The Peacemakers |
1- در حالیکه افکار عمومی ایرانیان مترصد شنیدن توقیف علنی روزنامۀ ایران، بازداشت نیمه رسمی علی اکبر جوانفکر و خلع لباس و نابودی مخفی سردار دکتر محمد تهرانی مقدم برادر سردار حسن مقدم شهید ملارد بود؛ بخاطر افشای اسرار نظامی - سرادر تهرانی برای مصاحبه اش و علی اکبر جوانفکر برای انتشار ان - و توهین به صغیر و کبیر الیگارشی - در روزنامۀ ایران مکرر و در مصاحبه با اعتماد متواتر توسط جوانفکر - اما خامنه ای و اژه ای و لاریجانی ها نزدیک ترین و بهترین گزینه را انتخاب کردند: توقیف "اعتماد" مردم.
2- اشاره ام به روزنامۀ ایران است که با برادر سردار حسن مقدم شهید مصاحبه کرد و همو حرفی را که همه حدس می زدند برملا کرد که برادر سردارش مشغول آزمایش اولین موشک بالستیک قاره پیمای جمهوری اسلامی بود که ناکام ماند و هم موشک نعره های چند روز پیشتر از آن خامنه ای در دانشگاه افسری، و هم همۀ نخبگان علمی و تکنیک دفاعی کشور یک جا نابود شدند.
3- روزنامۀ اعتماد اما از یک هفته پیش که با جسارت تیتر جذاب "انفجار شایعه بعد از انتشار بیدگنه" را در صفحۀ اول خود نشاند بوی الرحمن اش بلند شده بود. همان بویی که وقتی مصاحبۀ حسن فتحی با بی بی سی را هم دیدم در دماغم پیچید و خیلی زود بواقعیت پیوست و فتحی روزنامه نگار بلافاصله بازداشت شد. اما احتیاط می کنم در نوشتن از عزیزان زیرا که ممکن است آتش بیار معرکه بشود هر نوع گمانه زنی از این نوع؛ و معلوم است که نمی خواهم. شوخی نبود شوخی کردن با خبری که خامنه ای را زمینگیر و عزادار نشان بدهد؛ نه برای جان عزیزان ایران که برای موشک ویران؛ و فنی که با صاحبانش مدفون شد تا بعید مدتی لاجرم.
4- الیاس حضرتی صاحب امتیاز و مدیر مسئول اصلاح طلب روزنامۀ اعتماد هنگامی که مطمئن شد از نامزدی و شرکت در نمایندگی مجلس خبری نیست به این راحتی دیگر. گازش را گرفت با خیال آسوده و بیکار که حداقل اطلاع رسانی دانایی محور روزنامه اش را یک روغن جلایی هم شده بزند وزد. مصاحبه های نا متعارف با آدم های مسئله دار محبوب علنی (مثلاً جهرمی) و مغضوب مخفی (مثلاً جوانفکر) و تیتر ها و سو تیتر ها و لیدهای جسور را هم اضافه کرد (مثل همین دیروزی که نوشت: "مجمع تشخیص مصلحت حذف می شد؟" و علامت سؤال گذاشت در مقابلش بدون اینکه واژۀ استفهامی "آیا" را در ابتدای گزاره استفاده کرده باشد. یعنی آری دارند می روند که کل ساختار را بنفع خامنه ای خلاصه و راحت کنند از دم گِشت!
5- البته که آن "می فهمم می فههم" های زیبای پوریا عالمی را روی کاناپه باقی نگهداشت با هر رو و پر رویی بود. و هم یکی طنزهای بیانیه و هی وای هی وای و هورا هورا و آباد کردن (ریدن) به تپه ها (همۀ امور کشور) و سایر کلید واژه های سخت فهم ایراهیم رها را اگر شده شل و پل و از ریخت افتاده هم کشاند بدنبال روزنامه. طرفه اینکه ابراهیم رها با حس ششم فهمیده بود که بعد از آبان اعتماد باقی مانده هم خواهد سوزانده شد بقهر جهل مرکب رژیم مرتجع و پیشامدرن. لذا خودش اعلام کرده بود که در پایان آبان قلم طنازش را خواهد آویخت برای همیشه و هیچ جا نخواهد نوشت. با درود به او و هر آنکس که دانایی مردم سرلوحۀ صداقتش است. یا...هو
پی نوشت مهم:
هر توقیف و هر کشتاری فقط باید با خامنه ای و قدرت انحصاری اش مربوط باشد. و بقیه مهم نیستند.
۲ نظر:
عزیز این رنگ ئبلاگ زمینه شما تیره است و به چشم آسیب می رساند. حیف این مطالب شماست که خوانده نشود. امیدوارم عنایت بفرمایید.متشکرم
1/تيتر و عنوان وبلاگ حق محتواي بالاي متن را ادا نمي کند.حيف است.
2/طنز تلخ آن بسيار قويست.
3/ايجاز آن براي خواننده اي که در کوران مسايل روز نيست مخل معناست.
4/موفق باشي.
ارسال یک نظر