Luncheon of the Boating Party |
1- خب آره اگر من در توهم هم باشم چه توهمی از این شیرین تر که ببینی یک مشت آدم شپشوی ماقبل تاریخ که هست و نیست ملتی را گروگان گرفته اند و با مکیدن خون سرخ ملتی کهن فرهنگ و با پیشینۀ غنای تمدنی در تاریخ کل جهان و یکی از سرآمدان از سویی و یکی از بافرهنگ ترین (منظورم سطح فرهنگ و ملتزم و مجهز به مدرنیته است) ملت های منطقۀ خاورمیانه و ملل اسلامی از جانب دیگر؛ گردن های مفتخور و دین فروش خود را به کلفتی گردن آخوند قرائتی جوکر اسلامی یا آخوند احمد خاتمی خوک گوشت حرام اسلامی و ... کرده اند؛ همه به گه خوردن افتاده اند و یا در سوراخ های ظاهراً امن خود پنهان شده اند و جیک نمی زنند؛ هر آدم منصفی هم حالی بحالی می شود و پای شادی بر قبرستان سکوت جمهوری اسلامی می کوبد. پس مشت هایی از خروار را می نویسم و شما را هم در امید واقعی خودم شریک می کنم:
2- آخوند خامنه ای بزرگ آخورداران بعد از سه روز از "روزواقعه" - هم با عاشورای استاد مسلم بهرام بیضایی خوانشش صحیح است و هم با انطباق آن به اشغال احمقانۀ سفارت بریتانیا - نتوانسته تمهیدی بیندیشد و نسبت به "انگلیس خبیث"ش واکنش نشان بدهد. فعلاً که جدش بدادش رسیده تا بتواند اشکهای حال زارش از حکومت و انقلابش را در دشت کربلای عراق در 1400 سال پیش پنهان کند در عزاداری بیت رهبری.
3- آن دلقک محبوب در بار بزرگ آخورداران هم که از ترس قبول مسئولیت مخالفت یا موافقتش با دامی که برایش گسترده اند؛ به تعریف و آموزش درس شیرین"چرا باید مالیات بدهیم" بسنده کرده و سقوط و افول عنقریب سرمایه داری و غرب را هم پس گرفته و گفته است که نه به این نزدیکی ها ولی بالاخره تا آخر الزمان که امام زمان بیاید؛ سقوط می کنند. چون همه دنیا نابود می شود از جمله سرمایه داری و غرب.
4- خب بدیهی است که اگر سلطان و کریم شیره ایش سر در زنخدان بدبختی فرو برده باشند و خفه خون گرفته باشند از پا اندازهای دربار چه انتظار اظهار وجودی می توان داشت. اما برای دلخوشی شما چند چس ناله را هم می نویسم:
الف- همان آخوند صدر مقال احمد خاتمی که دیروز در تریبون جمعه انگلیس کودن را گوشمالی می داد و جوانان جسور و متعهد را می ستود. امروز وقتی با "چه گُهی خورده ای" روبرو شده دُم نداشته اش را گذاشته روی باسن گشاده اش و رفته به خبرگزاری پاسبانان و گفته است من حمله به سفارت بریتانیا را محکوم می دانم.
ب- در سوی دیگر مرجع دولتی دین که اگر نبود تجارت شکر و آلاف اولوف بی حساب برای فک و فامیل نه مرجع دولتی می شد و نه یک آبروباختۀ تاریخ بنام مکارم شیرازی به جوانان غیور اشغال کنندۀ خاک بریتانیا هشدار داده است که بهتر است کمی با نزاکت دزدی می کردند و تخریب می کردند تا حداقل "مجمع دانشجویان حزب الله" برائت نجویند از این دیوانگی خود زنی دررسوای عالم کردن تتمۀ روزهای "جنگ حرام" ماه محرم.
پ- اگر بخواهم بشمارم این پادوهای درجه چند بزرگ آخورداران جمهوری اسلامی را حالتان گرفته می شود از دیدن این همه اسم حقیر و پلشت و سرگردان در یوزگی زی طلبگی بمعنای دقیق (چنان دو دستی بچسب به دنیا که مثل یزدی آخوند چندین و چند بار عزرائیل را بوحشت بیاندازی و عقب برانی در یکی از بیمارستان های تهران تا علی لاریجانی کاری مهمتر از رفتن به عیادت این مجسمۀ بلاهت و تحجر نداشته باشد.) - راستی من نفهمیدم چرا مهمترین خبر روز کشور که در حال مرگ بودن آخوند یزدی است با بیمارستان نامشخص و بدون اسم بیمارستان کار می شود هنگام اطلاع رسانی. لابد می ترسند که تهران و قم در شوک از دست دادن این روحانی جلیل القدر! بیمارستان را چون نگینی در بر بگیرند و نگذارند این عصارۀ حماقت بمیرد؟! یا موساد و سیا و ام آی سیکس بجان جوانش سوء قصد کنند مثل فرزند رضایی!-
ت- و اما نگفتن از حسین شریعتمداری در این جشن و سرور ایام پیروزی امام حسین در دشت کربلا؛ کام شما را به اندازۀ کافی شیرین نمی کند. پس بشنوید که برادر حسین بی خیال هر واقعه ای در کشور و حتی سایت بالاترین و گیر دادن بمحمد خاتمی و بی بی سی و وی او ای و ما ضدانقلاب های سرفراز. یک راست رفته سراغ منزوی شدن و سقوط اسرائیل و همۀ خبرهای ویژه اش را تبلیغات کرده برای صهیونیست ها! بجز یکی که خیلی بامزه است. اگر نمی دانید بدانید که روزنامۀ گاردین در انگلیس تازه ترین رپرتاژ آگهی گیرنده است از حکومت جمهوری اسلامی. و هموست که یا بقصد فوت کردن در آستین حماقت جمهوری اسلامی و تند کردن فضا بنفع غرب و یا بقصد دلارهای نفتی باد کرده در دست بزرگ آخورداران خامنه ای هر از چند گاهی مقاله ای بی اعتبار و نیم بند می نویسد که جمهوری اسلامی چنان قوی است و بهمان سرپا.
ث- القصه این روزنامۀ گاردین چند وقت پیش مقاله ای نوشت در مورد جمهوری اسلامی که سرپاست و زنده و به چند آمار راست و دروغ مجامع جهانی در مورد پیش بینی رشد 3 درصدی اقتصاد ایران هم استناد کرد. شریعتمداری این مقاله را همانموقع با آب و تاب کار کرد و نشانه ای گرفت که "غرب مرجع!" و محبوب هم تأیید کرده که ما حالمان خوبست و بهتر از این نمی شود. شریعتمداری امشب از بس خورده به پیسی "چه کنم های اربابش" که همان مقالۀ ده دوازده روز پیشش را کپی پیست کرده در روزنامۀ فردا و حتی تیترش را هم عوض نکرده. منتها زرنگی که کرده آرشیو روزهای ماه آذر کیهان را یا از دسترس خارج کرده یا مخدوش کرده با روزهای ماه آبان تا امثال من که مچش را گرفتیم نتوانیم آدرس چاپ قبلی را بدهیم در اینجا. و بنظر من این ها نشانه های قطعی "سحر نزدیک است" است و جای امید و خوشحالی. و یک قلم هم از دکتر زیبا کلام آدرس بدهم که در شرق راجع به پیروزی اسلام گراها در تونس و مصر و مراکش نوشته و همان آدرس "افول اسلام رادیکال" مژده داده ام بشما در پست های قبلی مثل پست "گفت و شنید تلخک و دلقک" را تأیید کرده و این بزرگترین دست آورد خوشحالی است. یا...هو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر