۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

من ازاحمدی نژاد جدید وجریان انحرافی ازدید تکفیری های مصباحیه دفاع می کنم!

The Treachery of Images

 
 ناشناس گفت...
واقعا دلقکی! آخه مرد حسابی چی داری بهم می بافی؟ احمدی نژاد و تنش زدایی؟ احمدی نژاد و سیاست زدایی از اقتصاد؟ آلزایمر داری ؟
احمدی نژاد تو این چند ساله اقتصاد و به گه کشیده با سیاست بازی و تنش سازی. آخه چرا مزخرف می بافی؟صبح و شب از تلویزیون مزخرف می شنویم آخر شبم میام میشینیم پا اینترنت تمدد اعصاب یک احمدی نژادی شر و ور می بافه.
انقد تحلیل پیچیده لازم نیست. احمد پوپولیسته. با آخوندا برا همین بده. با خرافات واسه همین جوره. ضمنا پوپولیستا هیچ جای دنیا به اقتصاد کمکی نکردن. منتها شاید این احمق زشت بتونه شر آخوندا رو از سر ما کم کنه. که اونم بعید می دونم.تازه بعدشم باید یه جنبش را بندازیم این متوهم و از قدرت بکشیم پایین.
لعنت 

سلام خانم/آقای ناشناس!

یک بخش مهم حس خوب نداشتنم وتعطیل موقت وبلاگم درست ازهمین زاویه ای می آمد ومی آید که شما گفته ای. چون می دانم نه تنها شما که حتی خوانندگان بسیار قدیمی وبلاگم وازجمله خودم هم ازنوشتن راحت واژۀ احمدی نژاد سرکیف که نمی آییم هیچ. بلکه نوعی حس بد هم درنزدمان بوجود می آید. وبهمان دلایلی که شما را عصبانی می کند ومرا محتاط می کند وآن دیگری را به سرگیجه وامی دارد. اما من بدلایل گوناگون وبا اهداف ایرانی این خودزنی را بسکوت محبوب ترجیح می دهم وخودم را سیبل می کنم. لذا برخی ازذهنیاتم درهنگام نوشتن چنین پست هایی را برملا می کنم تا متوجه بشوید که "احمدی نژاد"ی نیستم وفقط "ایرانی نژاد"ی هستم. البته که محتمل است اشتباه بکنم درنه تنها تحلیل کردن برای آگاهی خواننده بلکه در "تحلیل ساختن" برای "بلکه درجایی مؤثرهم دیده شد این نوشته" فرض محال که محال نیست! هست؟

1- به همۀ آنانی که روزی برای ایران ازسراحساس مسئولیت ودرحد توان اوضاع سیاسی همیشه قاراشمیش روزقدمی به صلاح وعلم وتوسعه برداشته اند بگویم که من وما اینجوری است که اهل کوفه نیسنیم: خدمتگزاران را هرگزفراموش که نمی کنیم هیچ بلکه برصدرهم می نشانیم: منصف! این ازسهم تکنوکرات های خدمت کرده وبه بار نشسته ومدیرشدۀ نفتی: زنگنه وترکان ونژاد حسینیان ونعمت زاده و...

2- به احمدی نژاد وعلی آبادی وتوابع علامت مثبت بفرستم که: من وما با هرکدام شما دعوایی جزمصلحت کشورمان نداریم؛ وبشدت ودقت کمترین حرکات شما را رصد می کنیم. تا با کوچکترین علامتی بسوی عقلانیت ورهایی ازدورباطل؛ شمارا نیز حلوا حلوا کنیم وکفش های مبارکتان را جفت کنیم که بتوانید پاشنه هایتان را قبراق تر بالا بکشید ودراین مسیر درست سریع تر گام بردارید.

3- من وما تشخیص می دهیم که بعد ازنصب دکترصالحی دروزارت خارجه وخوردن به مانع تعویض مصلحی؛ سیاست خارجی شما که سمت وسویی آشتی جویانه را نشان می داد قفل شده است. ودولت نه تنها نتوانسته درسیاست منطقه ای "شیعه هراس زدایی" با اعراب عمدتاً سنی مذهب موفقیتی چشم گیربدست آورد؛ بلکه حتی نتوانسته مسافرت برنامه ریزی شدۀ صالحی به اروپا را که حامل پیام تعامل با حهان است را اجرایی کند. لذا با اطمینان ازاینکه ما تغییردراستراتژی دولت شما را تشخیص می دهیم بشما قوت قلب می دهیم که اگربه این تصمیم درست باورداری شتاب کن که دنیا این فرق را زودترمتوجه بشود.

4- ما مصرنیستیم که انسان ها را دگم ونامتحول ارزیابی وتکلیف شان را با عشق به یکی ونفرت ازدیگری "یکباربرای همیشه بسته بندی کنیم وبگذاریم درویترین ستایش یا لعنت". ما هرروزبه اطوارسیاستمداران نگاه می کنیم وخوب را خوب وبد را نیزبد می گوییم. وهرجا تشخیص بدهیم دستی ازآستین سیاستمداری به یاری ما "گیرافتادگان درجمهوری اسلامی نه جمهوری ونه اسلامی" بیرون آمده باشد. آن دست را بصداقت وقدرشناسی می فشاریم.

5- چرا که نه؛ ما حتی تا آنجا پیش می رویم که اگرفکرمهندس مشایی بتواند در ملاقات با بدنۀ تکنوکراسی دانش محور- ونه ایدئولوژیک- یک اکثریت قاطع در مجلس نهم را سامان بدهد می توانیم با تغییر ویا ترمیم قانون اساسی مرحلۀ گذاربه یک حکومت عرفی مدرن را پاداش بگیریم. وتا این اتفاق مسالمت آمیز ومصالحه جویانه به نتیجه نرسد محتمل است اوضاع بهمان پاشنه ای بازگردد که تاکنون نچرخیده است و ما فقط شنیده ایم که دارد می چرخد.

6- لذا ازشما ناشناس عزیزهم مثل همۀ خوانندگان وبلاگم درخواست می کنم که دندان روی جگربگذارید. وبگذارید اولین اقدام سیاست خارجی کشور به مرحلۀ عمل برسد تا اگردربهمان پاشنۀ پوپولیسم مخرب وجنگ با عالم وآدم چرخید من هم همراه شما بچرخم وازپشت احمدی نژاد پیاده بشوم ومنتظریک سوارراهوربقصد ایران آزاد مان بشویم وچاره جویی کنیم. درنظر داشته باشید که احمدی نژاد هنوز دریک سال گذشته نتوانسته مستقل ازتخریب ایدئولوژیک رهبربا دنیا همنشینی کند. ومی دانیم که سیاست درغرب ازایده ها وحرف های سیاستمداران خیلی تأثیرنمی پذیرد که ازنحوۀ عمل آن ها درمیدان سیاست واقعی متأثرمی شود. 

7- هرچند درهمین نوشته (پست قبلی) نیز من به احمدی نژاد با واژۀ خشنی مثل "آویزۀ گوش کردن" تذکرداده ام که ادبیاتش را بیشترکنترل کند. بنابراین من وشما وهمۀ ایرانیان نیک اندیش اختلافی نداریم وحتی درآنچه گفته ای ازخرابکاری اقتصادی من دفاعی نمی کنم بلکه چون می دانم که بدون خلع ید ازآیت الله خامنه ای درسیاست خارجی امکان هرگونه عمل مفیدی غیرممکن است لذا حالا که می بینم سرنا را اگر ازطرف احمدی نژاد جدید فوت کنیم بیشترین احتمال صدادادنش است می گویم بیایید وبا کراهت هم شده فوت کنیم. البته هیچ کس هم وازجمله خود شما گزینه ای جانشین ندارد جزاینکه بگوییم احمدی نژاد پوپولیست است وخیالمان را راحت کنیم. یا...هو

۳ نظر:

ناشناس گفت...

http://fa.azadnegar.com/article/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%AF

آرسین گفت...

سلام دلقک عزیز
خیلی وقت بود که تنها نظاره گر مطالب و مقالات و استدلال هایت بودم و نه حوصله نوشتن داشتم و نه حتی حوصله آنکه نظری در پای مطالبت بگذارم.
یه جورایی میشد گفت بانظراتت موافق بودم اما این دفعه احساس میکنم داری اشتباه میکنی و با تجربه ای که از سنت دارم منو یاد اشتباه یا بهتر بگم ناچاری سال 57 میندازه.
خلاصه نظرت این بوده که قانون احمدی نژادی بهتر از الیگارشی حاکم است. تا اینجا را قبول دارم اما نمی دانم که از کجا به این نتیجه رسیده ای که حکومت احمدی نژادی یک دست بهتر از الیگارشی یک دست است. در صورتی که مشکل دقیقا همینجاست. روزی ایرانیان از بی کفایتی و تحجر قاجار با شعارهای دمکراسی رضا شاه را بر سر قدرت نشاندند و بدلیل پاسخگو نبودن حاکم او نیز به وضع شاهان قبل بازگشت و با ابزار های مدرن و البته بدتر. زیرا که این ابزار ها برای دموکراسی ساخته شده اند نه استبداد.
بگذریم. شما اعقاد داری که فعلا باید در ماشین احمدی نژاد سوار شد تا از جمهوری اسلامی که همه میدانند نه جمهوری است نه اسلامی گذشت اما به این فکر نمی کنی که ممکن است روزی دیگر پیاده شدن از این مرکب غیر ممکن یا سخت شود.
به قول شما الان دوره یارگیری و لشگرگیری است چرا درباغ سبز نشان ندهد.
یک حسن دیگر را نیز میتوانم مثال بزنم که همین حکومت کنونی! میتواند از حکومت فرضی احمدی نزادی بهتر باشد
آن هم دقیقا قدرت رشد و تولید احمدی نژادهادر اینجاست. بطور قطع در دیکتاتوری احمدی نژادی دیگر احمدی نژادی رشد نخواهد کرد.
علت را هم گفتم. علت نبود قدرت دیگری درمقابل قدرت حاکم و حکومت است. یک حاکم مگر مغز خر خورده باشد که از مرکب قدرت پیاده شود نه خودش این کار را می کند و نه به فرض که خودش بخواهد اطرافیانش می گذارند که پیاده شود. دلایل بهتر را خودتان بهتر بیان می کنید.
پس تا زمانی که آلترناتیو قدرتی بوجود نیامده به نظر من همین حکومت نیم بند الیگارشی از دیکتاتوری منظم بهتر است. که سالهاست همه میدانند و با هر نسیمی منتظر روز پایان حکومت اند.
در رابطه با شخص احمدی نژاد هم با شما تا وقتی موافقم که هراز چندگاهی لگدی به صاحبان در ناز خفته حکومت می پراند و خواب نازشان را به حرکتی آشفته می کند بلکه تکانی بخورند و پهلو به پهلو شوند.
وگرنه تا وقتی که مردم ایران هیچ ابزاری در دستشان برای کنترل حکومت ندارند نفر بعد از اینان قطعا از اینان عاقل تر بوده و راه را بر هر نفس مخالفی خواهد بست هرچند که ممکن است ابتدا با بالا رفتن از شانه های همین مردم به تخت حکومت برسد.

آرسین گفت...

این را دوستانه اضافه میکنم که اگر عمری باقی باشد تصمیم دارم که نظراتم را در اینجا بیان کنم. چرا که شمای دلقک و سبک فکری متفاوتتان را بسیار دوست دارم.(اندیشه ها و دیدگاه ها را دوست دارم) اما اکنون احساس میکنم که دارید در دام احساسات می غلتید و از نظر دهی منصفانه خارج میشوید و خب بدنبال، هم خاطر خوانندگان را مکدر می کنید و هم ایشان رااز دست می دهید.
گرچه که دیدگاه افراد درون مملکت از احمدی نژاد با بیرونی ها تفاوت چشمگیری دارد اما باز هم تاکید میکنم که در کل و تا اینجای کار راخوب آمدید. امیدوارم که همین طور خوب ادامه دهید.
نکته دیگر اینکه در ایران زندگی میکنم و لازم می دانم یادآوری کنم که مردم همچنان بیش از حکومت الیگارشی از احمدی نژاد خشمگین اند. و تقریبا بجز چند حرکت اشتباه آقای خامنه ای نکته دیگری ذهن مردم را به طرف آن الیگارشی که بیان می دارید نچرخانده است.
به هر دلیلی حکومت روزی زیر پایش داغ شود و تصمیم بگیرد که احمدی نزاد را پایین بکشد و روی او بایستد. با دستگاه های تبلیغاتی و توان فعلی، بجز گروهی اندک آنچنان کسی معترض نخواهد شد.

بگذریم باز هم از وقتی که جهت تنویر افکار عمومی صرف میکنید سپاسگذارم و آرزو میکنم که شما نیز مانند سایر هموطنان هرچه زودتر به ایران بازگردید در ایرانی که فرزندانتان با آسودگی چمدان ها را دور بریزند.
بهتر می دانم این نظر منتشر نگردد، اما از شنیدن نظرات شما خوشحال خواهم شد آدرس وبلاگم در قسمت مشخصات ذکر شده است.