۱۳۹۰ فروردین ۱۲, جمعه

آقایان واحدی وخزعلی؛ مهندس موسوی گفته صبر ودعا کنیم. صدای شما نمی گذارد!



1- خودم که حال وروزدرست ودرمانی ندارم. ومی بینید که زده ام به صحرای کربلا ودارم تاریخ شفاهی تک صفحه ای می نویسم برای یک قرن حیات سیاسی ایرانیان وارتباطش با روحانیان. ازسوی دیگرهم که با همۀ علاقه ای که ازبغض معاویه به احمدی نژاد ومشایی راه می دهم ومی دانم که چقدراحساسات برخی را حریحه دارمی کنم بعلاوۀ سردرد های بعدازنوشتن های خودم که آیا ما باید سرنوشتی چنین حقیرمی یافتیم برای حق انتخاب بین دین قدیم وآبا واجدادی مان اسلام ناکارآمد درعرصۀ اجتماعی ودین جدیدی که بوی فاشیسم می دهد بدجوری دل آزار.


2- پیچ تلویزیون بی بی سی فارسی را می چرخانم روی برنامۀ صفحۀ 2 آحرهفته واتفاقاً چه خوب. برنامه همان مشایی نامه است که چون من قبل ازهمه سراغ موضوعات روزمی روم همیشه متهمم که چرا! ومیهمانان ومیهمانان! یک غول روشنفکری وتحلیل گرسیاسی ازکانادا بنام علیرضا نامورحقیقی ودرامریکا مجتبی واحدی سخنگوی تا 20 روزپیش مهدی کروبی -چقدردلم می خواست که شیخ را می دیدم ومی پرسیدم چرا؟- که سردبیرروزنامه ای بوده بهرحال، وفرزند مهندس و وبلاگ نویس یکی ازسنتی ترین روحانیان ایران ازبدوپیروزی انقلاب اسلامی آیت الله خزعلی؛ جناب مهدی خزعلی که جنبش سبزی تیز وتندی است. و هوادارمهندس موسوی.


3- هرچقدرعلیرضا حقیقی روشنفکرهویت مشخصی دارد درشکل ومحتوا؛ هویت مجتبی واحدی فابل تشخیص نیست نه ازریختش ونه ازرختش. ومهدی خزعلی که بغیرازعکسی با ژست ویترین عکاسی چهره نما ی سرکوچۀ امام جمعۀ خیابان ناصر خسرو دردهۀ چهل شمسی والبته دونگین انگشتری که اگرعقیق هم است ازنوع سنتی اش که پدرهای مرحوم من وآقای مهندس موسوی دستشان می کردند نیست.


4- علیرضا حقیقی که آداب می داند وخونسرد است با اماره وقراین می گوید که این پروژۀ احمدی نژاد ومشایی یک پروژۀ کاملاً جدی وبا نقشه های الف وب است ابتدا برای مجلس بعدی واگرشد برای ریاست جمهوری آینده وازپشتوانه های تئوریک و سیاسی محکمی هم برخورداراست.  ووقتش زیاد می آید ازمدتی که عنایت فانی به او می دهد. اما دوطرف سبز ما هیجان زده وگورخیده مرتب تکرارمی کنند که نه انشاءالله؛ که حتماً گربه است. ووقت کم می آورند درزدن بصحرای کربلا ومجری درمانده نمی تواند نه ترمزی بدهد درمسیراشتباهی که بحث را می برند ونه قادربه قطع شعاردادن هایشان می شود که واحدی مرتب می گوید ما نباید گول وفریب اینها را بخوریم  ونمی خوریم، - می نشینیم کنارودعوایشان را نگاه می کنیم- تا آقای مجری مجبورشود توضیح بدهد که منظورایشان ازما نه جمع شرکت کننده دربحث و نه تلویزیون بی بی سی که جنبش سبز است.


5- مهدی خزعلی مصراست که جنبش سبز دنبال ذوالقرنین قرآن است که عین کورش است ومی خواهد فرهنگ غنی را بالا بکشد که نه اسلام خواهی افراطی اول انقلاب است ونه ایران خواهی تفریطی مشایی واحمدی نژاد- خوب دقت کنید به کلمۀ ایران خواهی تفریطی یعنی جشن نوروزرا برسمیت شناختن. والا ما هنوزبه الفبای فرهنگ ایرانی مان هم نرسیده ایم درشعبده بازی مشایی واحمدی نژاد-  والبته مرتب می خواهد تاریخ بخواند برای خوانندگان ناآگاه آن هم بشیوۀ نقالی کتاب کوراوغلی و حسین کرد شبستری. واحدی مصراست که مشایی یاررهبروخاتمی بوده که اخیراً به احمدی نژاد وصل شده وبه فاکت های اشارۀ دکترحقیقی هم کاری ندارد ازفرمانداری ماکو تا الان درنزدیکی ایندو یارغارباهم.


6- دکترحقیقی آرام وبا لبخند نشسته به توصیف صحنه وازادعای رأی 25 میلیونی احمدی نژاد درمقابل الیگارشی روحانی آدرس می دهد که پارامترمهمی است دروزن کشی، وروشنفکران ما سبزها جلزوولز می کنند که نه آقا موش چی است که کله پاچه اش چه باشد وکافی است خامنه ای اشتباهش را پس بگیرد درحمایت ازاحمدی نژاد تا هردوباهم بخارشوند ودرفضای لایتناهی جنبش سبز نابود شوند.


7- یاد نقل قول یک کلمه ای ازرهبرجنبش سبز می افتم درحلقۀ محاصرۀ دژخیم در وداع با پدرعزیز وتازه درگذشته اش که فرموده: "صبر، صبر، صبر ودعاکنیم" و ضمن فاتحه ای برای روح آمرزیدۀ پدرشان که هم صالح بود وهم فرزندان صالحی تربیت کرد آرزو می کنم که درغیابش به توصیه اش عمل کنند واحدی وخزعلی: صبرکنند وصبورباشند ودعا کنند. وبویژه خودشان را روشنفکران جنبش سبز نخوانند تا ببینیم خدا چه می خواهد وچگونه باید این دوران گذار- یک گذاردیگر. ماهمیشه درحال گذارازیکی به دومی هستیم - را سالم بپایان برد. وچقدر بیشتر از همیشه دلم برای مهدی کروبی سوخت که معلوم نشد چگونه بجای شخصیت هایی مثل دکتر نامورحقیقی روشنفکر وسیاست شناس؛ انسان خوب ونازنین وبدون تحلیل مشخص ازاوضاع مشخصی مثل جناب واحدی را سخنگوی خودش کرد که حالا اگر هم نباشد هرچه می گوید بحساب این وجهۀ حقوقی شیخ شجاع ما هم نوشته خواهد شد.


8- البته درست است که مثل حجاریان که گفت اصلاحات تمام شد زنده باد اصلاحات ؛  من هم بشما گفته ام که جنبش سبزتمام شد زنده باد جنبش. ولی دورازچشم شما با نگاهی مشتاق منتظرم که چراغ سبزی ازگوشه ای برای سبزی جنبش روشن شود. و اصلاً چه کسی حاضراست تمام پائیزوزمستان سبز مانده باشد که دراول بهارزرد شود. سرم درد می کند وعوض هرچیزی توی مغزم احمد زیدآبادی وعیسی سحرخیز روشنفکر رژه می روند، که مجازنشدند بهمان مرخصی دوروزۀ عیدانه برای دیدار فرزندانشان. وآیا زید آبادی زندانی است که دکترخزعلی روشنفکرمدافع جنبش مورد نظراو باشد. بجد شک دارم! کاشکی هیچکس کشته نشده بود. کاشکی هیچ کس زندان نرفته بود. خجالت می کشم ازروی شان وخانواده هایشان. صبرکنیم وصبر ودعا کنیم که زودترهمه شان آزاد شوند!
یا...هو

۱۰ نظر:

Ali گفت...

دلقک جان سلام

خسته نباشید .

فقط محض یاد آوری خدمتت عارضم که علیرضا نامور حقیقی از سال ۱۳۸۱ که به کانادا رفته دیگر ایران نرفته .

مجتبا واحدی سال ۱۳۸۸ از ایران خارج شده

مهدی خزعلی هنوز در ایران است وزندانش را مرتب میرود

قربانت

Dalghak.Irani گفت...

Ali جان
سلام
می دانم. متأسفم . ولی آیا زندان رفتن یا نرفتن وایران بودن یا نبودن می تواند درستی ونادرستی تحلیل تحلیلگررا حق وباطل کند. ضمن اینکه ماندن یا نماندن درایران به خیلی ازپارامترها بستگی دارد وازجمله درحلقه های الیگارشی پذیرفته شدن. بگدریم ازاینکه من به پارامترهای کی چگونه وازکجا به کجا رسیده است وارد نمی شوم. من حرفم اینست که روشنفکرتحلیل گرسیاسی باید تحلیل مشخص ازاوضاع مشخص داشته باشد واین آقایان نداشتند. شما بگو کدام حرفشان مربوط به سؤال مشخص مجری بود وکجایش درست بود. نامورحقیقی یکی ازبهترین-اگرنگویم بهترین- تحلیلگران مستقل سیاست ایران است فارغ ازاینکه کجابوده وکی است. با اطلاع دقیق وپیگیر کارنامه اش بشما می گویم. می توانی تحقیق بکنی. لذا من به هزینه های افراد درمقابل فایده ای که می رسانند نگاه می کنم. البته که بعنوان یک انسان ونه تحلیلگرمسایل سرنوشت جامعه برای هرانسانی که زندانی می شود متأسف وناراحت می شوم. یا...هو

Ali گفت...

دلقک عزیز

من آقای نامور حقیقی را دورادور میشناسم و تحلیل هایش را دنبال میکنم ، باانصاف است و بسیار مطلع .

نمیدانم چرا ولی خیال میکنم اگر کسی فقط دو سال گذاشته را ایران نبوده و در آن فضا تنفس نکرده باشد حتا اگر مثل من لحاف و تشکش را جلوی مانیتور هم پهن کرده باشد یک جای تحلیل هایش میلنگد . البته منظورم این نیست که هر کس ایران بوده تحلیل های درستی ارائه میکند.

خود شما که دو تا پست توپ در مورد خارج نشینها داشتی و این آدم تفاهم را به شکل دیگری شیر فهممان کردی .

آوارگان ایرانی یا این گروه "عشق وحال"!

Dalghak.Irani گفت...

نه نه نه نه ومطلقاً نه Aliعزیز.
این حرف شما بسیارزیاد نا امید کننده است برای من. چرا که شما یکی ازقدیمی ترین وپی گیرترین خوانندگان وبلاگ من هستید. وما باهم بسیارگفته ایم وشنیده ایم.
من یک آدم هستم که مدعی ام مسنم ودوسال است ازایران خارج شده ام ویک سال است وبلاگ می نویسم وماسک هم زده ام وخودم را معرفی نکرده ام. ممکن است شخصیت حقیقی من غیرازآن باشد که بشما گفته ام واحتمال دارد که هرآنچه گقته ام وکرده ام با انگیزه هایی غیرازادعایم درمورد وطن دوستی وانسان دوستی بوده باشد. ممکن است من جاسوس سرویس های خارجی یا مزدوردولت وحکومت ایران باشم وهزارممکن است دیگر. شما برای چه می آیید ونوشته های وبلاگ آدمی با این احتمالات متنوع شخصیتی ازخائن تا خادم را می خوانی. طبیغی است که بخاطر شخصیت حقیقی من نیست وشما به دلیل نوشته هایم است که خوانندۀ وبلاگ من شده ای. بنابراین برای شما فرقی نمی کند که من ایران هستم یاخارج. دوسال است آمده ام یا بیست سال. شام چه می خورم وناهارچی. شما حرف مرا می شنوید یا می خوانید وموافق یامخالف آن هستید. بنابراین دیگرازشما پذیرفته نیست که وقتی علت مخالفت شما با نوشته ای ازمن پرسیده می شود بگویی برای اینکه او(من) دلقک است وحرف دلقک غلط است. چون شما ازاول انتخاب کردی که نوشته ای ازدلقک را بخوانی یا گوش کنی.
درمورد بحث آقایان هم غیرازاین نیست شما حق انتخاب دارید ومی توانید ازابتدا بگویید که من به کسی که خارج ازایران مسایل ایران را تحلیل می کند فارغ ازاینکه چه می گوید گوش نمی کنم چون اعتماد به گوینده ندارم. ولی اگرانتخاب کردی که حرف کسی را گوش کنی دیگرمجاز نیستی بگویی حرف ناموردرست است ولی چون دردوسال گذشته درایران نبوده من حرف غلط دکترخزعلی را درست می دانم. شما تنها مجازی که بین حرف ها قضاوت کنی ونه بین شخصیت ها ونیت ها وانگیزه ها ومحل اقامت ها. بعنوان مثال دکترنامورگفت که من به نیت وراست ودروغش کارندارم ولی می گویند مشایی اهل ذکراست وگاهی الهاماتی را می گیرد وبه احمدی نژادمنتقل می کند واحمدی نژادهم آن هارا قبول دارد وگوش می کند. دکترخزعلی هم پاسخ داد که کرامات موردادعای مشایی ازراه شیطانی بدست می آید وکرامات الهی نیست ومثال زد که کما اینکه مرتاض های هندی دخل وتصرف هایی با نیروی غیرمادی درجهان ماده می کنند که شیطانی است وازراه خدا بدست نیامده. شما می توانی فقط قضاوت بکنی که آیا کرامات شیطانی دیگرچه صیغه ایست وآیا شما ادعای خزعلی را برترازتوصیف وضعیت بدون ارزش داوری دکترحقیقی می دانی وچرا. البته خیلی درد گنده ومفصلی است اگربخواهم وارد هزینه های سنگینی که برخی حرکات نسنجیده وغیر اصیل اجتماعی یا سیاسی به جوامع وارد می کنند که هرانسانی را متأثرمی کند ولی آیا هرهزینه ای که پرداخته شود می تواند دلیلی برراه انتخاب شده درست باشد. آن مثال ازنوشتۀ من هم اینجا مصداق ندارد. من نوشته بودم که داخل وخارج دچارسوء تفاهم درمفاهیم هستند وحرف همدیگررا عوضی می فهمند راجع بزندگی درایران واروپا وامریکا. والا موضوعی که سؤال مشخصی بوده است وسه نفرپاسخ های مشخصی به آن داده اند که محل سوء تفاهم نمی تواند باشد چون گفته ها معلوم است ومنطق هم حاضربرای داوری. مفصل شد ومی توانستم بنویسم ماقال را نگاه کنیم ونه من قال را! وسرت را دردنیاورم. ولی خیلی عزیزی وخواستم که بیشتردرخدمت کامنت شما باشم. یا...هو

ناشناس گفت...

سلام و درود خدا(اگر باشد) بر دلقک رضی الله عنه!
اینها را که مینویسم ساعت 4 صبح به وقت گرین ایچ بعد از خواندن وبلاگ حضرتت کسی در گوشم زمزمه کرد و گفت بخوان!. خودت برانداز کن و به من هم بگو بدانم این کیست کهگاهی شبها در گوشم نجوا میکند!؟؟؟
بخوان(1)!. و همانا در وبنوشت های دلقک نشانه هایی هست برای اهل ایمان(2)ما دلقک را بیهوده به لندن نفرستادیم تا مردمان را بخنداند(3) و چالنگی به وسوسه ی شیطان رژیم علیرضا حقیقی را برای تفسیر نمی اورد(4)همانا حقیقی نه امید واهی میدهد و نه مدعی ایمان است(5)و ما حتی از جنسیت کره ای که در شکم مادیان است خبر داریم(6)و میدانیم که دلقک هم میداند که در پشت سبیل واحدی وروایت و احادیثش چه میگذرد(7) آیا دلقک را ندیدید که شما را چگونه از انگشتر های خزعلی بیم میداد(8)و شما شماطتش نکردید؟(9)آیا ندیدید .....

متاسفانه صدا بعد از این قطع شد و تا 6 صبح که با زور دود چپق (زیاد الله دوده) و قهوه(اهلا طعمه)بیدار ماندم دیگر صدایی نشنیدم

ناکجا آبادی
الی المهرج الایرانی

Dalghak.Irani گفت...

سیگارندارم کلافه ام دارم می روم سیگاربخرم. شما چیزی لازم نداری!؟
سلام.
درست می فرمائید نسبت شما به من مثل نسبت مشایی است به احمدی نژاد. فیض ازشماست وگزارش دادنش ازماست. ونسبت من به شما نسبت احمدی نژاداست به مشایی که من گزارش می دهم وشما چشمۀ فیض رویش سوار می کنید.
وما لازم وملزوم همدیگریم حتی اگرخدا حکم صادرکند که شیطان است! یا...هو

ناشناس گفت...

سلام
همین امروز صبح از چپق فروشی سر محله مان یک بسته توتون 50 گرمی پیترسون گرفتم به قیمت 16 پوند (سلام الله علیه). واجب شد معامله ی تهاتری را هرچه زودتر دستینه نهیم و الا یا من زیر بار برج دود از حال میروم و یا تو از کمی بهای سیگار !!!در انجلیزیا پول درد میگیری. سیگار میگیرم- چپق میدهم.!!

MiM گفت...

...تمام پائیزوزمستان سبز مانده باشد که دراول بهارزرد شود... سرم درد می کند...
من هم.
چه غمی داشت این بند هشت نوشته تان.
چه غمی دارد اصلن این نوشته کلن
چه غمی دارد این عکس نقاشی آن بالا دلقک جان.
دلم گرفت... زبان حال خیلی هاست...

Dalghak.Irani گفت...

سلام برچپقی درانتظار سیگار.
خوشم می آید که انگلیسی با پرنسیپ وبا دیسیپلینی هستی ومن عمراً نتوانستم بین پاکیزگی چپق وشلختگی سیگاراولی را ادامه بدهم. چرا که وقتی می رفتم میزرییسم را دستمال بکشم می دیدم او هشت چپق رنگارنگ دارد با یک نفربرای چپق سازی فقط. لذا وقتی آمدم اینجا وخودم شدم رییس ادارۀ تک نفره ام زورم نمی رسید نه به آن تعداد چپق ونه یک چپق چاق کن علیحده. بهرحال من اهل معامله هستم همیشه. وتا پوند دردم عود نکرده با این دیویدکامرون نامرد! بدادم برس. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

MiM عزیز ونازنین
متأسفم که درابتدای سبزی طبیعت اززردی امید می نویسم. ولی نسل جوان تاحد وقاحت فرافکن وطلبکاراست. تا امروز به صلابه مان کشیدند که چرا چشممان رابستیم ودنبال خمینی راه افتادیم. قطعاً می دانم که فردا هم عوض قبول مسئولیت خود فرافکنی خواهد کرد برپیران وپدران که ما جوان وخام بودیم وهیجان زده راه افتاده بودیم بسمت... شما پدران وپیران که سن وسال تجربه وزشت وزیبا شناسی داشتید چرا بما هشدارندادید. لذا من دلقکیم را اینجا ثبت می کنم که بعد ازمردنم فرزندانم استخوان هایم را به پوسیدگی راحت بگذارند اززخم زبان. این هم یک دلیل ازهزاران دلیل. البته منظورم ازوقاحت جوانان صفت منفی نیست. جوان همیشه کم تجربه است ودراین مقطع ادعای بسیارهم دارد. که ما نداشتیم ومعقول تربودیم درمقابل سنت های احترام به انسان! مرسی که غمگین شدی. وچه بهترکه سال را باکمی بیداری شروع کنیم که درادامه بتوانیم بخندیم. نه بخودمان البته! یا...هو