Femme Lisant |
1- کوفی عنان وارد تهران شده است. او هم اولین و هم مهمترین وبلندپایه ترین شخصیت بین المللی است که در رابطه با بحران سوریه به تهران رفته است. بعبارت دیگر تا کنون نه دولت های غربی و نه اعراب با علم بر اینکه جمهوری اسلامی یکی از بازیگران و کارگردانان اصلی وقایع سوریه است تمایلی به دادن نقش رسمی به خامنه ای نبودند. حتی مأموریت اخیر اردوغان هم مشخصاً یک مأموریت در رابطه با انرژی هسته ای بود که گویا نخست وزیر ترکیه از فرصت استفاده کرده و موضوع سوریه را نیز در حاشیۀ ملاقات هایش با مقامات جمهوری اسلامی مطرح کرده است. اما عنان فقط در ارتباط با بحران سوریه و نه از سوی غرب که از طرف سازمان ملل متحد است که به تهران رفته است.
2- واقعیت امر چنین نشان می دهد که کوفی عنان بعد از بازدید از سوریه و ملاقات با طرف های درگیر در بحران سوریه مشاهده کرده است که اولاً اسد پایگاه مردمی خوبی دارد و استحقاق سقوط را ندارد. و ثانیاً موضوع سوریه دیگر از بحران داخلی اعتراضات ناراضیان به اسد خارج شده و ضمن تبدیل شدن به یک جنگ تمام عیار ابعاد سیاسی منطقه ای و بین المللی هم پیدا کرده است. لذا بنظر می رسد که او تصمیم گرفته است که تلاش کند تا غرب را از سویی و اعراب را در طرف دیگر متقاعد کند که از ساقط کردن بزور اسد خودداری کنند. زیرا اکثریت مردم سوریه هم چنین سقوط فروپاشانه ای را نمی خواهند.
3- قبلاً هم گفته ام که بغیر از ترکیه که در سقوط اسد دنبال بسط هژمونی خودش است و منافع کشورش و حل برخی مشکلات داخلی ترکیه؛ دیگر بازیگران صحنۀ سوریه اعم از غرب و امریکا و اسرائیل؛ یا عربستان و قطر و دیگر اعراب مشکل چندانی با اسد جوان در سوریه ندارند. و در حقیقت اسد را بعنوان پیش مرگۀ خامنه ای سیبل کرده اند. امریکا و اسرائیل و غرب با علم بر اینکه گزینۀ دولت جایگزین بعدی سوریه هم ممکن است بسمت رژیم اسلامی و ایدئولوژیک برود حاضرند رژیم عملاً نه چندان خطرناک اسد سکولار و مدرن در مرزهای اسرائیل را تحمل کنند تا دست بقماری نزنند که بدتر از بد بشود. عربستان و قطر و سایر اعراب هم با شخص بشار اسد می توانند دوستی کنند و مزاحمش نشوند مشروط بر اینکه دوستی محکم و تنگاتنگ خود با آیت الله خامنه ای و ارتباط با حزب الله لبنان را مطلقاً کنار بگذارد و به سیاست های منطقه ای اعراب در لبنان و فلسطین بپیوندد. لذا بنظر می رسد که مشکل سوریه قبل از اینکه مربوط به داخل مرزهای سوریه باشد مربوط است به "سرپل بودن برای جمهوری اسلامی خامنه ای" در کنار مرزهای اسرائیل. و غرب و اعراب هر دو مصمم هستند که حالا که شورش های داخلی سوریه فرصت را فراهم کرده است موضوع را یکسره کنند.
4- اینک کوفی عنان در تهران است و می کوشد که جمهوری اسلامی را متقاعد کند که از نفوذ خود استفاده کند و بشار اسد را برای پذیرش طرح آتش بس منجر به توقف کشت وکشتار داخلی ترغیب و وادارد. رژیم خامنه ای اما خودش هم سخت دچار سختی و بحران است و تا سه روز دیگر باید در میز مذاکرات مرگ و زندگی با غرب حاضر شود. لذا طبیعی است که اگر بخواهد به کوفی عنان پاسخ مساعد بدهد در فشار به بشار اسد؛ متقابلاً از او خواهد خواست که از امریکا و غرب بخواهد که برسر میز هسته ای کوتاه بیایند و مته بخشخاش نگذارند. اینجاست که مأموریت عنان شکست قطعی می خورد. زیرا که غرب به این دلیل بشار اسد را نمی خواهد که مقدمه ای باشد برای فشار هرچه بیشتر به خامنه ای در جهت بحران هسته ای باغرب. و خامنه ای با این رویکرد حاضر است به طرح عنان کمک کند که غرب دست از سر برنامۀ هسته ایش بردارد. و این نقض غرض است. چون اگر خامنه ای و موضوع هسته ایش با غرب نبود اصلاً لزومی به جنگ داخلی در سوریه نبود. و کافی بود که غرب و اعراب دخالت نمی کردند و مخالفان را مسلح نمی کردند و اسد یا از پسشان بر می آمد و یا حد اکثر فرمولی مثل علی عبدالله صالح پیش می آمد و بحران سوریه حل می شد.
5- اما با اینکه قطعی بنظر می رسد که غرب و عربستان و قطر رژیم بشار اسد را بهر قیمتی هم ساقط خواهند کرد؛ اما محض احتیاط می توانیم مذاکرات استانبول بین جمهوری اسلامی و غرب را نشستی برای نهایی کردن "اسد خواهد ماند یا نه" هم نظاره کنیم. اگر جمهوری اسلامی حاضر به تعطیل کردن فعالیت های غنی سازی اورانیوم خود بشود برای همیشه؛ احتمال بسیار زیاد است که به اسد هم فرصت داده شود تا در قدرت بماند. در این صورت همۀ پشتیبانان گروه های مسلح بنام ارتش آزاد سوریه کنار خواهند کشید. اما اگر جمهوری اسلامی حتی تردید هم باقی بگذارد در تعطیل کردن پروژه های هسته ایش؛ مسلم است که اسد جوان دیر یا زود با هر هزینه ای هم حذف خواهد شد. و آنوقت است که دیگر ایرانیان باید حتماً کمی هم آذوقه و دارو زخیره کنند برای روزهای سخت.
با این افزوده که امریکا هم به رقابت رامنی و اوباما رسید و در شش ماه آینده هر روز رجزهای متقابل تندتری خواهیم شنید. یا...هو
۲ نظر:
پیشنهاد می کنم اطلاعات خود را گسترش دهید. عربستان و قطر به دنبال روی کار آوردن سلفیهای تندرو در سوریه هستند تا بلکه بتوانند روند بهار عربی را که می رود موجودیت آنها را تهدید کند معکوس نمایند. چون هر گونه حرکت دموکراسی در خاورمیانه به ضرر آنها و همچنین اسراییل است.
و دلقک که عاشق این صداهاست که از جامعه بر میخیزد...
http://ariandailynews.blogspot.se/2012/04/blog-post_7405.html
ارسال یک نظر