۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

به یاد واحترام وبا اجازۀ مهدی کروبی نازنین: نیشتری به یک دمل چرکین!

The Gross Clinic



 طبق قولی که تکرارکرده ام وبه بهانۀ بازنشر "پست بلی اتفاق جدیدی افتاده است درپست قبلی باعنوان "خالی نبودن عریضه و..." که درآنجا هم گفتن ازعلت کمی آرای کروبی درانتخابات 88 دریک مقالۀ مستقل یادکرده ام ونهایتاً به بهانۀ کامنت آقای امید که ازچرایی آرای مهدی کروبی بعنوان مستند تقلب استمداد کرده است؛ والبته بخاطراینکه جنبش سبزدرحال حاضرموضوعیت ندارد وصحنه ازبیخ وبن عوض شده است؛ این نوشته را اختصاص می دهم به داستان شکست شیخ شجاع اصلاحات؛ تا هم یادی کرده باشم ازایشان وهم ارادتم را تجدید کرده باشم به صداقت ویکرنگی اش وهم برخی نکات نه جندان پنهان آن روزهارا یادآوری بکنم.


1- کروبی وقتی درشهریور87 نامزدی خودش برای ریاست جمهوری را اعلان کرد و با صراحت یک سیاستمدارمدرن ولیبرال اعلام کرد که برای رییس جمهورشدن نامزد شده است ونه برای ادای تکلیف ودرراه خدا وازاین طرحات معمول وبدیهی در جمهوری اسلامی هنوزهیچ تنابنده ای ازجناح اصلاح طلب اعلام موضع نکرده بود.


2- وقتی سید محمد خاتمی با کلی یالواریاخار (خواهش وتمنا وناز وقمیش وبروجلوبیا عقب) بالاخره دربهمن ماه حاضربه کاندیداتوری اصلاح طلبان شد؛ معلوم بود که مثل دورۀ اصلاحات وماجرای آخرش مصطفی معین اصلاح طلبان می خواهند ازروی جسد کروبی عبورکنند برای پیروزی. خاتمی چه دانسته وچه ازروی حسن نیت اولین میخ را به تابوت نامزدی کروبی کوبید. با این دلیل بی دلیل که کروبی حریف احمدی نژاد نیست درحالی که اشتباه برآوردشان حداقل یک بار ودرجریان انتخابات 84 پاسخ منفی گرفته بود درآرای کمتر معین درمقابل کروبی.


3- هنگامی که شعبده بازی اصلاح طلبان به نامزدی مهندس موسوی صعود کرد و محمد خاتمی درست وازخدا خواسته ازدام گریخت؛ بنظرمی رسید که می توان در شرایط برابر وبا اخلاق مبارزۀ سیاسی؛ نفر برتررا ارتقاء داد. زیرا که مهندس موسوی با ستادی کوچک وافرادی مثل خودش غیرسیاسی وکم نام ونشان وبدون هو وجنجال وارد عرصۀ رقابت شده بود.


4- تا اینکه بالاخره رایزنی ها به نتیجه رسید واحزاب مجاهدین ومشارکت که فرقی هم با هم ندارند مصمم شدند که بدلیل احتمال رأی آوری -ودیگرهیچ- مهندس موسوی ازاو حمایت کنند. ورود این باند حزبی قدرت طلب به صحنه وبودن دست کاریزمای روحانی خوش تیپ درپشت همه مناسبات را عوض کرد. آنان درکمترین مدت ستاد غیرسیاسی مهندس موسوی را بمحاصرۀ خود دراوردند وخودشان درمقام سیاست گذار وگردانندۀ اصلی تبلیغات وبرنامه ریزی مهندس موسوی جای گرفتند.


5- ازاینجا بود که چماق سبز متولد شد ومهدی کروبی درهرجایی که می خواست تبلیغات ومیتینگ بگذارد بویژه دردانشگاه ها با حملۀ سبز های به هیجان آمده وتحت هدایت دوحزب پیش گقته مواجه شد. ازآنجائیکه جامعۀ هدف مهدی کروبی دانشگاهیان مدرن انتخاب شده بودند وبرای طبقات محروم بستۀ تسهیم پول نفت پیش بینی شده بود. که همان را هم دانشجویان باید تبلیغ می کردند وبه همۀ اقشارسرایت می دادند -احمدی نژاد درحال اجرای آن است ودرست می گوید که پایه ای گذاشته که تا صدسال دیگر هم دولت مردی جرأت حذفش را نخواهد داشت ویکی ازدلایل احمدی ستیزی جدید هم همین موضوع است والیگارشی می خواهد تا وقت باقی است این طرح را بشکست بکشاند وپول به مردم ندهد تا عادت شود ودیگرنتواند درمان کند- لذا این حملات سازمان یافته دردانشگاه ها بسیارگران تمام شد. چه دانشجویان لیبرال و پیش روی مثل دفترتحکیم وادوار تحکیم که هستۀ اصلی تبلیغات کروبی بعهده شان بود با جوبسیارسنگین چماق های سبز عملاً نتوانستند محیط گفتگوهای مدرن واقناعی راه بیندازند.


6- درهمۀ این مدت هم مرتب القاء می شد که درهم استراتژی وهم تاکتیک "فقط نه به احمدی نژاد ودیگرهیچ" کروبی باید به نفع کاندیدای رأی آور(مهندس موسوی) کناربرود ومرتب چه بصورت رسمی وچه بصورت شایعه این تاکتیک محیلانۀ  خود را در بین جوانان به هیجان آمده ازرنگ سبزرسوخ ونفوذ می دادند.

7- کمپین کروبی چون هستۀ تفکربسیارقوی داشت وبرنامه محوربود توانست تا اندازه ای این حملات دامنه دارودشمنانه ودیگرهیچ را خنثی کند وراه خودش را بازکند تا جائیکه فیلسوفی به سخت گیری وپروپیمانی سیدجواد طباطبایی هم ازمهدی کروبی حمایت کرد. اما هرچه به روزهای آخرتبلیغات انتخاباتی نزدیک شدیم ستاد کروبی و خود کروبی بدلیل تجهیزات وسازماندهی ومنابع مالی بسیارضعیف ترازدورقیب به سراشیب افتادند.


8- درست است که هستۀ فکری کمپین کروبی با مشارکت کرباسچی وعبدی ونجفی بسیارقوی بود ولی درشاخه های بعداً پیوسته مثل زید آبادی وسحرخیزو... عدۀ لازم را نداشت. گفتم که ازتحکیم وحدت هم با چماق کشی فرصت گرفته شده بود. واگربه همۀ این ها اضافه کنیم نفوذ یا ورود محمدعلی ابطحی کارنابلد ولاف زن بعنوان رییس ارتباطات وتبلیغات کروبی را -من درهمان موقع به مهندس عبدی کامنت دادم وگفتم که ابطحی مال این حرف ها نیست وسند دادم ازدورۀ خاتمی-که مهدی کروبی درروزهای پایانی وحساس تبلیغات کم بیاورد وازنفس بیفتد. توپخانۀ تبلیغاتی مهندس موسوی هم البته بدون موافقت اومرتب درحال شلیک انتخابات دوقطبی بین موسوی واحمدی نژاد بود.  کروبی که برای تبلیغات خودش هم انرژی کم داشت دیگرنایی نگذاشته بودند برای تکذیب این تبلیغات منفی که سمج ولجوج القاء می شد وشایعه می شد که کروبی انصراف داد و...


9- البته کروبی خودش هم خوب تقسیم انرژی نکرده بود لذا هم درمناظره های تلویزیونی خیلی قبراق نبود وهم ازسوی ستادش درمورد بزرگترین نقطه ضعف او راجع به پول گرفتن ازشهرام جزایری پاسخ قانع کننده ومدرن تمهید نشده بود. چه او باید ضمن گفتن وجه روحانیتی این پول گرفتن های معمول درانتها می گفت که از جنبۀ سیاسی کاردرستی نکرده است وعذرخواهی می کرد.


10- لذا وقتی رسیدیم به روز22 خرداد 88 کروبی چندین بارتوسط رفقا شهید شده بود وحتی بسیاری ازهوادارنش هم یا به شایعۀ قوی انصراف اواعتقاد پیدا کرده بودند ویا به تبلیغات دوقطبی موسوی واحمدی نژاد متقاعد شده بودند. لذا کروبی درروز رأی گیری جزو سبدانتخاباتی تاکتیک رفقا "یا به مهندس موسوی رأی بده یا انتخابت [خارج ازالیگارشی] احمدی نژاد پلید خواهد بود!" اینکه بعداً لطیفه ساختند که حتی کرباسچی بعنوان معاون اول کروبی به مهندس موسوی رأی داده؛ ناشی ازهمین طنز تلخی بود که جریان داشت. وپربی ربط هم نبود این جوک شریعتمداری! یا...هو
...........................
شنبه ساعت 21:30 لندن:
بخشی ازپایان مقاله ام را شریعتمداری درکیهان کارکرده. بغیرازحذف جملۀ کلیدی آخرمقاله هم به متن وفاداربوده وهم نام دلقک را آورده. ضمن تشکرازایشان بخاطرتوجه دادن خوانندگانش به نام خودم که باعث افزایش خوانندگان  "کیهان خوان"م می شود. انتظاردارم که ازوبلاگم بیشترنقل قول کند. والبته رفرنس را فراموش نکند که این حداقل وفاداری به اصول حرفه ای روزنامه نگاری است. یا...هو

۲۰ نظر:

omid گفت...

دلفک عزیز، بطور مداوم پیگیر مطالبت بودم و با اینکه سبز هستم اما مطالبت رو می خونم و تا حدودی هم تحت تاثیر قرار گرفته بودم تا اینکه امروز تحلیلی فوقالعاده عالی رو خوندم که البته بسیار دقیق و درست تر از تحلیل شما بود و جواب تحلیلهای شما رو هم داده بود. حتما این تحلیل رو چندبار بخونید و نظزتون رو بنویسید. ممنون
http://www.newsecularism.com/2011/04/22.Friday/042211.Alireza-Ehsanifar-A-Deceit-called-Mashaaei.htm

omid گفت...

http://www.newsecularism.com/2011/04/22.Friday/042211.Alireza-Ehsanifar-A-Deceit-called-Mashaaei.htm

Dalghak.Irani گفت...

omid جان سلام
دیدم ولی نپسندیدم. چون نوشته ای پرازتوهم است ودرحالی که می گوید ازپروژه کره شمالی کردن ایران توسط توطئۀ خامنه ای- احمدی نژاد- مشایی حتی کسانی درحد مصباح وعلم الهدی وکیهان و... خبرندارند ولذا به مشایی فحاشی می کنند. مدعی می شود که چون خودش درامریکا یا کانادا نشسته ولی با نگاهی ژرف بین است همۀ این توطئه ها را کشف میکند وبما می گوید گیج نشوید تا مرا دارید. اومدعی می شود که من نتایج روی صحنه را [که امثال دلقک] نشان می دهند به این دلیل دروغ ودغل وفریب می دانم که من به انگیزه های این فریبکاران اشراف علم غیبی دارم. حالم بدمی شود ازاین آدم هایی که 50 سال است درغرب زیسته اند ولی هنوز مثل پدربزرگان شان عوض تمرکزبرنتایج ارنیت ها وانگیزه ها تحلیل می سازند. اینان چون علایق فوری مثل فرزندان من درایران ندارند گمان می کنند که بعدازمدتی که رهبری جنبش سبز ازدست ودهان مذهبیونی مثل موسوی بیفتد نوبت رهبری اینان به جنبش سبز می رسد. حتماً می دانی که خیلی سفت وسخت هم دنبال آلترناتیو سازی بودند وهستند درخارج.
لذا خیلی جدی نمی گیرم مغشوشات فکری اینان را چرا که اصلاً مرده ای نیست که این ها دارند سرفبرش گریه می کنند. جنبش سبز جنبش نشد که حالا بعد ازسه سال اینها مدعی رهبری درآیندۀ دورش هستند. کدام تضعیف. اول نشان بدهید مدعا را بعد مارا متهم به تضعیفش بکنید. یک مطلب دارم می نویسم راجع به شاقول بودن مشایی. که هی عقب می اندازم یا می افتد بی خودی وخواهم گفت که هرکسی حداقل مواضع لیبرال مشایی را تأیید نکرده باشد نمی تواند مدعی سعادت برای ایران باشد. اوباید بگوید که من دنبال قدرت برای خودم ودارودسته ام می گردم ویک حزب وسیاستمداربابرنامه ام ونه روشنفکردنبال سعادت برای ایران توسط هرکسی وهرگروهی. یا...هو

Ali گفت...

دلقک جان سلام
خسته نباشید

خواستم بپرسم این عبارت " باند حزبی قدرت طلب " چه تعریفی در "سیاستمداری مدرن ولیبرال" دارد ؟

قدرت طلبی بد است ؟ جیفه دنیا است ؟ کراهت دارد ؟

تشکیل حزب برای رسیدن به قدرت موجب سقوط به اسفل السافلین میشود ؟

قربانت

Dalghak.Irani گفت...

سلام Ali جان.
مرسی.
متلک هایت دارد خیلی خوب می شود. دقت وباریک بینی ات را تحسین می کنم. همانطورکه فرموده اید قدرت طلبی بسیارممدوح است. ولی- این ولی خیلی مهم است- دردنیای مدرن بازی باید رووشفاف باشد. مثال که زدم مثل کروبی که گفت می خواهم رییس جمهورایران بشوم ونامزد می شوم. ولی آن باند مخوف قدرت طلب می خواهند مارا خام کنند وبا ریا وتزویر جلو می آیند وقدرت خواهی شان را درظل می خواهیم برای شما دموکراسی بیاوریم پنهان می کنند. یک بار صابونشان بدجوری به تنمان خورده است وهیچ وقت حاضرنشده اند پاسخ پس بدهند وهمیشه هیاهو کرده اند که اگررقیب گذاشته بود می دیدید که چه گلستانی می ساختیم برایتان درحالی که درنبود رقیب وحریف که ننه جان هم می تواند شلنگ تخته بیاندازد وما به این دلیل به آنها رأی داده بودیم که به پشتیبانی ما رقیب وحریف را کناربزنند. نه اینکه غصه ها ودردهای خودمان کم بود روزی یک فصل هم باید پای مرثیه های آقایان توسرمان می زدیم. چون آلرژی زیاد شده است مثال ازامروزنمی زنم ولی درهمۀ دنیا نالان ترومظلوم نماترازاین ظالمان که دمارازروزگارمادراوردند دردهۀ 60 که هنوزمارکسیست اسلامی بودند دیده ای. آنان بانیان اولین تقلب درتاریخ دزدیدن نام درایران هستند ونام خودشان را ازمجاهدین خلق دزدیدند که شبیه سازی کنند ودوغ ودوشاب را قاطی کنند تا هیچ کس به هیچ چیز اعتماد نکند. خاتمی محبوب امروزشما را من نمی گویم اوکه اصلاً سیاستمدار وبازیکن نیست ونبود که خودش را مرتب بازیچه اینان کرد وامروزهم افسوسش را می خورد. من باکسی دشمن نیستم ولی با شماها وفرزندانم ووطنم بشدت رفیقم. مطمئن باشید که اگرریگی به کفششان نبود ما الان ناچارازاین بحث های نیمه شبانه نبودیم. آن ها سیاست را بی آبرو کردند وقدرت را. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

ازبالاترین آورده ام. با این توضیح که ازجاکش وپانداز وخایه مال و... به اینجا رسیده ایم که باعث مباهات است. ولی گفتۀ من هیچ. مشاهدات خودتان درآن روزها هم هیچ. آیا شما باورمی کنید که این سبز های مشتبه ودیگرهیچ بدون چماق به پیشوازگفتگو بروند یا بیایند.


5- ازاینجا بود که چماق سبز متولد شد ومهدی کروبی درهرجایی که می خواست تبلیغات ومیتینگ بگذارد بویژه دردانشگاه ها با حملۀ سبز های به هیجان آمده وتحت هدایت دوحزب پیش گقته مواجه شد.


چی میزنی؟ جنسش خیلی خوب بوده ظاهراً
گ+ - رأی ۲ گزارش Germany حدود ۲ ساعت قبل گفت:

چی میزنی؟ جنسش خیلی خوب بوده ظاهراً


نفت خالص میزنه از خزانه مشایی :))
+ - رأی ۱ گزارش binam حدود ۲ ساعت قبل گفت:
سلام جرمنی عزیز
خیلی وقت بود نبودی. خوش آمدی. انشاء الله که درراه پیروزی حق برباطل موفق باشی. یا...هو
+ - رأی ۱ گزارش Germany کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:

سلام جرمنی عزیز
خیلی وقت بود نبودی. خوش آمدی. انشاء الله که درراه پیروزی حق برباطل موفق باشی. یا...هو


سلام دوست عزیز گرفتار بودم . چند تا مطلبت رو دیدم . در نوشته هات با اینکه در نوع خود از نظر نگارش روان و خواندنی هستند در تحلیل انصاف رو بشدت زیر پا میذاری. در دفاع از ظالم کم نمیذاری و بر مظلوم میتازی. مطالب شما در دفاع از احمدی نزاد/مشایی شباهت زیادی به نوشته های کیهان در دفاع از رژیم داره. حسین شریعتمداری تکلیفش معلومه ولی شما چرا باید از دروغ دفاع کنید؟! قرار نیست که ملت از چاه آخوند در بیایند و با طناب مشایی سر از چاه جمکران در بیاورند.
+ - رأی ۱ گزارش binam کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:
با حسن نیت می نویسم. راهی بنظرم نمی رسد. حالا هم که همۀ مراجع اعظم روشنفکران قدرقدرت یا پنهان شده اند ویا می گویند انشاءالله گربه است. من هم عقلم تا اینجا قدمی دهد ومنتظرم یک با انصافتر بیاید ومستدل ومستند به گفتگو تن بدهد وبگوید چه جوری می شود وطن را ازدست این روحانیت اختاپوس نجات داد. البته نه دراینترنت. منظورم درداخل کشوراست. مرسی که سلامم را علیک گفتی. یا...هو

پویا گفت...

با همه این حرفها که زیاد هم بیراه نبود , اگر یادتان باشد یکی از فرقه درویشان که گمان کنم رهبر یا مراد یا هر نامی که میگذارند برای بزرگشان , در یک مصاحبه گفت که 5 میلیون درویشان به کروبی رای دادند . گمان میکنید این هم دروغ است؟ آیا استان لرستان بیش از سیصد هزار رای دهنده نداشت؟ و یادمان باشد که برای لرستان وهر استانی رای دادن به یکی از اهالی بسیار مهم است.امیدوارم آنطور که شما میگویید احمدی عوض شده باشد و روزی آنقدر صداقت پیدا کند که به این تقلب بزرگ اعتراف و از مردم ایران عذر خواهی کند و شما برایش کف بزنید و ماهم...

ناشناس گفت...

کروبی هم مثل بقیه دزد فقط کم عقل تر از بقیه بود که این کلاه گشاد سرش رفت!

عمو گفت...

سلام
در واقع دغدغه هایی که کروبی نشون میداد خیلی فرهنگی و از جنس لیبرال بود . تجربه نشان داده که این دغدغه ها در بین توده ی مردم برد کمی داره. برنامه های پوپولیستی هم که قطعا در مقابل احمدی یارای مقابله نداشت که احمدی کارنامه ی عملیش روی میز بود . به واقع صحیح ترین راه عبور به لیبرالیسم همین است که احمدی نزاد داره . یعنی در غالب رفع محرومیت از کینه ی قدیمی مردم نسبت به روحانیت که انصافا برد بسیار زیادی تو ایران در بین همه ی اقشار پیدا کرده بهره برد و نقشه های فرهنگی رو هم پیاده کرد (این کینه ای که گفتم دلیل دیگری بود بر رای پایین کروبی)
وقتی در بین برخی اقوام جنوب شهری میرم و میبینم که در انتقاد به گرانی میگن خاتمی بد بود بی بندوباری آورد ولی احمدی جامعه رو درست کرد (البته اغلب میانسال به بالا )خندم میگیرهو تاییدشون میکنم .
یعنی احمدی از اون طرف سینما و موسیقی رو به اون شکل درآورده و جامعه به سمتی رفته که همه ی ما در دوره ی خاتمی املی بیش نمینماییم ولی اینا این حرفو میزنن که نشان از صحیح بودن رفتار ایشون داره .
تو این طرح رواج ازدواج موقت یادم نمیره خیانتی رو که این به اصطلاح روشنفکران با مخالفت و هارت و پورت بیجا به زمینش زدن و جالب اینکه روحانیت متوجه این خطر شده بود و با روشنفکران احمق همگام شد.
من فقط نگران آینده ی این حرکتم چرا که فردی در حد و اندازه ی احمدی نژاد برای تداوم این حرکت نمیبینم ضمن اینکه جنبش سبز هم در تخریب احمدی نژاد در بین توده ها نقش داشت متاسفانه

ابراهیم گفت...

برادر من جناب دلقک
این که حالا چون طرفدار احمدی نژاد شدی حالا یهو بعد دو سال یاد این افتادی که بخوای ثابت کنی که تقلبی اساساً اتفاق نیفتاده و از این جرفا اشکالی نداره اساساً حتی می ذاریم فرض رو رو این موضوع که اساساً احمدی نژاد پیروز میدان بوده و این حرفا.
اما در مورد کروبی من خودم عضو ستاد انتخاباتیش بودم و کارت ستادش هم دارم تازه به قول خود شما این جا هواد اون قدر تاریک و این حرفا هم نیست.
اول این که تو همون انتخابات 84 که قصد بر این بود با معین از رو جسد کروبی رد بشن کروبی نفر سوم شد تو انتخابات و تازه از معین هم بیشتر رای اورد.
در ثانی قبول دارم تو مناظره ها خوب عمل نکرد و ابطحی افتضاح عمل نمود اما نه اوضاع ستاد ها اون قدر بد بود که شما ترسیم می فرمایید و نه منابع مالی کم داشتیم و نه این که میتینگامون به هم زدن. بی برنامگی زیاد بود تو ستاد. دعوا داشتیم با طرفدارای میر حسین ولی نه اون طور که شما ترسیم می فرمایید. در ضمن آمارای غیر رسمی هم که از اون ور و این ور می رسیداوضاع نسبتاً خوب بود و حداقل ما به رسیدن به دور دوم خیلی امید داشتیم.
سه حداقل یک میلیون کارت ستاد صادر شده بود که اکثریت هم فعال بودن حالا بماند افرادی که کارت نمداشتن ولی به ستادا کمک می کردن. حداقل پانصد هزار تا رای طبیعی می بود. ولی این که آرا با توجه به این حجم فعالیت وسیعی که شد و کمتر بودن آراء کروبی از آرا باطله بیشتر به شوخی شبیهه و این موضوع اساساً حتی تو این جمهوری اساسی هشل هفت در مورد منفورترین کاندیدها و فرمایشی ترین انتخاباتش هم سابقه نداره.
حالا شما می توانید بگید الیگارشی روحانیتتون بر آن بود که نمی دونم احمدی نژاد رو کتار بزنه و راه رو در اون دید که نمی دونم مدعی شه تقلبی شده و در این بین کروبی رو با تقلب و کاهش آراش قربانی کردن به عنوان لیبرالی که باید حذف بشه و از این حرفا مخصوصاً که تو فیلم انتخاباتیش از حذف حجاب اجباری حرف زده بود اما حداقل برای انجام این تحلیل بذارین یه سه چهار سالی بگذره تا کلاً مایی که این ماجراها رو دیدیم موضوع از کله مون بپره.
حالا پرداختن به موضوع این که تقلب شده یا نشده به نظر من اساساً دیگه برا هیچ کی مطرح نیست حالا اگه بحث سودمند بودن اعمال یک شخص برای کشوره به نظر من از تقلبش هم حتی می شه چشم پوشی کرد اگر می خواهیم عقلانی به موضوع نگاه کنیم. بحث در مورد تقلب رو می تونیم موکول کنیم به وقت دیگه که اسناد کافی در موردش بود یا اگه بخوایم تاریخ نگاری کنیم درباره ش چون اساساً الان بحث اصلی این نیست.

Dalghak.Irani گفت...

من به عقاید ونظرات شما عزیزان احترام می گذارم وچون بحث های مستوفایی کرده اید نیازی به پاسخ ندارد چون درپاسخ کوتاه همان می شود که نوشته ام درمطلب اصلی. فقط آن 5 میلیون درویش را من درایران نمی شناسم اگرواقعاً ایران پنج میلیون اهل طریقت مؤمن داشته باشد باید مناسبات دیگری درجامعه پیدا می شد. به این موضوع دقت نکردید که چنان بوق "دوقطبی نه به احمدی نژاد جزبا رأی به مهندس موسوی خیانت است به دموکراسی خواهان واصلاح طلبان" قوی پمپاژ شده بود درروزهای آخر که کروبی نامش بود ولی خودش جزو انتخابات نبود چه دربین چند ده هزار-حداکثر-درویش وچه درازنا والیگودرز. مرسی به همه ویا...هو

Dalghak.Irani گفت...

به این دلیل هم بحث انتخابات واین پست مهم وکلیدی بود واست که تا ما پایه های بنایی که می سازیم برواقعیت زمینی استوارنباشد دربهترین وهنرمندانه ترین حالت فیلم شاعرانه وزیبای کارگردان محبوب وفیلسوفم بهمن فرمان آرا می شود: "خانه ای روی آب".
هیچ راهی نداریم غیرازاین که اگررسیدیم به این که اشتباه کردیم یا فریب خوردیم بدون تلاش برای توجه "صیانت نفس"ی فقط بگوییم مسیر را اشتباه نشان مان دادند وما فریب خوردیم وحال با واقعیت جامعه مان آشتی می کنیم وراهی جدید وامید دهنده را تعقیب می کنیم. والا عبوراز دورباطل ِ هم من درست می گویم وهم شما که متناقضش را می گویی درست می گویی وهم همۀ عالم وآدم درست می گویند یک نوع اغتشاش فکری نابود کننده است تا برسازنده. یا...هو

ناشناس گفت...

سلام

دلقک شامورتی و شعبده هم بلده لابد، می خواد به آسانی فشردن چند کلید بر روی کیبورد آن چیزی که مردم از خرداد 88 به یاد دارند و دور علم ا.ن و دست راستش سینه بزنند و فراموش کنند که غالبشون به این آقا رای ندادند و اطرافیانشون هم (و البته لابد ما رو به چوب نزدیک بینی و تعمیم غلط اطرافیان به جامعه خواهند زد، چه اینکه ما در هیچ جمعی ندیدیم این از هر 5 نفر 3 نفر رای دهندگان به ا.ن چه در چندین شهرستان و چه در تهران و چه در محیط کار و چه در خیابان و هر انکه دیدیم هم با اطرافیانش همینطور، بماند شهرهای بالای 100% و ...) و می خواهد فراموش کنیم رفتار پوپولیستی و منفعت طلبانه و مناظره های گوبلزی و می خواهد یک سره به تاییدات دلقک از اینکه ا.ن عاقل شده است و ا.ن راهی به لیبرالیسم می گشاید و دستیارش چه قند نشکسته ای است کشف نشده ایمان بیاوریم و ذره ای شک نکنیم که باز هم ملت مورد سوء استفاده گروهی جدیدند و این گروه همان نمی کنند که چپ و اصلاح طلب و الیگارشی کرده و می کند
جناب دلقک این ادعای پیغمبری ا.ن و دستیارش هنوز به معجزتی باورپذیر بند نشده که ایمان داشته باشید چه اینکه سابقه پنج ساله اخیرشان و استفاده ابزاری از هر عقیده، فرد، گروه و دست آویزی به شدت مشکوکترشان هم کرده و باید گفت که دفاع سینه چاک شما دلقک گرامی از اینان شما را هم در دایره شک حقیر قرار می دهد
به آدمهایی مانند من که 30 40 ساله در این هوا تنفس کرده اند حق بدهید که زودباور نباشند و تا زمانی که دلیلی متقن هرچند شخصی نیافتند همچنان مشکوک حرفهای دلقک را دنبال کنند
ا.ن اولین پیامبر خودخوانده قرن اخیرمان نیست پیش از او معجزت پیامبران در ماه دیده شده بسیاری آمدند که چون قدرت قبضه در ید دیدند چه ها که نکردند، این پیامبر که از ابتدا سوء سابقه استفاده از قدرت دارد.
چه می شود که دلقک ا.ن را هم مانند باقی توصیف کند و ما را ابرام به نمازگذاری پشت سر ایشان ننماید

Dalghak.Irani گفت...

سلام
مرسی
من اگرامامم که شما فرمودی طبیعی است که حداکثرتلاشم را بکنم که حداکثرمأموم را بسیج کنم پشت سرم بجهت اعتباری که برای هرامامی واجب عینی است. واما دونکته:
1- سوء ظن شماراقابل اعتبارمی دانم وبرای رفع آن نسبت بخودم چاره ای غیراز همین دلقکیم ندارم. وباید صبرکنید تا بدنیا آمدن دوباره ام.
2- قربان آن دهانی که می گوید که ما زود باورنیستیم وپشت دستمان را داغ کرده ایم که تا بیقین کامل نرسیدیم ازانگیزه به کسی اعتماد نکنیم. پس لطفاً بفرمائید که به آقای مهندس موسوی طبق چه قراین وداده های میدانی شیفته شدید. چون هنوزیک نفرهم نگفته است که علت انتخاب موسوی به چه مشخصۀ شاخص قابل نشان دادنی بود. لذا شما قبلاً اینقدرسخت گیرنبودید. وحالا که من می گویم احمدی نژاد مصلحی را قبول نمی کند وامروزسایت الف تأیید کرده که احمدی نژاد مصلحی رابه هیئت دولت راه نداده است. شما می فرمایید که ببین این ا.ن چه حقه ای سوارکرده است وقبلاً هم گفته اید البته که این مموتی اصلاً آدم نیست که فکرونقشه داشته باشد و آدم کسی است که سبزهای هواداربدون دلیل مهندس موسوی تأیید کنند.
البته همۀ ما ازنتایج این جراحی مبارک وعمیق بهره مند خواهیم شد چه موافق باشیم یا نه. من فقط پیشنهاد می کنم که سوارقافله ای بشویم که روبه ایران دارد. والاقافله منتظرما نخواهد ماند. یا...هو

امید گفت...

سلام استاد عزیز و ممنون....

ممنون که با استمداد از کلمات توضیحی برای پرسش این کمترین ساختن فرمودید....

ابراهیم گفت...

جناب دلقک من گمان نمی کنم حرفی از دراویش زده باشم اگر شما برداشت کرده اید که من حرفی از دراویش زده ام بر من ببخشایید البته شاید هم ماجرا رندی باشه که می گذریم. بنده از یک میلیون کارت صادر شده و آمار غیر رسمی ستاد، اسناد و مدارک ستاد هم هم چنان موجود و حی و حاضره و کارش دو تا تلفن. بنده هم خدا رو شکر دو روز آخر در همین مملکت بودم و نه جای دیگه. از آن فضای دو قطبی آن چنانی هم خبر نبود. علی الخصوص این که محسن رضایی تو مناظره ها خیلی خوب کار کرده بود و بدبینی چپ های بالا و پایین از موسوی یک گردش به چپ به سمت کروبی داشتند. من نمی گم ریزشی وجود نداشت اما حتی حذف شدن از انتخابات هم قانون و قاعده ی خود رو داره نه این که بپریم وسط که فضا دو قطبی شده بود و ایشون حذف شده بود و یاهو و من رفتم و چهار تا درویش به ایشون بیشتر رای نداده بود.
در ضمن من هنوز نمی فهمم این که بعد از دو سال چون مواضعتون فرق کرده حتماً باید ثابت کنین طرف تقلب نکرده از قضا آمدیم و راهتان باز هم اشتباه بود. این رندی دلقکی آیا به خودش اجازه می ده که تمام پل های پشت سر آدم رو خراب کنه. آیا حتماً راهی که الان ساخته می شه رو باید به زور چسبوند به گذشته. دکنر سپید بخت حال رو خراب کرد چون گذشته رو مثل یه قاب شکیل همه جا با خودش حمل می کرد. زمانی رستگار شد که تونست خودش رو از گذشته رها کنه و حال رو بسازه. اگر شما این قدر دوست دارید که حال رو رها کنید و گذشته ی مختص خودتون رو بسازید زیاد فرقی با اون آرمان گراهایی که مسخره شون می کنید ندارید

Dalghak.Irani گفت...

ای خدا من هم می خواهم مستشارالملک جهانگیرشاه بشوم. قول می دهم هم بهترازاو چایی فوت می کنم وهم بهتر رختخواب گرم می کنم وهم بهترآب حوض می کشم وپیرزن خفه می کنم! گریه می کنم!

حضرت ابراهیم باسلام
عزیزمن کی وکجا گفته ام شما گفته ای 5 میلیون درویش داریم که بازباچماق سبز به جان بی مقدارمن افتاده ای.
من ضمن عذرخواهی یک کامنت کوتاه گذاشته ام برای همۀ کامنت ها ودرآنجا توضیحی هم راجع به 5 میلیون درویش کامنت عزیزمان "پویا" داده ام واین چه ارتباطی با کامنت مبارک شما دارد.
من درمقاله ام یک شماتیک تاریخ شفاهی ازآن روزهای انتخابات عرضه کرده ام که یاد آوری کرده باشم که یادمان نرود چه کردیم وبه اینجا رسیدیم وچه می کنیم وبکجا خواهیم رسید. نه آماری داده ام نه مدعی میلیون ها کارت وعضو -باعلم برغلط بودن- کرده ام وموضوع را به اندازۀ کافی شفاف دانسته ام که خوانندگان بتواند واقعیت را گزینش کنند. چرا شما که یک نفری وهرازچندی یک کامنت می دهی به اندازۀ من هم که تنها سردارباقی مانده ام دراین برهوت سبز دقت وحوصله نمی کنید درمطالعه ادعایت.
والله انصاف هم خوب چیزی است. ارتباط با روح نوشته که نمی گیری. حرف کیفی مرا به کمیت های خودت می آلایی ویک نتیجه گیری شقایق وگودرزهم نتیجه اش می کنی. بعد هم انتظارداری که من بگویم غلط کردم بابا خرمن ازکرگی دم نداشت. بسیارخب می گویم علط کردم همۀ آمارارقام هایی که ابراهیم عضوستاد مهدی کروبی داده است مستنداً نشان می دهد که من چرت نوشته ام. شاهدمثال هم اینکه شریعتمداری برعلیه جنبش سبز (قربون سبزی ات بروم یا زهرا) ازآن بهره برداری کرده وهمین فرداست که جنبش سبز زمین گیربشود ومثل امروزیک میلیون نفربه خیابان نیایند. خوب شد. حالا مرخصم؟

Dalghak.Irani گفت...

امیدجان سلام
من که به غیرازکلمه ابزار دیگری ندارم تا بتوانم پاسخ موردنظر وخورند باخت تأسف بارشمارا بدهم. همین است که با کلمه جمله می سازم وبا جمله پاراگراف وبا پاراگراف متن ومنطق واستدلالم را درلابلای این پاراگراف ها خدمت حضرت اجل ارائه می کنم. شما اگرپاسخ ازنوع دیگرمی خواستید بازهم راه را اشتباه امده ای مثل سبز شدن بی دلیلت. وباید بجای دیگری غیرازوبلاگ من مراجعه می کردی. اما پاسخ شما با مقاله ام دربارۀ کروبی تمام نشده چون برای چندمین بار یا ازسوی شما یا دیگران موضوع خس وخاشاک را مطرح کرده ای. درحالیکه من هم مکرراً گفته ام که احمدی نژاد خودش رسماً اعلام کرد که منظورش رقبای سیاسی اش بوده اند. گیریم که این ادعا مورد قبول هم نباشد می شود اینکه اوبه احترام شما حرفش را پس گرفته وبه گه خوردن افتاده. ازاین بهترچه برای شما که سیاستمدارمدرن می خواهی. سیاستمردی اشتباه کرده وبرای جبران اشتباهش حرفش را پس گرفته. رفتارازاین مدرن ترچه می خواهی. ولی شما متقابلاً بمن پاسخ ندادی که وقتی سیدمحمد خاتمی جوانان تهرانی را مستقیماً ولنگار وشورشیان بعد ازفوتبال را اراذل واوباش خطاب کرد چرا هیچ جایتان درد نگرفت.
مشکل اینست که من هم تاریخ شفاهی ومجسم جمهوری اسلامی نکبت هستم وهم کمترین وقایع تأثیرگذاربرسرنوشت شوم انسان گیرافتادۀ ایرانی را حاضرالذهن. لذا کلاه سرم نمی رود. والا مشکل شما برساختن جواب با کلمات نیست! یا ...هو

ابراهیم گفت...

دلقک جان بنده شرمنده ام.
من نه قصد شماتت شما را داشتم و نه چیز دیگر.
بنده هم باور کنید حاوی هیچ گونه چماقی نیستم نه از نوع سبزش و نه از هیچ نوع دیگر. با موضع شما هم مخالف نیستم و بعضی جاها حتی با شما هم سو هستم هر چند اعتراف می کنم نه کاملاً. احمدی نژاد را هم آن هیولایی نمی دانم که از او ترسیم می کنند. چه این که هم سابقه ی عضویت در تحکیم وحدت دارد و چه این که اگر مصاحبه ی طبرزدی با اعتماد ملی را در مورد احمدی نژاد صادق بدانیم اوضاع به شدت پیچیده تر می شود. بنده چیزی را که دیدم گفتم. نه ماجرا ربطی به جنبش سبز دارد و نه نمی دانم آمدن یک میلیون نفر به خیابان. با نوشته ی شما هم موافقم در مورد علل شکست کروبی ولی در مورد مدعایتان در مورد این که کروبی این قدر رای آورده خیر هر چند احتمالاً تاثیری در مورد اصل موضوع نخواهد داشت به هر حال حرف شما تاریخ شفاهی است حرف بنده هم تذکره ای است بر این تاریخ شفاهی مبتنی بر تجربه ی شخصی خود بنده که باز هم جزئی است از این تاریخ شفاهی.
بنده هم اگر دیر به دیر کامنت می گذارم به خاطر این است که یا با مطلب موافقم یا اعتراض قابل عرضی ندارم. بنده هم جایی کامنت می گذارم که وبلاگ صاحاب را آدم صاخب اندیشه ای بدانم و بر این باورم که برایش می تواند سودمند باشد.
در مورد کار پیغمبری هم عارضم به خدمتتون تا زمان سهمیه بنزین ماه بعد بیاد تا با آن آتشی بر پا شه و گلستانش کنیم به شدت تکذیب می شه و بنده مستعفی هستم از آن.
پ.ن: یک میلیون تعرفه هم حرف بنده نیست و به گمانم اگر اشتباه نکرده باشم این حرف را یکی از پسرهای شیخ در مصاحبه با روز گفته. تاریخ مصاحبه را به یاد نمیارم.
بعد هم چه کسی گفته که هر کسی رای داده حتماً جاری می شود کف خیابان. این موضوع هیچ دلیل منطقی حتی ندارد. خیلی فرق هست بین یک رای دادن ساده با آمدن در خیابانی که ممکن است در آن گلوله بخوری اساساً بنده متوجه رابطه ی این دو موضوع نمی شوم

ناشناس گفت...

نمی دانم اگه ایران بودید فرقی می کرد یا خیر؛ ولی این را خوب می بینم که مثل همان روزهایی که در سایت عبدی کامنت می گذاشتید هنوز هم می خواهید حقیقت را اندازه تحلیل خود کنید و هیچ ابایی از ادعای خلاف واقع ندارید. دوست عزیز؛ ساده ترین شیوه برای فهمیدن اینکه تقلبی در اعلام رای کروبی شده است یا خیر، این است که یکی از مناطقی را که رای کروبی صفر بوده است انتخاب کنید و به یکی از بستگان خود ماموریت دهید که در آن منطقه تحقیق محلی ساده ای انجام دهد تا متوجه شوید که حقیقت گشادتر از قبایی است که دوخته اید و می خواهید مانند نامادری سیندرلا به زور اندازه تئوری ادعایی خود کنید.
نکته دیگر آنکه: اگر تخریب های مشارکت و مجاهدین و سایر دشمنان فرضی شما قادر بودند با روش های تخریبی آرای کروبی را کاهش دهند چرا تخریبهای سال 84 آنها کارساز نشد؟؟؟
در ضمن فراموش نکنید که بین رفتار سال 84 و سال 88 اصلاح طلبان در مواجهه با کروبی فاصله بسیاری وجود دارد که مگر شما بتوانید نادیده بگیرید و این دو رفتار متفاوت را یکسان بپندارید. البته به نظرم بهتر است این قبایی که دوخته اید را بشکافید و بعد از اندازه گیری صحیح دوباره بدوزید، تا اینکه آنقدر بکشید و بدرید که به شولا و خرقه شبیه تر باشد تا قبا و پیراهن!!!
در ضمن احمدی نژادی شدن هم مبارک باشه و اینکه:
هر لحظه به رنگی بت عیار در آمد...