۱۳۹۰ فروردین ۱۵, دوشنبه

امید قطره ای ولی واقعی بجای امید های بزرگ ولی واهی!

Praying hands


1- روزفرخنده ای را شروع کرده ام امروزدرهوای بشدت lovely لندن. پست "نقدی زرد به جنبشی سبز" وبا هرفداکاری وجان کندنی که بود وبه همت 20 نفر کاربر نازنین بالاترین داغ شد ومن توانستم کلیک های آنرا به 160 کلیک -تااینجا- افزایش بدهم. این البته غیرازمیانگین 500 خوانندۀ ثابت وبلاگم است وبه آن بعلاوه می شود. اگرازاین 200 کلیک جدید فقط 10 درصد خوانندۀ جدید پیداکنم روز عروسی ام هم خواهد شد امروز. ضمن اینکه درمغز همۀ آنانی که آمده ورفته اند یک علامت سؤال ایجادشده است برای فکرکردن. واین نهایت خواست وتلاش سخت من دراین یک سال برای ایران بوده است. مرسی به همه وخواستم بگویم که چه نگاهی دارم برای سماجتی که سخت وپی گیر ولی پرزحمت وعاشق دنبال می کنم. ناگفته نماند که برای همین لینک جدی ومادر ازبالاترین اخطارگرفتم که اشکال تیترو محتوا دارد نوشته ام. وپاسخی دندان شکن دادم که اگرعذرخواهی نکنند وتکرارشود چنین اخطارهای خنده دار، اقامۀ دعوی می کنم برعلیه شان!


2- من تلاش می کنم که کمترین وکوچکترین امید واقعی را که درگوشه کناری افتاده وتوجه هیچکس را جلب نمی کند با منقاش هم شده استخراج کنم وبه شما ارائۀ بدهم. بجای امید های واهی وبزرگ وانتزاعی که معمولاً فقط خواندنش انتقام ذهنی خوانندگان سطحی وهیجان زده را درلحظه شفا می دهد وسوگواری بدنبال دارد. لذا می خواهم دراین نوشته ضمن یادآوری مجدد وسمج وهمیشگی نقطه نظرم نسبت به راه حل های درایران، سری هم به میز سیاست بزنم درسخنرانی های رهبرومصاحبۀ رییس جمهور ومهمترازهمه کوتاه سخنی ازمشایی. با من باشید. مرسی:


3- بارها گفته ام وبارهای بیشتری تأکید کرده ام وبارهای افزونتری هم سماجت خواهم کرد که: "مشکلات سیاسی درایران مشکلات فلسفی- اجتماعی است وارتباطی با سیاست بمعنای خاص ومدرن وفهم عامه ازسیاست ندارد. به این معنای روشن که اگر همین امروز قانون اساسی درایران به دموکراتیک ترین شکل ممکن تغییرکند ولی دین بمعنای سلطۀ هژمونیک آن درقالب "الیگارشی ایدئولوگ روحانیت" باقی بماند کمترین اتفاقی درزندگی ایرانیان نخواهد افتاد. بگذارید بروم روی مثال ها:


الف- قبلاً هم ازفوتبال مثال زده ام وآن عبارت ازاین بود که اگریکی ازروحانیون ارشد مؤثردرحکومت مثل مراجع تقلید ودربهترین حالت آیت الله خامنه ای، راضی شود وتصمیم بگیرد که برود دراستادیوم آزادی ومسابقۀ تیم ملی ایران را تماشا کند وهنگام پیروزی ایران بتواند یک مترعمامه اش را بهوا پرتاب کند ازهیجان. ازهمان لحظه ایران مشکل مضاعفی نخواهد داشت نسبت به همۀ مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی که همۀ کشورهای عقب مانده وحتی پیشرفته دارند.



ب- اینک اجازه بدهید با یک مثال سینمایی منظورم را دقیق بکنم: فیلم اخراجی های مسعود ده نمکی نازلترین وابتدایی ترین نوع سینمای تولیدشده درحال حاضراست ولی سینماست. وخود آیت الله خامنه ای هم همواره مسعود ده نمکی را مورد لطف و عنایت وتأیید خودش قرارداده است. حالا فرض بفرمایید که آیت الله خامنه ای دریک دگردیسی فکری حاضربشود که دست زن وبچه اش را بگیرد وبه یکی ازسالن های نمایش دهندۀ اخراجی ها برود وازنزدیک وبا تماشاگرتوده ومعمولی فیلم کارگردان مورد وثوقش را تماشا کند. درچنین حالتی هم بلافاصله مشکلات مضاعف جمهوری اسلامی برطرف خواهد شد. وهمین طوراست که اگرآیت الله تصمیم بگیرد وبه اجرای زندۀ سمفونی مردگان بعنوان غم انگیزترین وعبوس ترین موسیقی ممکن در تالار وحدت و در بین تماشاچی عام گوش کند.


پ- لذاست که تأکید می کنم که مشکلات ایران نرم افزاری وفلسفی هستند. ومشکلات فلسفی همیشه پیش پا افتاده وکوچک هستند که درصورت حل شدن نتایج بسیار بسیار بزرگی همراه می آورند. اینجاست که شما شعف مرا جستجوکنید ازیک حرف مشایی یا یک حرکت احمدی نژاد درمورد برسمیت رساندن آزادی "هیجان درعرصۀ عمومی". وهمین طوراست اگربخواهید دنبال کنید مواضع مرا درخوش آیند ازیکی نفروگروه وحزب وجناح ودسته. وبد آیند ازدیگری.


4- آیت الله خامنه ای برای نظامیان سخنرانی کرده است. محتوای سخنان ایشان مخلوطی ازواقعیت وتوهم وسیاست وآرزومندی وموعظۀ آخوندی است مثل همیشه. لذا ورود به آن امیدی نمی آفریند. امید اما درجلسۀ آیت الله با فرماندهانش ازصندلی های حسینیۀ امام خمینی بلند است. آنجاییکه پرسنل نظامی بجای نشستن ناراحت و معذب وتحقیرکننده برکف حسینیه وعذاب کشیدن دوسویۀ محتوایی وشکلی؛ راحت و فارغ ازفشارترکش های زمان جنگ دربدن ها  وهمینطوراقتضای سن بالایشان نشسته اند وسخن سخنران را یا می شنوند واغلب تحمل می کنند ویا هیچ کدام ودرعوالم خود سیرمی کنند. واین حرکت خوب وروبجلویی است اگرآیت الله راضی شود تا به همۀ جلسات عام هم سرایت وعمومیت یابد.


5- درسوی دیگر رییس جمهورمصاحبۀ مطبوعاتی داشته است وبه پرسش های خبرنگاران پاسخ گفته است. سخنان رییس جمهور دوبخش عمده داشته است. یک بخشی سخنانی سیاسی ودیپلماتیک است که بشدت واقع گرا ومنطبق برسیاست مدرن است. چه حرف هایش درمورد دخالت های قدرت های بزرگ وچه حرف ها وموضع گیری های بسیارهوشمندانه اش درمورد تحولات منطقه. اما بخش دوم حرف های رییس جمهوردرحوزۀ فلسفۀ سیاسی بیان شده است که هرچند برای شنوندۀ عام ومدینه فاضله ای می تواند جالب وخلسه آورباشد مثل حرف های چپ های ارتدکس درقرن بیستم میلادی. ولی با واقعیت فلسفۀ زیست بشرمنافات دارد وهمخوان نیست.


6- ایشان درآنجایی که وارد تاریخ می شود وازنابودی سرمایه داری وعدالت صحبت می کند سخت به بیراهه می رود. واین البته به نوع انسان شناسی ایشان ارتباط دارد. ایشان انسان را قانع وعادل ذاتی می داند وگمان می کند که سرمایه داری یک ایدئولوژی است که کسانی درغرب آنرا طراحی وبه بشرتحمیل کرده اند. درحالیکه بشر نه تنها قانع وعادل ذاتی نیست بلکه ذاتاً لذت جو، بهترخواه، بهبود خواه وزیاده خواه است. واورا هرجوری رها کنی مثل گربۀ مرتضی علی فقط روی دوپای منافع شخصی ولذت بیشترش فرودخواهد آمد. وسرمایه داری حاصل چنین فرآیندی است و کسی را یارای نابود کردن آن نیست. چون اگربتوان سرمایه داری را نابود کرد در حقیقت باید پیشرفت وروبه بهبود حرکت کردن انسان را مهارکرد که این هم ممکن نیست. البته که برخی دستکاری های موردی برای توزیع متعادل ترلذت کم موجود در جهان می توان انجام داد که سیاستمدار خوب وبد درهمین مدیریت توزیع لذت است که کمی باهم متفاوت ومختلف می شوند. ایضاً اینکه حرف احمدی نژاد دراین مورد قابل اعتنا ونگرانی نیست. چون این یک آرزوی دیرینه است ودرعمل اتفاق نمی افتد و نخواهد افتاد. ضمن اینکه اولویت اول مشکلات ماهم نیست.


7- اما امید اصلی ازسوی سومی می آید. آنجایی که اسفندیاررحیم مشایی دریک جملۀ مثل همیشه موجز اینطورگفته است:
 
"به گزارش خبرآنلاین اسفندیار رحیم مشایی گفت: یک جریان بولتن نویس حرفه ای به صورت متمرکز مشغول تولید خبرهای تحریف شده یا کاملا جعلی برای مراجع سیاسی و فرهنگی کشور هستند. 
وی با طرح این موضوع افزود: ایجاد تقابل بین عناصر سرشناس مذهبی و دینی با عموم جامعه امر شیطنت آمیز و خطرناکی است که توسط بعضی باندها پیگیری می شود.
رئیس کمیسیون فرهنگی دولت همچنین گفته است: نباید اجازه دهیم افراد و جریان هایی که از مبارزه دولت و نظام با فساد خودشان و منتسبانشان ناراحت و ناراضی هستند در کشور فضای دروغ پردازی و تهمت افکنی را رواج دهند."
8- مهندس مشایی دراین فرازازسخن کوتاهش که می گوید: "ایجاد تقابل بین عناصر سرشناس مذهبی و دینی با عموم جامعه ..." حرف ها ونظریات ساختارشکن خودش را ازسوی "عموم جامعه" معرفی می کند تا این پالس را مکرر کند که هرآنچه من گفته ام ومی گویم خواست عمومی جامعه است ولذا به روحانیون هشدارمی دهد که دردام باخت ومقابله نیفتند. البته روحانیون خودشان این را می دانند وبهمین خاطرهم است که تلاش هایشان برعلیه مشایی وحذف او تلاشی مذبوحانه وکمرنگ است تا کنون. 


9- وسخن نهایی خودم که اگرامیدی قطره ای ولی واقعی بشما می دهم قطره ایست که اگرجریانش ادامه یابد  دربلندمدتی کوتاه به اقیانوس گشایش درزندگی اجتماعی ایرانیان خواهد انجامید. وبرای کوتاه مدت وروزمره اش هم حداقل این خوبی را دارد که با تعدیل نفرت شما ازاحمدی نژاد زندگی شخصی شاداب تری را برای شما تدارک می کنم. ومگردلقک ها رسالتی جزشادی ملت هایشان دارند! یا...هو
..........................
شاهد صادق ازغیب رسید. وهمین الان برادرم با خانواده اش ازایران برگشت وگفت که تحلیلم ازداخل ایران منطبق با واقعیت شاد بود. شاد باشید.

۵ نظر:

ثامنی گفت...

جناب دلقک عزیز!
چه‌قدر خوب است اگر زحمت‌تان نمی‌شود و امکان‌اش هم برای‌تان فراهم است، در «کنفرانس یک‌روزه‌ی نقش روحانیت و حوزه‌های علمیه در تاریخ معاصر ایران» که در دانش‌گاه لندن برگزار می‌گردد، شرکت کنید و برداشت‌تان را از آن‌چه در این کنفرانس مطرح می‌شود، به‌صورتی گزارش‌گونه در همین وب‌لاگ قلمی نمایید.

http://www.rahesabz.net/story/35079

-------------------------

رحیم‌مشایی، سینمای سیاست ایران و داستان «فتنه‌ی 2»

http://www.radiofarda.com/content/f4_viewpoints_iran_politics_mashaei_/3546081.html

Dalghak.Irani گفت...

سلام ثامنی عزیز وخیلی ممنون.
واقعیت قضیه این است که کنفرانس مورد اشاره تان خیلی طولانی وزمان بروپرسخنران است واغلب سخنرانان این کنفرانس را می شناسم وبدون شرکت دران هم تقریباً می توانم حدس بزنم که چه خواهند گفت. وچون بغیرازدکتر نیکفر- کم- همۀ دیگران ازدکتر سروش گرفته تا یوسفی اشکوری وغیره خودشان یکطرف دعوا هستند وازحوزۀ روشنفکری به حوزۀ سیاست ورزی کوچ کرده اند نه می توانند ونه می خواهند تحلیل واقع نمایی بدهند که با نتیجۀ اشتباهی که امروز جناح سیاسی موردحمایت ویا موردتعلق به انان را ناموفق یا مسئله دارنشان دهد منطبق نباشد. لذا درتاریخ هم دست ذهنی خواهند برد وخواهندکوشید که چندروحانی اثرگذار وتا اندازه ای بروز مثل آخوند خراسانی ونائینی ومدرس و... را بزرگنما کنند وخودشان را امتداد موفق انان نمایش بدهند. سخت است 6-7ساعت متوالی به تاریخی که چیزی برای عبرت گرفتن ندارد وقت صرف کرد. جزاینکه دین مطلقاً نمی تواند جلوترازعرف حرکت کرده وموافق تجدد بشود لذا رفتن بسمت دین وچاره خواستن ازان برای پیشرفت نعل وارونه زدن است. بعدهم این نمایش های بررسی تاریخ مال الان نیست ما چیزی درحدود بیست وجند سال پس ازجنگ را ازبام تاشام صرف همین مهملات کرده ایم بعلاوۀ چندین باردورۀ علوم عقلی وانسانی تولید شده درقرون 18 و19 و20 غرب. بویزه درنشریات موسوم به اصلاح طلب. واینک منتظریم ببینیم این نخبگان چه راه حلی دارند برای شرایط روز. لذا یقین دارم که این کنفرانس نشستی بی تفکروبیهوده است که تنها برای اعلان زنده بودن برخی یا حداکثرگروهی تشکیل می شود و... قصه ادامه دارد. بازهم تاشنبه وقت داریم ببینم که چه می شود. درمورد دکترنیکفرهم چون کنفرانس محدود به دستورخاصی است وایشان هم درحوزۀ اقتصاد سیاسی خواهند صحبت کرد ترجیح می دهم بعداً گزارش خلاصۀ فرمایشات آقایان را ببینم. مرسی یا...هو

عمو گفت...

دلقک عزیز فقط میگم درود خیلی حرف دارم . با اغلب مطالبتون موافقم وحظ میکنم که اینقدر نزدیک فکر میکنیم .

Dalghak.Irani گفت...

واما درمورد میزگرد رادیو فردا.
خب هم نامورحقیقی جزوروشنفکران مورد علاقه ام هست وهم قاضیان یکی ازمعدود جامعه شناسان مورد وثوقم. که البته برجستگی هایشان خیلی به نبوغ واستعدادشان ربطی ندارد. روشنفکرکافی است مستقل وبی طرف باشد بلافاصله عقربه هایش جهت درست را نشان می دهد. البته جوادی حصارهم روزنامه نگارخوب وباسوادی است که همشهری رفیقتان فرهاد جعفری هم است والبته رضا کیانیان نازنین فیلسوف هنرمند محبوب من. اما خوب ایشان هم هنوزترجیخ سیاسی دارد وگاهی دربحث ناخوداگاه می لغزد. فرمایش شان همانطور که خودشما هم دیده ای چیزی اضافه برانچه که من هم گفته ام ندارد وتقریباً همپوشان است. غیرازاینکه هم دکترحقیقی وهم قاضیان عزیزدرمورد ثبات حکومت درایران با برداشت من زاویه دارند ودرحالیکه من حکومت جمهوری اسلامی دردورۀ احمدی نژاد را وبه دلیل ورود ارادۀ قوی وتصمیم گیراو به صحنۀ لرزان وبلاتکلیف روحانیان باثبات ترین دوره می دانم آنان کماکان برعدم ثبات حکومت ایران باوردارند. این درحالی است که من حتی دورۀ دوسالۀ جریان یافتن جنبش سبز را با ثبات ترازهمۀ دوره های پیشین جمهوری اسلامی می دانم. بجز دومقطع. یکی درشورش های عاشورای پارسال ویکی هم درجریان اعتراضات 25 بهمن امسال که دراولی بدلیل ورود گروه های سازمان یافته وخشن ازنیروهای اپوزیسیون خارج ازکشور به میدان ودومی بخاطر شبه سازی لاجرم با شورش های زنجیره ای کشورهای مسلمان کمی لرزیدند که این لرزش درمورد آیت الله خامنه ای وروحانیون زیاد ودرمورداحمدی نژاد ودولت کم بوده است. پاینده وجوینده باشید کماکان ویا...هو
یادم رفت راجع به فتنۀ 2 که برساختۀ بخش سنتی اصولگرایان است بگویم که باورمحکمی ندارم. چون اینان را حریف احمدی نژاد نمی دانم. بیشتر تلاش خواهند کرد بادست پنهان احمدی نژاد را زمین گیرکنند که آن هم کمی دیرشده است واهرم های بسیاری را باخته اند.

Dalghak.Irani گفت...

سلام عموجان
ببخشیداینقدردیربه استقبال آمدم. دلقکی است وپیرانه سری ولندن وزیبارویان صنم. حواس شیطان هم پرت می شود تاچه رسد آدم که به اندازۀ خدا شیطان است. باشد به این سلام ومرسی که همریشه ایم اگرهم همریش نباشیم. می مانم به انتظار که ازعجله برگردی وگپی بزنیم. یا...هو