Meat dress of Lady Gaga |
1- من هم مثل اکثریت اعضای تالارگفتگوی دلقک هیچ گاه مرید ومراد نبوده ام وخیلی ازاین مقوله سردرنمی آورم؛ ولی آن را انکارومسخره هم نمی کنم وتلاش می کنم مرید بودن خیلی ها بمراد های شان را درک وفهم کنم. یادم است که اوایل انقلاب وجنگ هنگامی که می دیدم جوانان بسیجی درحسینیۀ جماران درمحضرامام خمینی یکپارچه اشک می ریختند؛ موضوع را بتوانم برای خودم ودیگران توضیح بدهم ومی دادم. ومی گفتم که بخش بزرگ وکوچکی ازاین مردم بدلیل ایمان به پاکی وعرفان وخداباوری امام اشک شوق می ریزند وبخش بزرگ وکوچک دیگری با قرارگرفتن درشعاع واکنش گروه نخست تحت تأثیرصحنه به گریۀ جمعی می پیوندند. والبته همیشه با ریشخند ومسخرۀ مخاطبانم هم روبرومی شدم.
2- بنابراین خیلی زیاد سخت است که آدمی مثل من یا شما بتواند با مغزیک مرید ارتباط توضیحی برقرارکند وحتی خود این مریدان هم قادربه توضیح زبانی واکنش های غیرمنطق مادی خویش نیستند. وحد اکثر ازیک حس صحبت می کنند ودگرگونی حالات شان درهنگام مواجهه با مرادشان. این را ازاین جهت گفتم که وارد بحث ایمان به امام زمان بشوم تا بتوانم نقبی بزنم به صحنۀ سیاست رویارویی احمدی نژاد والیگارشی روحانی.
3- قبلاً هم گفته ام که ایمان بوجود امام زمان مثل بحثهای مربوط به خود خدا از دو منظرمتفاوت مورد توجه است. ازنظرعقل جزیی نگرایمان به وجود امام زمان و تعابیر متفاوتی که تقریباً درهمۀ ادیان متأخرهست به این استدلال مقوم است که چون انسان ذاتاً قادربه غلبه برهمۀ مشکلات ومصائب خودش نیست وتوانایی رسیدن به همۀ لذت های مورد آرزویش را ندارد. ومعمولاً هم برای توجیه امید آفرین وتبرئه گر خودش؛ فرافکنی می کند. و "عادل نبودن سایرانسان ها وعادلانه نبودن مناسبات اجتماعی" را بهانه قرارمی دهد؛ باید بتواند تصویرذهنی مناسب وعادلانه ای را درقالب خدا یا ابرانسان (امام زمان) بسازد وبا آفرینش امید "عدالت ورفع تبعیض" درآینده؛ خودش را ازمنفعل شدن تا حد خود کشی برهاند. تا با انتظاربرای رسیدن آنروزکامیابی؛ تلاش وزیستش را ازسربگیرد وادامه بدهد. من هم به چنین خدایی وهم به چنین امام زمانی باوردارم وآنرا بهانه ای برای استحصال انرژی ها وتوانایی های کشف نشدۀ خودم قرارمی دهم وراضی هم هستم.
4- اما گروه کثیری ازمؤمنان سنتی باوری اندامی دارند به وجود امام زمان. همانطور که ناگفته به خدا نیز چنین باورمادی دارند واورا درهیبت یک روحانی وامثال آن تجسم ومورد خطاب قرارمی دهند. اینان که آگاهی وایمان شان به امام زمان را از روحانی دین گرفته اند ومی گیرند مطمئن هستند که یک انسانی مثل همۀ آدم های دیگردرفاصلۀ بعیدی ازاین زمان وجود داشته است وبه امرخدا ازنظرها غایب شده است تاروزی که خدا اراده کند ازنهانگاه خودش خارج شده ودنیا را عادلانه اداره وسامانمند کند.
5- سازندگان وتفسیرکنندگان افسانه های دینی همانطورکه مجبوربوده اند خدای غیرمادی را طوری آرایش وتبلیغ کنند که با تبدیل شدنش به امرمادی وملموس دربین توده های مردم اورا به ایمان مردم ارتقاء بدهند؛ درمورد امام زمان نیز مجبور از اتخاذ این روش "مادی کردن امرغیرمادی" شده اند. واین موضوع عین ایمان به خدا ودر طول یک فرآیند بسیارطولانی تاریخی ورفت وبرگشتی بین ماده وغیرماده تبدیل به امام زمان موجود شده است. که نه تنها توده ها وجود فیزیکی وملموس اورا باور کرده ومریدش شده اند بلکه اکثریت روحانیان نیزدردام "امام زمان مادی که خودشان ساخته اند" افتاده اند ورابطۀ مریدی نسبت به مراد پیدا کرده اند. وبهمین خاطرهم است که بسیاری ازروحانیان شیعه ازروی صدق وراستی هم امکان ملاقات های کراماتی وروحی با امام زمان فیزیکی وجسمانی را هم تبلیغ وهم ممکن وهم "وقوع یافته" برای خودشان دانسته اند یا می دانند. که آخرین مورد آن درمورد مرحوم آیت الله بهجت هم اینک دررسانه ها باعث گفتگوشده است.
6- اگراین را هم اضافه کنیم که وقتی موضوعی به مرحلۀ رابطۀ ایمانی ومرید ومرادی رسید دیگربه عقل جزیی نگرپروبال ورود ومداخله نمی دهد می توانیم بفهمیم که بسیاری ازدانش آموختگان علوم عقلی ومدرن نیز بتوانند دراین دایره وجود داشته باشند. ازجانب دیگر اگراین گزارۀ اثبات شده را هم درطول این ایمان مدنظر قرار بدهیم که انسان ها توانایی های ماوراء ماده دارند وقادرند با تمرکزذهنی به آفرینش هایی دست بزنند که خیلی ازآن ها قابل توضیح وتوجیه مادی نیستند -ازآفرینش های هنروادبیات وازاین قبیل بگیرتا اعمال معجزه آسایی که مثلاً مرتاض های معروف به جوکی در هندوستان خلق می کنند-. لذا خیلی دورازذهن نیست که انسانی بتواند با ذهن خود امام زمان (مثلاً بدل ازقهرمان رمان یک نویسندۀ سوررئال) را ملاقات وازاودستورات مستقیم بگیرد.
7- این مقدمۀ طولانی وپرازسوراخ سنبه (بدلیل عدم بضاعت من درورود به این حیطه) را ازاین جهت آوردم که بگویم موضوع امام زمان رحیم مشایی-احمدی نژاد خیلی هم نمی تواند موضوعی خرافی ومسخره ارزیابی شود. وحالا که محمود احمدی نژاد چنین استوار ومعتمد بنفس وصد درصد غیرقابل توجیه عقلانی درجلو لشکرسلم وطور روحانیت ایستاده ودست به هیچ مانورمادی "ازنوع سیاست نمی زند" وحتی به دستگیری چند سربازساده اش هم که تنها دارایی روی میز سیاست ملموس است؛ اعتراض وپرخاشی نمی کند. ومهم ترازآن هیچگونه سازمان ومرکز طراحی واتاق فکروازاین قبیل هم ندارد وفقط به احکام صادره به خودش ورحیم مشایی تحت عنوان "این حکم است" اکتفا می کند. آدمی ناباورمثل مرا هم متقاعد می کند که این مریدان حتماً ازمرادی دستورمی گیرند. -یک چیزی شبیه خلق قهرمان، گذاشتن حرف خود درزبان او، وانعکاس حرف خودت اززبان قهرمان درداستان نویسی-
8- این پست را ازاین جهت نوشتم که درپست بعدی که سازماندهی الیگارشی برای ساقط کردن احمدی نژاد را می نویسم. واحمدی نژاد را دست خالی -با مقداری پول که توضیح دهندۀ اقتدارش نیست- نمایاندم بدانید که من خودم هم مثل شما درمانده ام که احمدی نژاد به کدام توانایی اش می نازد در مقابل این هجوم همه جانبه که هر روز شیک تروبا روحیه ترولیبرال ترنمایش می دهد خودش را به مخاطبانش.
9- والبته کماکان دعا می کنم که امام زمان مشایی که احکام روزصادرمی کند در مورد زندگی بتاراج رفتۀ ایرانیان وزن را وموسیقی را وسینما را وفوتبال را ودین را حلال می داند مثل شیرمادر؛ برنایب قلابی اش آیت الله خامنه ای که دنیا را حرام کرده است برملتی با فرهنگ وزندگی دوست وشوخ وشنگ؛ پیروزشود وخواهد شد انشاأالله. یا...هو
۳ نظر:
فرهاد جعفری معتقده که احمدی نژاد طرفداران قوی ای بین نظامیان داره. دلیل؟ اگر نداشت تا حالا حکومت اش رو کله پا کرده بودن. همونطور که رفسنجانی در شروع دور اول احمدی نژاد پیش بینی می کرد.
شاید هم همه ی ما سر کاریم و احمدی نژاد دل به امام زمانش بسته!
سلام ناشناس
البته من فکرمی کنم که احمدی نژاد اگرهم یارانی دارد ولی به کسی پشت گرم نیست. واین قلدری اش را ازیک منبع دیگری می گیرد که موضوعی ایمانی است. ضمناً اگرچنین بود که جعفری گفته بالاخره یک نقی نوقی شنیده می شد نه اینکه هیچ کس مطلقاً حرفی وواکنشی نشان نمی دهد وکشوردر التهاب ولی گویی نه خانی آمده است ونه خانی رفته است واحمدی نژاد غیرازتغییرات محسوس لیبرال دررفتار وسکوتش حتی میمیک صورتش را هم تغییرنمی دهد که بفهمیم درچه اندیشه ای است. مشکل جناح مقابلش البته بیشترازماست ابداً نمی توانند دستش را بخوانند که حرکت بعدیش کجاست وچیست تا اقدام پیشگیرانه بکنند. یا...هو
تنها نقطه اطمينان و برتري احمدي نژاد در اين داستان احاطه كامل به پروندههاي تك تك اليگارشي روحانيت است از رهبري تا رسايي و . . .
گفتم تنها نقطه به اين دليل كه در بقيه فاكتورها مثل پول و نفت و قدرت نظامي همچنان برتري با رهبري و اعوان وانصارش است.
ارسال یک نظر