۱۳۹۰ آذر ۲, چهارشنبه

سه "بروجردی" در یک قاب: دو روحانی کبیر و یک اختلاسگر حقیر!

Dream

Dream



1- اولین بروجردی آیت الله العظمایی اریجینال بود و چهل سال پیش مرده و من بیشتر بخاطر جور شدن تیترمطلب خواستم خدابیامرزی بگویم به روح روحانی ایشان که 16 سال رییس حوزۀ علمیۀ قم بود و جز نظارتی عام بر حکومت شاه در سیاست دخالت نمی کرد. نقل است از آخوند علی تهرانی که وقتی به اعتراض به آیت الله بروجردی گفته بود چرا در سیاست دخالت نمی کنی و به شاه اعتراض! آن روحانی مرجع وارسته پاسخ داده بود که جنس خودم و خودت را خوب می شناسم و اینکه اگر قدرت دست ما باشد صد رحمت به شاه (نقل به مضمون). همان علی تهرانی را می گویم که شوهر خواهر علی خامنه ای است و عارفی برجسته بود در قبل از انقلاب و دلقکی وارفته شد بعد از پناهندگی به مجاهدین خلق در عراق از دست جور برادر همسر ولی فقیهش! 

2- دومین بروجردی اما بروجردی صاف و ساده ای نیست و کاظمینی دارد اول شهرتش که او هم روحانی است و همه او را می شناسید. تنها و تنها و تنها روحانی که فقط او بوده است که مدافع مستقیم و بی برو برگرد و بی حرف و حدیث حکومت عرفی و سکولار شد، و است، و از سه سال پیش در سیاهچال های خامنه ای زندانی است. ایشان یکی از سرسخت ترین مبارزان مؤثر علیه حکومت دینی بود و است؛ که سوگمندانه بسیار زیاد هم مورد بی مهری و سوء ظن اپوزیسیون خارج نشین قرار گرفت در ابتدا؛ و هر چه بیشتر با آخوند سیاسی مخالفت کرد بیشتر صدایش شنیده نشد از سوی مخالفان رژیم. تا آنجا که با همۀ تهدیدات مستقیمی که می شد با خارج تماس می گرفت و با شجاعت نظرات فقهی ضد ولایت فقیهش را بیان می کرد، ولی بازخورد مناسبی که نمی گرفت بلکه به عامل نفوذی و دام رژیم هم متهم می شد در جو ضد آخوند. بی بی سی فارسی که نبود و فقط آن اواخر و قبل از دستگیری با سرکوب سبعانۀ رژیم بود که در دو سه برنامه از تلویزیون صدای آمریکا با احتیاط معرفی شد توسط علی رضا نوری زاده. و البته نه یک نیروی معتمد مثل محمد رضا مدحی معروف.

3- من البته بسیار بدهکارم به این آزاده ترین روحانی که چگونه غفلت کرده ام در این دو سال از یاد و نام و مبارزه و مظلومیت وفداکاری و شکنجه ها و رنج های بسیار او و خانواده و هوادارنش. و امروز که دیدم داشته اند می کشته اندش در زندان با دعوای ساختگی بین اعدامی های قاتل و مواد مخدر. و خوشبختانه موفق نشده اند به این ترور در زندان به یمن دوستی های همان زندانیان عادی که هم بندش هستند از قاتل و قچاقچی و متجاوز و بدهکار و غیره؛ گفتم ای دل غافل چقدر شرمندگی دارد برای یک دلقک پیر که از احوالات بهترین روحانی شهرش خبر نداشته باشد و خبر نداده باشد. لذا این انجام وظیفه را اکنون می کنم و از محضر ایشان بخاطر کوتاهی ام پوزش می خواهم و می گویم حضرت آیت الله کاظمینی بروجردی دوستت داریم.

4- بروجردی سوم اما بجای عمامه چراغ جادوی "علاءالدین " بر سر دارد؛ و در تمام عمرش وکیل الدوله بوده از مهد تا لحد به پیش گویی همین علاء الدین نامش. او که ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس بردگان رهبری هم با اوست، امروز میکروفونی و فرصتی گیر آورده برای انتقام از دولت فخیمۀ انگلیزیا! و علاوه بر طرحی که تهیه کرده برای کاهش سطح روابط جمهوری اسلامی با استعمار گر پیر؛ نطق غرایی هم کرده بر علیه سفیر انگلیس و خواستار اخراج هر چه سریع تر او شده است. البته که تا اینجای کار مشکلی نیست و جواب "های" انگلیس به خامنه ای و اذنابش می تواند همین "هوی" باشد در هر دیپلماسی.

5- مشکل آنجایی است که این علاءالدین رییس سیاست خارجی مجلس یکی از معروفترین نماینده های اختلاسگر بوده با فرزندانش در اختلاس اخیر 3 میلیارد دلاری. او که نامه های تیم اختلاس را بر کاغذ های سربرگ دار معتبر مجلس و کمیسیون تحت ریاستش می نوشت تا رعب بیشتر و برد بهتری پیدا کند از سوی محمود رضا خاوری و سید محمد جهرمی؛ فرصت را غنیمت شمرده برای ماست مالی کردن دزدی اش در قالب "صدای بلند و رگ گردن برجسته اش در دفاع از منافع ملی" - آخ که چه غنیمتی است این منافع ملی که هرچقدر بیشتر بخوری خوشگوارتر می نماید باز هم بیشترش -.

6- این همه را گفتم تا به این لطیفه ختم کنم که: "در بین مهاجران و پناهندگان ایرانی مقیم بریتانیا جوکی جریان دارد به این مضمون که وقتی پناهندگان و "بنفیت" بگیران می خواهند برای گرفتن چندرغاز کمک هزینه شان مراجعه کنند به مراکز مربوطه، وقتی از سوی دیگران و دوستان مورد سؤال قرار می گیرند که کجا رفته بودی؟ پاسخ کلیشه این است که "رفته بودم شرکت نفت حقوقم را بگیرم" و این پاسخ مسمای این حکایت است که چون استعمار پیر انگلیس سال های طولانی نفت ما را چاپیده و ارزان و مفت برده؛ لذا حالا که مبالغ ناچیزی را بما پناهندگان پس می دهد در حقیقت ما داریم از نفت خودمان که در انگلیس ذخیره شده است حقوق و مزایا می گیریم. و نه تنها منتی برسرمان نیست که باید طلبکار هم باشیم با انواع دوز و کلک برای بیشتر دوشیدن این دولت خبیث!

7- پر بی ربط نمی دانم که علاءالدین بروجردی هم یک اینهمانی اینطوری برقرار کرده در ذهن خودش و آلاف اولوف نشخوار کرده اش در اختلاس سه میلیارد دلاری را طیب و طاهر کرده است نزد خانواده اش که سفیر انگلیس چپاولگر را زدم تا زکات پولی را که اختلاس بمن داده داده باشم و خودم را نجات بدهم از عذاب دوزخی که من می گویم هست ولی شما فرزندانم عاقل تر از آنی هستید که چنین دروغی را باور کنید. پس نوشمان باد هر آنچه تحصیل کرده ایم از حرام و حرام که همۀ این بدبختی ها را از انگلیس داریم و من امروز ریشه اش را زدم. Cheer . یا...هو

۱۱ نظر:

Dalghak.Irani گفت...

سلام
اینقدر برنامه های سیرک پر است و قبلاً رزرو شده که وقت نمی کنم یک سلامی بشما بکنم. و مجبورم بجای ابراهیم رهای نازنین که اعتمادش بی اعتماد شد توی این پستو بیانیه صادر کنم:

من از هر چه تماشاگر سیرک است اعلام مخالفت می کنم برای ساکنین در تماشاخانه بیشتر و برای تماشگران عبوری کمتر. معنی ندارد که بیش از سه هزار نفر در نمایش بسیار محبوب "پرستو فروهر گفت:...." شرکت کنند و لام تا کام حرفی نزنند و دستی و حتی تخم مرغ گندیده ای بسوی دلقک نمایش نزنند و پرتاب نکنند. آیا از ابهت نمایش همه مسخ شده اند و فراموش کرده اند دلقک را روی صحنه. یا همه زده اند به کیسه های تخمه و پاکت های چسفیل و یادشان رفته که توی سیرک تماشاچی هستند و باید حسی از زندگی منتقل کنند به دلقک. سکوت و سکوت و سکوت. بی صدایی حتی جویدن خجل چسفیل لذیذ. این چه وضعش است. یا...هو

تلخک گفت...

عموی عزیز. ما برات کف و سوت میزنیم تو دلمون حتی صلوات هم می فرستیم ام این روزا یه خورده بی حالیم. فکر خریدن دلار و تبدیل ریالمون به پول معتبر خارجکی هستیم. فکر نان درآوردن و زیاد کردن داراسس که نکند طوری بشود! حالی برای اندیشیدن به این مسایل برامون نمونده. از بس پشت این فضای مجازی امید بهمون تزریق شده که انگار دوز بالا شدیم و حالمون داره بد می شه. هر روز اینجا پلاسیم به خدا و ازت قوت می گیریم اما انگار دیگه قوت نوشتن نداریم. می گم این همه تحریم یعنی چی؟ می گم مگه با فحش دادن به اینها کاری هم درست می شه. مردمی رو که خودشون رو به خواب زدن چطور می شه بیدار کرد؟ چند وقت پیش که رفته بودم شهرستان واقعن به این نتیجه رسیدم: مملکته داریم؟!!! خبر کشته شدن پسری به دست پدرش به خاطر یارانه شوکه ام کرد! دعواهایی که سر این شندرقاز بین مردم هست رو می شنیدم و یخ می کردم. دایی جان و برادرهام طرفدارای سرسخت مموتی شده بودند و ... نمی دانم برا ما داخلی ها که حالی نمونده. فقط فکر نجاتیم و پول جمع کردن تا ما هم بیایم اونور پیش شما... اما خنده رو هیچوقت یادمون نمی ره و همیشه از این سیرک خندان بیرون می ریم... واللا

Dalghak.Irani گفت...

سلام تلخک خانم
دیدم این خاله خانباجی و عمو و دایی حالت را گرفته بودند. ولی قرارمان این بوده که ما می خواهیم حال آن ها را بگیریم. زیاد به گرومب گرومب شان فریفته نشو و نترس. بارشی و زایشی ندارند و همه اجاق کورند. کمی هم تحمل کنی خودمان می زاییم سه قلو! کارخوبی می کنی داری اسکناس هایت را معتبر می کنی ولی قرار است من بیایم پیش تو قبل از اینکه تو بیایی اینور اب. در ضمن این خنده و دست و کف و سوت بی صدا و در خفا هم فقط می تواند سوغات این جمهوری اسلامی اخوند ها باشد و الا دختری بسن تو وقتی می خندد عرش خدا خبردار می ایستد از زیبایی. یا...هو

بهروز گفت...

سلام دلقک، مطالب قشنگ تو رو می خونم و سعی میکنم پازل توی مغزمو با اونا یه جوری تکمیل تر کنم ، من یکی مغزم هنگ کرده ، اگه میبینی ساکت هستم دلیلش اینه که عقلم به این اتفاقات ضد و نقیض قد نمیده ، تو این سی و اندی سال عادت کردیم همیشه آب و آتش رو کنار هم دیدیم در صلح و صفا . مرسی

م.ح.س. گفت...

این بروجردی دوم که اسم برده ای، اصلا آخوند بی وزنی بود. علت این که مهم هم گرفته نشد، همین بود. اصلا رقمی حساب نبود. پر پر اش امام جماعت یک مسجد بود. اهل سواد و حتی منبری درست و حسابی هم نبود. باباش هم همین طوری بود. شبیه العلمایی اش خوب بود ولی چیزی بارشان نبود و حتی گاهی اوقات در ابتدائیات زبان عربی لنگ می زدند. از شما تعجب کردم که چه طوری این وسط یاد این بنده خدا افتادی که البته به خاطر حرف های اضافی اش گرفتار شد و به خاطر بزرگنمایی همان صدای امریکا ماندگار شد. یعنی برادران شروع کردند به جدی گرفتن اش. در حالی که اصلا عددی نبود! هنوز هم نیست و در عالم اخوندی، ابرو و اعتباری ندارد. سواد و دانشش به مراتب کمتر از خیلی از همین آخوندهای روشنفکر مشهور است که در حوزه تحویلشان هم نمی گیرند. از شما بعید بود. این بخش را هم باید ملحق کنیم به آن مهملات که پیشتر ذکرش رفت!
ضمنا اگر ممکن است این نوت را هاید بگذارید. بعد از نوت قبلی که برای شما گذاشتم وبلاگم فیلتر شد!

پيام امروز گفت...

دلقك عزيز، هيچگاه از اين بروجردي سوم خوشم نميامد مخصوصا وقتي همراه سروري و تجري از زندان اوين بازيد ميكردند تا مثلا از رافت اسلامي! برادران بازجو با فتنه گران!‌و پشيماني فتنه گران از اقداماتي كه انجام داده اند گزارش بدهند و جعل واقعيت كنند و گزارش دهند كه برخورد خشني با زندانيان و سلول انفرادي و ... مشاهده نشد
بسيار خوشحال شدم وقتي نامش بر سر زبانها افتاد بدليل اختلاس ناقابل و اين تنها تقاص كوچكي بود كه پس داد...
از اينها گذشته و در جستجوي شاد بودن، پيروزي تيم واليبال بر لهستان رخ داد، آنهم در اوج نوميدي پس از ست سوم و آن شكست خجالت آور در آن ست. آفرين بر مردان واليبال كه همچنان شادي مي آفرينند و درود بر شما كه همچنان استوار مينويسي

nik گفت...

اون بروجردی دومی‌ را فکر کنم در همان حد دعا نویس و اینا بوده صدای آمریکا گنده اش کرد. ماشاالله اینقد همه آخوند‌ها فضول سیاست و قدرت هستند یه لنگه کفش پیدا شده، ولش. کلا طفیلی و بی‌ ارزش هستند این جماعت آخوند. حالا هم که انگار مًد شده چسی بیایند که ما از قبل ازانقلاب پولدار بودیم، مثل پسر خزعلی که میگه تو قم استخر داشتیم هاهاهاها. حالا رفسنجانی‌ مارمولک بگه یه چیزی! اما امان از اون علاالدین. این دفعه آخری که لاریجانی سر تا پا کثافت به اصلاح‌طلبا بند کرده بود، تاجزاده خیلی‌ خونسرد نوشت ایشون هر وقت پرونده جدید کلاه برداری و دزدی ازش رو میشه چاک دهنشو میکشه، جدی نگیرید! راستی‌ این وسط دم سیامک قادری هم گرم با اون نامه تو دهنی که برای جوانفکر نوشته. و البته انفجار مهمات حزب‌الله که چسبید و بیش باد.

Dalghak.Irani گفت...

البته که جواب دارم و می توانم مفصل بگویم. ولی نمی نویسم؛ چرا که مخالفان کاظمینی بروجردی از موضع "کل اخوندی" و یا "محتوایی" برخورد می کنند. در حالیکه موضع ثابت من امانفس مبارزه است و نگاه شکلی. چون محتوای ادعایی برای آنانی که خودشان را در موضع "متشخص= تشخیص دهنده" تعریف می کنند هم برخورد از نزدیک نیست و از دور چیزی را شنیده اند. و قبل از نهایت اینکه از این "مهملات" خودم خیلی خوشحال نمی شوم از زبان م.ح.س محترم که چونان شاقولی بهشت و جهنمی بر بالای هر متنی و هر ادمی می ایستد و نمی گوید "مهمل" چیست و مهمتر اینکه نمی داند مهمل واژه ای بشدت توهین امیز است برای هر فکری. بهتر است یا از کلمات سبک تری استفاده کنند برای کلی گویی و یا اگر مخاطب منم و حسن ظن دارند برای اصلاح یک برادر دینی! مشخصاً به مهمل اشاره کنند و دلیل بنویسند. از فیلتر شدن قبلی شان بخاطر کامنت در وبلاگ من متأسفم و چه پالس مهمی فرستاده اند از قدرت خامنه ای و رژیم که کامنت به کامنت وبلاگ ها را هم می جورند تا م.ح.س را پیدا کنند برای بهانه فیلتر وبلاگش. می گویم شما که اینقدر شجاعی بچه کجایی م.ح.س؟
و نهایت ایکه پیام امروز پیروزی والیبالیست های ملی و عزیز تر از جان است به لهستان و خوشحالیم وتبریک می گویم به شما و به ولاسکوی عزیز و البته نادی و تیم همراهش. یا...هو

Hamid Reza گفت...

این کاظمینی بروجردی یه زمان خودشو نماینده امام زمان معرفی می کرد ! دعانویس بود به ادعای خودش . بعد که گندش در اومد یه دفعه تبدیلش کردن به به آدم سیاسی در حالیکه پرونده اش اصلا سیاسی نبود ... حالا یه دفعه شده سرسخت ترین مبارز !
من 5و6 ماهه مطالبت رو می خونم
کامنت نمی ذارم اهل بحث نیستم
ولی این یکی دیگه خیلی زور داشت !!! :)))
یه خورده مطالعه و تحقیق بیشتری بکن قبل از مطلب نوشتن

Dalghak.Irani گفت...

سلام حمید رضا
خوشحالم که به وبلاگ من مراجعه می کنی و خوشحال ترم که بقیۀ مطالب 6 ماه گذشته که از شرفیابی تان می گذرد کمتر زور داشته و توانسته ای تحمل کنی و همچنان خوانندۀ مطالب بدون تحقیق و همینجوری الکی دلقک پیر بمانی. بقول معروف ما عوام یکی چش گاو است و نباید برویم می اوردی به احترام6 55x پست ماهانه که توانسته ای تحمل کنی. خطای بزرگی نیست. هست؟ در ضمن توضیح دادم که برای من حال فعلی اشخاص مهم است امام خمینی هستم در رابطه با بروجردی در سیاهچال رژیم. حالا سوابقی که شما می دانید و رژیم هم همین را تبلیغ می کند برایم اهمیتی ندارد. مرسی. یا...هو

م.ح.س. گفت...

چه دل نازک! دلقک باید دنده اش پهن تر از این حرف ها باشد! /// نمی دانم چرا فکر می کردم به خواهش آخر نوشتارم اعتنا خواهی کرد! نه آن که مستمسک تمسخرش قرار دهی. دلقکی دیگر!