۱۳۹۰ فروردین ۲۸, یکشنبه

تحمل این تحمیل سخت است. پس روزارتش مبارک است!

The Raft of the Medusa



1- دوم خرداد بدجوری روی بورس بود، وجناح راست شده بود "یتشبّث بکلّ ِ حشیش" وسوم خرداد را علم کرده بود درمقابل دوم خرداد. درنوشته ای که اجازه ای برای انتشارنیافت؛ نوشتم که چه امرمیمونی است واداشتن جناح مرگ اندیش بمناسبت های میهنی ونه صرفاً مذهبی. مثل گرامی داشت روزآزادی خرمشهر. وبه دولت اصلاحات پیشنهاد کردم که ازاین فرصت استفاده کند وروزسوم خرداد را بنام "روز ارتش" واگرنمی شود بنام "روزنیروهای مسلح ایران" نامگذاری کند که درهمه جا رسم براین است که روزهای مخصوص نظامیان درروزهایی تعیین بزرگداشت می شود که درآن روز فتح الفتوحی واتفاق نظامی ویژه ای موفق یا قرین به موفقیتی انجام گرفته باشد.


2- البته سال ها بعد متوجه شدم که: نه که سیدمحمد خاتمی ویاران درگیر مسائل کلانی مثل پیاده کردن "مردم سالاری دینی با فحش ناموسی به لیبرالیسم وسکولاریسم منفور" بودند وحتی وقت سرخاراندن نداشتند برای طرح چنین موضوع های سخیف و حقیری؛ ولذا لزومی نداشت پرداختن به جزییات حکومت مدرن که سراز سکولاریسم و لیبرالیسم درخواهد آورد درنهایت. وموضوع درمحاق ماند ومیراث امام راحل در نامیدن 29 فروردین بنام نیروی زمینی ارتش دست نخورده باقی ماند که بغلط "روز ارتش" تقویم شده است.


3- نیروی هوایی که نان خودش را پخته بود با شورش همافران در19 بهمن 1357 وروزخودش را تقویم کرده بود. نیروی دریایی هم بهمت "دوران نازنین وخلبان" ازروی هوا وافسران شهید ونازنینش چون درشت زین ها درماجرای ناوشکن پیکان ازروی دریا نیروی دریایی عراق را ازحیزانتفاع ساقط کرده بودند درروز7 آذر و روزی برای خود نام داده بودند. فقط نیروی زمینی بود که با تلفات وجانفشانی هایی بیشترازدونیروی دیگرهم هنوزیتیم بود ونه اسمی داشت ونه رسمی. وچپ ها وچپ ها که هنوز درقافیۀ شعرمارکسیست ها گیرداشتند دراصراربه انحلال ارتش با رویکرد مشخص نیروی زمینی. امام خمینی به دلایل سه گانۀ فوق دریک فرمول من درآوردی و بدون هیچ علت خاصی 29 فروردین را روزنیروی زمینی نامیدند تا هم ارتش از یتیمی نجات پیدا کند وهم تیرخلاصی باشد به آرزوی انحلال ارتش مارکسیست های سکولارومذهبی.


4- ارتش البته اگرمنحل می شد بسیاربنفع پرسنل نازنینش بود. چرا که ازهمان جوانی می رفتند سراغ شغلی دیگر اعم از آبدارچی ورزرویشن آژانس ورانندۀ تاکسی وبقال ودستفروش و... که هم اینک مشغولند امرایش بعد ازبازنشستگی؛ برای یک لقمه نان در جهت جلوگیری ازافزایش شرمساری شان دربرابر زن وبچه! اما امام خمینی از روی سیاست ندانی وسادگی ارتش را منحل نکرد بلکه ایشان ارتش را مضمحل کرد. و شما می دانید که انحلال لغت محترمانه تر وقابل تحمل تری است ازاضمحلال. امام خمینی موافقت کرد که دیده نشده ترین پدیدۀ بشری برای نیروهای مسلح ایران اتفاق بیفتد و آن زمانی بود که نه تنها سپاه را جایگزین نیروی زمینی ارتش کرد، بلکه به سپاه اجازه داد نیروی هوایی ونیروی دریایی هم تأسیس کند. وجمهوری اسلامی اولین حکومت درتاریخ قدیم وجدید دنیا شد که دونیروی زمینی، دونیروی هوایی ودونیروی دریایی بعلاوۀ ستادهای عمومی وتخصصی مربوط بخودرا دارد. وبا اینکه اسناد نشان می دهد که آیت الله خامنه ای مخالف دوگانگی نیروهای هوایی ودریایی بود ولی بعد ازرسمیت رهبری خودنیز با مشاهدۀ گردن کلفتی سپاهیان وبرکات بی نظیر تکرر و تفرق نیروها ازدست زدن به ترکیب این چندگانگی منصرف شد.


5- تو وقتی نباشی! نیستی. ولی هنگامی که هستی ونیست انگاشته می شوی خیلی در عذابی. چون بودن باید به تأیید یک یا چند نفرمعاینه گربیرونی برسد واگرهمۀ ریز و درشت یک حکومت وجود تورا عملاً انکارکنند درواقعیت به این معناست که بودن تو فقط برای سرگرمی وخالی نبودن عریضه است. واین زمانی به فاجعه می رسد که سالی یک روز به تو بگویند برای نابودی خودت جشن بگیر وسان ببین ورژه برو! و این سخت ترین تحملی است که یک نظامی می تواند تحمل کند وازبابت تحمل این همه حقارت است که باید به نظامیان ایران تبریک گفت روزارتش را: روزتان مبارک! اما روزپیروزی باید بیاید که این تحمل را توجیه کند والاً حقارت سخت تر از مرگ است برای سربازان. یا...هو
.............................
پی نوشت:
این پست بنام ارتش؛ بسیارزیاد مهم است ازلحاظ پیامی که می خواهد منتقل کند. لذا علاقه ای ندارم برای پست بعدی تا فردا. بنابراین پست استعفا وعدم استعفای حیدر مصلحی می ماند برای فردا. هرچند که اگرخوانندۀ ثابت وبلاگ من بوده باشید؛ نه تعجبی کرده اید ازاین استعفا ونه خیلی نیازمند دلایلش که قبلاً هم بمناسبت گفته ام وگفته ام وگفته ام ازجنگ مغلوبه! بازهم یکی نقل قول می آورد ازجنگ زرگری! شاد باشید.

هیچ نظری موجود نیست: