The Battle of Lepanto |
1- "تا سه نشه بازی نشه" پس این آخرین پست راجع به ماجرای هواپیمای جاسوسی را تقدیم می کنم تا خیالتان را راحت کنم که همۀ گزارشات دو طرف و گفتارها و رفتارهای ضد و نقیض را چیدم کنار هم و دادم به کامپیوتر مغزم و تجربه ام و دانش و بینشم تا توانستم یک روایت ساده و قابل فهم و قابل قبول از این اتفاقی که افتاده فراهم کنم و همۀ گیجی ناشی از این حادثه را پاسخ بدهم. تا مطمئن باشید که فرود ناقص این پرندۀ جاسوس در شمال شرقی ایران نه به توانایی پدافند ارتش ربط داشته است و نه به قوت جنگ سایبری سپاه و نه قاچاقچیان افغان و نه بی عرضگی و با عرضگی حاکمان هر دو طرف و نه هرچیز و سناریو و ادعا و شو و... بروی صحنه آمده از طرف جمهوری اسلامی و امریکا! بلکه کل ماجرا بسادگی یک حادثۀ فنی بوده است و تمام.
2- با فرض اینکه شما همۀ اخبار و مدعیات پرحجم راجع به این موضوع از سوی ایران و امریکا را می دانید؛ از این جا شروع می کنم که اصل ماجرا این بوده که این پرندۀ جاسوس پیشرفته با کمترین خسارت در خراسان ایران بزمین نشسته و ایران صاحب آن شده است. بقیۀ از اینجا به بعد ماجرا فقط پرسش از یک موضوع است: "چگونه و چرا این پرنده در آنجا فرود آمده؟" و بر سر همین سؤال بوده که نظامیان ایران بخودشان اعتبار ساقط کردن و نشاندن و پیروز شدن و من "آنم که رستم بود پهلوان" داده اند تا امریکا به خود زنی دچار شود و تخفیف شود از جانب همه که خاک بر سرت با این بی عرضگی. اما واقعیت ماجرا که همان ضرب المثل معروف "من آنم که رستم بود پهلوان" دقیق ترین تعبیر برای طرف ایرانی است بدین قرار رقم خورده است.
3- خوب دقت کنید. بهمین سادگی:
الف- این هواپیما دقیقاً در قسمتی دچار نقص فنی شده است که قرار سازندگانش این بود که در آن قسمت هیچگاه دچار نقص فنی نشود. این پرنده بعد از اینکه در بخش ارتباطش با مرکز هدایت و کنترلش دچار مشکل شده است؛ همزمان و کاملاً تصادفی در سیستم برگشتن اتوماتیک بفرودگاه مبداء نیز دچار نقص فنی شده است. بعبارت دیگر این طیاره فقط و فقط در سیستم ارتباط با مرکز و جهت یابی برای برگشت دچار مشکل و گیج شده است و نه هیچکدام از آلات دقیق دیگر پرواز کردن و فرود آمدن.
ب- هواپیما بعد از قطع ارتباطش با مرکز کنترل تا زمانی که سوخت داشته به پرواز بدون کنترل و گیجش ادامه داده است. هنگامی که سوختش در حال تمام شدن بوده و باید فرود می آمده و بخاطر همان گیجی در جهت یابی و قطع ارتباط کنترلی اش؛ بیابان های طبس یا کاشمر یا ... را با فرودگاه مبداأ خود اشتباه گرفته و فرود آمده است. و چون جایی که فرود آمده باند صاف و آماده ای نبوده لذا در هنگام فرود روی سنگ و کلوخ و ناهمواری بیابان محل فرود کمی آسیب دیده و متوقف شده است.
پ- منطقه ای که این هواپیما بطور خودکار فرود آمده جزو مناطق تحت کنترل ارتش ایران بوده است. بعبارت ساده تر فرود در منطقه ای بوده که ارتش زودتر از سپاه به این هواپیمای تصادفی فرود آمده دسترسی پیدا کرده و آن را تصاحب کرده است. بخاطر همین هم بوده که گزارش اولیۀ ایران از در اختیار گرفتن این هواپیما دارای ابهامات و تناقضاتی از سقوط کردن و ساقط شدن و ... "یک مقام نظامی گفت ..." و "یک مقام مسئول که نخواست نامش برده شود اظهار داشت ..." و "ارتش هواپیما را زد" و "نیروهای مسلح ایران موفق به شکار هواپیمای امریکایی شدند" و... آکنده و گیج بود. زیرا که خود ایران هم نمی دانست چگونه چنین حادثۀ غیرمترقبه و بی خبر آنان اتفاق افتاده است.
ت- تا اینکه دو سه روز وقت صرف می شود و متخصصین سپاه وارد قضیه می شوند و موفق می شوند آن سناریوی "پهپاد امریکا را شکار کردیم" و "هواپیمای جاسوسی را نشاندیم" و "جنگ سایبری" و "هک کردن سیستم ها" و این واژه های آشنا و پز دادنی برای جنگ روانی را تنظیم می کنند و تازه شروع می کنند هم به پز دادن و نمایش و هم مقامات سیاسی یادشان می افتد که باید از ورود هواپیمای جاسوس امریکایی به فضای ایران - آن هم با چهار روز وقفه - به مجامع سیاسی و حقوقی بین المللی شکایت کنند.
ث- در حالیکه اگر ایران فاعل این ماجرا بود و نه منفعل آن لزومی به صرف این همه وقت برای رسیدن به سناریوی تبلیغی نبود و وزارت خارجه نیز در دم و بلافاصله باید اقدام دیپلماتیک و اعتراضی می کرد. هواپیمای گیج فرودی گیج داشته و همۀ مقامات ایران را هم گیج کرده است. همین. و گیجی سه روزۀ مقامات ایرانی بالاخره به آن سناریویی رسیده که یک هفته بعد از فرود رسانه ای کرده اند. و الا اگر واقعه ای بفاعلیت نیروهای مسلح ایران وقوع یافته بود نیازی به از این شاخه به آن شاخه پریدن نبود. و کافی بود عین واقعه را تعریف می کردند.
ج- مخلص کلام همان تمام کلام: پرندۀ جهت گم کرده ولی سالم امریکایی در فرودگاه عوضی بیابان های ایران فرود آمده است. ارتش بصورت تصادفی آن را در اختیار گرفته است. سه روز وقت برده تا مقامات ایران هم اصلاً سر در بیاورند که این هیولا چیست و هم به سناریوی ساختگی برسند و یک هفته زمان برده که این سناریو را منسجم و بنمایش موفقیت سایبری و از این مهملات تبدیل کنند و شو راه بیاندازند. یا...هو
پی نوشت: بعد از اینکه امروز اوباما با خونسردی خواستار تحویل هواپیما به امریکا شد. کیهان سه شنبه نیز تلویحاً آن شعف "شکارکاشمر" خودش را پس گرفته و بطنز پناهنده متوسل شده در ستون گفت و شنود؛ و یک خبر هم از فرید زکریا در صفحۀ 3 کارکرده درتوانایی های تسلیحاتی فنی ایران ولی انتهای همین خبر هم بصراحت اعتراف کرده که امریکایی ها می گویند پهپاد خودش نشسته و ایران هک و آن را هدایت نکرده است. حالا باید منتظر باشیم که بزودی چطور دروغ ادعایی را توجیه خواهند کرد.
۶ نظر:
یک پرسش و پاسخ از بالاترین
alfredt کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:
خوب چرا "سیستم خودانفجاری" این هواپیما عمل نکرد؟! میدونی انقدر این مورد زیاد هست که خیلی سخت هست پذیرش اینکه دچار نقص فنی شده باشه!
رأی ۲ گزارش binam ۳ دقیقه قبل گفت:
این طیاره اصلا"ً نمی دانسته است که گم شده و بخیال خودش داشته پرواز عادی و فرود عادیش را انجام می داده مثل مستی که عوض کلید انداختن به خانۀ خودش وارد حیاط همسایه شده باشد. یا...هو
دلقك عزيز
ببخشيد من نفهميدم اپيزود سوم سه گانه شما جدي است يا شوخي يا كمي جدي و كمي شوخي؟
اين چندروز از سياست به ورزش كوچ كرده بوديم حالا ميخواهم بازگردم به سياست سنسورهايم دچار مشكل شده!
ديگر اينكه مگر از لطف سپاه ارتش منطقه تحت كنترلي هم برايش باقي مانده؟
سلام پیام
من البته در نوشته هایم طنز جایگاه برجسته ای دارد ولی نه در نوشته های گزارشی و استدلالی ریاضی محض. و این پست اگر جدی ترین نباشد یکی از جدی ترین مطالب وبلاگ من است. و مدعی ام که تا نقیض منطقی پیدا نکند صائب ترین و نزدیک ترین قرائت به حادثه بوده است و خواهد معتبر ماند. لذا محض روی گل شما و به بهانۀ تشکیک شما کمی بیشتر و ساده تر توضیح می دهم. اما قبل از توضیح واضح تر ادعایم این پرسش از منطقۀ تحت امر یا نفوذ ارتش هم این را بگویم که بلی ایران کشور پهناوری است و همه جایش هم مرز و اسکله و بازارچه و منطقۀ دادوستد های کالا و ...از این قبیل نیست. و سپاه اینقدر هم بی عقل و پر نیرو از نظرعددی نیست که بیابان های طبس و کاشمر را هم خودش مدیریت بکند. و... چنانکه افتد و دانی.
اما بعد:
در متن مقاله - گزارش من شما را ارجاع دادم به همۀ اظهارات و ابداعات و تبلیغات و اطلاع رسانی های ضد و نقیض و سر در گم و با تأخیر و منفعل و ... و گفتم که اگر این فیلم از روی سناریویی قبلی ساخته شده بود نباید این همه پرش ها و جاهای خالی و پرسش های بی پاسخ می داشت. لذا با اطمینان مدعی شدم که سناریویی در کار نبوده بلکه فیلمی اتفاق افتاده و سپس بر مبنای اتفاقات فیلم ناگهانی و غیر مترقبه و... سناریویی نوشته شده است. و چون ابعاد فیلم و فیلم بردار و کارگردان و طراح صحنه و مسئول چیدن میزانسن ها و سایر عوامل از قبل مشخص نبودند در نتیجه هنگام نوشتن سناریوی بعد از فیلم نویسندگان تیزر های تبلیغاتی فیلم دچار خلاء ها و غفلت های بسیاری شده اند و مجبور شده اند در بار دوم و سوم پخش تیزر ها از تلویزیون سعی کنند این سوراخ سنبه ها را پر کنند. حالا اما با ادبیات دیگر برای شما شرح می دهم: کامنت بعدی...
دو فعل نشاندن و نشستن را در نظر بگیریم. این دو فعل عمل واحدی را توضیح می دهند از نظر ماهیت که قرار گرفتن بر روی زمین است. اما از نظر شکلی دوفعل کاملاً متفاوتی هستند. به این معنا که نشاندن فعلی است با فاعلی در بیرون خودش ولی نشستن فعلی فاعل سرخود است. اگر در این ماجرا ادعای جمهوری اسلامی را بپذیریم باید فعل نشاندن را برگزینیم. و اگر منطق من را انتخاب کنیم بطور بدیهی فعل نشستن است که اتفاق افتاده است.
سپاه بزبان ساده گفته است که این پرنده را هک کرده اند و کنترلش را از دست مرکز امریکایی ها گرفته اند و سپس خودشان این هواپیما را با کمترین خسارت نشانده اند. و الله اکبر خامنه ای رهبر و مشت محکمی زدیم به گوش شیطان بزرگ هیچ غلطی نمی تواند بکند. خب بدیهی است که هک کردن در اصطلاح سایبری یعنی کنترل و هدایت را از دست صاحب اصلی گرفتن و بدست خود گرفتن. اگر این ادعای سپاه قابل قبول باشد و آنان پرنده را نشانده باشند اولین پرسش این است که چرا در بیابان های نامعلوم تا کنون از طبس تا کاشمر این هواپیما را نشانده اند که صدمه ببیند. آن ها می توانستند حالا که کنترل طیاره را در دست گرفته بودند آن را به یک فرودگاه نظامی هدایت و می نشاندند که اولاً آسیب نبیند ثانیاً برای جابجایی بعدی مشکل نداشته باشند چه فیزیکی و چه امنیتی و ثالثاً انرا در یک آشیانۀ مناسب نمایش بدهند و نه در یک سالن بستکبال. اگر هم محظور سوخت داشت طیاره و نمی توانستند آنرا بیشتر از آن در هوا نگه دارند می توانستند در همان باند متروکۀ نظامی طبس بنشانند حد اقل. این هم از نطر تبلیغاتی مهم بود و اینکه سرصحنه هم حداقل فیلم هایی حساب شده از زوایای سالم و قابل نشان دادن امنیتی تهیه و مستند کنند.اگر هم ادعااین باشد که اینان فقط خرابکاری در سیستم های هواپیما کرده اند و آن را روی هوا در اختیار نگرفته اند که دیگر ادعای نشاندن غلط است و حتی موضوع نشستن هم صحیح نیسصت و باید طیاره سقوط می کرد.
لذا مطلقاً ادعای نشاندن و خرابکاری و از کار انداختن سیتم ها از طریق پارازیت یا هک کردن با واقعۀ روی داده جواب نمی گیرد. فقط و فقط یک گزینه می ماند که این هواپیما دچار نقص فنی در سیستم های کنترل و جهت یابی شده و گیج و منگ - در حالیکه خودش هم به آن واقف نبوده - در جایی غیر از فرودگاه مادر بزمین نشسته والسلام. یا...هو
سلام
فرضيه شما يك نقض مهندسي (و نه فلسفي) و يك نقض اداري دارد. تنها فرضيه ممكن هم نيست كه در ادامه توضيح مي دهم.
1- نقض مهندسي: در تكنولوژي چنين بالا دو خطاي مهم همزماني كه شما اشاره كرده ايد، از نظر مهندسي غيرممكن است.
2-نقض اداري: ارتش در بيابانها واحد مستقر ندارد. اگر مي خواست چيزي در بيابان رويت شود يا به دست نيروي انتظامي (ژاندارمري) بود يا پايگاه بسيج يا مرديم كه از جاده رد مي شدند و به يكي از اين دو خبر مي دادند
اما فرضيه من:
1- آمريكا به دلايلي نمي خواهد جمهوري اسلامي خيلي تضعيف شود (چه برسد كه آن را از بين ببرد) دليلش را نمي دانم اما حدسهايي ميزنم و برايش شواهدي هم دارم
2- در چند وقت اخير ايران چند ضربه هولناك را نوش جان كرده بود و بيم ريزش نيرو يا كودتا مي رفت
3- امريكا ماكتي را به نام هواپيماي مدرن جاسوسي در ايران نشانده تا با پز دادن روحيه بگيرند و مشت محكمي به دهان بدخواهان بزنند.
نمي گويم فرضيه تمامي است اما مي تواند سناريوي قابل قبولي باشد. ضمنا نه توهم توطئه دارم نه جوانم نه دايي جان ناپلئون. براي اين فرضيه منطقي دارم كه مفصل است و جايش در يك كامنت نيست
دلقك عزيز سلام و ممنون از اينمه زماني كه صرف پاسخگويي ميكني
اما بعد-- بنظر من هم همچنان مهمترين (ولي نه تنها گزينه) دليل نشستن اين هواپيما نقص فني است
گزينه محتمل بعدي ميتوانست همكاري روسها و چينيها باشد اگر سپاه ادعا كرده بود كه كار آنها و نه ارتش است و چون اسمي از ارتش در اين فرود آمده اين گزينه حذف ميشود(يا من حذفش ميكنم)
فكر كنم با توجه به دانش سايبري در ايران، كمترين احتمال ورود به سيستم آنها و هك و از اين داستانها باشد.
باز هم ممنون از توضيحات مفصل شما
فعلا تا پست بعد .. يا هو
ارسال یک نظر