۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

برخلاف دستورآیت الله خامنه ای؛ شریعتمداری رییس جمهوررا به قورباغه تشبیه کرد!

Ensuenos de Amor by Juan Luna.jpg


1- نمی خواستم پست جدیدی بنویسم. هم به این دلیل که مطلب بسیارمهم پست قبلی را تازه منتشرکرده بودم وهم برخلاف انتظارم ازپست های عمیق وسرنوشت سازاستقبال خوبی نمی شود درحد مقاله های سطحی وهیجان آنی. واین خستگی را دوچندان می کند. بعدهم تصمیم داشتم مطلب بعدی را درزمینۀ اقتصاد بنویسم واینکه چرا مخالفان اصولگرای احمدی نژاد برهبری عوامل بسیار خطرناک ومتحجرمؤتلفه هجوم برده اند برای اختلال درهمۀ بازارها وبویژه بازارطلا. اتفاقاً شانسم هم خوب بود ودرکمال تعجب وقتی کیهان دوشنبه را بازکردم؛ دیدم دریک حالت کاملاً استثنایی سرمقالۀ کیهان هم نه بدست سردبیرو معاونان شناخته شده اش محمدایمانی وسعدالله زارعی که بقلم آدم ناشناسی بنام اسماعیلی ودرحوزۀ اقتصاد نوشته شده است. کیهان وسرمقالۀ اقتصادی آن هم ازموضع اقتصاد لیبرال وبازاروجالبتردرمخالفت با دولت محبوب احمدی نژاد! درماجرای حذف صفرهای پول ملی -که البته مقاله باسمه ای وسست بود وارزش نقدنداشت ومعلوم بود که با گرای سیاسی بسته شده در محل سرمقاله های سیاسی کیهان- واقتصاد ورشکستۀ کشور. که همین تا دیروزنه تنها مورد مباهات کیهان بود بلکه رهبری هم درآخرین سخنرانی ملتمسانه اش وازروی ناچاری به تعریف وتمجید ازتلاش های رییس جمهورپرداخته بود.



2- دستی بهم مالیدم وازاینکه موضوع داغ بالاترینی هم پیدا کرده ام برای گول زدن سبزهای سطحی وظاهربین وهتاک درپوست خود نمی گنجیدم لذا تصمیم گرفتم بقیۀ مطالب صفحۀ 2 کیهان را هم سرسری ببینم وبروم بخوابم تافردا که اگرحالم جا آمده بود. مقالۀ اقتصاد سیاسی ام را بنویسم. اما چشمتان روزبد نبیند که چشم های من دید و از وحشت وتعجب گرد شد. خود برادرحسین درستون "نکته" داستان-مقاله ای نوشته در کیهان دوشنبه با عنوان "توهّم قورباغه ها" که درآنجا با تشبیه احمدی نژاد وکابینه اش به فرمانده ولشکرقورباغه ها وتشبیه الیگارشی روحانیت به "کهکشان راه شیری؛ حملۀ قورباغه ها به کهکشان را شبیه سازی کرده است. ابتدای داستان اینطورشرروع شده است:



آن شب، قورباغه ها ديرتر از شب هاي ديگر به آبگير محل سكونت خود بازگشته بودند. گشت و گذار آنها در اطراف آبگير به درازا كشيده بود و حالا خسته و كوفته، براي پريدن به درون بركه آماده مي شدند. رئيس قورباغه ها، اما با نگراني دستور توقف داد. او درون بركه دشمن خارجي ديده بود! قورباغه هاي ديگر هم با اشاره او متوجه حضور دشمن شدند. لشگريان دشمن در يك صف منظم كه متراكم و سفيد رنگ به نظر مي رسيد درون بركه موضع گرفته بودند. رئيس قورباغه ها، افراد تحت امر خود را به صف كرد، ميمنه و ميسره... و با دستور او حمله آغاز شد، قورباغه ها به درون بركه پريدند و صداي شالاپ و شلوپ آنها آرامش شبانه بركه را برهم زد.

اکنون با جایگزین نام های اصلی ازسوی من ابتدای داستان را بخوانید:


آن شب هیئت دولت دیرترازشب های دیگر-کنایه ازساعات زیاد کاردولت- به منازل خود برگشته بودند. گشت وگذارآن ها دراطراف آبگیر(بخوان سفرهای استانی دولت) به درازا کشیده بود. وحالا خسته وکوفته (بخوان پرکاری مساوی با خرحمالی روزانه) برای رفتن به خانه های خود آماده می شدند. رییس قورباغه ها (بخوان رییس جمهور) اما با نگرانی مانع از رفتنشان شد وبقیه ماجرا...

3- قبلاً هم گفته ام که شریعتمداری استعداد نویسندگی وتخیل خوبی دارد. واگردراه استعدادش قرارمی گرفت، یک نویسندۀ سمبولیست وطنزپردازخوبی می شد. خود داستان را که بخوانید متوجه می شوید که شریعتمداری داستان را حوب پرورده واگر برای ایز گم کردن همراه با آدرس دادن عمدی واخطاربه فرمانده محمود مجبور نشده بود که درآخرداستانش بدون کمترین ربط داستانی امریکا را جای رییس جمهور بگذارد؛ داستان پردازیش ازنظرادبی وانسجام داستان قابل اعتنایی می شد. ولی با گذاشتن عمدی ومصنوعی امریکا بجای اسم احمدی نژاد ودولتش ارزش داستان را ضایع کرده است.


4- پناه می برم بخدا ازعصبانیتی که رییس جمهوررا به واکنش وادارد. وهمۀ پیش بینی های من برای نبردنهایی درپاییز آینده خیلی زودتروقبل ازتابستان جبهه ها رنگ قرمزبگیرد. چون ردشدن ازاین خط قرمزوبا توجه به التماس التجاهای رهبرکه امروز هم دوباره تجدید کرده درسخنرانی برای نیروی انتظامی ووزیرکشور -که مخصوصاً تدارک شده بود برای نشان دادن قدرت قشون کشی رهبر- گفته که قلم هارا برضدهم نچرخانید ودعوارا بیرون نبرید ودندان روجگربگذارید تا بلکه خاکی برسرمان بریزیم؛ چه خواهد شد. البته که شریعتمداری هم مثل خود آیت الله خامنه ای حماقت بزرگی مرتکب شده واین البته طبیعی است. زیرا که وقتی درسراشیبی افتادی هر لحظه که سرعت سقوط نزدیک ترمی شود توهم تنها کاری که می توانی بکنی بستن چشمان است وگشودن دهان برای پنهان کردن ترس ازسقوط! یا...هو

۳۰ نظر:

ناشناس گفت...

منظورتان از "رئیس جمهور!!!!" رئیس دولت کودتاست؟

Dalghak.Irani گفت...

طبق آیین نگارش فارسی بیشترازیک علامت تعجب نشان ازبی سوادی نویسنده است!
سلام خوش آمدی ومرسی برای کامنت. یا...هو

ناشناس گفت...

پناه میبرم به خدا(اگرباشد) و اگر نباشد حسبی المهرج
ناکجا آبادی
الی المهرج الایرانی

Dalghak.Irani گفت...

سلام ناکجا
تاکجا پناه برخدا. ازترس سبزهای بالاترین! شب خوش!

Amir گفت...

خسته نباشی دلقک جان. من پستهایت را می خوانم و خیلی استفاده می کنم. میتوانم بگویم در بین تمام تحلیلهایی که در این چند روزه در سایتهای مختلف میخوانم، نوشته های تو را مستدل تر و محکم تر می یابم و بدون اغراق مطالبت چنان خواندنی است که خانوادگی(!) هر روز منتظر پستهای جدیدت هستیم.
در باره مطلبی که نوشتی، گمان نکنم آتش بس را در سطوح رسانه ای رعایت کنند اینها. و مطمئن هستم فعلا سراغ استیضاح و سوال نمی روند ولی رقبای احمدی از همین الان انتخابات آینده را با توجه به نظارت استصوابی و حذف رفقای احمدی نژاد یک گام مهم به برد نزدیکتر می دانند. لذا سعی می کنند در انظار عمومی وجهه خود را با عدم حمله علنی به احمدی نژاد حفظ کنند. با ارادت@

چهار فصل گفت...

از پست های سرنوشت ساز و عمیق هم استقبال میشود قربان
به آن پستها آدمهای عمیقتر توجه میکنند و بنا به خاصیت اینگونه آدمها کمتر حرف میزنند
انرژی تان بی پایان

ناشناس گفت...

هر چند به اندازه‌ای متقاعد کننده برای آنالیزهایتان از اخبار شواهد ارائه نمی‌کنید ولی تحلیل های تان جالب توجه است. منتها شتاب زدگی بیان و شاید کمی هیجان بیش از حد از روانی نثر می کاهد.

آرش گفت...

وبلاگ شما را تازه کشف کردم و دارم سعی‌ می‌کنم تمامش را کم کم بخوانم. بسیار جالب است و من هم کلا با عقاید تان موافقم.

یک سوال: به نظر شما مکانیزم سقوط الیگارشی روحانی در عرض ماه‌ها و یا دو سال آینده چگونه خواهد بود؟

ناشناس گفت...

سلام

ب گمانم زیر ماسک دلقک چهره ا.ن نقش بسته چه اینکه این چنین دفاع جانانه ای از جانب دلقک از ایشان کم از دفاع از سر حب ذات ندارد
اما
این سبزهایی که کمر به تحقیرشان بسته اید با کنایه و گلایه، همان مردم تشنه آزادی و زندگی این دنیایی با عرف جهانی هستند که اگر پشت این و آن جمع شدند برای اینکه راه آنان را نزدیکتر دیدند از راه دیگران، اما این پیامبر خودخوانده نوظهور همانیست که دونکیشوت وار بر هولوکاست و اسرائیل می تاخت، هاله نور می دید، تحریم می خرید، سازمان برنامه منحل می کرد، اقتصاد خصوصی به حاشیه می راند، تند و تند قرارداد به چینیها و قرارگاهها می داد و همه این موارد که برای مردم پشیزی ارزش ندارند جز اینکه موانعی هستند بر سر راه زندگی آزاد این دنیایی مطابق عرف جهانی
پس اگر پیامبر دلقک را جدی نگرفتند دلایلی مطابق هدف غایی دلقک داشتند که می گفت این پیامبر آن نیست که ما را به مقصد زندگی عرفی امروزی برساند
اما بعد از اینکه رای مردم که خود بخشی از لازمه های این دنیایی مطابق عرف جهانی است به هیچ انگاشته شد، معلوم شد که از این بازی چیزی عاید کسی نمی شود و اینگونه شد که جنبش رنگی متولد شد و آنگونه شد که شما بهتر از من دلایل شکستش را توصیف کردید.
حال هرچه هم این پیامبر کمر به شکستن بتهای 32ساله ببندد، مانده ایم در اینکه چگونه به او که هیچ مرز اخلاقی و قانونی برای رسیدن به اهداف گروه خود نمی شناسد اعتماد کنیم
کاش اقلا به اندازه پیامبری بی کتاب او را با توصیفاتتان ارتقا ندهید و سبزها را که هدفشان همانیست که هدف غایی دلقک به باد کنایه و گلایه نگیرید و اجازه بدهید گناهان پیامبر خودخوانده را تا موقع ارائه معجزتی فعلا به حسابش داشته باشیم تا زمانی که خیری به اندازه شرهای قبلیش به ارمغان بیاورد

ناشناس گفت...

سلام آقاي دلقك عزيز . چند تا سوال برام پيش اومده. آيا اگر آقاي احمدي نژاد اين جنگ را ببرد به سوي يك ديكتاتوري نظامي نمي رويم؟
آيا مي توان اميد داشت كه اين ژست هاي روشنفكري به نجات ما از دست اين اليگارشي مي انجامد؟

عمو گفت...

آقا ما که هر چی مینویسی میخونیم

ناشناس گفت...

جناب دلقک! هر کس با احمدی نژاد نباشد حتمن باید سبز باشد؟!
هر کس سبز باشد باید حتمن مذهبی باشد؟
من سبز که در تظاهراتهای سبزها بودم با خیلی ها که همراه میشدم در راه و ... میدیدم و میشنیدم که سکولار مسلک هستند. میدانم هنوز هم اگر شرایطش باشد برای سقوط جمهوری اسلامی آنها بیرون می آیند. آنهایی که مثل من هم با خامنه ای و هم بااحمدی مشکل دارند و عاشق میرحسین هم نیستند کم نیستند. ما در یک کلام مخالف ج.ا هستیم.
ماها در بند افراد نیستیم ولی مقاومت میرحسین و کروبی را انکار نمیکنیم و به سبزهای مذهبی بد و بیراه نمیگوییم. آنها اگر نخواهند تمامیت خواه شوند همان طور که تا امروز نقش موثری در وقایع داشته اند بعدها هم خواهند داشت. کلا مخاصمت شما را با سبزها به این نحو نمیفهمم. نگویید این نقد است که گفتار شما از دایره نقد خارج شده.
با سپاس

Dalghak.Irani گفت...

Amir نازنین
سلام ومرسی که قدم برچشم من می گذاری واینجا می آیی ولذت هم می بری. درمورد مسایل ایران وانتخابات هم بنظرم فعلاً مابه ماهشمارحوادث رسیده ایم وممکن است بزودی به روزشمارهم برسیم. لذا خیلی دورترازتابستان نمی توانم اندیشه کنم. مگراینکه نشانه هایی پیدا کنم که ببینم اوضاع بسمت انفعال رفته است. که اگرباشم با تنفس بلافاصله خبرتان خواهم کرد. فعلاً که صحنه فعال تراز32 سال گذشته برایران است. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

چهارفصل
درود وشرف خداوند برشما باد که مرا با نوازشی به این گرمی انرژی داده ای. مگرمن می توانم تا شما هستی انرژی کم بیاورم. مرسی یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام ناشناس کمی اینجوری کمی اونجوری.
مرسی که کامنت دادی. ولی باید روشن ترمی گفتی منظورت را. من یک هنرمند تحلیلگرم. ویک تحلیلگرکلاسیک حرفه ای برای فروختن نیستم. لذا هیچکدام ازایرادات شما برنوشته های من بارنیست. متن های من بدون حس هنرمند ونثرهنرمند بدرد یک بسته سبزی خریدن می خورد درفروش به این سایت های درپیتی مشهور. لذا خوشحال باش که دلقکی به هنر ونثر وحس صادق من وزحمت کش وبسیارتیزبین ونکته سنج وفداکار وفقط دنبال آگاهی دادن مجانی و... برای شما می نویسد وشما هم می خوانید وبا غقل تان محک می زنید وبه انتخاب درست می رسید. دوستت دارم که هستی ومی خوانی. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

آرش جان سلام
مرسی که به سیرک آمده ای وخوش آمده ای.
سؤال شما خیلی وسعت دارد ولذا فعلاً پاسخی دراینجا نمی گیرد. شما مطالعه بکن وکمی جلوتر ممکن است بتوان دقیقتربگویم. البته درپست مشخص ازوبلاگم چگونگی تبدیل انقلاب به دموکراسی را گفته ام. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس کامنت طولانی
سلام
ولی پشت ماسک شما میرحسین نقش نبسته. چون او هیچگاه رییس جمهوراحمدی نژاد را با ا.ن تحقیرنمی کرد. وشما با چماق "ادب مرد به زدولت اوست" مبارزۀ اینترنتی می کردید تادیروز با ساندیس خوران. پس شرط اول این است که توهم ماسک مقتدا ومحبوب تان را حداقل درحدانسان نجیب ومؤدب به چهره بزنید تا بتوانیم درموقعیت تازه که بالاخره حاضرشده اید گفتگو کنید حرف بزنیم. شما با نفرت نمی توانید مرا عاشق خود وفریبی که خوردیم بکنی. چه مذهبی باشی وچه سکولار. درسیرک نفرت وتحقیر غایب است. من اگرگاهی به سبز ها نیش وکنایه می زنم برای اینست که گنده گوزالکی هستند خیلی ازپهلوان پنبه های اینترنتی شان. وفکرکرده اند که دوتا مسخرۀ ابراهیم نبوی را خوانده باشند راجع به مموتی دیگر آخرسیاست وآگاهی وبروجلو باد بیاید هستند. ومن دوست دارم سرشان را چنان محکم بکوبم به لحد جهل شان که بلکه بااین ترفند کله شان جابجا شود وشروع کنند فکرکردن. لذا شما اگرسکولار وفکورهستی اول توضیح بده چرا ا.ن؟ یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام خانم ناشناس لذیذ (لحنت را می گویم)

چرا ممکن است به آن سمت هم برویم. فعلاً که رییس جمهور تومنی هزارتومن فرق کرده نسبت به مواضع حتی یک سال پیشش. ولی اگرتا وسط وخودجهنم هم برویم بصلاح مان است که ازدست آخوند ها خلاص شویم. چون احمدی نژاد حداکثریک صخره سنگ سیاه است که سقوط کرده بروی هیکل مان ومی توانیم امیدوارباشیم که کنارش بزنیم. آخوندها یک سم تنفسی ناپیدا هستند دراتمسفر ایران وخلاصی ازمردن هم مشکل است درحضوراین فضا چه رسد به زندگی. لذا من با علم برهمۀ اتفاقات بدی که ممکن است پیروزی احمدی نژاد بباربیاورد. یا بهتراست مثبت بگویم من با علم براینکه احمدی نژاد ایده آل های بسیاری ازگروه های مدرن را برآورده نکند هم اورامورد تشویق وحمایت قرارمی دهم وازشما هم دعوت به حمایت می کنم اگراین رویۀ یکسال اخیررا ادامه بدهد. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سکولارسبز
انسان سکولار به این دلیل سکولاراست که ازانسان اولیه وبدوی فاصله گرفته وتعصب ومطلق گرایی وحقیقت خواهی را کنارگذاشته باشد. وچنین انسانی نه به تابوهای قدیم باوردارد ونه به تابوهای جدید شرطی می شود. سکولار سکولار است ودنبال منافع ولذت حداکثری برای خودش وبرای جامعه اش-بالذت ارضاء محبوب شدن خودش- است لذا رنگارنگ است وهرروز بدنبال راهی است که اورا بهدفش برساند نه اینکه درعاطفه اش متعصب گیربیفتد. من تا کنون فکرمی کردم که سبزهای سبزباقی مانده باخت را فهمیده اند ولی چون سخت است برای انسان قبول اشتباهی به این عمومیت وبزرگی ؛ لذا برای نشکستن شخصیت شان درمجامع عمومی است که چنین دگم ومتصلب ازسبزبی منطق دفاع می کنند. الان دارم به این نتیجه می رسم که فاجعه بزرگتراست وسبز های متعصب وچماق دار اصلاً باخت را قبول ندارند وفکرمی کنند که جنبش چیزی است مثل سربزرگ ملانصرالدین درزیرلحاف وهروقت یارو پررویی کند می توان اززیرلحاف برای لحظه ای درآورد ونشانش داد. البته این از روانشناسی انقلاب های رنگی است ولی مگرمن چقدرتوان دارم که به الف با برای این دسته هم برسم. یا....هو

Dalghak.Irani گفت...

عموجان قربونت برم دارمت. شما رییس کمک کننده به من هستید وهمیشه هم ظلم اول به رفیقان بهترمی کنم با بی معرفتی. البته با دستاویزصمیمیت. مرسی که نفس به تنفسم می دهی. وهمراه باش. یا...هو

ناشناس گفت...

سلام

دلقک باید بداند که ناشناس کامنت طولانی ا.ن را الف نون می خواند نه ترکیب الف و نون دلیلش هم یک چیز بیشتر نیست شخصا علاقه ای به گفتن و نوشتن نام طولانی احمدی نژاد ندارد و اگر این بی ادبی و توهین است مموتی که دلقک گاه به گاه به کار می برد نیز شامل همین حکم است، ازین که بگذریم دلقک دو خطا را با هم انجام داده
یک: تفکر قالبی و قرار دادن بنده ناشناس در قالب بزرگان فعال سبز و اصلاح طلب پشت اینترنت و مقاله نویس و انتقام آنها را یک سره از ناشناس گرفتی که در واقع اصلا در این مایه ها نیست و آدمیست عادی از جنس همه آنهایی که در خیابان می بینید (تنها شباهتی که میان خود و دلقک فعلا می بینم نگرانی برای آینده فرزندانم است در این کشور)
دو:پاسخ به انتقاد ناشناس با گیر دادن به لفظ ا.ن به جای پاسخ به محتوای انتقاد و قراردادن وی در موضع متهم در حالیکه نقد ناشناس بر این پایه بود که این سبزها که شما آنها را با گلایه و کنایه می نوازید همانی هستند که به دنبال لقمه ای زندگی متعارف و مستحق بشر امروزیند و ازین پیامبر خودخوانده آنکه شما می گویید ندیده اند و به همین دلیل سراغ رقیب انتخاباتی وی رفته اند.

امادلقک درست همانگونه می گوید که سایر مدعیان سیاست از سبز و اصلاحطلب تا اصولگرا می گویند. مردم را تماشاچی سیرک می خواهد و اگر انتقادشان تند شد به جای پاسخ با سؤال و قرار دادن ایشان در مقام پاسخگو و متهم کردن به نفرت و کینه ورزی به نقد را خفه می کند.
در نهایت انتقاد ناشناس را جواب ندادیدکه چرا نباید این پیامبر خودخوانده را صرفا نماینده یک باند جدید که هدفشان قبضه قدرت و وسیله هرآنچه که بپندارند مناسب می نماید، نپنداریم که بعد از سوار شدن بدون ترک بر خر مراد ایران و مکتب ایرانی و همه را با هم از یاد ببرند. عاقلانه اگر بیندیشیم بچه های هیئتهای این مسجد و آن مسجد بیش از من و شمای دلقک دمخور بوده اند با مموتی شما و الف نقطه نون ما و موقع تقسیم غنائم جنگ الیگارشی اعم از اقتصادی و به خصوص اجتماعی به من و شمای سکولار چیزی نمی ماسد.

ابراهیم گفت...

خب الان دلقک جان می گم یه پستی بنویس و احتمالات رو سبک سنگین کن و این که با توجه به شرایط و علی الخصوص مصاحبه ای که روز با شجونی کرد که توش احمدی نژاد رو مستقیماً تهدید کرده بود به کودتا آیا احتمال کودتا از سمت هر کدوم از طرفین وجود داره یا نه؟( چیزی که به نظر من در شرایط فعلی بسیار ممکنه مخصوصاً با اعتصاب احمدی نژاد و بعید هم می دونم سید علی خامنه ای به هیچ عنوان قصد کوتاه آمدن داشته باشه و کوتاه هم نخواهد آمد بر عکس خیلی از تفاسیر چنین چیزی رو در مورد احمدی نژاد هم بعید می دونم)
با این اوصاف به نظر شما در آینده ی نزدیک چه اتفاقی می افته و این که سر انجام کار چه می شه؟( می دونم پیش بینی در شرایط فعلی خیلی ریسک پذیره و خیلی احتمال داره اشتباه از آب در بیاد منتها بنده از شما می خوام این ریسک رو بپذیرید ما هم قول می دیم اگه اشتباه در اومد زیر سبیلی در کنیم به هر حال بین این همه حرفای پا در هوا حرف شما چیزی می شه )
در ضمن سوالی دیگه مستقل از بحث آیا شما برای به راه انداختن جنبشی اعتراضی جدا از جنبش سبز به مانند جنبش های عربی البته مطمئناً نه در کوتاه مدت بلکه در چند ماه آینده آینده ای روشن پیش بینی می کنید یا نه؟

خواننده مشتاق گفت...

اگر کامنت نمی دهم فقط به این دلیل هست که چیزی برای گفتن غیر از به به و چه چه ندارم و شما دیفالت را این بگیر نه عدم استقبال!

Dalghak.Irani گفت...

الان وقت حرف دیگری نیست فقط آمدم بگویم که این اعتصاب وقهرواین جورانفعال ها کاراحمدی نژاد نیست واو آدم مثبت وعمل سیاسی درصحنه است. اینها شایعات دشمن نباشد درآورده های سبزبالاترینی است. احمدی نژاد حداکثرکوتاه آمدنش درجلو خامنه ای را نه تعطیل کردن تشکیل هیئت دولت ونه پذیرش مصلحی کرد وتاکتیک نرفتن به کابینه فقط برای همین کاربود ونه بیشتر. تازه مثل اینکه من درس های بازشناسی سیاستمداران ازادم هایی که خودشان هم نمی دانند چه کسی هولشان داده ازآبشارنیاگارارا ازسربگیرم. این لوس بازی های سنتی چی است که به احمدی نژاد نسبت می دهید. استعفای مخفی. اعتصاب. قهر.پشت چشم نازک کردن. بابا چرا نمی خواهید شهریارماکیاول را بخوانید! سیاست بهمین واقعیت خشنی است که احمدی نژاد سیاستمدارعمل می کند. بخدا سیاست جای خط سبیل حنا گذاشتن نیست. آنرا باید درشوهای جرج ارمنی جستجو کنید. یا...هو

ابراهیم گفت...

دلقک جان شما آن کلمه ی اعتصاب رو نادیده بگیر ولی ماجرا بنده رو به شدت یاد موقعیت لویی بناپارت تو هجدهم برومر مارکسص میندازه و یهو الیگارشی اشرافی چنان ضربه فنی می شه که محو می شه از صحنه ی سیاست.
خب مسئله ی من این بود آیا اقدام احمدی نژاد را می شه مقدمه ی چنین اتفاقی تعبیر کرد با توجه به تکرار شدن مو به موی تمام اتفاقات.

ناشناس گفت...

مدتهاست که کامنت گذاشتن را کنار گذاشته ام برای همین بر خوردهای دور از انصاف دلقک با دوستانی چون ناشناس که به جای احمدی ا.ن مینویسند و من هم اصلا دوست ندارم نام او را ببرم و سبز نیستم مذهبی هم اصلا اما بارها دلقک مرا دنباله رو موسوی که هیچ همین ابراهیم نبوی خوانده که چرا به احمدی ایراد دارم. الان هم سبزها را چماقدار میخواند در حالی که خود دارد به چماقدار احمدی تبدیل میشود. این شاید آخرین کامنت من هم باشد . دیگر از گفتگو با دلقک نا امید شده ام او هم دارد به سبک آخوند ها که اینقدر ازشان متنفر است فقط منبر میرود و به به و چه چه یا گریه و زاری میخواهد تمام ستایش و نیایشش در پیشگاه مدرنیته و زندگی مدرن و شاد شعاری تو خالی مینماید.

Dalghak.Irani گفت...

یه این ناشناسی وبه این کامنت بلند نویسی چرا اینقدرخست داری درنوشتن "احمدی نژاد" طولانی!
حرفی درمورد محتواهایت ندارم. ما هردوحرف مان را زده ایم وحوانندگان هم عقل وقوۀ تشخیص دارند وانتخاب می کنند. چون سؤالات شما را من خیلی زیاد ومفصل وبارها مشروح مطرح کرده وپاسخ داده ام والان خیلی توقف بربدیهیات را بوقت وانرژی ومفید نمی دانم.
درمورد اینکه من بدلیل عدم توان درپاسخ قانع کننده به سؤال ها وان قلت های درست وکلیدی شماست که چماق برمی دارم برای حاشیه که عدم توانم درپاسخگویی را با ممنوع کردن سؤال جبران کنم؛ کاری ازدستم ساخته نیست واین قضاوت شماست ومن هیچ ابزاری ندارم برای رفع اتهام شما. لذا مجبورم به داوری خوانندگان رها کنم این منم منم هارا.
ونهایتاً اینکه من هیچ کس را دروبلاگم به تخقیروتمسخر خطاب نمی کنم آن هم بدلیل طولانی بودن اسمش. شاهد مثال اینکه حتی یکبارهم پیدا نمی کنید درپست هایم که آیت الله آیت الله خامنه ای را که دشمن ترین فرداست ازنظرمن بدلیل تلاش برای یک تفکرغلط ازعنوانش نیانداخته ام. ومموتی برای احمدی نژاد را هم اگربکاربرده ام به کنایه وطنز اززبان مخالفانش بوده است ونه نامیدن با رضایتش به مموتی ازسوی من. شما که اسم رییس جمهوررسمی وشناختۀ شده کشورت را نمی توانی بعلت طولانی بودن بنویسی من ازکجا احرازکنم که تو یک شهروند زندگی خواه هستی برای خودت وفرزندانت شهروند عادی که نفرت وکینه ندارد بدون دلیل ومدرک به هیچ کس. و فقط این ادم سیاسی است که برای رسیدن بقدرت حریفش رابدون محکمه وحتی دلیل وسند عقلی لجن مال می کند. لذا شما هنوزازسیاستی که فریبمان داد نتوانسته ای فاصله بگیری وشهروندی بشوی که فقط گرای زندگی بذهنش بسته است وبو می کشد وبا غریزه راه می افتد به افق های پیدا ونه نوستالوزی های رسوا. یا ...هو

Dalghak.Irani گفت...

درادامه خطاب به ناشناس طولانی که اسم احمدی نژاد را نه ازجهت تحقر بلکه بخاططولانی بودنش ا.ن می نویسد.
یادم رفت به کلیدی ترین بخش کامنتت هم اشاره بکنم:
بلی وبلی ودرست گفته ای که می خواهم اگرحرفی ندارید برای دفاع ازشکستی که خوردیم. فقط زمین ادب ببوسید وبه به چه چه بنویسید برای دلقک. من که برای دل خودم وبدهکاری بفرزندانم حاضرشده ام آخرین روزهای عمرم را به آموزش نه تنها سیاست که آموزش زندگی بشما اختصاص بدهم -کمترین بهره- چرا نباید توقع به به وتشکرنداشته باشم دربرابراین خدمت "نوکرهمۀ بامعرفت ها هم هستم" بی منت! یا...هو

ادوارد البی دوم گفت...

انسانی "طبیعی‌تر" از این پیرمرد سراغ ندارم. فقط باید احساساتی باشید که با دلقک به مشکل بربخورید. و احساسات کلید همه رنجهاست.

درود بر دلقک

ناشناس گفت...

سوال اول رو که جواب ندادید، تکرار می کنم:
منظورتان از "رئیس جمهور!!!!" رئیس دولت کودتاست؟
سوال دوم: تا جایی که به یاد دارم ایین نگارش فارسی کسی را گستاخانه بی سواد نمی خواند. نسخه نگارش فارسی که شما استفاده می کنید احیانا ویرایش اقای دانشجو یا شخص رئیس دولت کودتا نیست؟