۱۳۹۰ آبان ۲۷, جمعه

محسن رضایی بدنبال "پدر شهید" شدن از خودکشی فرزندش!

The Gross Clinic



1- محسن رضایی بیهوده می کوشد که از جنازۀ فرزند نا متعارفش یک "پدر شهید" هم به کارنامۀ سیاسی کاملاً ناموفق و باخته اش اضافه کند. موضوع کاملاً ساده است:

عاقله مرد جوانی بنام احمد رضایی فرزند محسن - و نه احمد بن محسن یا محسن ابو احمد - بدلیل مشکلات روحی روانی دست به خود کشی زده و متأسفانه در گذشته است. او که فرزند فرمانده اسبق سپاه پاسداران جمهوری اسلامی بوده است؛ بدلیل روحیۀ حساس و متفاوتش بین یک مثلث "نفرت از مشاهده و تجربۀ جنایت های ایدئولوژی حاکم با مشارکت و مباشرت پدرش  از سویی" و "عاطفۀ مادر و خانواده - غیر از پدر - و البته امکانات مادی و رفاهی خارج از حد تصور پدرش از جانب دیگر" و "وجدان حساس و بیدار و تنبلش از طرف سوم" گیر افتاده و نتوانسته تعادل برقرار کند بهترین راه را بریدن از همه چیز و رفتن از هستی به نیستی یافته و در یک لحظۀ بحرانی ترین کار را تمام کرده است. بدون قصد اینهمانی کردن دقیق، مثل مرگی که دو فرزند از خانوادۀ محمدرضا پهلوی هم دچارش شدند.

2- این کاملاً قابل درک است که نامگذاری "خودکشی حرام شرعی" بر روی مرگ احمد رضایی تبعات مرگ دیرهنگام سیاسی و منزلتی برای محسن رضایی بهمراه خواهد داشت. لذا دست و پا زدن پدر احمد رضایی و جبهۀ ایستادگی اصولگرایان طرد شده از هر سه چهار سو برای فرار از تبعات اعلان رسمی علت مرگ فرزند وجهی قابل توجیه "هزینه - فایده"ی دنیای مدرن را دارد - همان دنیای مدرنیته ای که محسن رضایی یکی از شرکای کشتن آن برای مردم محروم ایران بوده و است - اما دیگر این زیاد کردن پیاز داغ که از احمد خودکش و مرحوم، یک "شهید راه دین و وطن هم بسازیم" خیلی تابلو است و نه تنها جا نمی افتد بلکه ممکن است دست آورد تکذیب پرحجم "خودکشی نبوده است" را هم بخطر بیاندازد. البته از نظر من اشکالی ندارد؛ چون محسن رضایی حد اکثر رانتش را گرفته و بیشتر از همان پست انتصابی "دبیر مجمع تشخیص مصلحت" پر پرواز ندارد. و او در همان وقتی که پست فرماندهی "نظامی - سیاسی" اش را به امید چربی حوزۀ "سیاسی - نظامی" ترک کرد تمام شده بود.

3- کدام احمق می تواند این سناریو را به چه احمق تر از خودش قالب کند که: "مرد امریکایی مجرد و مرفه و تنبل و بیکار و حساس ساکن قراردادی گرانترین هتل خاورمیانه در دبی را دستگاه امنیتی امریکا و اسرائیل و انگلیس کشته باشد! برای چه! با کدام منطق! و کدام فایده. مردی که نه تنها موقع مردن احمد رضایی نام نداشت که حتی موقع زنده بودن هم تنها شهرتش به ماجرای پناهندگی و اخذ تابعیت امریکایی بود و دیگر هیچ. مثال گنجشک و منار که فقط برای دلقک ها نیست. گاهی ژنرال ها را هم دلقک می کند.

4- صحیح ترین روایت از مرگ احمد رضایی همان بود که من هم گمانه زدم روز اول و بدلیل عدم اهمیت در یک کامنت کوتاه نوشتم در تکمیل یکی از پست ها "سرخوردگی شدید از انفجار ملارد و از دست دادن دوستان و همکاران و هم تحصیلی های سابق احتمالاً" - دقت کنیم که احمد هم در هوا - فضا تحصیل کرده بود - لذا مجبور شدم برگردم بی میل به این "بی اهمیت سیاسی" تا به ابا احمد بگویم که تا اینجا خوب آمده ای و همۀ شرکای روحانی و غیر روحانیت در حکومت جُور "ایز گم کردن"ِ خودکشی را مُهر آری زده اند با آمد وشد و تسلیت و دلداری. بهمش نزن بیشتر از این که گندش در می آید و احمد از بوی گند پدر بود که فراری بود. یا...هو

هیچ نظری موجود نیست: