راه حل شریعتمداری: خامنه ای بگوید غلط کردم؛ و غرب هم آبروی او را نبرد!

1- بعد از اینکه کیهان بالاخره توانست یک نقطۀ رادیکالی پیدا کند در موضع سراسر تسلیم و ضعف جمهوری اسلامی در مذاکرات پیش روی هسته ای با غرب؛ چنان ذوق زده و از خود بیخود شد که تعیین محل مذاکرات را بعنوان یک رویارویی قدرتمندانه و عزتمندانه و از سر قوّت جمهوری اسلامی را تیتر اول روزنامه اش کرد در روز شنبه و نوشت: "گزارش اختصاصي كيهان: انتخاب مكان مذاكرات نمايش جديد اقتدار ايران مقابل 1+5". اما هنوز کیهان در مناطق دور دست ایران توزیع نشده بود که غرب ابلاغ هیلاری کلینتون در عربستان را ابلاغ مجدد کرد به تهران که همان استانبول محل مذاکرات خواهد بود؛ و باد شریعتمداری هم خالی شد همراه با حقارت خامنه ای و تیم مذاکره کننده اش.

2 امروز دیدم که جلیلی هم مذاکرات استانبول را رسماً پذیرفته است با یک سیخ کوبیدۀ اضافه که بیچاره شریعتمداری هم چیزی داشته باشد برای این غلط کردن. آن سیخ کوبیدۀ اضافه این بود که جمهوری اسلامی یک دور دوم مذاکراتی را هم پیش بینی کرد بعد از استانبول و مکان آن را بغداد اعلام کرد. و در حالیکه نه ببار است و نه بدار خواست بگوید که ما عقب نشینی نکرده ایم. بلکه تعیین مکان دور اول را به حریف داده ایم و مکان دور دوم را ما تعیین کرده ایم. این تلاش مذبوحانه برای شکست در اولین گام اما با خودش حرف مهمی را هم حمل می کند نا خواسته یا آگاه. و آن این است که جمهوری اسلامی حاضر خواهد بود همۀ پیشنهادات اصلی غرب را بپذیرد. لذا از موفقیت دور اول در استانبول اطمینان کامل دارد و بفکر تکمیل مذاکرات نهایی در دور دوم و در بغداد است.

3- هرچند بعید می دانم که مذاکره کنندگان خامنه ای چنین ذهنیتی داشته اند در هنگام اضافه کردن آن سیخ کوبیده؛ اما خودم بسیار محتمل می دانم که مذاکرات استانبول با تسلیم نسبی جمهوری اسلامی موفق خواهد بود و دور دوم مذاکرات هم بعید نیست که صورت بگیرد. در کجا و چه زمانش البته بستگی به میزان تسلیم طرف ایرانی خواهد داشت. آنچه که مسلم است ایران حاضر شده است تأسیسات فردو را تعطیل و اورانیوم بیست در صد را تعلیق و مقدار تولید شده را بخارج از ایران منتقل کند. چون اگر این پیش شرط حداقلی را نپذیرفته بودند اصولاً مذاکره ای شروع نمی شد. اگر یادتان باشد غرب بارها مذاکره را قبول نکرد و مصر بود که ایران باید ثابت کند اراده ای "جدی" برای مذاکره دارد. ارادۀ جدی هم سوگند و آیه و فتوای خامنه ای که نمی تواند باشد بلکه قطعاً مربوط بوده است به قبول پیش شرطی که حداقلش همین می تواند بود که گفتم.

4- در مذاکرات استانبول غرب خواهان تعلیق کل تشکیلات غنی سازی در نطنز خواهد بود تا بشود در ادامۀ مذاکرات در دور دوم و سوم بفرمولی رسید که طی چه مکانیزمی موضوع رفع تحریم ها از سویی و مشوق ها و تضمین های امنیتی مورد درخواست ایران از جانب دیگر انجام شود تا در مقابل و توافق عادی سازی کامل بساط غنی سازی در هرسطح نازلی هم برچیده و منتفی شود. اگر این درخواست نهایی و شفاف از سوی طرف ایرانی پذیرفته شود؛ شهر زیبای استانبول یکبار دیگر به تاریخ خواهد پیوست و مذاکرات موفق خواهد بود و ادامه خواهد یافت. اما اگر این درخواست غرب از سوی ایران پذیرفته نشود مذاکرات به روز دوم استانبول هم نخواهد کشید و خیلی سریع شکست خورده و هرکی رود خانۀ خود و روز از نو روزی از نو خواهد شد.

5- خامنه ای در مینی موم قدرت سیاسی در بین نخبگان؛ و مشروعیت مذهبی و ولایی در بین تودگان - با اختساب هواداران تیفوسی اش که در حداقل عددی تاریخ خود هستند - قرار دارد. و بهمین خاطر هم است که مدت هاست از بازی هیستریک "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" دیگر استفاده نمی کنند. طرفه اینکه خامنه ای با علم بر ریزش وجاهت رجزخوانی معنوی "غرب مخالف اسلام است" خود عدول کرده؛ و شما دیدید که در هم سخنرانی مشهدش و هم پیام نوروزیش برای اولین بار متوسل به یک رجز مادی شد تا با غلغلک حافظۀ تاریخی مردم در مورد نفت و گاز و استفاده از کلیشۀ "غرب دنبال چپاول نفت و گاز ماست" آنان را متقاعد کند که از او حمایت کنند. در حالیکه من یادم نمی آید که در ده سال گذشته حداقل خامنه ای بغیر از پررنگ کردن مخالفت غرب با اسلام حرفی از نفت و گاز زده باشد. آن هم با پروپاگاندایی بشدت غلیظ که اعلام کند ایران از نظر منابع نفت و گاز بر روی هم شماره یک جهان است. اما متأسفانه باز هم غلط کرده چون مریدان دیروزش فقط "روکم کنی اسلام شیعی" او را قبول داشتند و نه "روکم کنی ملی و مصدقی" او را. زیرا می دانند هرکه را بهر کاری ساخته اند.

6- حرف زیاد است در این مورد و باید صبر کرد و دید در استانبول چه پیش خواهد آمد. اما از همین الان می توانم مطمئن باشم که توصیه های شریعتمداری با افعال معکوس بهترین تاکتیک مذاکرات ترکیه خواهد بود. پس مقاله را با شریعتمداری شروع کردم با او هم تمام کنم. شریعتمداری در دو سر مقالۀ کیهان بفاصلۀ چند روز دو تا سرنخ داد به خامنه ای که اولینش را خودش نوشت با تیتر "چاره كار يك «غلط كردم]امریکا[» است ! " و دومی را بگماشته اش سفارش کرد بنویسد با تیتر "درس هايي از گذشته براي مذاكرات آوريل " که مهمترین نکته اش هم این بود که "اصراری نداریم آبروی غرب را ببریم". حالا اگر این افعال معکوس شریعتمداری را به زبان حال او برای حضرت "آقا" ترجمه کنیم می شود اینکه: "خامنه ای در استانبول بگوید غلط کردم و امریکا و غرب هم قول بدهند که آن را طوری رسانه ای نکنند که آبروی جمهوری اسلامی خامنه ای برود. یا...هو