۱۳۹۱ اردیبهشت ۳, یکشنبه

خامنه ای در قدرت بماند این صحنه ها به تصویر همیشگی تاریخ جهان تبدیل خواهد شد!

69-04-HossM-01.jpg

عکس از مسعود حسینی عکاس افغانی بزرگ شده در ایران که صحنه ای از انفجار در شهر کابل را در مراسم عاشورا نشان می دهد،که برترین عکس سال 2012 شده و جایزۀ پولیتزر گرفته است. با درود و تبریک به او.
 متن پایین هم سه پاراگراف از حرف های سرلشکر صالحی فرمانده کل ارتش است در مورد تعریف از خامنه ای و خاطرات جوانی:
  • در همین اثنا بود که به‌تدریج آشنایی حضرت آقا با بدنه‌ ارتش تقویت شد. مسئولیتی که به حضرت آقا واگذار کرده بودند و توجهی که ایشان به ارتش نشان دادند و استعدادی که در برقراری این رابطه داشتند، سبب شد تا ارتباط ایشان با بدنه‌ ارتش و نظامیان به طرز چشمگیری گسترش یابد.
  • من اولین صحنه‌ای که از حضور ایشان در ارتش به یاد دارم، زمانی بود که ایشان در یک مکان نظامی حاضر شدند و با خبردار و ادای احترام گروهانی که در آن‌جا مستقر بود، مواجه شدند. همه منتظر بودند که ببینند ایشان چه واکنشی نشان می‌دهند و البته در باور همه بود که ایشان احتمالاً دستشان را روی سینه می‌گذارند و مثلاً می‌گویند أیّدکم‌الله؛ یعنی همان‌گونه که اکثر مقامات برخورد می‌کردند. اما همه با ناباوری دیدند که ایشان دست راستشان را که آن زمان مجروح نشده بود، بالا بردند و به طرف عمامه‌ خود گرفتند و فرمان آزاد دادند.
  • این کارها باعث شد بین ایشان و نظامیان ارتباط برقرار شود و این ارتباط هر چه پیش می‌رفت، تقویت می‌شد. این‌گونه شد که در زمان جنگ، در مناطق درگیری، وقتی نیروهای نظامی می‌شنیدند که نماینده‌ی امام رحمه‌الله در شورای عالی دفاع در منطقه حضور دارد، در مقابل ایشان تمکین می‌کردند و می‌دانستند که تمامی مطالب مورد نظر آنها و گزارش‌های مربوطه به حضرت امام رحمه‌الله انتقال پیدا می‌کند و تبدیل به دستور می‌شود و برای اجرا ابلاغ می‌شود.
1- آیت الله فعلی خامنه ای در هنگام وقوع این خاطره هنوز معلول تروریستی نبود. این نشان می دهد که خاطره مربوط به سال های قبل از 1360 است. لذا خامنه ای در آن موقع روحانی 40 ساله ای بود که نه یک روز خدمت سربازی کرده بود و نه یکساعت آموزش نظامی دیده بود. ادای احترام نظامی با دست یک حرکت اریجینال نظامی و مربوط به ارتش های مدرن است، و در خودش نمادی از جاه طلبی و برتری جویی خشن و غیرقابل انعطاف را حمل می کند. روحانیان بسنت دین و معاف بودن از خدمت سربازی هیچگاه نه با چنین نمادهای مدرن مأنوس بوده اند و نه از چنین نمادهایی استفاده می کنند. بعبارت دیگر هنوز هم روحانیان تحمیل شده به ساختار ارتش ایران و بعد از سی و سه سال با ادای احترام نظامی (بالا بردن دست بسوی عمامه) تظاهر نظامی نمی کنند. زیرا که سلام مألوف آنان دست روی سینه گذاشتن و تواضع معنوی یا ریایی است. من بخاطر ندارم که هاشمی رفسنجانی در مقام فرمانده جنگ در طول 7 سال فرماندهی خود چنین حرکتی کرده باشد. این از این جهت هم مهم است که هاشمی هم بدلیل فعال سیاسی بودن بخدمت اعزام شده بود قبل از انقلاب؛ و هم خودش روحیه ای جاه طلبانه دارد.

2- ترکیب عکس عاشورای کابل حسینی افغانی با روحیۀ بسیار خشن و منضبط و میلیتاریستی خامنه ای را به این جهت مهم دانستم که:

الف- در بکار بردن واژه های برساختۀ چپ مارکسیست از جمله "میلیتاریسم" و اطلاق آن به کسانی که یونیفورم نظامی بتن داشته اند و یا دارند؛ و به همۀ آنان از جمله حقیر یا قالی باف و هزاران نظامی که عرضه و یا دل سر "ماست"! بریدن را ندارند یک خطای نابخشودنی و آدرس عوضی است.

ب- جنگ بین مذاهب خشن، نابود گر، پی گیر، بی انتها و همه زمانی است. لذا این حساسیت ماقبل تاریخ ادامه یافته در تاریخ بعد از مدرنیته در کشورهای جهان سوم نباید وارد عرصۀ عمومی و قدرت سیاسی بشود که کشتارهای مذهبی را گسترش و شدت بدهد.

پ- اولاً خوب بشناسید روحیۀ بسیار جاه طلب و خشن خامنه ای را از بدو ورود به چرخۀ قدرت و نه فقط در سال های اخیر؛ و ثانیاً مطمئن بشوید که تا موقعی که رادیکالیسم شیعی - سیاسی تولیدی توسط خامنه ای - مصباح - خوشوقت در ایران امروز قطع نشود رادیکالیسم سنی - سیاسی تولیدی توسط عربستان در همه جای جهان هم - حالا دیگر به پشتیبانی ترکیه و عثمانی و قطر هم - متوقف نخواهد شد. و دیدن چنین صحنه های دردناکی تداوم خواهد داشت.

ت- هرگونه صحبتی با غرب در جهت مدارا با این خشونت مذهبی؛ و فارغ از "حق با کیست" نوعی فانتزی سیاسی است برای تبرئۀ تهوع آور مدعی اش. و الا غرب چنین سخنی را نخواهد شنید و دست از مبارزۀ بی امانش با بنیاد گرایی اسلامی برنخواهد داشت. بعبارت دیگر هیچ گزینۀ دومی جز خاموش شدن مرکز "شروع رادیکالیسم مذهبی" در ایران نخواهد توانست به کشتارهایی از انواع آن چه در قالب جنگ مذاهب و چه در کسوت حمله های نظامی غرب به این یا آن کشور مسلمان انجام می پذیرد؛ نقطۀ پایان بگذارد. یا...هو

۳ نظر:

ناشناس گفت...

یادی از قالی باف کردی خواستم بگویم نگران نباش ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا او را به ریاست بگمارند، از چهار سال عقب انداختن انتخابات شورای شهر و شهردار بودن هشت ساله او بدون کوچکترین مانع و انتخابات مجددی، تا دستور به بایکوت خبری مرگ هموطنانمان در مترو در جریان بارندگی اخیر که مبادا خدشه ای به چهره مدیریت ایشان وارد شود و البته دستور به قرارگاه سازندگی سپاه برای اتمام هر چه سریعتر پروژه های شهرداری تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری با بودجه ای کلان که مشخص نیست از کجا تامین شده است با وجود آه و ناله دائمی شهرداری! البته شاید هم شانس بیاورید و زودتر از موعد از ایشان مستفیض شوید چرا که سال گذشته و در جریان مطرح شدن استیضاح احمدی نژاد، چند رسانه غربی به خودشان جرات دادند و مطرح کردند که آیت الله خامنه ای در نظر دارد قالیباف را منصوب کند و صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز به موازات همین قضایا مانور ویژه ای بر روی ایشان می داد. خلاصه حالا که دغدغه ها و آرزوهایت را در قالیباف محقق می بینی خواستم بگویم تنها نیستی به هیچ وجه و این بار حکومت جمهوری اسلامی هم با تمام قوا پشت توست.

ناشناس گفت...

می دانستم دلقکی اما نمی دانستم دلقکی کور!! که دست احمدی نژاد و رفسنجانی را در دست هم نمی بینی، به این واضحی ...

ناشناس گفت...

همه این نامردها سر وته یک کرباسند و هدفشان نابودی ایران و ماندن رژیم است.