۱۳۹۰ آذر ۲۳, چهارشنبه

مصلحی ایلچی "پیام کرنش" خامنه ای در مقابل ملک عبدالله! با چاشنی حج رهبر!

Down on His Luck


1- ماجرا بر می گردد به آخر تابستان سال 89 و زمانی که احمدی نژاد قبل از رفتن به لبنان چندین بار با ملک عبدالله تماس تلفنی گرفت و برای سفرش رخصت خواست که همانموقع هم من گزارش لازم را نوشتم. بعد از آن تاریخ و در پی نصب صالحی به وزارت امور خارجه تلاش دولت احمدی نژاد برای نزدیکی به کشورهای عرب منطقه و در رأس آن ها عربستان سعودی شدت یافت. اما بدلیل مخالفت رادیکال های طرفدار خامنه ای برهبری حسین شریعتمداری این تلاش ها عقیم ماند. تا اینکه ماوقع شورش های افتصادی در تونس و مصر و ... بوجود آمد و پروژۀ نزدیکی به اعراب احمدی نژاد کاملاً زمینگیر شد. چون که سیاست دولت و حکومت به تعارض "بیداری اسلامی" خامنه ای و "بیداری انسانی" احمدی نژاد رسید، و رادیکال ها هرگونه تحرک دیپلماتیک را از دولت سلب کردند و صالحی را عملاً منفعل و خانه نشین نمودند.

2- بعد از بوجود آمدن اختلافات علنی بر سر عزل و نصب حیدر مصلحی بین خامنه ای و احمدی نژاد اعتماد به سیاست خارجی احمدی نژاد کاملاً به محاق رفت و با پررنگ شدن نقش جریان انحرافی بعنوان خط سازش و لیبرال عملاً دولت احمدی نژاد همۀ اهرم ها را واگذاشت و سیاست صبر و انتظار پیشه نمود. در جریان وقایع بحرین و دخالت نظامی شورای همکاری خلیج فارس برهبری عربستان دولت احمدی نژاد با تحمل فشارهای زیاد مراجع روحانی شیعه قم از سویی و رادیکال های مزدور خامنه ای از طرف دیگر خودش را چراغ خاموش و بی تحرک حفظ نموده و از هرگونه واکنش انتقادی و اتهامی به اعراب برکنار نگاه داشت. تا اینکه ماجرای اتهام ترور سفیر عربستان در داخل خاک امریکا مطرح شد.

3- در اینجا بازهم دولت احمدی نژاد سعی کرد خودش را جدا از حکومت خامنه ای در حاشیۀ امن نگه دارد و نگذارد روابط با عربستان به نقطۀ تخاصم و تقابل آشکار با جمهوری اسلامی برسد. اتفاقی که دولت منتظرش بود با مرگ شاهزاده سلطان ولیعهد وقت عربستان افتاد و احمدی نژاد با اغتنام فرصت صالحی را به عربستان فرستاد که به ملک عبدالله بگوید: "ما مخلصیم قربان. و اگر هم نقاری حاصل شده و موضوعی پیش آمده شما جدی نگیرید زیرا که رییس جمهور احمدی نژاد و دیپلماسی رسمی دولت کماکان نیازمند دوستی و مودت شماست و پیش آمد های دیگر حواشی برمتن است. و در ایران متن با دولت و رییس جمهور است و نگران نباشید".

4- تقریباً قطعی بنظر می رسد که عربستان این پیام دولت که توسط سفر صالحی منتقل شده بود را نپذیرفته است و آب پاکی را ریخته است روی دست صالحی که گفته ها و وعده های دولت شما اعتباری ندارد زیرا که سیاست شما را خامنه ای رهبری می کند و ما تا نشانه ای قوی از سوی شخص خامنه ای نسبت به روابط فی مابین نبینیم نمی توانیم به این اظهارات و وعده های شما اولاً اعتماد و ثانیاً ارزش قائل بشویم. این خواستۀ عربستان که حرف خامنه ای را برای ما بیاورید تا بر مبنای آن شروع به کم کردن تنش فی مابین بکنیم از سه چهار طریق به خامنه ای منتقل و فشار آورده است که چراغ سبز تسلیم در مقابل عربستان را بدهد که مهمترین آن ها از سوی احمدی نزاد و صالحی و قاسمی وزیر نفت بوده است. اینان به خامنه ای هشدار داده اند که اگر روابط با عربستان بحالت حداقل خنثی (غیرخصمانه) نرسد و با توجه به اینکه تحریم ها در حال گسترش به حوزۀ صادرات نفت هم است دولت نخواهد توانست کشور را در همین وضع اسفبار اقتصادی هم اداره کند.

5- خامنه ای هم بناچار و از روی ذلت تن به عقب نشینی داده و موافقت کرده است که پیام تسلیم و سازشش را به عربستان منتقل کنند. چه کسی این پیام را منتقل کند که عربستان مطمئن بشود که حرف خامنه ایست؟ حیدر مصلحی وزیر اطلاعات. زیرا که با توجه به آنچه که بین خامنه ای و احمدی نژاد پیش آمده بود جهان خارج قطعی می داند که حیدر مصلحی وزیر و آدم خامنه ایست و نه احمدی نژاد. لذا قرار می گذارند که مصلحی در یک سفر و ملاقات محرمانه به عربستان رفته و پیام تسلیم و کرنش خامنه ای را منتقل کند. این سفر بدون رسانه ای کردن از سوی ایران انجام می شود ولی عربستان آن را رسانه ای کرده و به آن رسمیت قطعی می دهد.

6- این است همۀ التهابی که راجع به این سفر خفت بار و منت کش اتفاق افتاده تا جاییکه حسین شریعتمداری هم نتوانسته خوددار باشد و تمهید ارباب خودش را تاب بیاورد و با اشاره به ذلت بار بودن این سفر آن را زیر سؤال برده است. و الا سفر مصلحی به عربستان در قالب وظیفۀ ذاتی او که اطلاعاتی و امنیتی است مسخره و خنده دار است. زیرا که رابطۀ عربستان با جمهوری اسلامی در سطح سیاسی هم در حال گسست کامل است و معنی ندارد که دول متخاصم و متضاد در حوزۀ سیاست خارجی با همدیگر بده بستان و همکاری اطلاعاتی امنیتی داشته باشند. چون اهداف اطلاعاتی و امنیتی ایران در همۀ زمینه ها دقیقاً در تضاد با اهداف و موضوعات مورد علاقۀ عربستان است. جمهوری اسلامی در کنار شیعیان عربستان وبحرین و یمن در حال تحریک است و عربستان درست برعکس و ضمن تقابل نظامی و سرکوبگرانه با شیعیان موصوف در هر سه کشور یاد شده خودش نیز در حال تحریک سلفیون ایران و منطقه بر علیه جمهوری اسلامی است. و بدتر از آن موضوع سوریه است که ایران و عربستان در دو سوی متخاصم ایستاده اند. و نتیجۀ منطقی و نهایی اینکه حیدر مصلحی بعنوان آدم خاص خامنه ای پیام کرنش سیاسی خامنه ای را برای شاهزاده نایف ضد ایران و ولیعهد جدید عربستان برده است. آیا بشود آیا نشود!

و چه شود: نوستالوژی تاریخ:
شاه ایران با سرسنگینی گاهی اجازه می داد که حاکمان عرب مخفیانه نیم ساعتی در رامسر به حضورش برسند و دستورات منطقه ای ایران را بگیرند. و حالا نمایندۀ خامنه ای دزدکی و با خفت و بدون رعایت پروتکل های تشریفاتی "همسطح بودن مقامات در دیدارهای رسمی" وزیر خودش را به پابوس مقامات پائین تر عربستان می فرستد. یا...هو

بعد از تحریر:
بعید نیست که بنظرم قطعی هم باشد که یکی دیگر از اهداف پیامد این سفر مصلحی ممکن است تمهید مقدماتی باشد برای رفتن خامنه ای به عربستان و برگزاری حج عمره. و اگر چنین شود حداقل یکی از خواسته های نوریزاد دردانه هم عملی می شود. چون او از خامنه ای ایراد گرفته بود که حداقل یک سفر حج برای خودش جور کند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

یحتمل رفته است جیوه قرمز گیاهی بگیرد از پادشان عربستان برای شفای بیمار!