۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

التماس بغرب نه. تحکم به خامنه ای آری! ما بمب نمی خواهیم!

The Captive



1- با بالا گرفتن مجدد تنش هسته ای بین جامعۀ جهانی (غرب ) و جمهوری اسلامی در آستانۀ تشکیل اجلاس سازمان بین المللی انرژی هسته ای و بویژه بعد از تحرکات جدیدی که مدیر کل آژانس آقای آمانو نشان داده است؛ شاهد به صحنه آمدن سه سطح از گزارشات و تحلیل و تفسیر ها و اظهار نظر ها هستیم. نگاهی انداخته ام به این صحنه تا برای شما مشخص کنم که موضوع از چه قرار است از اینجایی که من می بینم:

الف- غربی ها و بتبع آنان جامعۀ جهانی مصر است که جمهوری اسلامی دنبال ساختن سلاح هسته ای است. و اختلاف های جزیی شان در پرسش از دیر و زود و چه زمانی است. یعنی اینان در این که خامنه ای بمب اتم می خواهد تردیدی ندارند و فقط زمان بندی آن را جلو عقب می دانند.

ب- گروه دوم شخصیت های حقیقی و حقوقی فارسی زبان یا غیر فارسی زبان و کارشناسان هستند که اکثریت غالب شان معتقدند با این امارات و قراین و مستنداتی که تا کنون ارائه شده است و می شود نمی توان جمهوری اسلامی را محکوم دانست و به ضرس قاطع گفت که بدنبال تولید سلاح هسته ای است.

پ- گروه سوم اما ملغمه ای هستند از "هرکسی از ظن خود شد یار من" که اعم هستند از روشنفکران، فعالان سیاسی، فعالان مدنی، میهن پرستان دو آتشه و ... الا ماشاءالله ایرانی یا ایرانی تبار که "زبان فنی و حقوقی" گروه ب را استناد می کنند و برای "گوش سیاسی" گروه الف "یس" ننه من غریبم می خوانند. اینان می گویند که طبق نظر کارشناسان؛ بدنبال بمب اتم بودن خامنه ای و یاران محرز نیست. لذا بهانه گیری غرب برای تحریم و تنبیه و جنگ با ایران توجیه استنادی ندارد. اینان که ته رسوبی از ضد امپریالیسم دیروز را هم دارند اغلب در ذهن های نوستالوزیک شان؛ یادشان نمی رود که سری به صحرای کربلای "معیارهای دوگانه"ی غرب بزنند در رفتار با اسرائیل و حتی هند و پاکستان. و نهایتاً به اینجا ختم می کنند که گیریم خامنه ای (ایران عزیزمان) هم بدنبال سلاح هسته ای باشد این کجایش عیب دارد در منطقه ای که همسایگان بزرگ ما اتمی هستند.

2- من حرفی با گروه سیاسی اول و گروه فنی-حقوقی دوم ندارم. زیرا که هم حرف سیاسی غرب درست است در حتمی بودن له له خامنه ای برای بمب اتم. و هم حرف فنی-حقوقی کارشناسان صحیح است که این داده های تا کنون از فعالیت های برملا شدۀ جمهوری اسلامی کافی برای آن نتیجه گیری (حتمی بودن تلاش برای تولید سلاح هسته ای) نیست. حرف من با گروه سوم است که بندبازی می کند خواسته یا ناخواسته و آدرس عوضی می دهد برای هرچه! - از وجیه المله شدن سیاسی تا میهن دوستی خالصانه - حرف من با این گروه سرگردان بزرگ در میانه و بلاتکلیف ایستاده این است که: "شتر سواری دولا دولا نمی شود.اگر ایران را مساوی خامنه ای و رژیمش می دانید و از آنجائیکه ایران را محق برای دستیابی به سلاح هسته ای می دانید دارید سر بدرب های بستۀ کارشناسان فنی می کوبید برای استنتاج امر سیاسی از موضوع حقوقی؛ چهره بیارایید تمام قد و بگویید که ما با مجهز شدن وطن مان به سلاح هسته ای موافقیم فارغ از اینکه چه کسی یا کسانی و سیستمی در ایران حاکم باشد." زیرا که هم شما می دانید و هم غرب می داند و هم خواجه حافظ شیرازی که خامنه ای بمب اتم می خواهد. و موضع گیری های شما فقط به تودۀ مردم ایران است که آدرس غلط می دهد. زیرا:

3- به گنجشک گفتند منار به آنجات. کوچکترین پرنده گفت: یک چیزی بگو بگنجد. صنعت هسته ای صنعتی بسیار فاخر، گران قیمت و سخت یاب است از هر نظر. چنین صنعتی در مقیاس اقتصادی توجیه پذیر نیست مگر برای کشوری که سطح رشد اقتصادی و توسعه ای و سرانۀ ملی و سایر فاکتورهای پیشرفت مادی اش بالاتر از استانداردهای متوسط  دنیای ثروتمند باشد. بقول اقتصاد دانان این صنعت هم مثل همۀ فعالیت های اقتصادی باید دارای "مزیت نسبی" باشد برای کشور دارنده اش. این مزیت نسبی می تواند علاوه بر فاکتور اصلی که سطح توسعۀ کشور مورد نظر است؛ با داده های مکملی مثل "داشتن معادن اورانیوم انبوه، داشتن نیروگاه های اتمی متعدد و..." تکمیل شود. بعبارت کمی لطیف تر: آیا اگر امروز کشوری مثل بورکینافاسو یا بنین یا یکی دیگر از دوست های جهانی و متعدد جمهوری اسلامی بگوید من اورانیوم غنی می کنم که هم مصرف داخلی نیروگاه های نداشته ام را تأمین کنم و هم آنرا به امریکا و اروپا بفروشم که درآمد کسب کنم." چقدر باعث حیرت و تأسف و خندۀ شما می شود.

4- لذا صرف ادامۀ غنی سازی اورانیوم در داخل ایران با هر در صد معلوم و نا معلومی نشانه ای قطعی است برای "گوش سیاسی" جهان که ایران می خواهد بمب تولید کند چه آمانو بگوید و مستند باشد یا امریکا بگوید و سندی هم نداشته باشد. طرفه اینکه تعدادی از همین گروه "آدرس های عوضی" کم که می آورند از "حیثیتی شدن" موضوع برای ایران مایه می گذارند. و می گویند این موضوع در حال حاضر حیثیتی شده است و با غرور ملی ایرانیان گره خورده است. من خواهش می کنم اولاً پای ملت را به افکار و اغراض خود پیوند نزنید که ملت های دربند همانی را می گویند و شعار می دهند که قدرت برتر بالفعل حاکم می گوید. اگر امروز در نماز جمعه شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" را فریاد بکند. براحتی آب خوردن می تواند لختی بعد "مرگ بر انرژی هسته ای" را شعار دهد اگر حاکم شعارش را عوض کند. این گروه پ در بهترین حالت دنباله رو احمدی نژاد دن کیشوت هستند که هر امر جدی را بمسخره تبدیل می کند در جنگ با آسیاهای بادی. در حالیکه آیت الله خامنه ای بازی روکم کنی ندارد با کسی و بسیار جدی بسوی هدفش است در این بازی. لذا وقتی می گوییم "موضوع هسته ای حیثیتی شده است در داخل ایران" باید یادمان نرود و اضافه کنیم که پس "پیش بسوی کرۀ شمالی". یا...هو

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خیالتان راحت باشد تا اسرائيل را هست به كسي درخاورميانه اجازه اتمدار شدن نمي دهد

ناشناس گفت...

البته امام خامنهایی جنرال هست و دوره ستاد دیده و در رزم شبانه با خانم خجسته همه پیش از انقلاب هم بعد از انقلاب فعال بوده و نتیجه اون هم اقا مجتبا هست اما این بدبخت نکبت اگر این همه پولی که تا حالا خرج کرده با نصف ان میتوانست چندتا بمب اتم از همین روسیه بخره از بس خرفت شده یک مشاور هم نداره اگر داره ولایتی هست که از خودش عقب مانده تر هست ای بدبخت ولایت ای بی کس ولایت ای بده ولایت