۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

ازدختران فوتبالیست تا پروژه های ژنرال امیر ارجمند!



1- حتی ایدئولوؤیک ترین وتوتالیترترین وفقیرترین ومستبدترین و... حکومت های حاکم برملت ها درطول تاریخ نیزمتضاد ورودرروبا فرهنگ حاکم وشکل گرفته درطی سال ها وقرون متمادی برروابط جهانی نبوده اند؛ بجز، به استثناء وفقط وفقط وفقط جمهوری اسلامی حاکم برسرنوشت ملت ایران. ومن می گویم تا این رویارویی وتضاد هرروزه و درهمۀ حوزه ها حل نشود محال ممکن است اتفاقی بیفتد که به نیک بختی وآرامش و تعادل جامعۀ ایران بینجامد. حرف من خیلی ساده وسرراست است: "یا قاعدۀ بازی را بپذیر. یا ازشرکت دربازی خودداری کن." اینکه نه قاعدۀ همه گیروجهانی را می پذیرم وخودم را هم اززمین بازی جمع نمی کنم. نتیجه اش اشک های دختران فوتبالیست ایرانی است که باید هرروزچون شرنگی تلخ ومدام درتاروپود جامعه ات رسوب بدهی. وکدام احمقی باورمی کند کاروبهره وری وپیشرفت درچنین جامعۀ بلاتکلیفی را.

2- تو می توانی به تبعیت ازعرف غالب جامعه ات تیم فوتبال زنان نداشته باشی مثل عربستان و... یا بدلیل فقراقتصادی اولویتی به بازی فوتبال زنان ندهی مثل بسیاری از کشورهای جهان عقب مانده. یا بدلیل مناسبات وتفکرایدئولوژی حاکم نخواهی دریک یا چند سرمونی ورزشی یا اجتماعی جهانی شرکت کنی مثل طالبانیسم اسلامی و... یا... ولی تو نمی توانی هم خررابخواهی وهم خرمارا. هم بدلیل فشارافکارعمومی ایرانی تیم فوتبال زنان تشکیل بدهی وهم پوشش عرف جهانی شرکت درمسابقاتی ازاین دست را قبول نداشته باشی.

3- دین متصلب ترین بخش عرف فرهنگ عمومی هرجامعه است. ونماینده رسمی دین؛ آخوند یا کاهن ویا کشیش ویا خاخام آخرین گروه مردمان هستند درپذیرش تغییرات لاجرم فرهنگ عمومی. حکومت برمبنای دین ازهرنوعش (چه سنتی یا نواندیش با مرجعیت آخوند) بمثابه وارونه کردن قیف اجتماعی است. درحالی که دروضعیت عادی جامعه، تغییرات اجتماعی وفرهنگی را ازسرفراخ وگشاد قیف می ریزیم توی قیف تا با طمأنینه وصبرودقت تغییرات ماندگاررا ازمجرای باریک قیف استحصال کنیم. در حکومت دینی باید تغییرات پرشتاب فرهنگ عرف جامعه را ازمجرای تنگ قیف به داخل بریزیم ومردمانی را که بوسعت سرقیف وارونه تشنۀ تغییرات هستند به قطره قطره هایی تصادفی وزورکی خرسند بخواهیم.

4- واین نشدنی است. نه اینکه چون من ازریخت وقیافۀ آخوند شپشو تا آخوند شکلاتی خوشم نمی آید مخالف باشم وبگویم نشدنی است. بلکه طبق قوانین فیزیک وطبیعت نشدنی است. هرزوری زده ام تا کنون. ازهرکس وگروه ودسته ای حمایت کرده ام دراین وبلاگ. به بسیاری بدگفته ام وعزیزانی را ناراحت کرده ام بدرشتی. فقط وفقط جزاین نبوده است که راه سیاست وشمشیربراین نعل وارونۀ سیاسی حاکم برمقدرات ایران کارگرنبوده ونیست ونخواهد بود به این زودی. دیگرمحرکی قویترازآنچه که دنیا را درنوردیده دریک سال گذشته به شورش وانقلاب وتغییر وسقوط. پس چرا ایران ما چونان جزیره ای با ثبات درتلاطم های بی مثال درتاریخ ایستاده است به دوشیده شدن راضی زیردست آخوند های سیاسی.

5- با تأسف اما یکصد وپنجاه سال است گروهی با نام نواندیشان دینی راه را همیشه بسته اند برما. تا آمده ایم جبهه های مان را مشخص کنیم برای رویارویی سروکله شان پیدا شده؛ دستی دردست ما ودستی دیگردردست آخوند ها وراه حل داده اند وگفته اند: نه آنکه شما می گویید وخواهان یا رفتارطبق قاعدۀ جهانی هستید ویا تخته کردن درب های تنفسی ایران مثل طالبان وکرۀ شمال برمبنای ضرب المثل "مرگ یک باروشیون یک بار". ونه آنکه آخوند ها می گویند که زنان حق حیات ندارند. ما میانه را می گوییم. با این حجاب ورزشی زیبا برای دستۀ اول وشرعی برای دستۀ دوم با استناد به استراتژی خررنگ کن وهمواره مان: "نه سیخ بسوزد ونه کباب". وگریه امان نمی دهد به دخترها که با چه ذوق وشوقی حاضرشده اند لباسی بدون کمترین منفذ تنفسی را تحمل کنند بمت ساعت ها فعالیت شدید درزمین فوتبال! واینک محروم شده اند ازاین سختی اجبار حکومتی هم حتی! وآیا سیاستمداری یا روشنفکری یا جامعه شناسی یک خط اعلامیه داده است برای این بچه ها؛ درد ما این است.

6- "آس"دلمان سید محمد خاتمی. "دولو" خوشگلۀ خاجمان میرحسین موسوی. "ده لو" خوشگلۀ خشتمان محمود احمدی نژاد. بعلاوۀ ژوکرمان که آیت الله خامنه ای نام دارد. گویا چاره ای نداریم جزپناه بردن بسکوت دولوی پیکمان دکترامیرارجمند. که اگربچه های خوبی بودیم وخوب سکوت کردیم وپرتعداد ومیلیونی هم بودیم. جایزه یکبار دیگر کشته شدن را نصیب خودمان خواهیم کرد درپروژه های خردادی به فرماندهی ژنرال ارجمند! هرانسانی شرم نداشته باشد قادربه هرلاطائلاتی است برای مردمانی که احمق شمرده شدن را دوست دارند. والا ... اف. یا...هو

۶ نظر:

Ali گفت...

دلقک جان سلام و خسته نباشید

من که عقلم قد نمیدهد شما اگر متوجه شدید برای من هم بفرمایید چرا فیفا با فوتبال بازی دختران با حجاب مشکل دارد؟

این تفسیر از قانون وحی منزل است؟

چرا نباید این قانون را به چالش کشید؟

چرا دختران عربستان نتوانند با حجاب در مسابقات فوتبال بازی کند؟

حضرت آیت الله العظمی "سب پلاتر " اگر فتوی به حرمت حجاب هنگام بازی فوتبال بدهد باید آن را آویزه گوشمان کنیم و بر چشم بگذاریم؟

فرق این ایت الله العظمی اروپایی با ایت الله العظمی وطنی چیست ؟

Dalghak.Irani گفت...

سلام Ali جان بعد ازمدت ها!
سؤال مهمی است مثل همیشه وپاسخی جندکتابی دارد مثل همیشه. اما چون احتمال زیاد می دهم که پرسش شما پرسش خوانندگان بسیاری هم باشد. یک جواب تلگرافی وکلی می دهم تا شاید هم وبه دلیل اهمیت پست جداگانه ای بنویسم مشروح تر. واما پاسخ مختصر:

تا آنجائیکه من می دانم ودرمسایل اجتماعی حداقل اگرتقدم دربوجود آمدن "قالب" نباشد قبل از"محتوا". تأخرهم قطعاً نبوده ونیست. به این معنا که پدیده های اجتماعی برروی قالب های تازه محتوای جدید بارمی کنند ونه محتوا را درقالب های قدیم زورچپان کنند. بازهم ساده تراینکه اول محمل رفتاررا تولید می کنند وسپس رفتارجدید را درقالب جدید تولید شده می ریزند. درست هم است زیرا ریختن محتوای جدید درظرف قدیم باعث انفجارقالب قدیم می شود وبسیارپرهزینه است. بازی ازهرنوعش برای بالاترازسن 4 سالگی آن هم مخصوص پسران وآن هم با اکراه؛ دردنیای قدیم مذموم وناپذیرفته بوده واست. لذا مجازبودن بازی برای عامۀ بشرپدیده ای بسیارجدید ومدرن است. درمورد فوتبال یا سایرورزش های بانوان به این معناست که اول زن های رها ازقید وبند قالب کهنه وقدیمی بوجود آمده ورشد کرده اند وسال ها وقرن ها بعد بازی وورزش درقالب جدید زن آزاد ریخته شده است. درنتیجه این پدیده فقط با محتوایش نیست که شناخته می شود بلکه مهمترشکل وقالب آن است که اولویت اول رسیدن به محتوا ( دراینجا بازی فوتبال) را دارد. واین ربطی به فتوای آیت الله العظمی سپ بلاتر! ندارد.

دختران فوتبالیست ایرانی نه دراعتراض به نا درستی حرف بلاتر وممنوعیت فیفاست که گریه می کنند. آن ها ازاینکه توسط جامعۀ مدرن درک نمی شوند وبی رحمانه رانده می شوند است که گریه می کنند. حرف ناگفتۀ گریۀ آنان این است: حکومت وزندگی وهست ونیست مان که دراختیار وسیطرۀ یک مشت آخوند متحجروکهنه است ونه ما ونه هیچکدام ازملت اسیرشده دردست آنان قدرت وتوان رویارویی با آنان ورها کردن خود ازقالب های قدیمی را نداریم. شما آقای بلاتر چقدربی رحم وبی ملاحظه ای که می خواهی ما این لباس اجباری را کناربگذاریم برای یک بازی مورد علاقه مان. درحالیکه متوجه نیستی که ما اگربه این اجبارتن ندهیم زندگی خود مان وخانواده مان مواجه با خطرازدست رفتن است. که یا باید آواره وبی وطن شویم ویا برای همیشه با آرزوهای بازی درجوانی مان خداحافظی بکنیم. بعبارت توضیح دهنده تراینکه قبل ازپرسشی ازبلاتر وفیفا شما باید به این پرسش بدیهی پاسخ بدهی که چند نفرازاین فوتبالیست ها شخصاً وبدلایل اعتقادی می خواهند با مقنعه فوتبال بکنند. وآیا حتی یکی ازاین ها خانواده ای مومن به حجاب حد اکثری حکومت هست یا نه. هیچ دختر حزب اللهی چه درایران وچه درعربستان پدیدۀ بازی آن هم فوق مدرن برای زن ها را انتخاب نمی کند که شما نگران دختران عربستانی باشی. کسی که محتوای دنیای جدید را انتخاب می کند قطعی وصد درصد قطعی مطمئن باشیم که قبلاً ظرف وشکل وقالب مخصوص این محتوا را پذیرفته است. واگراجبارهای حکومت ناسازگاربا امرجدید نباشد لزومی برای گشتن بدنبال راه حل پیدا کردن برای "چگونه محتوای مدرن را درقالب سنت بریزیم" هم پیدا نمی شود. چون محال ممکن است ونوعی اتلاف انرژی بیهوده. هردیده ای قالب خودش را می خواهد ولاغیر! یا...هو

ناشناس گفت...

سلام. میخوانم شما را و استفاده میبرم. ممنون

ناشناس گفت...

مرگ بر حجاب اجباری

ناشناس گفت...

از پاسخ منطقی و روشن ات بسیار لذت بردم دلقک. ذهن زیبایی داری.

Dalghak.Irani گفت...

سلام به هرسه دوستان آشنا!
دوستتان دارم وبخاطرهمراهیتان لذت می برم. آن تعریف ناب "ذهن زیبا" خیلی زیاد مغرورم می کند. وممنون. یا...هو