۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

صدای پای شکست از حلقوم حسین شریعتمداری کیهان!

Family of Saltimbanques


1- به تأکید مجدد نیاز نیست اینکه من معتقدم سیاست نهایی جمهوری اسلامی در روزنامۀ کیهان است که رونمایی می شود. این نه فقط بخاطر این است که شریعتمداری محبوب ترین روزنامه نگار معتمد آیت الله خامنه ای و ترکیبی غریب از بازجو و جاسوس و محرم اطلاعات و پرونده های اشخاص و افراد دگراندیش است. بلکه به این دلیل هم است که او با شامه ای قوی و تربیت شده در طول زمان اقامتش در کیهان اگر نه بهترین؛ حداقل یکی از معدود بهترین روزنامه نگاران ایدئولوژیک رژیم است. بنابراین هم اوست که وقتی چند وقت پیش مورد سؤال مجری برنامۀ تلویزیونی پارک ملت قرار گرفت در مورد خبرهای ویژۀ کیهان. ابایی نکرد از اینکه بگوید نه تنها آموزش و مهارت در جنگ روانی یکی از مشخصه های مطبوعات و روزنامه نگاران ایدئولوژیک است بلکه گفتن دروغ و تکرار آن هم یک تاکتیک حتمی است برای باوراندن دروغ بجای راست. و من هیچگاه کتمان نکرده ام که بسیار به روزنامۀ شریعتمداری و خود او مدیونم در کشف برخی حقایق و پیش آمد ها از مطالعۀ سفیدی های نوشته های کیهان. بویژه در دو صفحۀ سیاسی 2 و 14 که برادر حسین شخصاً مطالب آن ها را می بندد.

2- با توجه به اینکه اخبار روز را می دانید و از واکنش جهان به حماقت دیروز جمهوری اسلامی در تصرف موقت سفارت بریتانیا در تهران آگاه هستید. ترجیح دادم که این پست را اختصاص بدهم به نحلیل محتوای دیروز و امروز کیهان نسبت به این واقعه تا ببینیم چه امیدهایی در چشم انداز مهمترین سخنگوی آیت الله خامنه ای می شود احصاء کرد. کیهان چهارشنبه که کاملاً تسخیر سفارت را مسکوت گذاشته بود و نه تنها در تیتر اول و دوم کیهان خبری از این حرکت خودجوش ضد امپریالیستی نبود بلکه حتی کمترین اشاره ای هم به این واقعه نشده بود. و در صفحات داخلی هم تحت یک عنوان فرعی و در صفحۀ بی اهمیت و غیر سیاسی سوم کیهان و در حد یک حبر بی اهمیت و گزارش رقیق ماوقع با جهت گیری بلاتکلیف کار شده و از هرگونه تحلیل و تفسیر و پروپاگاندا که معمول شریعتمداری در چنین حرکت های رادیکالی است اثری نبود.

3- اما در روزنامۀ امروز پنجشنبه شریعتمداری با سرافکندگیی کلافه ناچار شده است این واقعه را تحت عنوان "بازتاب تسخیر سفارت انگلیس در محافل و رسانه های غربی" به صفحۀ اول کیهان راه بدهد. و لی نه از روی غرور و پیروزی و پروپاگاندا. بلکه از روی استیصال و عجز و ناچار. و نه در تیتر اول که اختصاص داده است به فلج شدن انگلیس در اعتصاب 2/5 میلیون نفری بلکه در تیترهای فرعی که از نظر اهمیت روزنامه نگاری تیتر پنجم یا ششم محسوب می شوند. امروز هم نه در سرمقاله و نه در یادداشت ها و گزارش های ویژۀ معروف کیهان بهایی و وزنی به این فاجعه نداده است و کماکان در صفحۀ 3 اخبار غیرسیاسی به گزارشی رسمی از برخی - ونه همه - موضع گیری های رقیق تر و همسو با تعریف از حاکمان جمهوری اسلامی پرداخته است. و پرواضح است که در همین گزارشات هم صادق نمانده و در تنظیم خبرها دست برده و تحریف کرده است. مثلاً تلفن صالحی به هیگ برای عذرخواهی را طوری تنظیم کرده که گویی این وزیر خارجۀ بریتانیا بوده است که به وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی زنگ زده است.

4- این همه را گفتم تا برسم به این بخش از روزنامۀ امروز کیهان. و قبل از آن مقدمه ای را می گویم. شریعتمداری هنگامی که از موضوعی احساس خطر می کند خودش مستقیم وارد ماجرا نمی شود. بلکه ابتدا یک یادداشت سفارش می دهد به یکی از نویسندگان پاسدار اطرافش تا او"طرح مسئله" بکند؛ تا شریعتمداری با دریافت بازخورد (فیدبک) آن از جمعیتِ مخاطبِ هدف، نسبت بموضعگیری های بعدی و بقلم خودش تصمیم بگیرد. یکی از این پاسداران سفارشی نویس شخصی است بنام "حاجی محمد زاده" که در شمارۀ امروز کیهان هم دستور گرفته تا به بهانۀ محرم و نزدیکی عاشورا - لابد - "موضوع شکست در عین پیروزی! امام حسین در کربلا" را دست مایه قرار بدهد و مقاله ای تشجیع کننده و تسلیت دهنده بنویسد خطاب به بدنۀ حزب اللهی. حاجی محمد زاده نیز یادداشت را نوشته و با نقل قول هایی از صحیفۀ نور آیت الله خمینی که می گوید "ما موظف به تکلیف هستیم و نه پیروزی. و اگر به تکلیف عمل کنیم شکست مان هم پیروزی است" این گزینه را القاء کرده است که اگر هم شرایط خطرناکی در رودر رویی با جامعۀ بین المللی پیدا کرده ایم که نشانه ای از پیروزی ما را در چشم انداز نشان نمی دهد؛ روحیه تان را از دست ندهید و کماکان خودتان را برای مردن آماده نگه دارید که ما چه شکست بخوریم و کشته بشویم و چه پیروز بشویم در هر دو حالت پیروز نهایی هستیم مثل امام حسین! و چه کسی است که مطمئن نباشد گذاشتن چنین یادداشت نا امیدی - در اول صفحۀ سیاسی 14- برای شخصی مثل شریعتمداری که جز به رجزخوانی ها و دروغ  های بزرگ به کمترین عقب نشینی رضایت نمی دهد از روی چه احساس ترس و تاریکی است برای آیندۀ جمهوری اسلامی. بیش باد! یا...هو

هیچ نظری موجود نیست: