۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

مهندسان و فرماندهان سپاه قربانی وحشت "جنون عظمت" خامنه ای!

Painting 1946



1- پست قبلی را بر مبنای حسم نوشتم و خدایی که اگر نجار نیست ولی بقول مردم خوب بلد است تیر وتختۀ "آخر خط" یک کابوس ثلث قرنه را فراهم کند انشاءالله. اما اینک که بخش بسیار کوچک و اطلاعات قطره چکانی از حادثۀ انفجار در دل کوه بیدگنۀ شهریار و ملارد مشخص شده است؛ نگاهی فنی تر به ابعاد ماجرا می اندازم. با این مقدمۀ واجب که برای کشته شدگان و مجروحان هموطن عزیزم در این اتفاق و خانواده های داغدارشان طلب آمرزش و تسلیت بکنم.

2- مهمترین نکته ای که از اطلاع رسانی رسمی سپاه بر می آید این است که سخنگوی سپاه پاسداران عنوان کرده است که کشته شدگان و مجروحان حادثه همه از کارکنان و اعضای رسمی سپاه بوده اند و نه نیروهای وظیفه یا پیمانی و از این قبیل. حتی ایرنا و فارس و بسیاری از خبرگزاری ها و منابع موثق و سیمای رژیم اعلام کرده اند که رییس یا فرمانده سازمان جهاد خودکفایی سپاه سردار حسن تهرانی مقدم جزو کشته شدگان است. این مورد از آن جهت کلید حل معماست که مارا کمک می کند بفهمیم اصل ادعا که گفته شده است جابجایی مهمات بوده است چقدر با اصل ماجرا همخوان است.

3- برای جابجایی مهمات چه سبک یا سنگین بطور قطع از نیروهای سطح پایین اعم از سرباز یا کارگران پیمانی استفاده می شود و حد اکثر یک یا دو تن از نیروهای رسمی و مسئول به این جابجایی و رعایت موارد ایمنی و فنی نظارت می کنند. البته همین یکی دو نفر هم از فرماندهان و رده های بالای سازمان نیستند تا چه رسد به فرمانده اصلی و ارشد واحد مشمول عملیات. حتی اگر این مهمات مورد نظر سلاح های غیر متعارف و کلاهک ها یا بمب های شیمیایی و از این قبیل هم باشد فرقی در اصل استفاده از نیروهای رده پایین نمی کند. با این احتیاط اضافه که در چنین فرضی نیروی کارگر را از سربازان و کارگرانی که یا کاملاً مورد تأیید امنیتی هستند انتخاب می کنند و یا از نیرویی که سواد خواندن و فهمیدن برچسب های روی بمب ها را ندارند.

4- بنابر این فرضیۀ ادعایی جابجایی مهمات مطلقاً منتفی است و با توجه به موارد زیر انفجار مزبور مربوط به آزمایش آزمایشگاهی یا میدانی یکی از چاشنی های انفجاری (ماشه) بسیار قوی مربوط به سلاح های موشکی سپاه بوده است که موفق نبوده و باعث انفجارهای بعدی در زاغه ها شده - احتمال ضعیف - و یا مربوط به تست آزمایشگاهی خود موشک بوده است که قرار بوده برای مانوری جهت پاسخ به تهدیدات جدید و لبیک پشتیبانی کنندۀ سخنرانی خامنه ای در دو روز گذشته آماده شود. - احتمال قوی - و در هر دو صورت سلاح و مهمات منفجر شده سلاحی متعارف نبوده است. زیرا:

الف- همانطور که گفتم نیروهای کیفی اعم از مهندسان و تکنیسین ها و فرماندهان درجه یک سپاه کشته ها و مجروحین هستند.

ب- مرکز مورد اتفاق و نیروهای عمل کننده مربوط به جهاد خودکفایی سپاه که طراح و سازندۀ سلاح و مهمات غیرمتعارف هستند بوده است. سلاح و مهمات متعارف در کارحانجات ارتش و وزارت دفاع در مکان هایی مثل کارخانجات پارچین تهیه و ساخته می شوند، و نیازی به فاصله گرفتن از اماکن مسکونی و بویژه رفتن در داخل کوه ندارند.

پ- بمحض وقع حادثه و طبق گزارش متفق همۀ نیروهای امدادی اعزام شده اعم از آتش نشان و هلال احمر و پزشک و روزنامه نگاران؛ سپاه اجازۀ  ورود به هیچ نیروی امداد رسان غیر نظامی و غیر امنیتی به محل را نداده است. - نه تنها ورود به محل که حتی نزدیک شدن به شعاع قابل تشخیص دادن از راه دور را هم سد کرده است - که نشانۀ دقیقی است از ردۀ طبقه بندی بسیار بسیار بالای اولاً سلاح منفجر شده و ثانیاً کارخانجات نظامی واقع شده در آنجا.

ت- شدت انفجار و دود سفید رنگ شبیه دود های قارچ اتمی نیز مؤید این است که سلاح و مهمات منفجر شده مطلقاً از نوع متعارف نمی توانسته باشد. چرا که حجم هر چقدر انبوهی از انفجار مهمات متعارف قادر به تولید صدایی که در 60 کیلومتری محل انفجار (تهران) شنیده شود نیست. و البته دودش هم سفید رنگ نیست.

5- البته اگر چنین حادثه ای در هر کشوری اتفاق می افتاد قطعاً باعث بسیاری معادلات بعدی اعم از کنار گذاشتن فرماندهان عالی سپاه و محاکمه و تعقیب بوجود آورندگان حادثه و ... می شد. ولی از آنجاییکه اولاً خامنه ای جرأت اخم کردن به سپاه را ندارد. و ثانیاً بدلیل عدم وجود مناسبات عقلانی و مدرن در ساختار همۀ سازمان های کشور و بویژه شلختگی ذاتی سپاه از نظر انضباط  سازمانی بدلیل بافت شبه نظامی سپاه از بدو تأسیس، و ثالثاً بدلیل کم اهمیت نمایش دادن این فاجعه در انظار بین المللی و ... نباید منتظر کمترین تبعات رسیدگی به آن باشیم. فقط باز هم بسیار بسیار غمگینم که این تعداد از مهندسان و تکنیسین های نحبۀ ایرانی که می توانستند برای ایران شادی تولید کنند به کار تولید وحشت گمارده شدند و بر سر وحشت خامنه ای جان باختند. خدایشان بیامرزد. یا ...هو

پی نوشت: این هم پست بعدی:"خسارت های جانی، مالی، دفاعی و حیثیتی انفجار ملارد؛ فراتر از اختلاس 3 میلیارد دلاری!"

۵ نظر:

ناشناس گفت...

دلقک جهان این ایت خدای دیوانه صدیقی فاحش کرد که سید علی ولی امر مسلمین منظومه شمسی و حومه با سیم به اما زمان وصل هست و هنگام دود گرفتن یک کارهایی باهم میکنند این دشمن لامصب هم سیم را سانسور کرد و شد که شد باد ولایت خوابید باید این صدیقی را از پایین بدار زد که اسرار نظام را از روی بیسوادی حل کرده

ناشناس گفت...

گنده گوزی الکی نکن

ناشناس گفت...

کور نوشت:
سلام بر مرد بزرگ
تحلیل جالبی بود که میتواند نزدیکتر به واقعیت باشد.

اینجا آمدم که نظر شما را درمورد نامه تعدادی از فعالان دانشجویی به اوباما مبنی بر تحریم بانکی و نفتی ایران بپرسم.
http://www.radiozamaneh.com/politics/2011/11/11/8261
ببخشید که اینجا نوشتم که ربطی به نوشته شما ندارد ولی مرا برای تفکر بیشتر کمک خواهد کرد.
شاد و پاینده باشی

Dalghak.Irani گفت...

سلام بینا دوست خوبم.
سؤال هم سخت و هم مفصلی است ولی پاسخم نه است به این قبیل کارها. دلایلش البته در همه جای وبلاگم قابل دیدن است. با این همه چشم یک مطلب جداگانه راجع به این مسأله خواهم نوشت یا پست بعدی یا حد اکثر تا فردا. یا...هو

ناشناس گفت...

بینا نوشت:
مرسی از توجه شما، من خودم هم پاسخم منفی است و به عنوان خواننده شما انتظار چنین برداشتی را از شما داشتم.
دلایل این افراد برایم نامفهوم است و همینطور که شما گفتی توجیه آن سخت است.
ممنون بابت پاسخ شما و منتظر مطالب بعدی میمانم