۱۳۹۱ فروردین ۲۴, پنجشنبه

جزایر سه گانه: جایزه برای شاه؛ جریمه برای خامنه ای!

Greece on the Ruins of Missolonghi


1- اگر هم بشود - که می شود - در بارۀ نام های سرزمینی به تاریخ مراجعت کرد و عقب عقب رفت تا رسیدن بنام اصلی و دفاع از آن در بعد سیاسی مثل همین خلیج فارس مشترک بین ما و اعراب؛ بنظرم اما نمی شود دنبال تاریخ راه افتاد و ادعای مالکیت سرزمینی را کرد چه اگر چنین باشد حدیقف این مراجعه کجاست؟ و اگر ایران می تواند نقشه های تنب ها و ابوموسی را در دیروز تاریخ "ایران بزرگ" نشان بدهد چطور همین ادعا را از قوم بنی اسرائیل نمی پذیرد. و اصولاً اگر قرار باشد که با استناد به اسناد تاریخی حد و مرزها و حاکمیت های امروز کشورها را علامت زد اینکار ناشدنی و غیرممکن است زیرا که تا شروع تاریخ انسان اجتماعی و شکل گیری اولیۀ قلمرو های جغرافیایی در حداقل چند 10000سال پیش باید عقب نشست و رسید به حضرت آدم و "یک انسان و یک جهان"!

2- پس دعواهای سرزمینی ما قبل مدرن ماهیتاً نمی تواند نزاعی حقوقی باشد زیرا که حقوق به حقوق پیش از تدوین خود علم حقوق نمی تواند ورود و داوری کند. لذا همۀ ستیزهای مرزی و سرزمینی ماهیتی کاملاً سیاسی دارند و نهایتاً هم برنده را قدرت سیاسی و نظامی دو طرف دعواست که تعیین می کند و نه استدلال های حقوقی و تاریخی و حرافی های پوپولیستی. مثال ها بسیار زیاد است از بالکان در اروپای امروز بگیر تا موضوع مهم و همیشه روز جهان اسرائیل و... اما من قصدی برای نوشتن مقالۀ تحقیقی نداشتم و فقط خواستم شما را با حال و هوای مناسب ببرم به رفتار احمدی نژاد و واکنش امارات در امروز.

3- بریتانیا وقتی داشت از امپراتوری دوونیم قرنه اش (1700تا 1950) بیرون می رفت یکی از آخرین سنگرهایش جزایر خلیج فارس بود که ترک کرد و ماترک استعماریش را بسیاست روز و با اشاره و توافق ابر قدرت جدید (امریکا) تخس می کرد بین امیران و پادشاهان و خلفای منطقه. طبیعی بود که در این وسط بزرگترین و مؤثرترین و سوق الجیشی ترین جایزه نصیب بهترین دوست و قدرتمند ترین حاکم و بزرگترین کشور و کهن ترین فرهنگ و مدرن ترین ملت شود که شد؛ و آن دوست بزرگ و با فرهنگ و مدرن ایران بود و آن حاکم شاه. و این چنین شد که جزایر سه گانۀ تنب ها و ابوموسی به حاکمیت ایران در آمد. و الا اگر شاه نبود و دوستی اش با غرب نبود و سیاست روز و سیاست ورزیش نبود نه تنها سه گانه ای به ایران نمی دادند بلکه محتمل بود که بسیاری از جزایر امروزمان را هم سند می زدند به نام یک شیخ و خلیفه ای دیگر.

4- حرف های امروز احمدی نژاد در جزیرۀ ابوموسی و ژست وزیر خارجۀ ابوظبی تا قطع رابطۀ امارات متحدۀ عربی با ایران در احضار سفیرش در تهران و آن رجز خوانی اش که سفر احمدی نژاد به ابوموسی را تجاوز به قلمرو خودشان اعلام کرده است؛ ممکن است نوستالوژی های ضد عرب و ایران باستان و آن جلو آینه رفتن های مکرر و دست دادن با خودمان و باز کردن پپسی بسلامتی  نژاد مان را تسلی ببخشد و بگوییم "آورین آورین" به رییس جمهور آریا نژاد محبوب - با این استدلال که حلو عرب های ملخ خور خوب در می آید - اما مشکلی را که حل نمی کند بلکه مشکلات بیشتری هم تولید می کند.

5- کشور در آستانه و داخل بیشترین و سنگینترین تحریم ها است و امارات متحده یکی از تنها دروازه های ممکن برای عبور دادن حداقل نیاز های اضطراری مردم مریض و گرسنه و وابسته. تشدید هرچه بیشتر دشمنی همۀ اعراب تا نقطۀ غیرقابل برگشت - حتی اگر زبانم لال! موضوع هسته ای ما هم حل شود - ایران را تا سال های زیادی از تحرک لازم در منطقه محروم می کند. البته اگر چنین حرکات تحریک آمیز بی موقعی بتواند قاتق نانی شود و اختلاف بین ما و امارات بر سر جزایر را تمام کند می تواند قابل دفاع باشد. اما وقتی غرب جایزه ای را که روزی بخاطر سیاستمداری شاه به او داده است امروز جریمۀ بی سیاستی و سرکشی خامنه ای قرار داده است و تا روزی که ایران نتواند خودش را مجدداً در عداد کشورهای مسئول و در عین حال مستقل و مقتدر معرفی کند غرب و سیاستش هم حاضر به پس دادن جایزۀ 40 سال پیش نخواهند بود؛ چاره چیست غیر از ندمیدن به زیر آتش این کهنه زخم بی مرهم. یا...هو

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

بدترین انتخاب ممکن در چنین مقطعی برای حکومت افزایش تنش با عرب‌هاست. امتیاز دادن به شیخ‌نشین‌ها خیلی کمتر برای حکومت هزینه دارد تا به آمریکا و اروپا. همراهی یا حداقل موافقت شیخ‌نشین‌ها برای جنگ با ایران نیاز ضروری برای آغاز جنگ است. هم به دلیل توان اقتصادی و مالی آن‌ها و هم اینکه در هر جنگی همسایه‌های جغرافیایی نقش تعیین‌کننده دارند. در چنین وضعیتی حتی دیدگاه ضعیف‌‌ترین همسایه‌های ایران مثل ارمنستان و ترکمنستان هم بسیار مهم است چه برسد به شیخ‌نشین‌ها که هم میزبان نیروهای نظامی آمریکا هستند (مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی که بار اصلی جنگ بر دوش آن خواهد بود در بحرین است) و هم خواه ناخواه بخش بزرگی از هزینه‌های جنگ به عهده آن‌ها خواهد افتاد و هم توان اقتصادی فوق‌العاده‌ای دارند.

آقای مدرنیته گفت...

خب، احمدی نژاد باید چه میکرد ؟ میگفت ببخشید این جزایر شماست و بفرمایید تحویل بگیرید تا اعراب با ما دشمن نشوند؟!

Dalghak.Irani گفت...

نه عزیز جان. کافی بود احمدی نژاد خودش نمی رفت ابوموسی در این موقعیت. فعلاً که مدت هاست این موضوع ساکت است چه لزومی داشت مشکلی بر مشکلات بیفزاید. البته او با قصد معلوم رفته و می خواهد بهر بهانه ای شده رسانه ای بشود و در بین خبرهای جنجالی بماند. برای ما هم خوب است که مرتب مشکل رو مشکل درست کند برای رژیم. ما فقط نگران دارو و کالاهای ضروری برای مردم هستیم ولی پدرش خامنه ای بدجوری توی دردسر بیشتر می افتد. این رسم پسری هم نیست. به ادبیات خودش نامردیه! یا...هو

ناشناس گفت...

Salam
Chare in ast ke dahan in Tazi ha ra baraye yek bar va hamishe shokhm zad.

آقای مدرنیته گفت...

گفتی دارو !

چند ساله که فشار خون دارم.

الان 2 ساله که داروم وارد نمیشه دیگه (آمریکاییه)، مجبورم هر بار بدم چنتا از دوبی و انگلیس و گاها آمریکا برام بفرستن !
البته الان یک ماهه که مشابه هندیش اومده تحت لیسانس آمریکا !
اینم از روزگار ما...

+ راستی، لینکت کردم

کمپین احمدی نژاد گفت...

سلام به همه دوستان، عرب‌ها رو ول کنین بابا، الان از اونها بدتر رو خودمون داریم تو رأس حکومت خودمون ، چرا زود احساساتی میشین، اول یه خسته نباشی‌ به احمدی نژاد بگین تا بگم چرا؟؟ کی‌ تونست تابوی رهبر رو بشکنه ؟ کی‌ تونست بی‌ لیاقتی این حکومت رو به همه دنیا ثابت کنه ؟کی‌ تونست ته صندوق ذخیره ارزی رو بالا بیاره که حالا حکومت پول کافی‌ نداشته باشه برای جفتک انداختن ؟ کی‌ تونست مثل موریانه حکومت رو از داخل بخوره ؟ جریانات ترور و بمب گذاری‌های چند ماه اخیر در خارج از کشور رو کی‌ لوو داد ؟ دین پرداخت یارانه ماهی‌ ۷۰- ۸۰ هزار تومان رو کی‌ انداخت گردن حکومت ؟...... این کارها رو نه هاشمی کرد نه خاتمی نه موسوی و نه هیچکس دیگر ، فقط احمدی نژاد بود که رسوا کرد آخوند‌ها رو در دنیا .حالا هم خود او به عمد ۲ روز مانده به کنفرانس هسته‌ای این جریان رو پیاده کرد تا تنها شاهرگ حیاتی و اقتصادی حکومت هم رو به بسته شدن برود. تاریخ از او به نام کسی‌ که یک تنه ریشه استبداد دینی رو در این سرزمین برچید، یاد خواهد کرد.درود بر رئیس جمهور قهرمان و وطن پرست.

ناشناس گفت...

سلام دلقک جان
من که مشتری دائم حضرتت هستم برای اولین بار به طور کامل و خالص با استدلال حضرتت مخالفم. یکی اینکه حاکمیت ایران بر جزائر هبه ی انگلیس به ایران نبوده است. رجوع کنید به اسناد وزارت امورخارجه ی بریتانیا که 4 سال پیش منتشر شد و در هفته نامه ی شهروند امروز هم به چاپ رسید. ساده بگویم که شاه بحرین را مفت و مجانی داد به این شرط که بریتانیا دخالتی در استیلای ایران بر جزایر 3 گانه نکند. خاطرات علم هم همین را میگوید. حتی شاه به انگلیسی ها گفته بود اگر بخواهند جلوی تسخیر جزایر را بگیرند حاکمیت امارات را به رسمیت نخواهد شناخت.
دوم. قیاس جزایر با کیس اسرائیل هم مغالطه آمیز است. جزائر تا اوایل قرن بیستم در اختیار ایران بوده اند و متفاوت از موضوع اسراییل.
چاپش نکن
دوستت دارم
ناکجا

آرسین گفت...

دلقک جان
تئوری کمپین هم چندان بی راه به نظر نمیرسد...
البته بستگی داره که آیا میشه تو این تئوری هزینه ها رو هم حساب کرد یا نه؟
به هرحال موفق باشید

پیمان گفت...

اگر این جزیره جایزه به شاه بود چرا بحرین را که آن زمان مال ایران بود گرفتند از ایران و شاه؟

Dalghak.Irani گفت...

سلام دوستان. چند توضیح کوتاه:
راجع به ذوق کنندگان از خرابکاری معکوس احمدی نژاد باید بگویم که مینی موم یکسالی تأخیر دارند و من ذوق هایم را کرده ام. تازه ذوق مان وقتی بدرد خواهد خورد که این شخم زنی های احمدی نژاد منجر به نتیجه ای در جهت بهبود حکومت ایران شود. و الا ما خواهیم ماند و این حاکمیت خامنه ای و ایرانی ویران تر از 8 سال پیش. این است که تجربه ام می گوید فعلاً آهسته بخندیم.
دوست نازنین و نادیده و بسیار آشنای بیرمنگامی اصفهانیم هم متوجه روح عرض من است و باشد که من می گویم تا کدخدا را نبینی محال است دهی را بتوانی بچاپی! و کدخدا تا ما یادمان است غرب و بریتانیا و امریکا بوده اند. بقیه جزییات یک سری تکنیک است که ممکن است جابجا باشد یا بشود.
موضوع بحرین اما کمی مفصلتر است و ایران مدت های طولانی بود که اتوریته و تسلطی بر این جزیره نداشت و آنجا با نوعی استقلال از ایران اداره می شد. بعبارت دیگر نگهداری بحرین تقریباً غیرممکن شده بود. ضمن اینکه من از جایزه صحبت کرده ام و نه از منفعت خود غرب. البته باید یک تاریخ دان و محقق راجع به وقایع منجر به جدایی بحرین نظر بدهند و خدمت یا خیانت بودن آن را واکاوی کنند. منظور من بیشتر بهمان اصلی که در بالا هم گفتم راجع به دیدن کدخدا و چاپیدن ده بر می گردد و در جزییات حقیقی و حقوقی صاحب نظر اصیل نیستم و هر چه بگویم از نادانیم است. یا...هو

ناشناس گفت...

شما مثل اینکه خیلی طرفدار شاه هستید!
جزایر از عهد باستان متعلق به ایران بوده و چند صباحی در اشغال بریتانیا بود و خدا رو شکر به کشور بازگشت و انشالله تا ابد هم خواهد ماند.
در مورد سیاست ورزی شاه هم به ماجرای بحرین مراجعه کنید!

Dalghak.Irani گفت...

من هم که گفتم از عهد باستان. حتی عراق و بین النهرین و قفقاز که بهمین نزدیکی مال ما بوده... الا ماشاءالله. من خودم یک زمانی عاشق سینه چاک پزشکپور عزیز بودم و پان ایرانیست. اما بزرگتر که شدم دیدم سیاست فقط از منطق قدرت پیروی می کند و نه احساسات منزوی. لذا وقتی شاه خط تالوگ شط العرب را مرز بین ایران و عراق کرد و صدام مخوف را چهار زانو نشاند در الجزیره و قرار داد 1975 را ریخت توی حلقش گفتم بابا دست مریزاد با همۀ دموکراتیک نبودنت در منطقه ای که همه از سیر تا پیاز سویس هستند بی برو برگرد. هوادار شاه باشم چه کاری می توانم بکنم حالا که آن دیکتاتور قهار را به زباله دان تاریخ انداخته ایم. کاشکی سال 57 به معترضان نمی پیوستم و انقلاب با یکنفر کمتر پیروز می شد و من عذاب وجدان نمی گرفتم که سرباز به تو چه که در سیاست دخالت کردی. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک عزیز
البته سیاست قدرت است. اما بخشی از این قدرت هم حقوق حقه و تاریخی ملی هستند. مشکل شما اینست که حقوق را از قدرت جدا میدانید. واقعیت اینست که بحث حقوق ملی از مقوله قدرت جدا نیست. اساسا قدرتی که حقانیت و وجاهت نداشته باشد بسیار شکننده بوده و به تار مویی بند است. به همین دلیل هم هست که اسرائیلی که پشتش به سلاح های ویرانگر آمریکا گرم است برای حضور خود دست به "توجیهات تاریخی" میزند تا برای قدرت و حضورش "مشروعیت" دست و پا کند. خلاصه اینکه بر خلاف تصور شما، قدرت، تنها قدرت سخت (توپ، تانک، ارتش ،....) نیست، بلکه قدرت نرم (مشروعیت) هم هست.
در مورد نظرتان به شاه به شما موافق نیستم که چون به این صحبت ربطی ندارد، از ان در حال حاضر صرفنظر میکنم.

ناشناس گفت...

جناب دلقک،یه باره بگو آدم و حوا هم ایرانی بودن و قال قضیه رو بکن دیگه.کم نیاری یه وقت.بگو دیگه کجا مال شما بود؟؟چیزی از قلم نندازی.زهی بی حیایی و وقاحت از دست شما ایرانیها.