Apparition of Christ to the Virgin |
1- در حالیکه همه جا پر از سیاست روز است و قطعنامه است و تهدید در خارج است و تگزاس در داخل. و لابد شما همه انتظار دارید که من هم بروم به شلوغی این بازار و بگویم کی به کی است. اما من هم بدلیل اینکه بسیار نوشته ام از این روزهای در پیش قبلاً، و هم بعلت دستمالی شدن این همه در دست همه؛ رفته ام بسراغ حاشیه ای که مهمتر از متن است و آن موضوع اخلاق و صداقت در سیاست است.
2- چنین باور یقینی دارم که سیاست هنگام در قدرت بودن (پوزیسیون) سخت محتاج فلسفۀ دقیق "ماکیاولیسم" است و هر بی اخلاقی و دروغ و نیرنگی هم جزو لاینفک آن. اما - واین اما مهم است - سیاست بر قدرت (اپوزیسیون) سخت محتاج صداقت است و شفافیت و اعتماد. بعبارت دیگر مرد سیاسی در قدرت هم بدلیل اینکه خرش از پل گذشته و هم بدلیل برخی اقتضائات کشور داری می تواند و حق دارد که اخلاق فردی و فضایلی را رعایت نکند و مثلاً همیشه راست نگوید یا همۀ راست را نگوید. ولی مرد سیاسی در سایه چون ابزار بدست آوردن قدرتش در رأی و عنایت هواداران است باید هم اخلاق سیاسی و هم اخلاق فردی بعنوان فضیلت را رعایت کند.
3- موضوع مربوط است به سایت "جرس". گذشته از اینکه این سایت سبز مذهبی چه مسیری را طی کرده و چه خوب و بد هایی داشته و چه آدم های موجه و قابل احترامی در آنجا قلم می زنند و مطلب می گذارند؛ مقصودم رفتار اخیر این رسانه است که گفت پول نداریم و داریم تعطیل می کنیم یا می شویم. و بفاصلۀ کمتر از یک ماه آمد و گفت "بهمت کمک ها و یاری ها و... هموطنان عزیز" مشکل مان برطرف شد و دیگر تعطیل نمی شویم".
4- آنچه که من نسبت به رفتار شناسی ایرانیان و البته هر جای دیگر هم دارم. قطعی می دانم که ادعای اخیر جرس در پرشدن حسابش توسط ایرانیان خُرد و در کمتر از یک ماه یک لاف آشکار است. دلایل بیشمار است و از جمله اینکه کالای سیاست و در حال حاضر در ایران خریدار ندارد. دو دیگر اینکه منظور از فراخوان های این چنینی توده های مخاطب هستند و نه منابع مالی قابل آدرس دادن و شناخته شده و مرتبط. که این مورد نیز همیشه بر تارک صفحۀ اول جرس نمایان بود و داوطلبان نیازی به ننه من غریبم بازی جدید نداشتند. و سوم اینکه معمولاً سایتی که خودش را با عنوان پرطمطراق شماره یک در جنبش سبز سازمان دهی می کند و آدم های دهان پرکنی را در رزومه اش می گنجاند نباید و نمی تواند بدون منبع مالی پایدار و مشخص و قابل حساب استارت شروع زده باشد و به ادامه اش نیز فکر نکرده باشد.
5- بنظرم رسید که این دقیقاً "ننه من غریبم بازی" جدید؛ نوعی مظلوم نمایی و "پاک دست سوگندی" از نوع خامنه ای را می خواست تبلیغ کند در میانه ای که خیلی پررنگ شد "پول بگیریم / پول نگیریم" از خارجی توسط قاطبۀ خارج نشینان. و این بسیار اشکال دارد. زیرا که نه اخلاق سیاسی آن را تجویز می کند و نه اخلاق فضایلی و فردی آن را تأیید. البته که این تنها مشکل نیست که چرا سیاسیون ما هنوز هم که قدرتی ندارند به فریب و دروغ و پروپاگاندای غیرواقعی متوسل می شوند. مشکل اینجاست که توده های مخاطب - اگر باشند - این ناراستی و عدم صداقت را حس می کنند و کشف می کنند و تنها قربانی که باقی می ماند امید و آرزوی مبارزه است. گفتم که گفته باشم. و الا اگر غیر از این بود جرس باید ریز حساب ها و در آمد های مربوط به رفع مشکل را هم بهمان شفافیت دردش با مخاطبان در میان بگذارد. صد البته که من موافق تأمین مالی و ادامۀ کار هر رسانه ای از جمله جرس و رسا هستم. فقط می گویم ننه من غریبم بازی کم تا قسمتی لوس است برای آن نام ها و ان هدف های روز اول تأسیس! یا...هو
پی نوشت یک ساعت بعد:
گاهی هم می خواهم گمانه هایم را تست کنم. نشان به آن نشانی که نام "جرس" ناموفق ترین مطلبم از نظر جذب خواننده بود در سه ماه گذشته. و فهمیدم که حدسم درست است و کسی جرس خوان نیست در حد آن هم "بشتابید برادران! سرکیسه ها را شل کنیم".
۱ نظر:
مطلبی که به ان اشاره کرده اید به خوبی مبین این امر است که آخوند ها عزیز در مکر و ریا و فریب و دورویی ،دست یکدیگر را از پشت بسته اند !موافق و مخالف ،عملکرد مشابه یا یکسان دارند ، یادمان نمی رود :"هم غزه هم لبنان ..."
ارسال یک نظر