The Music Lesson |
1- با اینکه قابل پیش بینی بود که احمدی نژاد این بار هم دستش را جا خواهد رفت چون اینکاره نبود و نیست و الکی قمپز در می کرد. و امروز و بعد از دو روز از پخش سخنانش برای معدود حواریون باقی مانده و لی در حال بریدن؛ که توسط سایت های دولتی یا هوادار دولت انجام گرفته بود؛ بخش های اصلی حرف هایش را پس گرفت؛ اما در بین همۀ کدهای تهدید و التماس - تمنایی که در نزد "خودی شان" بر زبان رانده بود یک کد واقعی و دست پر هم داشت و گفته بود. منتها چون همان حرف درستش هم بر می گشت به خودش و مشایی لذا فقط بدرد التماس کمک خواهی و یاری طلبی می خورَد و نه تهدید و افشاگری.
2- در اولین نوشته های وبلاگم گفته بودم و بعد از آن هم تکرار کرده ام که احمدی نژاد بدرستی اکثریت آخوند های سیاسی سنتی را آدم هایی کودن اولاً و طماع ثانیاً می دانست و می شناخت. لذا چنین می پنداشت که اگر قبل از خاک گور چشم طماع و حریص آخوند های مؤثر و ارشد را با دلارهای نفتی کور کند خواهد توانست از سد آنان بسمت محکم کردن تداوم حکومت یاران عقب مانده اش بسلامت عبور کند. قیمت سرسام آور نفت هم به او کمک کرد که این پروژۀ برنده اش را با حد اکثر ولخرجی و بریز و بپاش انجام دهد. ولی احمدی نژاد گرفتار داستان بانو و کنیزک مولوی کبیر شد که نتوانست روی درجه یک و پرروتر از روی خودش ِ آخوند ها را ببیند و در امید واهی بستن به ریخت و پاش پول نفت بی زبان - حتی در قیامت! - احتیاط کند و گرویی بیشتری طلب کند.
3- او در پاسخ حواریونش در یک فراز کوتاه گفته است که: "می گویند مشایی به ائمۀ جمعه و جماعات پول داده است. چرا آقای مشایی! من خودم این پول ها را داده ام. بالاخرۀ ائمۀ جمعه تکالیف و وظایفی دارند و مراجعاتی از سوی مردم و هزینه های مختلف که باید توانایی پاسخگویی داشته باشند." احمدی نژاد این کد را به روحانیون ارشدی فرستاده است که اغلب شان امام جمعه هستند و البته اعضای مجلس خبرگان و یاران غار رهبر. البته که کد احمدی نژاد از نوع تهدید نبوده است این بار. زیرا که او قافیه را بدتر از آنی باخته است که بتواند دو باره سر بر آورد. علت اصلی اش هم این بوده است که او اعضای سپاه پاسداران شریک در چپاول ایران را با سپورهای شهرداری تهران عوضی گرفته بوده است. و گمان کرده که اگر در شهرداری مطلق العنان توانسته رفتار کند در ریاست جمهوری هم می تواند.
4- نوع کد فرستادۀ احمدی نژاد به روحانیان ارشد و امامان جمعه و اعضای خبرگان این بوده است: ای بزرگواران در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته است. که ترجمۀ تحت اللفظی اش می شود: "من بدجوری خراب کرده ام و گیر افتاده ام و اینک در سراشیبی دستم خالی است. اما به شما ها که بد نکرده ام و هرچه از خزانۀ ملت خواسته اید بشما داده ام. لذا این رسم مروت و فتوت نیست که حالا هم عوض کمک بمن و گرفتن دستم در این شیر تو شیر با من مخالفت کنید یا حد اکثر بی تفاوت باشید. خواهش می کنم کمکم کنید." و البته این نکته را هم بگویم که برای مصباح یزدی پیام ویژه و اختصاصی فرستاده جهت کمک و آشتی. آنجا که گفته است من با یکی از این آقایان که نمی خواهم اسمش را ببرم و هنوز هم او را دوست دارم دومرتبه صحبت کردم و آخرش گفت که احمدی نژاد گرفتار سحر محبت شده است. یا...هو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر