Annelies, White Tulips and Anemones |
1- من خودم خیلی باور ندارم به این درازی طول عمر عصر تاریک خامنه ای را. و آن که نوشتم "خامنه ای مطمئن می رود" از حسم می آمد که حسم هم از منطقم می آید و خیلی حس خطاکاری نیست و نبوده تا حالا. ولی چون شما دوست دارید سیاست را با جدیت و عبوسی دنبال کنید و بنابراین به تحلیل وقایع بشکل کارشناسی علاقه مندید تصمیم گرفتم که این مطلب را هم مستدل بنویسم برای شما. و چون با ادبیات ارجاع ذهنی محبوب خودم می نویسم خیلی از شما مشکل ارتباط با نوشته پیدا می کنید و خوانندگان تازه و جدید هم کاملاً گیج می شوند؛ لذا مجبورم کمی سرراست تر بنویسم و طولانی شدنش را پوزش بخواهم از محضرتان قبل از متن!
2- ماجرای دکتر کامران باقری لنکرانی از روزی کاملاً جدی شد که احمدی نژاد قهر 11 روزه کرد و خامنه ای تصمیم گرفت که اگر فرزند ناخلفش برنگشت سر پستی که هبۀ او بوده به احمدی نژاد و ناچار از برکنار کردنش شد با استعفا یا بنی صدریزه کردن و یا هر طریق دیگر، آلترناتیوی داشته باشد برای جایگزین. و چون اتفاقات خیلی سریع پیش رفته بود و در بین فدائیان پیر و پاتال جناح راست کسی نبود که مردم از او نفرت نداشته باشند؛ دم دست ترین جوان در تیررسش را کاندید پست ریاست جمهوری فرض کرد که دکتر باقری لنکرانی بود. خوانندگان همیشگی یادشان هست که من همانموقع از زوم کردن تلویزیون بروی صورت لنکرانی در خدمت شیرازیان بخدمت رسیده در حسینیۀ امام خمینی این را رصد کردم و در یک پست مستقل نوشتم.
3- حالا کمی بازهم عقب تر برویم و پارسال این موقع که روح الله حسینیان از نمایندگی مجلس استعفای صوری داد و بملاقات خامنه ای رفت را بخاطر بیاوریم. حسینیان وقتی از پهلوی خامنه ای باز آمد گفت پشیمان شده و استعفایش را پس گرفت. بعد از اینکه احمدی نژاد از اعتصاب برگشت و خامنه ای کم کم توانست مهارش کند و آخرین میخ تابوتش را هم با اختلاس 3 میلیارد دلاری اطرافیان احمدی نژاد کوبید و خیالش راحت شد که فرزند به آغوش پدر رجعت کرده. موضوع انتخابات مجلس نهم بطور جدی در دستور کار قرار گرفت.
4- خامنه ای نارضایتی حسینیان از ریاست علی لاریجانی را اینطور پاسخ گفته بود به حسینیان که: راه مقابله خالی کردن سنگر نیست. در همان مجلس باش و کاری کنیم که در مجلس نهم این معارض های کوچک هم نباشند و شما بتوانید اکثریت مطلق را در دست بگیرید". هنگامی که موضوع احمدی نژاد - خامنه ای فروکش کرد انتخابات مجلس نهم با همان پیش فرض برنده شدن مطلق جناح تندروها و قاتلان برهبری حزبی روح الله حسینیان آغاز شد. برای اینکه این حزب جدید تحت عنوان جبهۀ پایداری هم مثل همۀ تشکل های سیاسی جمهوری اسلامی پدر معنوی داشته باشد و در غیاب شخص آیت الله خامنه ای که دخالت هر روزۀ خودش هم غیرممکن بود و هم تابلو؛ قرار براین شد که آیت الله مصباح یزدی بعنوان نماینده و همفکر و فدایی آیت الله خامنه ای این سمت را عهده دار شود و همراه با آیت الله خوشوقت روحانی صادر کنندۀ فتوای قتل های زنجیره ای معروف جریان جبهۀ پایداری را راه ببرند.
5- جبهۀ خیلی زود به ریاست روح الله حسینیان اعلام موجودیت کرد و در اولین فرصت دو نفر را به جمع خود اضافه کرد. یکی از آن ها آخوند آقاتهرانی است که شاگرد و معتمد مصباح یزدی است و نفر دوم دکتر کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم. آقا تهرانی که گفتم نماینده و معتمد شخص مصباح یزدی است و تنها آخوندی است که تابعیت دوگانۀ ایرانی امریکایی دارد و معلم اخلاق! دولت است و نمایندۀ فعلی تهران. اما باقری لنکرانی با دو نقش متفاوت به جبهۀ پایداری اضافه شد. و در حقیقت او همان نقشی را بعهده گرفت که محمد باقر قالی باف قرار است برای جبهۀ متحد اصولگرایان بازی کند.
الف- می دانیم که اصولگرایان و بویژه دیوانگان قاتلی مثل دارودستۀ حسینیان و مصباح و خوشوقت کمترین پایگاهی در بین طبقۀ متوسط شهری نیمه مدرن هم ندارند. از سوی دیگر نمی توانند کلاً روی رأی این طبقه خط بطلان بکشند. و در سوی سوم جبهۀ رقیب اصولگرا قالی باف را دارد که می تواند بخشی از این آرای شهری را جذب نماید. لذا باقری لنکرانی در موضوع انتخابات مجلس باید همین نقش را بازی کند. یعنی نمایش چهره ای نیمه مدرن و آرام و علمی از جبهه ای که ساختارش را رادیکال ها و هتاک ها و قاتلان تشکیل داده اند. کامران باقری لنکرانی استعداد این کار را دارد. یکی بخاطر پزشک بودنش. دوم بخاطر غملکرد خوبش در دولت نهم. سوم بخاطر قیافۀ مظلوم وبچه گانه اش - همان هلوی احمدی نژاد -چهارم بخاطر دگم نبودن لاجرمش بدلیل تحصیل علوم عقلی تا ردۀ پزشکی. و البته نام کوچک او "کامران" است و نشان می دهد که تازه مسلمان است و از عقبۀ مذهبی دگم و غالی برنخاسته است.
ب- بازی این نقش برای دکتر لنکرانی یک جایزۀ ویژه و منحصر بفرد دارد و آن ریاست جمهوری یازدهم و در سال 92 خورشیدی است. این جایزه را البته جبهۀ پایداری به لنکرانی نداده است بلکه همانطور که گفتم ایشان نظر کرده و انتخاب آیت الله خامنه ایست و نقش حزبی اش در انتخابات مجلس بیشتر دستگرمی و آزمایش توانایی هایش از سویی و معرفی شدن به بدنۀ حزب اللهی های مداح خامنه ای و جامعه از طرف دیگر است. و بخاطر همین هم است که او از روز اول ورودش به بازی انتخابات مجلس گفته است که نامزد نمایندگی مجلس نخواهد شد زیرا طبق یک خرافات تأیید شده هر رییس جمهوری که از مجلس نامزد شده شکست خورده است.
پ- بنابر این خلاصۀ نقشۀ خامنه ای برای جبهۀ پایداری این است که انتخابات مجلس نهم را مطلق مال خودشان بکنند. وسپس با انتخاب لنکرانی بعنوان رییس جمهور بعدی بساط این وضع نگران کننده را برای مدتی نامعلوم جمع و خیال شان را راحت کنند. بعبارت باز هم روشنگرتر دکتر لنکرانی نه تنها در انتخابات مجلس رقیب رأی آوری قالی باف خواهد شد بلکه در انتخابات ریاست جمهوری بعدی هم رقیب مستقیم مجمد باقر قالی باف خواهد بود. چه به احتمال قریب بیقین جناح راست سنتی هم چاره ای جز توسل بدامن قالی باف برای نامزد ریاست جمهوری شدن نخواهد داشت.
6- آنچه که در این دوماه اخیر در صحنۀ سیاسی ایران اتفاق افتاده است در همین قاب مبارزۀ جبهۀ متحد به پدر خواندگی مهدوی کنی بوده است با جبهۀ پایداری به پدر خواندگی مصباح یزدی و میدانداری روح الله حسینیان. و البته قبلاً هم گفته ام خلاصۀ این مبارزه هم در رویارویی دوگانه "لنکرانی - قالی باف" قاب بندی نهایی خواهد شد. ضمن اینکه جبهۀ احمدی نژاد بعنوان ساز ناکوک فعلاً کنار گذاشته شده است و هر دو جبهۀ اصولگرایان - متحدی ها زیاد و قطعی. ولی پایداری ها ضعیف و مشروط - احمدی نژاد را تضعیف می کنند؛ می خواهم بعنوان آخرین اتفاق وقوع یافته یعنی موضوع رابطه با انگلیس و تسخیر سفارت خانه اش بصورت موردی بپردازم هرچند که در جریان رأی اعتماد مجدد به وزیر اقتصاد هم این مبارزۀ درون جناحی نقش اصلی و کلیدی را داشت.
7- موضوع روابط با انگلیس را اول بار بروجردی از جبهۀ متحد کلید زد بعنوان هم یک آس برنده برای تبرئۀ خودش از اتهام اختلاس و هم جبهۀ سیاسی متحدش بعنوان یک حرکت رادیکال و ضد غرب. فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس بریاست حسینیان وقتی از این ترفند رقیب اطلاع یافت پیش دستی کرد و طرحی را نوشتند در مقابل طرح جبهۀ متحد. اگر جبهۀ متحد نوشته بود کاهش سطح روابط تا سطح کاردار جبهۀ پایداری در طرحش نوشت قطع کامل رابطۀ سیاسی با انگلیس. حسینیان بجریان انداختن طرح را داد به گماشتۀ بسیار وقیح و تندروش آخوند حمید رسایی. روز موعود در مجلس پایداری ها زودتر از متحدی ها طرح شان را بجریان انداختند و هر چقدر هیئت رییسه جر زد که چنین نشود نشد. ولی چون پایداری ها به اندازۀ متحدی ها نماینده ندارند در مجلس فعلی؛ لذا طرح رسایی و پایداری ها رأی نیاورد و جبهۀ متحد با به تصویب رساندن طرح کاهش روابط خودش توانست از رقیب پیش بیفتد. و این چیزی نبود که پایداری ها بتوانند هضم کنند چون در بین هواداران تیفوسی شان یک نوع عقب نشینی از حد اکثر رادیکالیسم بود. لذا بلافاصله جلسه کردند و طرح اشغال سفارت انگلیس را ریختند. و خیلی راحت آنرا اجرا کردند و شد آنچه که باید می شد. این بار اما جبهۀ متحدی ها منفعل شدند و برای اینکه با مخالفت خود با اشغال غیرقانونی سفارت یک کشور بیگانه مجدداً آتو دست پایداری ها ندهند که آنان را بی بصیرت بخوانند مثل همان اتهامی که در مورد وقایع انتخابات 88 می زنند و اصلاً همین را هم بهانۀ انشعاب خود قرار داده اند. لذا همۀ متحدی ها از جمله لاریجانی رییس مجلس و بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی اولین کسانی شدند که از تسخیر سفارت خانه حمایت کرده و آن را خواست ملت معرفی کردند. چون اگر چنین نمی کردند موجودیت شان بخطر می افتاد و علاوه بر اینکه روز روشن هم مورد اقبال حزب اللهی های تیفوسی نیستند دیگر باید مصداق این تمثیل می شدند که اگر پشت گوششان را دیدند صندلی های شیرین بهارستان را هم می بینندد.
8- جزئیات بیشتری می ماند برای آینده ولی می خواهم به نقش آخوند آقا تهرانی یک اشاره ای بکنم که مهم است. آقا تهرانی که آدم مشکوکی است و یکباره از امریکا برگشت و رفت مجلس و شد دست راست احمدی نژاد تا همین الان هم با او مراوده ای تنگاتنگ دارد. بنظر می رسد که به احتمال قوی جاسوس دوجانبه باشد در بین دو وطنش امریکا و ایران. او که ارتباطات خوبی هم با دیگر همپالکی امریکائیش حمید مولانا در مشاورت آشکار ولی پنهان احمدی نژاد دارد محتملاً با محافل راست افراطی امریکا ارتباط های منظمی دارند و در حال هدایت ایران و امریکا به یک رودر رویی اجتناب ناپذیر نظامی هستند. چون صعود هر دوی این امریکائیان و به این سرعت و جایگاه معتمد تا سطح مصباح و خامنه ای نباید کار خیلی پیش پا افتاده ای باشد حتی در این حکومت قاطی پاطی! و سخن اخر اینکه همۀ اوضاع ایران تا پایان عمر حکومت یا خود آیت الله خامنه ای و یا تشکیل مجلس نهم بر همین بستر "جنگ قدرت بی رحمانۀ پایداری ها و متحدی ها" خواهد گشت. مگر زمانی که حسینیان هم گفته اصلاح طلبان به صحنه بیایند و کل موجودیت هردو شعبۀ جناح راست در خطر باشد. حسینیان صراحتاً گفته است که فقط در چنین شرایطی است که حاضر خواهد بود برخی کرسی ها را هم به جبهۀ متحد بدهد. و الا در غیر این صورت پایداری ها همۀ قدرت را می خواهند و بدست هم می آورند. این ادعای حسینیان است و با عقبه ای از رهبران و پاسداران و بسیج و پیاده نظام که دارد حرف بی ربطی هم نیست. یا...هو
۸ نظر:
این را یک جایی بنویس و سه ماه دیگر بخوان :پایداریها در مجلس بعدی در اقلیت مطلقند حتی ضعیف تر از حالا. این را هم بنویس و دوسال دیگر بخوان: لنکرانی رییس جمهور بعدی نیست!
هرچی هم مخالف نظر من است. همه یا سمندرند و یا قیصر. یا اتش دارند سوزنده یا چاقو دارند درنده. فکر من دلقک پیر و خراب هم نیستند که حتی همان زور جمشید مشایخی را هم ندارم خان دایی! من یک تحلیل نوشته ام و گفته ام اینجوری بوده آنجوری شده و نقشه شان این است. من کی قسم خورده ام که الا بلا آن شود که ولی فقیه گوید. وقبل از همه هم آرزوی مرگش را دارم و هم امید سقوطش را. قیصر اهل معرفت هم بود باید می گفت اینجارا که گفتی کج گفتی و فلان منظورش فلان نبود. و الا من مدعی رییس جمهوری خود شفتالویم هم نیستم چه برسد به هلو! با این همه روز بخیر لابد جوان و ... نظرت همین جا ثبت شد و برنده را جوجه است آخر شاهنامه می گوید اخوان! یا...هو
سلام دلقک ،پست ریاست جمهوری بعدی را که خود آقا دادند دست مجلس و مجلس بعدی هم در کار نخواهد بود ، حدس میزنم که اتفاقات به سمتی پیش خواهد رفت که تشدید بحرانهای خارجی سبب خواهد شد که به الات فشارهای بیش از پیش اقتصادی به کشور ، حکومت ریسک برگزاری انتخابات را به علت ارزیابی مشارکت خیلی کم مردم در ان نپذیرد و آقا با اختیارات خود مجس را تا ۲ سال تمدید خواهند کرد تا اینکه بعدش هم خدای ایشان بزرگ است و از این ستون تا اون ستون فرج است . ....شاید هم شام سنگین خورده ام و این افکار از بابت فشار معده است به مغز!! مرسی
بنده هم نظرم را به دوستان اعلام کنم تا کم و کسری نداشته باشیم ! در این حکومت شتر گاو پلنگی که سگ هم صاحبش را نمی شناسد ،این سیستم پیش بینی بردار نیست اصولا ،هر کاری و هر دیوانگی از این جماعت بر می آید ،اشغال سفارت انگلیس چه دلیلی داشت و آیا به عقل سلیم کسی هم خطور میکرد چنین شاهکارو دیوانگی ؟! اینها به برنامه ریزی و پروژه نه اعتقاد دارند و نه قادر به انجام آنند و هر کاری تقریبا در همان روز بروزش نطفه می بندد و اجرایی می شود !
hehehehehe!
http://www.radiofarda.com/content/f7_iran_would_act_against_london_decision_over_diplomats/24410427.html
در واکنشی متفاوت به موضوع حمله و اشغال دو مجموعه دیپلماتیک متعلق به بریتانیا، آیتالله مکارم شیرازی از مراجع نزدیک به محافظهکاران، در پیامی تصریح کرده است که «در این گونه موارد نباید فراتر از قانون گام برداشت» و از حملهکنندگان به سفارت بریتانیا خواسته است که بدون اجازه رهبر و مقامات مسئول اقدامی نکنند و بهانه به دست ندهند.
آقای مکارم شیرازی در این پیام که در وبسایت وی منتشر شده است، بریتانیا را «دشمنی قدیمی» توصیف کرده که نه تنها خود پیشگام تحریمهاست بلکه دیگران را به این کار دعوت میکند.
با این حال وی تأکید کرده که گاه «کارهایی فراتر از قانون» از سوی بعضی از «جوانان عزیز احساساتی» انجام میگیرد که «بهانه مهمی به دست دشمن ماجراجو میدهد، و هزینههای زیادی باید برای آن بپردازیم.»
آخوندها و بچه آخوندها انقدر مال و اموال و گله و توله دارند در انگلیس که اگر قرار است قهر قهر تا روز قیامتی شکل بگیرد باید به تایید یا لاقل اطلاع همه شان برسد، و بعید می دانم این "همه" که هر وقت در طول تاریخ با لندن شاخ به شاخ شده اند (اگر واقعا شده باشند) تقوا پیشه کرده اند! رضایتی داشته باشند به رسایی بازی ها.. پس این قصه باید جدی تر از یک ابزار برای لگد زدن فلان جبهه به آن یکی جبهه دیگر باشد. حتی این حکومت قر و قاطی هم یک دو دو تا چهارتا هایی بلد است بکند، و آخرین باری که این کار سخت را انجام داده به این نتیجه رسیده "کره شمالی بودن، بهتر از لیبی شدن است".. و از این جهت خودخواسته شیرجه زده در گودال انزوا، شاید غرب رحمش بیاید و پرچمی را که قرار است بدهند به امام زمان، ازشان به زور بمب نگیرد!
لایک به نوشتهءناشناس،که هم درست بود وهم شیرین...
سلام می دهم به تو از درازنای تاریخ!
چند وقتی نبودم. بند 8 شما را شدیدا تایید می کنم. از این کله اصفهانی های تهرانی نما هرچه بگویید بر می آید.!
همین
امید وارم جدی نگرفته باشی
موفق باشید.
ارسال یک نظر