۱۳۹۰ فروردین ۱۳, شنبه

سال 90 بکام احمدی نژاد خواهد بود! توصیف وضعیت.



برای فردایی که سال جدید را رسماً آغازمی کنیم سری به مصالح روی میزسیاست زده ام وتکه پاره های مهم وتأثیرگذارش را درکنارهم مرتب کرده ام تا بتوانم بشما بگویم که سال 90 برای ایران چگونه سالی خواهد بود ازترکیب منطقی قراین و شواهد موجود.


گزارۀ فلسفی: 
گزاره ای فلسفی داریم که اگر آنرا با "مسئولیت سیاستمدار" منطبق کنیم می شود: "وقتی تو مسئول هیچ چیز نیستی؛ به این معناست که تومسئول همه چیزهستی". اگرقذافی لیبی را رها کنیم بعنوان مثال ودرمصداق ایرانی می توان مقام رهبر در ساختار حکومت ایران را نشان داد که چون مشخصاً وطبق متون قانونی رهبر مسئول هیچ فعل وترک فعلی درایران نیست. -مسایل انتزاعی مثل اخلاق وعدالت واز این قبیل بیشتر شوخی سیاسی است تا مسئولیتی کمی وقابل ردیا اثبات- لذا درعین حال که مسئولیت هیچ کدام ازاعمال و رفتار جمهوری اسلامی رسماً قابل احاله به آیت الله خامنه ای نیست ولی عملاً همۀ بدیها وکاستی ها وزشتی های جمهوری اسلامی بپای او نوشته شده ومی شود.


1- محمود احمدی نژاد علاوه برتوانایی های شخصی وسیاسی وتیمی وعقلانی ازسه عامل مثبت تصادفی یا شانسی یا امدادهای غیبی یا... باهم برخورداربوده است و در تمام مدت این شش سالی هم که رییس جمهورشده است بطور مستمر با اوبوده اند و کمکش کرده اند:


الف- ساختارغیرسیتماتیک جمهوری اسلامی ووجود رهبر غیرمسئول رسمی ولی مسئول تام غیررسمی-همان گزارۀ فلسفی- یکی از خوشبختی های بی حدوحصر احمدی نژاد است که انصافاً او هم درنهایت مهارت وسیاست ازاین امدادغیبی بهره برداری کرده ومی کند. به این معنای ساده که هرآنچه درسیاست داخل وخارج ایران اتفاق مثبت بوده است را بنام خود وهراقدام ونتیجۀ منفی را بنام آیت الله خامنه ای ثبت کرده ومی کند. البته درسیاست داخلی کاملاً موفق بوده است درعمومیت دادن این تصویر و تصور، وکماکان درحال پیش روی بجلو است ولی درسیاست خارجی هنوز نتوانسته کاملاً این تفکیک را قطعی کند که آن را هم شروع کرده است ودر ادامه خواهم گفت. 


ب- خوشبختی دوم احمدی نژاد ازآنجایی می آید که هم تمام بودجه وپول کشور در اختیار اوست وهم ابروبادومه وخورشید وفلک دست بدست هم داده اند ودراین شش سال اخیر، دولت احمدی نژاد با درآمد های فزاینده ودرمقاطعی غیرقابل باورقیمت های نفت دوپینگ مالی شده است.


پ- خوشبختی سوم احمدی نژاد ازاوضاع بشدت بحرانی جهان به سرکردگی غرب آمده است. به این عبارت که غرب درشش سال عمردولت احمدی نژاد درهمۀ شاخص های برترخود اعم ازاقتصادی، سیاسی، نظامی وحتی فرهنگی واخلاقی ضمن مواجه شدن با چالش های زمینگیرکننده هنوزنتوانسته است هژمونی قبل از جنگ عراق خود را بازسازی، موجه، تبلیغ وتحمیل کند.


2- بنابراین با توجه به عقلانیت جدیدی که دولت احمدی نژاد بویژه درسیاست خارجی پیش گرفته است سال نود را سال موفقی برای احمدی نژادیسم پیش بینی می کنم:

الف- درسیاست داخلی با اولویت دادن به سیاست های کوتاه مدت وزودبازده بجای سیاست های زیربنایی تروبلندمدت ترموقعیت خودش را دربین هوادارنش تثبیت کرده وحتی امیدواراست که بخش جدیدی ازمردم را بسمت خودش جذب کند. ساده تراگر گفته باشم اینطور می شود گفت که دولت های هاشمی وخاتمی وقتی با توده های گرسنه ومحروم روبرو می شدند مرتب به آنان کاغذهایی را نشان می دادند که یا آمارهای بانک مرکزی بود ونشان ازپیشرفت می داد. یا برنامه های پنجساله که آن هم نشان ازجلورفت شاخص ها می کرد ویا نقشه هایی ازطراحی سدها وکارخانه ها و بنادر وزیرساخت هایی که یا درحال ساخت بود یا قراربود ساخته شود و... ولی احمدی نژاد که خوشبختی چهارمش این است که برخی اززیرساخت ها برایش آماده بوده هنگامی که به توده ها می رسد تنها کاغذی که ازلیفۀ شلوارش درمی اورد و بطرف آنان "پرت!" می کند "پول کاغذی" است. من بارها درنوشته هایم بشما توجه داده ام که احمدی نژاد وقتی به سفرهای استانی می رود اگرنمازش تعطیل شود این تذکر ودستور وتوصیۀ کلیشه اش به مسئولان استان قضا هم نمی شود تا چه رسد به تعطیل. وآن جملۀ حیاتی احمدی نژاد خطاب به کارگزارنش این است:  
"طرح ها ونقشه ها واقدامات بلند مدت خوب است ولی خاطرتان باشد که این جوراقدامات نباید شما را ازرسیدگی به نیازهای فوری و روزمرۀ مردم باز بدارد. خیلی زیاد هستند آدم های گرفتاری که با 200 هزارتوان 300 هزارتوان یا یک میلیون تومان مشکل بزرگی اززندگی شان حل می شود و شما ازاو غفلت نکنید بخاطر کارهای بلند مدت."


ب- واقع امرهم این است که ایرانی ها بخاطردروغ ها ودغل های زیادی که از حاکمان خود درطول تاریخ دیده اند وشنیده اند وآن ها را درقالب ضرب المثل های متنوعی  مثل "بزک نمیربهارمیاد/کمبزه با خیارمیاد" یا "وعدۀ سرخرمن" وده ها از این فبیل، به هزل وهجو کشیده اند؛ زیاد با مفهوم "برای آینده یا بخاطرفرزندانتان و..." نه ارتباط برقرار می کنند ونه اعتماد. چرا که هیچگاه وهیچ نسلی با گرسنگی کشیدن امروز خودش برای سیرشدن فرزندش درآینده، به فرزند سیرکه نرسیده هیچ؛ بلکه بچه اش هم گرسنه ترازخودش همین شعار"امروزرا تاریک بگذرانیم به امید روشنایی فردا" ازحاکم دیگری شنیده است. تودۀ مردم فقط محتوای سبد خرید خودش را نگاه و باور می کند ونه آمارها وکاغذها وطرح ها ونقشه های حاکمان را. و البته  باور هم نمی کند شعارهای روشنفکران را درتبلیغ همین شعاروجذب نمی شود!


پ- خب بسیاری ازما مدعی هستیم که احمدی نژاد دروغ می گوید ونه تنها وضع توده های محروم بهترنشده است بلکه بدترهم شده است واو ازترسش است که هیچ شاخص اقتصادی را اجازۀ انتشارنمی دهد. ولی من بدون اینکه بتوانم بگویم احمدی نژاد چرا سیستم اطلاع رسانی مالی اش را اینقدر تنگ وبسته وخسیس نگاه داشته است -تحلیلی دارم ولی مطمئن نیستم ونمی گویم- نمی توانم آن گزارۀ بدترشدن وضع محرومان را هم تأیید کنم. زیرا که توده های محروم که مثل ما سانتی مانتال فکرنمی کنند. آن ها اگروضع خیلی بدی داشته باشند بصورت کورهم شده شورش می کنند کما اینکه ما نمونه هایی را دراسلام شهر ومشهد وسایرجاها قبلاً داشتیم. واگرمدعی باشیم که از سرکوب رژیم می ترسند -البته برای توده های گرسنه ترس مفهومی ندارد- حداقل باید منتظربودیم که بمحض آماده شدن بستراعتراض ازسوی جنبش سبز بلافاصله به آن ها می پیوستند وجنبش را توده ای وسراسری می کردند. واین فکاهه را البته که من هم شنیده ام که عده ای ازروشنفکران سفارش می کنند که توده ها گرسنگی ومحرومیت دارند ولی چون لیسانس ندارند که بفهمند محروم وگرسنه هستند لذا ما وظیفه داریم که قارقورشکم های گرسنه شان را ضبط دیجیتال کنیم بعد با نشان دادن  آن بخود توده ها یادشان بیاوریم که گرسنه ومحرومند (گسترش آگاهی به توده). تا بما بپیوندند وبتوانیم رییس جمهور جمهوری اسلامی را ازشیطان فعلی به خدایان قبلی منتقل کنیم. ولی آیا با فکاهه می شود سیاست کرد!


3- با این توصیفی که من ازصحنۀ داخلی ایران دارم وبسیاری جزئیات را نگفتم؛ سال 1390 خورشیدی ودرسیاست داخلی مطلقاً بسود احمدی نژاد پیش خواهد رفت. چرا که علاوه برهمراهی ترس آورتوده های هوادارش، اودشمن قابل اعتنایی هم درداخل ندارد. سیاستمداران وروشنفکران دانشگاهی جناح راست سنتی همه بطور مطلق -من قالی باف را درجناح سنتی راست نمی دانم- آدم های درجه دووطفیل روحانیت هستند ومطلقاً قادربه عرض اندام درمقابل احمدی نژاد ویاران کلیدی اش نیستند. جنبش سبز مذهبی وجناح اصلاح طلب اگرهم اجازۀ بازی محدود بگیرند نخواهند توانست مؤثر عمل کنند. ضمن اینکه حتی درصورت آزادی کامل هم قدرت درحین انتخابات سال 1388 را بدست نخواهند اورد. شاخۀ سکولارجنبش سبز هم نه میدانی برای بازی خواهد یافت ونه قادربه سازماندهی وعملی مؤثر درصحنه خواهد بود.


4- تنها حریف قدر-به اعتبار تسلط برهژمونی دین ودراختیارداشتن ساختارهای اصلی جمهوری اسلامی- الیگارشی روحانیت است که آنان نیز درصورت رودر رویی علنی با احمدی نژاد همین تتمۀ محبوبیت خود را هم واخواهند گذاشت. لذا به باورمن سعی خواهند کرد درپشت پرده نقشه هایی را فراهم کنند که بتوانند برای احمدی نژاد بعدی یک خاکی توسرشان بریزند واحمدی نژاد فعلی را با نوازش درظاهروبا توطئه در پنهان تحمل خواهند کرد. لذاست که احمدی نژاد با اطمینان ازبرد خود در سیاست داخلی همۀ توجه وسعی خودش را درسیاست خارجی متمرکزخواهد کرد که با توجه به اوضاعی که برای منطقه پیش آمده وترس مضاعفی که غرب پیدا کرده است بسیار مهم وحیاتی خواهد بود. زیرا که معتقدم عملیات غرب درلیبی علاوه برهمۀ پالس های آشکاری که دارد این پالس بسیار مهم را هم می فرستد که جنگ درلیبی شبیه سازی عملیات نهایی درایران است. واگراین مانور به اهدافش برسد ایران باید خودش را برای عملیات اصلی نامزد اول بداند.


5- من دراین بخش سیاست خارجی است که عقلانیت بیشتراحمدی نژاد ویاران را ردیابی کرده ام وچون سخن بدرازا می کشد تمایل دارم که سیاست خارجی ایران را در نوشته ای جداگانه وبزودی تقدیم شما بکنم. تا ازکم حوصلگی خواننده وروده درازی خودم خسته نشویم یا...هو

۲ نظر:

امید گفت...

خوب و دقیق....
منتها اشکال عمده ی احمدی نژاد وابسته گی عمیق به نفت است و یک دامپینگ کوچک قاعده ی بازی را به هم می ریزد...
این دست وپا زدن ملموس برای جذب طبقه ی متوسط که دغدغه اش دیگر نان نیست و آزادی و شادی می خواهد و هویت و افتخار از همین روست.... آن که نان می خواهد حمایتش فقط در حد صندوق رای است و چندان پی گیر قضایا نیست ولی قاعده ی بازی با متوسط هاست متوسط هایی که با زبان دنیا آشناترند و ابزارهای ارتباطی را در اختیار دارند و سازنده ی آن چیزی هستند که افکار عمومی نام گرفته است...
من هم مانند شما احمدی نژاد را با برنامه تر و هدفمند تر می بینم(بر خلاف مخالفان مذهبی و غیر مذهبی که شعاری هستند و رویایی) اما تمام برنامه هاشان منوط به درآمد نفت است و سخت لرزان و غیرقابل اتکا...هر چند که حالا دیگر قبول کرده ام که تا اینجاموفق عمل کرده اند.....

Dalghak.Irani گفت...

بویژه ازسال1350 هیچ دولت وحاکمی جزبه رانت وقیمت نفت برپا نبوده وسقوط وصعود نکرده است.
سلام امید
من البته امیدوارم که شرایط طوری پیش برود که احمدی نژاد مجبورشود مرتب این پولی را که می دهد زیاد کند برای جلوگیری ازنارضایتی افزایش قیمت ها تا جاییکه مجبورشود حتی ازبودجۀ نفتی دولت هم صرف پرداخت به مردم بکند ودرعوض برود سراغ مالیات بردرامد های واقعی برای بستن بودجۀ جاری کشور البته یک چشمه اش را دربازارزرگرها دیده ایم ولی باسرعت وقاطعیت بیشتری. انشاءالله
درمورد طبقۀ متوسط حرفت درست است. ولی ضمن اینکه احمدی نژاد هم بی هوادار نیست دربین طبقۀ متوسط وممکن است هوادارنش ازبازگویی تمایل شان بدلیل تصویر دهاتی خود احمدی نژاد اولاً ومردی دژخیم که رقبا وسبزهای دنباله روشان ازاو ساختند ثانیاً احتیاط توأم با شرم بکنند؛ ازرونمایی خودشان.
اما دراینجا ودرمورد سیطرۀ طبقۀ متوسط به ابزارروز وبویژه ساختن افکارعمومی نکته ای نادقیق گفته ای. چرا که مدیا ورسانه مطلقاً قادربه ساختن افکارعمومی نیست. مدیا ورسانه فقط می تواند افکار عمومی موجود واتفاق افتادۀ قبلی درجامعه را تقویت یا تضعیف کند. قبلاً هم درطنزی نوشته ام که رسانه ومدیا قادربه تولید کلاغ نیست فقط می تواند یک کلاغ موجود درجامعه را چهل کلاغ کند برای مصرف کننده اش. مرسی ومعذرت که دیرشد گفت وگو. یا...هو