۱۳۹۰ آبان ۲۰, جمعه

کیارستمی درست می گوید: جعفر پناهی آزاد است. گوش شیطان کر!


American Express Gold card dress of Lizzy Gardiner


1- عباس کیارستمی نازنین حرفی زده است به یک رادیو در آلمان گویا؛ راجع به وضعیت حال حاضر جعفر پناهی در ایران. و مجلۀ نیویورکر هم آن را پررنگ منتشر کرده است در جهان؛ و خبر به روزنامه نگار نه چندان جوان مان در ایتالیا رسیده است: "احمد رأفت". و احمد رأفت "خود نویس"ش را پرکرده از نیش ژورنالیستی و هرچه سعی کرده است از کیارستمی و هنر نابش نترسد ترسیده است و لاجرم برای پنهان کردن خودش از ابهت فیلم ساز ابتدا فیلم های او را کسل کننده خوانده است به تلویح و سپس فیلم ساز شدن و بودن او را برده تا پشتیبانی فرح در قبل از انقلاب و دستگیری بنیاد فارابی در بعد از انقلاب به تصریح! که یعنی ما می دانیم!

2- اما کل ماجرا این بوده است که کیا رستمی در پرسش از زندان و حبس و محرومیت جعفر پناهی این وجه ماجرا را پررنگ کرده است که جعفر پناهی آزاد است و فیلم ساخته اش را برای نمایش در خارج فرستاده و در حال تدارک برای پروژۀ جدیدش است گویا. احمد رأفت که صفت عصبانیت را هم اضافه کرده به حرف کیارستمی، معترض است که چرا فیلم ساز شهیر "دنیا"ی ما وجه محکومیت جعفر پناهی و مستند سازان و شلاق به وفا مهر و رامین پرچمی در زندان و خود جعفر محکوم به شش سال زندان و اینهمه نامردمی و ناهنری رژیم را واگذاشته و از آزادی مشروط و لرزان جعفر پناهی پیراهن عثمان وارونه ساخته است.

3- علت اما خیلی مشخص و ساده است. چون که کیارستمی یک فیلسوف است و شاعر است و هنرمند است و زیبا شناس؛ که دغدغه اش "انسان" است در همه حال. در حالیکه احمد رأفت یک روزنامه نگار است و یک مخالف سیاسی و یک از خانه رانده به عنف یا اختیار و یک ژورنالیستی که هر مایه ای را بر بی مایه کردن رژیم چانه می گیرد. به تعبیر دقیق تر برای کیارستمی قبل از هر چیز این شخص جعفر پناهی است که مهم است. و برای رأفت قبل از شخص "انسان" (در اینجا جعفر پناهی) آن همه چیز (در اینجا سیاست) است که مهم است. بازهم دقیق تر اینکه کیارستمی می خواهد جعفر پناهی آزاد باشد و فیلم بسازد. اما برای رأفت این مهم است که اگر جعفر پناهی آزاد هم نبود و فیلمی هم نساخت و در زندان پوسید چه باک در برابر هدف و انتظاری که ما از او داریم برای شرکت در واژگونی رژیم.

4- اما کار به اینجا هم ختم نیست. و اینطور نیست که کیارستمی بداند با نابودی جعفرپناهی ایران آزاد می شود یا شرایط کمی بهتر می شود برای سایرین، و باز هم بخواهد از آزادی لرزان و مشروط پناهی دفاع کند. گفتم که کیارستمی هنرمند و متفکر درجه اولی است و لاجرم فیلسوف میدانی. او می داند که جمهوری اسلامی بعنوان اندام واره ای "شترگاوپلنگ"ی که نه شتر است و نه گاو و نه پلنگ و هرسه آن ها هم است؛ تابع هیچ قاعده و قانون و منطق و ریاضیات و ... نیست که بتوانیم بگوییم چون همه جا a+b مساوی شده است با c پس در اینجا هم این فرمول صادق است. کیارستمی می داند که در پازلی چنین آشفته و نچیده بنام جمهوری اسلامی؛ هیچ چیز دلیل هیچ چیز نیست. قاضی در یک گوشه جعفر را به بالاتر از مرگ - از نگاه هنرمندی و مرگ هنری- محکوم کرده است و می کند. و آدمی دیگر در گوشه ای مرتبط یا نامربوط هم است که بهر دلیل جعفر را و هنرمند را و ایران را دوست دارد و بر اجرای حکم آن قاضی قفل بدون تبلیغات می زند. نتیجه اما برای کیا رستمی مهم است: فعلاً که شاگردم و رفیقم و انسانم و فیلم سازم و هنرمندم جعفر پناهی آزاد است. ترا خدا اپوزیسیون بازی در نیاورید برای هشیاری دژخیم و گرفتن همین آزادی مشروط هنرمند از او. اما سخت است عمیق تا این حد ببیند روزنامه نگار و اپوزیسیون و ژورنالیست. در اینجا احمد رأفت نازنین. و سلام بر او! یا...هو

۱ نظر:

Dalghak.Irani گفت...

از بالاترین:

رأی ۱ گزارش azadeh2008 کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:

بهرحال واقعیت امر این است که هنرمندان درایران تحت فشار وزندان هستند و هرانسانی درهرجای دنیا که دغدغه های انسانی دارد باید از آنها بخصوص اگر هموطن اش هستند دفاع کند و صدای اعتراض آنها را منعکس کند اینکه کیارستمی بدلیل فیلسوف بودن وشاعر بودن و زیبا شناس بودن اینکاررا نمی کند را عقل جن هم نمی فهمد چرا !! دوست گرامی میشود هرکاری را به هرشکلی توجیه کرد همچنان که درزمان هیتلر هم زیبایی شناسان و هنرمندان و شاعران زیادی بودند که سکوت کردند بر کوره های انسان سوزی . همه چیز را میشود به نوعی پذیرفت و لی قانون انسانیت که همه انسان ها از ان صحبت میکنند این است که باید به ظلم و بیداد اعتراض کرد حتی اگر شاعر باشی و فیلسوف و زیبایی شناس!!

رأی ۱ binam کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:

نه به هیچوجه اینگونه نیست که می فرمایید. کیارستمی از رژیم نه دفاع کرده است و نه دعا و ثنای کسی را گفته است و کارنامه اش نشان می دهد که هر موقع هم لازم بوده موضع گیری کرده است البته با تفکر و شناخت و تشخیص مصلحت خودش. اینکه بیاییم و جامعۀ داخل ایران را خالی از هنرمندان و تأثیر گذاران درجه اول بکنیم که هیجان کاذب مرا در بالاترین دوا کنیم کار یک متفکر نیست. کیارستمی می خواهد بهر سختی هم شده هم خودش و هم جعفر پناهی و هم اصغر فرهادی و هم رضا میر کریمی و هم بهمن فرمان آرا و هم بهرام بیضایی و هم ... در وطن بمانند و فیلم بسازند در هر کجا و دغدغه های انسانی و عمیق را منتقل کنند به نخبگان موزع تا آنان جامعه را از رکود و بی فکری و بی تفاوتی باز دارند. کار اعتراض سیاسی و زندانی شدن کار خیلی سختی نیست. بحث بر سر "هزینه - فایده"ی عقلانی و با بهترین فایده با کمترین هزینه است. یا...هو