۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

نوبت دورکاری به علی لاریجانی رسید. نگرانی شدید ازرهاشدگی حوزۀ مدنی!

Martyrdom of Saint Sebastian



1- هرچند من ازگلایۀ ناراضی علی لاریجانی درنشانه گیری بسوی دخالت های آیت الله خامنه ای درتصمیمات ورفتارهای مجلس نسبت به دولت ودردونوبت آدرس داده بودم؛ ولی من هیچ گاه تصوری چنین فاجعه بارازاین دخالت نداشتم وگمان می کردم که آیت الله یک گلۀ ارشادی کرده است ونصیحت گونه مجلس را به حفظ آرامش برای عبورازبحران دعوت کرده است. اما حالا با گفته های فاطمۀ آلیا درصحن علنی مجلس وپی آمد ها وبگو مگو های پیش آمده معلوم می شود که دخالت آیت الله خامنه ای نه توصیه ای ارشادی که خطابه ای مولوی ودستوری ازنوع فرماندهان نظامی بوده است. ابتدا به حرف های نمایندۀ تهران تا آنجایی که اجازه دادند وگفت دقت کنیم:
وی با شرم آور خواندن آن رویکرد مجلس، ادامه داد: این اقدام سبب شد که مقام معظم رهبری، هیات رئیسه و زعمای مجلس را فراخوانده و تذکر دادند. نقل به مضمون فرمودند که «مجلس به رئیس جمهور اهانت کرد، مجلس حق ندارد به هیچ کس بویژه رئیس جمهور اهانت کند...کاری که مجلس کرد ظلم بود و کار بدی کردید...شما در مجلس حق ندارید به کسی به خصوص رئیس جمهور اهانت کنید...مجلس مظهر فضایل ملت است، این چه فضایلی است؟...همین مانده است که بروید و کتک هم بزنید! ...بنده ناراحت شدم از این کارها...آقای لاریجانی این چه اتفاقی بود؟ شما باید متوقف می​کردید...»
درادامه وقتی نمایند گان با سروصدا نگذاشتند فاطمۀ آلیا بقیۀ حرفش را بزند ودرلابلای صحبت های نایب رییس مجلس مشخص شد که آیت الله خامنه ای تا جزیی ترین بخش هم رفته است وبه لاریجانی دستورداده است که اسامی نمایند گان دو دو(هو هو) کننده را ازتریبون هیئت رییسه اعلام کند. اینکه لاریجانی دوروزاست درمحل کارش حاضرنمی شود را می شود نوعی گرته برداری ازقهرمعروف به دورکاری! رییس جمهوردانست واین بار قهرودورکاری رییس مجلس!
 
2- اینک به ضرس قاطع وشفافیت تمام می شود داوری یقینی کرد که جمهوری اسلامی درشدید ترین بحران طول عمرنکبت بارخود درسی وسه سال گذشته گرفتارآمده است ودرحوزۀ تصمیم سازی دچارفروپاشی؛ درحوزۀ تصمیم گیری دچار قفل شدگی ودرحوزۀ جامعۀ مدنی دچاررها شدگی شده است. واینکه هیچ جلسه ای با شرکت همۀ مسئولان اجرایی وستادی وحاکمیتی تشکیل نمی شود، واینکه رییس جمهورمثل منشی های اندیکاتورنویس می رود محل کارش تا فقط کارت اشتغالش را ساعت بزند واینکه روزنامه ها ومطبوعات داخلی ازسویی وبزهکاران اجتماعی ازسوی مقابل فعال ترشده اند نشانه های روشنی ازوضعیت "بحران تمام" دارد.

3- با توجه به اینکه هرحکومت مدرنی با هرصورت بندی استبدای ودیکتاتوری هم -مثلاً حکومت صدام درعراق یا اسد درسوریه- قطعاً دارای اپوزیسیون است. واپوزیسیون یا درداخل بصورت خفته ومحفلی یا درخارج بصورت سازماندهی شده درارتباط با سلول های داخلی همواره فعال است ودرهنگامه های "فروپاشی های این چنینی" فعالترشده ویا دست بشورش های مدنی-سیاسی زده ویا اقدام به کودتای نظامی می کند؛ بدیهی می نماید که ما مخالفان حاکمان دینی درایران هم ازاین فرصت طلایی استقبال کنیم. اما:

4- واین اما همۀ درد مخالفان زیاد وپراکندۀ جمهوری اسلامی هم است: زیرا که حکومت ایران بدلیل نا حکومت بودن دارای هیچ کدام ازفاکتورهای ایجابی وسلبی "حکومت های مدرن" وازجمله "اپوزیسیون" نیست. حکومت انقلابی روحانیان سیاسی درایران تنها یک شبه آلترناتیوداخلی دارد که اخیراً نیزخارج ازکشوررا به قبضۀ خودش درآورده که "اصلاح طلبان مذهبی" نامیده می شوند. اینان که تنها گروهی هستند که توانایی حداقل تأثیرگذاری برحاکمان بالفعل ازسویی وجلب واستفاده ازجامعۀ اتمیزه شدۀ ایران را دارند ازجانب دیگر؛ نه تنها کاربرد مثبت اپوزیسیون را ندارند بلکه دربحران های بوجود آمدۀ مثل"جریانات اخیرسیاسی" برضد اپوزیسیون هم وارد عمل می شوند ونه تنها به رهایی مردم ازدست حاکمیت ناکارآمد بالفعل خدمتی نمی کنند بلکه مقوم آنان نیز می شوند تا با غلبه بربحران بتوانند اتوریتۀ خودشان را بازسازی وبحران را پشت سربگذارند.

5- بعبارت دقیق تر؛ اگراپوزیسیون حکومت درچنین بحران هایی وبا استفاده ازشکاف های تضعیف گردرداخل حاکمیت نیروی اجتماعی رها شده درحوزۀ مدنی را برای ساقط کردن حاکمان بسیج کرده وبکارمی گیرد؛ شبه اپوزیسیون اصلاح طلبان ایرانی درست برعکس عمل می کنند وبا ورود به صحنه تلاش می کنند که اگرنمی توانند مردم را به ترمیم بحران حاکمیت ترغیب کنند؛ حد اقل بتوانند با خاموش نگه داشتن پتانسیل ناراضیان؛ برای حاکمان ِ درقدرت فرصت بیشتری برای غلبه بربحران بوجود آورند. قصه خیلی دردناک ومفصل است. اما حداقل زیان چنین بازی خطرناکی ازسوی شبه اپوزیسیون اصلاح طلب مذهبی این می تواند باشد که نه تنها ازشکاف های منجربه بلا تصمیمی داخل حاکمیت چیزمثبتی عاید مردم نشود. که بد تر؛  ازرها شدگی حوزۀ اجتماعی نیزصدمات وآسیب های مضاعفی به روزمرگی مردم برسد. واگراین واقعیت را هم درنظربگیریم که جامعۀ امروزایران بدلیل مشکلات اقتصادی واجتماعی وبیکاری واعتیاد و... دربدترین شرایط قراردارد؛ می توانیم بشدت نگران این باشیم که رها شدگی اجتماعی بیشتربه رها شدگی شرورانه تربزهکاران اقتصادی واجتماعی نیز ختم شود. واین نشانۀ خوبی نیست. هرچند نشانه های بروزش همین الان هم کم نیست. فاعتبرو یا اولی الا لباب! یا...هو

۲ نظر:

ناشناس گفت...

لاریجانی عراقی زاده نوکر اقا هست و نمی تواند ناراحت باشد البته دلگیر چرا این عراق زادگان پست مایه فرومایه تر از این ها هستند و دیدگاهی بلند مدت دارند که دادش قلنبه را بکنند رهبر

nik گفت...

سالگرد انتخابات نشان داد که غیر از فراخوان شخص موسوی و کروبی مردم خودشان را منتر شورای بی‌ نام و نشان سبز امید که معلوم نیست کی‌ هستند نمیکنند. اینکه شما میفرمائید اصلاح طلبان از بسیج نیروی اجتماعی خودداری میکنند، به نظرم اگر هم هیاهو راه بیندازند کسی‌ گوش نمیکند. من اگر جای مادران قربانیان اعتراض‌ها بودم دهان آن -- به خصوص خارج نشین -- را که بخواهد دوباره جوان‌های مردم را به خیابان کشانده و به کشتن بدهد خورد می‌کردم. طبقه متوسط ایران شاه را ساقط کردند اون وقت یه مشت پشت کوهی و لات و گشنه گدای مصادره چی‌ شدند وارث انقلاب. به نظرم انفعال، تخمه شکستن و به گود نگریستن بهترین سیاست است در این دوران که این لاشه ته مونده هم تجزیه شود. کوچک‌ترین حرکتی‌ دوباره خامنه‌ای و برده هاشو برّاق می‌کنه به سمت آزادی خواهان و از دریدن هم غافل میشوند