۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

از آیت الله خامنه ای حمایت می کنم اگر؛ غنی سازی را تعطیل و با امریکا رابطه برقرار کند!

Top left: gambier; top right: black pepper; bottom left: wild nutmeg (Gymnacranthera farquhariana); bottom right: durian

Collection of Natural History Drawings


آقای سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران.

سلام.

1- رفتن بدنبال تسلیحات هسته ای از ابتدا سیاستی اشتباه بود. زیرا که فارغ از حق یا نا حق بودن تولید آن در ایران از ابتدا مشخص بود که غرب بفرماندهی امریکا اجازۀ چنین کاری را بشما نخواهند داد. لذا ما به علت بی تدبیری و لجبازی شما فرصت بسیار بسیار مغتنم ده سالۀ مجددی را - علاوه بر فرصت های قبلی - از دست دادیم در راه توسعۀ کشورمان. اما فعلاً نمی خواهم به عقب برگردم و زخم های عقب ماندگی را تازه کنم. زیرا که مدلیتۀ شخصی من در راه پیشرفت وطنم از فرمول "استقبال از هرگام مثبت از سوی هر سیاستمدار مؤثری" است. لذا در حال حاضر از پذیرش گام عقلانی جدیدتان در فیصله دادن به پروندۀ هسته ای ایران استقبال کرده و به سیاست شما خوش آمد می گویم.

2- از ظواهر امر چنین پیداست که کف خواستۀ جمهوری اسلامی از مذاکرات با گروه 1+5 فراتر از حفظ غنی سازی اورانیوم در حد پایه و تا 5 درصد نیست. و در مقابل انتظار دارد که غرب در یک فرآیند گام بگام ولی سریع تحریم های یکجانبۀ غرب علیه ایران را اولاً و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل را در گام های بعدی منتفی و حذف کند تا پروندۀ هسته ای ایران به سازمان بین المللی انرژی هسته ای برگردد و عادی شود. همچنین از مواضع اعلام شدۀ غیر رسمی چنین معلوم است که در مقابل این فرایند (اجازۀ غنی سازی در حد پایه و با غلظت حداقلی) جمهوری اسلامی حاضر است پروتکل الحاقی NPT را هم بپذیرد تا سازمان انرژی هسته ای بین المللی بتواند با بازدید های سرزده در هرجای دلخواه؛ تعهدات ایران را کنترل و راستی آزمایی کند.

3- اگر این راهبرد ترسیمی مبتنی و مستند بر داده های روی میزفعلی "پروندۀ هسته ای ایران" مقرون به واقعیت باشد که انشاءالله هست. سخنی با شما دارم:

الف- فارغ از اینکه شما بدنبال تسلیحات هسته ای بودید یانه. و بدون بحث بیهوده در مورد مفید بودن یا نبودن آن برای جمهوری اسلامی - زیرا که فعلاً آن صورت مسئله حذف شده است - حرفم این است که حالا که قرار نیست شما بمب اتم بسازید؛ حفظ غنی سازی در هر مقدار و غلظت آن کاری غیر عقلانی و غیر اقتصادی و بسیار مضر است. زیرا که شما هم ساختن بمب را از دست می دهید و هم پای بازدید نامحرمان را با پروتکل الحاقی به کشور مجاز می کنید و مهمتر آن که سوء ظن غرب را بطور کامل از بین نمی برید. نتیجۀ چنین سیاستی مثال آن ضرب المثل معروف خواهد شد که شما هم چوب را خورده اید و هم خرمایی برای خوردن دریافت نکرده اید. لذا من بعنوان یک ایرانی از حضرت عالی درخواست می کنم که اگر قرار است سیاست خودتان را بسمت تنش زدایی با جهان - با اولویت کشورهای صنعتی اروپایی و امریکا - تغییر مثبت و صد آفرین بدهید. بهتر است فعلاً و تا اعتماد کامل غرب کلیۀ فعایت های هسته ای در مورد چرخۀ غنی سازی را متوقف کنید. تا ایران بتواند بسرعت به باشگاه سیاسی جهان ملحق و با بدست آوردن جایگاه ممتاز بین المللی و منطقه ای محق خود توسعۀ متوازن را شروع و بسرعت عقب ماندگی های سال های از دست رفته را جبران کند.

ب- این درخواست از این جهت بنفع رژیم شما و کشور من خواهد بود که ما - در آن حالت شما رهبر من هم خواهید بود - یک صنعت های تکنولوژی عبوس پرهزینه را با جذب سرمایه گذاری و دانش روز و تکنولوژی مدرن غربی معامله خواهیم کرد و خواهیم توانست بلافاصله در صنایع بالادستی نفتمان سرمایه گذاری کرده و از افت تولید نفت مان جلو خواهیم گرفت. و با حل مشکل تولید نفت خواهیم توانست با مشارکت جهانی در زمینه های کار و تولید شاخه های مختلف کشاورزی و صنعتی و خدمات مشکلات مزمن کمبود سرمایه و بیکاری و تورم و رکود اقتصادی را در یک بازۀ زمانی 4-7 ساله بکلی از بین ببریم و جایگاه بخطر افتاده و نازل فعلی مان در منطقه و جهان را ارتقاء داده و به آرامش یک حکومت با ثبات برسیم. من بنا ندارم در این وجیزۀ کوتاه استدلال های ریاضی همۀ کارشناسان مسلمان و در عین حال وطن دوست و ایرانخواه را در مورد اثبات تک تک "چرا مفید"ی در خواستم را بازنویسی کنم.زیرا که هم خود شما و هم کلیۀ سیاستمداران عقلمند در هیئت حاکمۀ جمهوری اسلامی بر آن وقوف کامل دارید.

4- البته بدیهی است که شرط اصلی وقوع و کامیابی همۀ این سیاست ها ربط وثیق به تصمیم پیشینی شما برای تعطیلی انقلاب مدام و تأسیس حکومت جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. زیرا که اگر چرخش شما فقط یک ژست "سیاسی کار" صرف باشد و در نهایت فکر تداوم انقلاب برای جهانگیری مذهب شیعه در جهان دغدغۀ اصلی شما باقی بماند؛ بهتر است هر چه سریعتر بمبی بسازید و اولینش را هم در شمال شهر تهران آزمایش کنید تا چه مدرن های باقی مانده از میراث اجدادشان و چه مدرن شده های نازی آبادی کوچ کرده به زعفرانیه و ولنجک و برج ها و کوچه باغ های شمیران در سایۀ رشد فکری و عقلی ناشی از گذشت زمان و برخورداری از تنعم دنیوی هدیۀ جمهوری اسلامی بفقر و بازماندگی قبل از انقلاب شان هم؛ برای همیشه از رنج مدام پاسبان رادان و دیگر میرغضب های تا اینجایتان رهایی یابند به عدم! در پایان من از همۀ ایرانیان مخالف و موافق جمهوری اسلامی در خواست می کنم که سیاست جدید آیت الله خامنه ای را پاس بدارند و از او پشتیبانی کنند تا بلکه بالاخره ما بتوانیم بعد از سی و سه سال حکومتی مسئول پیدا کنیم تا تازه برویم سراغ بدبختی هایمان که کم هم نیست الاماشاءالله. اما در ایرانی با ثبات و در آرامش و آشتی قابل حل سریع است. یا...هو

۱۳ نظر:

آرش گفت...

بعععععله... اگر عاقل شده باشد که خوب است. شاید هم ما خوش‌خیالیم ولی خوش‌خیالی هم بدک نیست.

البته جواب این بسیجی های دهان کف کرده‌ای که تربیت نکرده را چطور می‌خواهد بدهد؟ آن جامدالعقل هایی که وقتی به دیدارشان می‌رود واقعا برایش گریه می‌کنند؟

شاید هم قصد تقیه داشته باشد یا اگر هم قصد درستی دارد بترسد و در آخرین لحظه کم بیاورد.

به باد دادن آرزوهای دو نسل کم جرمی نیست خیلی ظلم کرده... خیلی ها از دستش به آسمان فریاد پناه بردند و هنوز می‌سوزند.

ولی این دفعه اولین باری است که ازش نفرت کمتری دارم. لااقل در این لحظه. یعنی این آدم بالاخره می‌تواند برای یک بار هم که شده کار خیری برای ملت انجام دهد؟

به هر حال امیدوارم روزی مجبور نشود این بیت را زمزمه کند:
صدبار بدی کردی و دیدی ثمرش را
نیکی چه بدی داشت که یکبار نکردی

ناشناس گفت...

بر عکس اگر خامنه ای به دستورالعمل جنابعالی عمل کند باید با رهبر بودن برای همیشه خداحافظی کند البته این کار را در هر صورت خواهد کرد ولی در این حالت علاوه بر سایر عناوین و القابی که به دوش می کشد عنوان ترسو و ضعیف و خائن به مردم ایران را نیز. بنابراین فکر نمی کنم چنین کاری کند. اگر می خواهید بگویید مردم انرژی هسته ای نمی خواهند و حاضرند این عقب نشینی خفت بار را بپذیرند خرجش یک رفراندوم است و فکر می کنم علی رغم اینکه مردم بارها نظرشان را ابراز کرده اند این موضوع آنقدر اهمیت دارد که به خاطرش یک بار دیگر نظر مردم پرسیده شود.
راستی یک خبر خوش هم برای شما، حقیقتا خامنه ای دارد می شود رهبر ایده آلی که همیشه آرزویش را داشتید ببین چطور اعوان و انصارش را به یاری کاندیدای محبوبت فرستاده است:
http://www.fardanews.com/fa/news/199348/%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%A8%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%AF

مهرداد گفت...

دلقک ایرانی!

کسی که مملکتی را به آتش کشیده، امروز برای خاموش کردن آن آتش خودساخته، مستحق هیچ تشویقی نیست!

یادتان هست موضوع یک قدم به پیش و ده قدم به پس را؟ این همان سیاست به مرگ بگیر که به تب راضی شوند معروف است! مملکت را نابود کن،‌ بعد که خواستی یک قدم از نابودی فاصله بگیری،‌ مردم ابله آنقدر خوشحال می‌شوند که یادشان می‌رود مسؤول همه این بدبختی‌ها کیست...

جناب دلقک:

امروز برای آخرین بار به وبلاگتان آمدم، چون پس از مشاهده هلمله‌های مستانه شما در پست اخیر، بعید می‌دانم بتوانم خودم را راضی به خواندن مجدد تحلیل‌های شما بکنم...

مایه بسی شرمساری من است که ملت بزرگ ما به چنین خفت و فضاحتی رسیده‌اند و بسیار خرسندم از این حکومت. چرا که لیاقت ما بسی بدتر از این است که بر سر ما آورده‌اند...

برای شما و ایرانستانتان آرزوی بسی شادکامی می‌کنم... امیدوارم در زیر سایه اصلاحات مطهری-وار و رهبری داهیانه رهبر معظمتان مستدام و سربلند باشید و هرچه زودتر به این گلستان خراب آباد مراجعت فرمایید که چون ما از این همه نعمت بی‌دریغ، بی‌نصیب نمانید...

ناشناس گفت...

اگه بتونم از جهت گیری شما در انتخابات اخیر مجلس و قضیه مطهری بگذرم، از امان دادن و فرصت دادن اضافی به خامنه ایی نمیگذرم و حتی بهش فکر نمی کنم که بخوام ازش بگذرم یا فرصت دیگه ایی بهش بدم.
البته اینجا بلاگ شماست و شما هم مختار در ارایه نظرات و افکارتون.
واقعا در حیرتم که چطور فرصت بخشش به یک قاتل، روانی، نارسیست و... میدید و در واقع خودتونو شریک جرم آینده خامنه ایی میکنید؟

میثم گفت...

درود به دلقک غزیز و خوانندکان محترم
خیلی باید خوشبین بود برای تصوراینکه بعد از این همه هزینه داخلی و خارجی خامنه ای دست از همه ارمانهایش بشوید و به سوی دنیای غرب اغوش بگشاید.اما سوال اینجاست که در این شرایط سرنوشت ساز تکه تکه کردن خامنه ای با بد ترین القاب دردی از وطن دوا می کند؟ در این برهه میتوان احساس را کناری نهاد و منطق را فراخواند که شمشیر در دست زنگی مست است و در اوردنش فقط حلم می خواهد و فرزانگی
با سپاس

آشنا گفت...

دلقک عزیز شما نمونه کامل یک ایرانی‌ اصیل هستید ، از نوع همان ایرانیانی که مملکت را در هزار و اندی سال قبل به دست اعراب دادند و تمام این مدت مصلحت اندیشی‌ کردند که روزی نجات خواهند یافت و دیدید که نشده تا حالا . از شما چنین تحلیل ضعیفی بعید است ، هر چند که همواره اعتقاد داشتم که شما بیشتر دید اجتماعی دارید تا سیاسی و البته یک تئوریسین قابل هستید ،اما سیاست خشن تر از آن است که شما با دید ملوس خود او را نصیحت کنید و او بپذیرد .این مردم برای یکبار هم که شده در طول تاریخ خود پس از ظهور اسلام ، باید بساط دین را از این مملکت بیرون بریزند در غیر این صورت این ویروس کشنده ممکن است چند سالی‌ به کمون برود و باز در موقعیتی مناسب بازگردد آنهم از نوع حاد .شاید زمانی‌ مناسب تر از این یافت نشود که بتوان این ویروس ضعیف شده را برای همیشه نابود کرد، رفتار ویروس در برابر آنتی بیوتیک‌ها در دنیای پزشکی ، مثال خوبیست برای حال و روز فعلی حاکمان بر ما و فشارهایی که می‌‌رود تا آنها را ریشه کن‌ کند .پس سخن از مصالحه نکن که این ویروس اگر جانی بگیرد و بازگردد ، تا صد سال دیگر این قوم بر این ملک مسلط خواهند شد.البته فکر می‌‌کنم شما هم خسته شده‌ای از این نابسامانی.....

Dalghak.Irani گفت...

سلام بچه ها. خیلی ممنون بخاطر تأیید و تکذیب تان. کمی درد دل کنم.

1- من سعی می کنم مسایل پیچیده را ساده بنویسم. اما از بس که بی سوادم و ساده نویسی بلد نیستم محتوای پیچیده را ابتدا ساده می کنم برای خودم و سپس پیچیده می نویسم برای شما. و اغلب با شما عزیزان دچار سوء برداشت می شوم. این کار من دوحسن دارد و یک عیب. حسن اولش اینست که کلمات آبستن انتخاب کرده ام برای متن قادر می شوند حجم انبوهی از مفاهیم را در کمترین لغت و جمله منتقل کنند. حسن دومش هم این است که خوانندۀ جدی را به چالش دوباره خوانی و فهم متن تشویق می کند و خواننده علاوه بر نوشته های من خودش هم وارد متن می شود و فکر تولید می کند. و فکر کردن عمل خیلی خوبی است در حد بازنداشتن از زندگی کردن. عیب سومش هم این است که خوانندۀ آسان خواه و روزنامه ای یا حوصله نمی کند برای اتمام متن و یا یک رویه ای کلیشه از ذهن قبلی اش را سوار متن می کند و اگر متن با آن کلیشه همراهی کرد خوشحال و در غیر اینصورت عصبی و نگران می شود.

2- در متن حاضر نه عقب نشینی قابل نشان دادنی است و نه هلهله برای خامنه ای. عصری برادرم زنگ زده بود و می گفت تیتر مطلبت هم نشان می دهد که اسم آن شخصی که تو دنبالش هستی خامنه ای نیست. چون اگر او توان اینکار را داشت یا داشته باشد دیگر خامنه ای نخواهد بود و نیست. آنچه که مسلم است تغییر رفتار و تفکر انسان های ایدئولوژیکی مثل خامنه ای از فرض محال محال نیست هم محال تر است. اگر در صدی هم حساب کنیم حداکثر خوشبینی به عدد 99/999 در صد عدم تغییر است.

3- اما چرا به آن 001/. در صد امکان وقوع خوش آمد می گویم. برای اینکه من یک توده ام و عاشق توده های مردمم و آنان را هم دوست دارم و هم صادق ترین مفسران و تحلیلگران می دانم. زیرا در آنان یک اپسیلون هم شائبۀ سیاست بمعنای فدرت وجود ندارد. و خواسته های آنان از نوع زندگی طبیعی و غریزی و حیوانی است مثل خود من.
امنیت می خواهند و کار و خور و نوش و لذت و بازی و دلخوشی در جملۀ "گوربابای حاکم". لذا من از سوی خودم این علاقه و خواسته ام را فریاد می زنم و فکر می کنم که توده های مردم هم همین را می خواهند و البته هیچگاه تا کنون جرأت نکرده ام از ضمیر ما (مردم) استفاده کنم. می بینید که در این متن هم نوشته ام "من حمایت می کنم..." در حالی که می دانم قطعاً همفکران زیادی دارم در بین تودۀ مردم.

4- در متن توضیح داده ام ولی عنایت نشده است به اینکه من دارم اتمام حجت می کنم با حاکم. که من بدنبال گرفتن جای تو نیستم. من اگر تو را نمی خواهم برای این است که تو زندگی مرا تباه کرده ای و می کنی. و با اینکه مطمئنم توبۀ گرگ مرگ است اما بهزار دلیل و از جمله برای اینکه بوق تبلیغاتی ات را از دستت بگیرم که مرتب مرا نشان می دهی و نوکر اجنبی و جاسوس و وطن فروش و ... معرفی می کنی - و چون قدرت در اختیار توست امکان گندم نمایی هم داری - این از من و ما سپر انداختیم و توپ را در زمین خودت بگردش گذاشتیم. اگر جزو آن محال احتمالی 001/. در صد هستی بسم الله. من به تخت تو چشم ندارم و کاندیدی هم برایش نمی خواهم. من زندگی می خواهم معمولی و بی سر خر مثل همه جای دنیای در زمانۀ خویش. و نه هیچ چیز دیگر! خب اگر آن 001/. درصد اتفاق بیفتد شماها با کجای این واقعۀ میمون مخالفت دارید.

5- ضمن اینکه من هر متنی را با مخاطب های ذهنی مختلف و برای فواید مختلف - تصور یا توهم خودم - می نویسم. زیرا که من سیاستمدار نیستم و دنبال پروژه ای هم نیستم. یعنی پروژه ای هم وجود ندارد که من یا دیگری دنبالش باشم یا نه. و فراموش نکنیم که بخواهیم یا نخواهیم فعلاً قدرت در دست خامنه ای است. و ما در موضع برابر با او نیستیم که حق انتخاب ایده آل نهایی مان را داشته باشیم.

6- و این حرف کلیدی همیشگی و آخرم: من فهمی از جامعۀ بسیار پویا و زنده و حساس و فهمیدۀ ایران دارم که با برداشت خوشبین ترین های شما متفاوت است. لذا من جامعۀ ایران را بزخو کرده و منتظر فرصت می بینم که اگر خشت اول اصلاح برداشته شود توسط هرکس. جامعه بسرعت سازوکارهای خودش را بکار خواهد گرفت و تا خشت آخر پیش خواهد رفت. البته نه شورش و نه انقلاب و نه کشته شدن در کف خیابان در دستور جامعۀ رشید ما نیست. ما از بهار عربی 33 سال پیش عبور کرده ایم و داریم می رویم به یک تابستان مدنی. خامنه ای اگر معجزه کند در بازیافتن عقلانیت؛ خیلی طول نخواهد کشید که دیگر نتواند حکومت کند. و بهمین خاطر هم است - بغیر از موضوع ایدئولوژی - که او بهتر از همه می داند اولین تغییر آخرین تغییر هم خواهد بود.

7- امیدوارم که پیچیده ترش نکرده باشم موضوع به این سادگی را. در ضمن مهرداد نرو. چون احتمال قریب بیقین من بزودی برای اسباب کشی به کما خواهم رفت مدتی نامعلوم. و معلوم نیست که اگر پشتم باد خورد و خواستم کمی هم ریکاوری کنم برگشتنم بسادگی ممکن باشد. یا...هو

بهروز_س گفت...

سلام دلقک، بند ۷ کامنتت حسابی‌ مرا دلگیر کرد،نکند سیرک را رها کنی‌ ،امیدوارم یا همین جایی‌ را که هستی‌ بتوانی‌ تمدید کنی‌ و اگر هم نشد،اسباب کشی‌ و انتقال اینترنت و اینجور چیزها با سرعت انجام شود . البته ریکاوری هم حق تو است ولی‌ سعی‌ کن خیلی‌ از ما دور نشوی، دلم می‌خواست میتوانستیم قهوه‌ای را که قولش را به هم دادیم توی همین زمان ریکاوری تو ،باهم بنوشیم ، ولی من گرفتار کار هستم پاریس و نمیتوانم صفرا بروم ، اگر میتوانی‌ بیایی اینجا بگو تا یک فکری بکنم برای قهوه کنار سن ...ضمنا این پستی که نوشتی‌ مرا یاد اون یارو انداخت که با یک سطل ماست کنار دریا نشسته بود و می‌خواست با همان یک سطل ماست ، آب دریا را دوغ بسازد ...حقیقتا اگر آن موتاسینی که تو حرفش را زدی بشود ...چه شود !!!!! البته من حسّ تو را می‌‌فهمم. مرسی‌

آرسین گفت...

سلام به دلقک
گرچه خب مشخص است که این پست تنها "جهت ثبت در تاریخ" نوشته شده است اما باید یادآوری کنم که خیلی نوشته تلخ و جانکاه و بدشگونی است. حداقل برای مخاطبان این سیرک که بدلیل همیشه خوشبینی حضرتعالی، عادت به همچین نوشته هایی ندارند و خب به حق در پاسخ حداقلی، ترک کوتاه مدت اینجا خواهد بود.
-مانند شما- شدیدا اعتقاد دارم خوشبختانه 33 سال پیش بهار عربی را پشت سر گذاشتیم اما هنوز هم راه زیادی تا تابستان سکولاریسم پیش رو است. و خوشبختانه گردش ایام و گذشت زمان در جهت کمک به این هدف است. گرچه مثل شما اعتقادات خوشبینانه کوتاه مدت و شخصی محور ندارم اما مشابها نسبت به گذر زمان خوشبینم و چشم انداز روشنی را پیش بینی میکنم...
و لطفا برای چنین پست هایی حداقل عنوان "جهت ثبت در تاریخ" را در گوشه ای ذکر کنید که مخاطب شناخته شود و دل ما خواننده عوام رو بدرد نیارید!
آرسین

ناشناس گفت...

دلقک عزیز
با درود
با اینکه از این شبه آدم پیچیده شده در عبا و عمامه هیچ بی شرم ای را بعید نمی دانم ولی حتی اگر به این پیشنهاد شما عمل کند هم ,حداقل من بجز محاکمه این موجود بدلیل جنایت و ویرانی مملکنم به هیچ چیز رضایت نمی دهم ,این ولی فقیه باید بشود درس عبرت برای دیگر موجدات شبیه بخود که ببینند و یاد بگیرند عاقبت زندگی انگلی به کجا باید ختم شود و شاید با اینکه بعید می دانم آنها از راه کج خود راست گردنند .
زنده باد ایران زنده باد آزادی

ناشناس گفت...

"احتمال قریب بیقین من بزودی برای اسباب کشی به کما خواهم رفت مدتی نامعلوم" دلقک نرو. مطمئنم که قلب من به پاکی قلب تو نیست دلقک، اما یه حس خوبی در قلبم احساس می کنم که میگه روزهای خوب در پیش است. نه به خاطر اینکه به خامنه ای امید داشته باشم که اون آخرین فردیه تو این دنیا که می تونم بهش امیدوار باشم، بلکه به خاطر اینکه به خدا باور دارم به زیبایی ها باور دارم به عشق بین انسان ها باور دارم و به قلب ها و دست ها و اراده ها باور دارم

Dalghak.Irani گفت...

سلام به دوستان با اولویت بهروز پاریسی . قهوه وسن و مهربان. مرسی بخاطر اظهار محبت و حمایت و ببینیم خدا چه پیش می اورد. من هم خداباورم اخر. و راسین عزیز بخاطر اینکه می خواستم کنتراست ایجاد بشود بین گیرافتادگی شدید ایران با آرزوی "ترا خدا دیگه بسه تمامش کن" ِ عصبیت و نارحتی شان؛ لذا بهتر دیدم که امید به 001/. درصد را یک امید "دلبسته به محالات از فرط خستگی شدید از وضع موجود" و واقعی معرفی کنم. لذا قید هرگونه مصرف خاص نوعی انشا نویسی برای اظهار فضل "تاریخ شاهد باشد من گفتم" صرف فرو می کاست متن را و من اهلش نیستم. چون خودم به خامنه ای 001/. در صد لبیک می گویم در صورت وقوع. یا...هو

ناشناس گفت...

عمو جان!
متغییر "تضمین حکومت ما توسط شما کافیست"(در برابر لغو غنی سازی) را هم در مذاکرات با غرب لحاظ کنید.
میدانیم که نشست دو جانبه با نماینده آمریکا برگزار شده