۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبه

با سلام به میرحسین موسوی ومهدی کروبی وزلال بودن شان چون آب!/شکست پروژۀ مدحی!

Meditation by the Sea



1- فردا 22 خرداد است. یادآورروزی که درپی انتخاباتی ناعادلانه وبشدت کدر حرکتی آغازشد که بخش مهمی ازطبقۀ متوسط فرهنگی ایران عاشقانه آنرادوست داشتند وبه آن امید بسته بودند. به احترام این بخش بزرگ جامعۀ ایران که حقیر خودش نیز جزو آنان طبقه بندی می شود، وبمناسبت ادامۀ حصربی دلیل عزیزان درحصرمان مهدی کروبی ومیرحسین موسوی وهمسران محترم شان نگاهی دارم به شرافت سیاسی این دو رهبر از زاویه دیدی جدید ودرارتباط با پروژۀ شکست خوردۀ مدحی مأمورنفوذی دستگاه های جاسوسی جمهوری اسلامی. زیرا که مخالفت من با اصلاح طلبان مذهبی ازجنس اعتراض به نظریه های ابترآنان است ونه ازنگاه پروژه های سیاسی آنان. ودرورژنی دیگروآشنا تراعتراض من به جنبش سبز مذهبی (جنبش سبزغیرمذهبی یک شوخی است!) ازبغض معاویه است ونه ازحب علی!

2- چنین باید یقین کرد که سرداریا سربازمدحی با این مأموریت وامید بداخل اپوزیسیون خارج ازکشورنفوذ داده شده بوده است که بتواند مستندات ادعایی توسط کیهان شریعتمداری که عیناً مورد استناد کیفرخواست های دسته جمعی وداستانی محاکمه های فله ای قوۀ قضائیه برعلیه فعالان سرشناس جنبش سبزهم قرارگرفته بود را جمع آوری وارائه نماید. والا اپوزیسیون تک نفراتی وروزنامه نگاری وتحلیل گری که ارزش نفوذ وجمع آوری اطلاعات نداشت. زیرا این اپوزیسیون ازروزاول تشکیل جمهوری اسلامی بوده است وبدلیل بی خاصیت بودن ومضحکه قرارگرفتنش کسی درداخل جمهوری اسلامی آنان را جدی نمی گرفت که حالا ریسک کند ویک مأمورکارکشتۀ خودش را هزینۀ پروژه ای سوخته بکند.

3- بعبارت دقیق ترمأموریت مدحی این بوده است که با سرپل قراردادن اپوزیسیون بی خاصیت سی ساله تلاش کند که وارد لایه های داخلی ترشده وبا ارتباطی که از این طریق وبا سرویس های اطلاعاتی غربی بدست خواهد آورد ردپایی هرچقدر کوچک ازرهبران داخل ایران جنبش سبزویا حداقل برخی رهبران خود خوانده ومعروف به اصلاح طلبان مذهبی مثل عطاءالله مهاجرانی ومحسن کدیوروامثالهم پیدا بکند تا بتوان با هزارترفند بچسب وناچسب آنان را به رهبران داخل کشورربط داد؛ وسناریوی کیهان را مستند کرد.

4- لیکن مدحی با همۀ هوش وزیرکی که داشت ونزدیک سه سالی که دورونزدیک با گروه نشان داده شده درفیلم تلویزیونی افشاگرانه اش همکاری می کرد نتوانست بغیر ازیک محسن مخملباف شال سبز به گردن چیزدندان گیری وآدمی ازجنس اصلاح طلبان داخل کشورگیربیاورد. نه ازجورج سوروس خبری بود ونه ازمایکل لدین وجین شارپ. نه ازموساد واسرائیل خبری بود ونه ازMI6 بریتانیا وCIA امریکا و... که حداقل یک کلمه با تلفظ نزدیک به "خاتمی"، "موسوی"، "کروبی"، "تاجزاده" و... بگویند ومدحی بتواند آنرا به تهران گزارش کند.

5- درمورد اپوزیسیونی هم که امروزخوشحالند حتی ازاین مطرح شدن منفی دررسانه ها؛ همین بس که شامل سه نفرروزنامه نگارجاه طلب سیاسی بودند ودوحزب کرد که حتی یک نفرهم درکردستان حرکت سبز نکرده بود وچند آدم کمترشناخته شده یا تاجر وبازرگان والبته مخمل باف که چقدردوست داشتم فیلم سازمی ماند. این را یکبارهم درهنگام افشاگری های مهوعش راجع بخامنه ای وفحاشی اش درتلویزیون صدای امریکا گفته ونوشته ام.

6- قصه درازمی شود اگربخواهم همۀ واقعیت های مقوم قطعی این تحلیل را شماره کنم. لذا فقط به این اشاره می کنم که بعد ازنا امیدی مطلق جمهوری اسلامی ازپروژۀ مدحی وناچاربرگرداندن این هزینۀ بی فایده به ایران؛ هرکدام ازارگان های رسمی جمهوری اسلامی با عناوین متناقضی همچون "دستگیری یک ضدانقلاب" درکیهان... تا "مأمورنفوذی وموفق وزارت اطلاعات درشبکۀ براندازی" درگفتاردستگاه های اطلاعاتی وصدا وسیما؛ با پروژه الماس فریب برخورد کردند. زیرا که کیهان خوب می داند که دست آورد مدحی ازنفوذی که کرده بغیراز یک مشت اراجیف لورفتۀ سی ساله چیزدیگری نبوده است. وبعد ازخوابیدن هیجان منفی رسانه ای درخارج ودر آمدن تحلیل های عمیق ترمعلوم خواهد شد که جمهوری اسلامی دریافتن کوچکترین سرنخ وابستگی اصلاح طلبان داخل کشوربه دولت ها وعناصرخارجی ناکام مانده وتمام پروژۀ "مدحی" گره برباد زدنی بیش نبوده است. واین خیلی هم تصادفی نیست که این روزها وبا پرکردن شبکه های مجازی با عکسی ازمدحی وسعید لو والهام دربیمارستان؛ حاکمیت تلاش دارد که مدحی را آدم احمدی نژاد نقطه گذاری کند که فردای آبروریزی اورا نیز درپروژۀ جریان انحرافی نابود کند اگرلازم بود.

7- سلامی تمام قد می کنم به میرحسین موسوی ومهدی کروبی وپیروزی روسفیدشان درمقابل رقیب (نام درست این رقیب برمن آشکارنیست: دولت واحمدی نژاد. یا کل حاکمیت بالفعل) وازاینکه مواضع شفاف وبی وابستۀ خود بهرقدرت خارجی مورد تبلیغ کیهان وحاکمان وهتاکان به اثبات قطعی رسیده است؛ به آنان وهواداران شان تبریک می گویم. ضمن اینکه تحفظ شخصی خودم را درارتباط با عدم کارآیی حکومت دینی با هرقرائت ناشدنی هم ازدین رامصروپافشارم. والبته اعتقاد وشفافیت رهبران سیاسی را بسیارمهمترازنوع اعتقاد آنان می دانم وبهمین خاطرهم به انتخاب حکومت دینی مبتنی براسلام رحمانی آنان احترام می گذارم وبا آن مخالفت خواهم کرد. یا...هو

۶ نظر:

payamemruz گفت...

با سلام و احترام
براي من كه مرتب نوشته هاي شما را ميخوانم ( و بايد اعتراف كنم از تعاريف بي حد و حصرتان از احمدي نژاد چندان لذت نميبرم و البته بر اين باورم كه قرار نيست نويسنده براي خوشايند خواننده اش بنويسد)
متن بسيال دلنشيني بود. اعتقاد من اينست كه طرف جنبش سبز شخص آقاي خامنه اي است نه احمدي نژاد و حوادث اخير هم نشان ميدهد مشكل اصلي مملكت كجاست.

nik گفت...

قشنگ گفتید. یه سوال برام پیش آمده در تعریف شما از اصلاح طلبان مذهبی‌. تو مطلب نوریزاد این را نوشتید: اصلاح طلبان مذهبی را درحوزۀ مدنی واجتماعی بشدت دوست دارم وچرا ازهمین اصلاح طلبان مذهبی درحوزۀ قدرت وسیاست بشدت واهمه وترس ناکارآیی دارم.

و در این مطلب امروز این گونه توضیح می‌دهید: مخالفت من با اصلاح طلبان مذهبی ازجنس اعتراض به نظریه های ابترآنان است ونه ازنگاه پروژه های سیاسی آنان
گیج شدم راستش که دقیقا منظورتان چیست و به نظر متناقض میرسد.

راستی‌ یک چیز دیگه در مورد داستان مدحی، پرس تی وی، که خط و ربطش از اطلاعات سپاه میاد، هر وقت از این جان لوکاره بازی‌ها دارند گندشو در میاره اینقد دادار دودور راه میندازه، سر این یکی‌ من هیچی‌ ندیدم تو سایتشون.

ناشناس گفت...

این لغت "فاکت" از کجای زبان فارسی در آمده است؟ کلماتی مثل "واقعیت"، "مستندات"... چه ایرادی دارند؟
ممنونم

Dalghak.Irani گفت...

سلام جناب Payamemruz
متشکرم که متن ها را می خوانید وانشاأالله همیشه این لطف را داشته باشید که متن ها را بدون اینکه حرص تان دربیاید بخوانید. من چون خودم را رقیب یا سیاستمدار وروشنفکر ومرجع نمی دانم لذا هرروز که ببینم روی میز چیزی هست که بنویسم به فهم موضوع مشکلات ایران نزدیک است می نویسم وزیاد با اسم ها وآدم ها کلنجارنمی روم. بهرحال ممنونم. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

Nik
سلام. قشنگ خواندید وممنونم. نه اصلاً تناقضی نیست وبمناسبت های مختلف توضیح داده ام واحتمالاً یک مطلب مستقل دیگربنویسم تا رفع ابهام بشود. ولی جواب دوکلمه ای این است که اصلاح طلبان تا دراپوزیسیون هستند سیاستمداران پرزور خوبی نشان می دهند وچون دربین مردم هم تنها گزینه هستند قادرند پروژه های خوبی راه بیندازند برای رسیدن به قدرت ومن از اپوزیسیون بودن شان استقبال هم می کنم. منتها وقتی پیروزشدند وقدرت را دردست گرفتند مثل چراغی که روغنش تمام شده باشد خاموش می شوند چون نظریۀ محکم وقابل پیاده کردن سیاسی ندارند ونظریه شان بیشتر برمینای انشاءالله ماشاءالله بنا شده است. منتظرباش تا بیشتربنویسم. مرسی یا ...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام ناشناس
درست کردم ولی شما هم زیاد سخت نگیر. درلحظۀ نوشتن پست واژه ای بهترازفاکت درجلو ذهنم نبود. ضمن اینکه من اصولاً برای زبان اصالت فرهنگی قایل نیستم وزبان را بیشترواسطۀ ارتباط می دانم. دونفرباید حرف هم را بفهمند حالا ازچه واژه ها وکدام زبان استفاده می کنند خیلی امرمهمی نیست. البته یک پست مستقل هم دروبلاگم دارم راجع به آرزویم که کاشکی دردنیا همه بیک زبان حرف می زدند و.... حوصلۀ پیدا کردن ومعرفی اش را ندارم. مرسی. یا...هو