت الله خامنه ای بود که اولین روحانی شد که عملاً رأی امام خمینی را نادیده گرفت ورییس جمهورشد.

3- حالا فرزند ارشد روحانی تئوریسین اصلی انقلاب وجمهوری اسلامی پا کرده توی کفش خامنه ای ومی خواهد ادای مدرس بدلی را دربیاورد درمقابل رضا شاه بدلی محمود احمدی نژاد. مطهری که هیچگاه نتوانست بی تدبیری ها ومدیریت ضعیف آیت الله خامنه ای بویژه درحمایت کاملش ازاحمدی نژاد دردوراول وبعد ازانتخابات مشکوک سال 88 -منجربه آن همه خسارت های مادی ومعنوی وجانی- را نادیده بگیرد وناگفته بگذارد؛  بارها تلاش کرد که شوهرخواهررییس مجلسش وسایرنمایندگان را متقاعد کند به کمی استقلال رأی وواندادن درمقابل عدم تدبیر ودخالت های غیرقانونی وهرروزۀ رهبردرکار نمایندگان. ولی دوُری که خامنه ای برداشته بود درپرتو چاپلوسی ها، وحقارتی که نمایندگان دچارش بودند، مانع ازهرگونه پیشرفتی دراین زمینه شد ومی شود.

4- اینکه درروزهای اخیر لاریجانی با هزارهزم واحتیاط درلفافه صدایش بلند شد ازدست رهبری نظام برای بستن دست های مجلس درمقابل سرکشی های احمدی نژاد؛ حاصل همین فشارمستمرعلی مطهری هم بود. چنانکه دیدیم که علی لاریجانی پس ازخرج همۀ جرأت وشجاعتش درهمان دوبار گلایۀ تلویحی بسیارپوشیده ازآیت الله خامنه ای؛ امروزدیگرحاضرنشد ریاست جلسه ای را بعهده بگیرد که می دانست برادرهمسرش طرح سؤال ازرییس جمهوررا تقدیم هیئت رئیسه خواهد کرد. وزنگوله را بست به گردن باهنرکرمانی وخودش راهی قم یا لاریجان شد برای "پناهندگی" ازشر رهبر. که ول نمی کند خرخرۀ این بردگان مدرن را درحکومت پیشا تاریخی.

5- البته که خود علی مطهری بهترازهرکس می داند که این طرح سؤال به طرح سؤال درصحن علنی مجلس ختم نخواهد شد. واگرفردا با نهیب امروزخامنه ای پس گرفته نشود، خواهد ماند تا بعد ازتعطیلات تابستانی مجلس وممکن است حد اکثر به چند سؤال ازنمایندۀ رییس جمهوردریکی دوتا کمیسیون بیشتربرد پیدا نکند. اما مطهری می خواهد هرطورشده این گروه بردگان خامنه ای را یک تکانی بدهد که حداقل ازفرزندان شان شرمنده نباشند هنگام باد درغبعب انداختن بعنوان وکیل مردم.

6- خودم ازقصد این پست را با ادبیات مقابله جویانه ولحن حماسی ننوشتم. به دودلیل: اول اینکه من نوکر سلطانم ونه نوکربادنجان. وسلطان درتمثیل ما شما خوانندگان وهمۀ ایرانیان نیک نفس ونازنینند. لذا تا روزی سینه بتنوراین سیاستمدار وآن روشنفکرمی چسبانم که عملی مثبت درراه رهایی ما انجام بدهد، واحمدی نژاد مدتی است خیلی بی خیال نشان می دهد. ودوم به این دلیل بدیهی که می خواستم این گزاره رامکرر کنم که من برعهدم درحرمت نهادن به همۀ انسان بماهوانسان"ها وفارغ ازهرگونه ارزش های اعتباری شان وازجمله نوع عقیده وتفکرشان پای فشار ومتعهدم. واگرگاهی درتیترهای مطالبم ویا برخی فرموله کردن جمله های طولانی ازبرخی کلمات وواژه های نه چندان بی طرف وبی ادب استفاده می کنم. بیشترجنبۀ جلب مخاطب برای ورود به بحث های جدی دارد؛ والبته تلنگری به آنانی که مسئولیت دارند برای مردم کاری بکنند. وبدون قصدی برای خیانت اما کاری نمی کنند. یا...هو

۱ نظر:

آرسین گفت...

دلقک از اینکه مسلط بر مرکب سخن، می رانی خوشحالم.
و از اینکه کمی انصاف را هم رعایت میکنی همچنین. منظورم همین بی خاصیتی و بی نظری احمدی است در اوضاع اجتماعی که چند پست قبل تر گفته بودی و خطر جدا سازی جنسیتی دانشگاه ها که می رود تا طومار خرده فرهنگ برخورد غیر جنسیِ زن-مرد در جامعه ایران را ببلعد.
دوست دارم که مانند گذشته تحلیل های مبنی بر واقعیات موجود ارائه دهی تا تنها خواننده باشیم، زیرا میدانی که ایرانیم و راحت طلب!!