1- یک تنه ایستادم در مقابل دموکراسی خواهان سوپر مدرن و گفتم که مصر نوین را مبارک ساخت و مصریان حق ندارند با کشورشان چنین کنند و بهتر است به حسنی مبارک اعتماد کنند و بگذارند روند گذار کنترل شده را خودش اجراء کند. زیرا که با کنار رفتن کاریزماهای کشورها در بین مسلمانان این نیروهای واپس گرا هستند که سوار بر جهل توده های عقب مانده کشور را به قهقرا خواهند برد مثل ایران.
2- خب من که آدم مهمی نبودم و حرفم در رو نداشت جایی. ولی همان معدود آدم هایی هم که این دیکتاتور ستایی مرا دیدند دماغشان را گرفتند که پیف پیف چه بوی گندیدگی می دهد این دلقک ایرانی. خیلی زود اما واقعیت عریان شد و قبطی ها و مسلمانان بجان هم افتادند با چندین و چند کشته و خسارت های آنچنانی. اما من خجالت کشیدم که خودم را برندۀ یک تراژدی بنمایانم و دم فروبستم. تا اینکه بازهم این دو مذهب متفاوت قبطی و اسلام بودند که زدند به تیپ هم اخیراً و چه وحشتناک با کشته های سه رقمی.
3- بازهم گفتم انشاءالله گربه است و چون دو مذهب و دین جداگانه و مختلفند قبطی و اسلامی؛ راه حلی خواهند یافت برای با هم کنار آمدن در سرزمین باستانی. و ترسم بزمانی دوخته شد که مسلمانان بجان هم بیفتند. زیرا که جنگ بین هم دینان و هم مذهبان بسیار بسیار وخیم تر و بی رحم تر و خونین تر از جنگ بین ادیان متفاوت است به آدرس تاریخ بشر.
4- امروز اما در میدان تحریر قاهره و حتماً میدان آزادی اسکندریه مسلمانان زدند به اردوی هم و کشته ها و مجروحان که تازه اول کار است. می گویی احمق؛ مسلمانان به تیپ هم نزده اند و این ملت است که بدست نظامیان طنطاوی سرکوب شده اند. می گویم عصبانی نشو اگر کوری و نمی بینی اعتراض علیاء ماجدۀ لخت و معترض به مرگ لیبرالیسم و مدرنیته در مصر را. سربازان او را نمایندگی می کردند امروز در جنگ خیابانی.
5- برای مصر دعا می کنم که همین جا تمام شود این شر سردراز. و به پرزیدنت مبارک مریض و در قفس فکر می کنم که جان سالم بدر نخواهد برد از نابودی مصر مدرن در مقابل چشمانش. و چه حیف! کشورهای اسلامی قطعاً محتاج "لیبرالیسم" هستند قبل از دموکراسی و آنگاه پیش بسوی یک دموکراسی هدایت شده. و الا هر نفر یک رأی همان خواهد شد که معترضان اخوان المسلمین از خدا می خواهند در پایان نماز جماعت های میدان قاهره! طفلک ماجده! گریه می کنم. خدایا مصر را از بلای بازگشت به قهقرا نجات بده. آمین. یا...هو
۸ نظر:
دلقک عزیز سلام
پس شما معتقید دموکراسی بعد از داشتن "پیش شرط" لیبرالیسم باید اجرا میشد؟ این حرف به نظرتون ترسناک نیست که برای دموکراسی پیش شرط هایی رو می گذارین که برای شما مهم اند؟ اینو از این جهت می گم که فکر می کنم اسلام گراهایی باشند که معتقد باشند دموکراسی خیلی خوبه اما بعد از اینکه جامعه اسلامی شد و مردم به طور نسبی "اصلاح" شدند. میشه بپرسم از نظر شما تفاوت حرفتون با اون اسلام گراها چیه؟
مرسی
اسلام گراهایی رو می تونم تصور کنم که معتقد باشند دموکراسی خیلی خوبه "اما" بعد از اینکه تحت قوانین اسلام اصلاح نسبی ای در افراد جامعه ایجاد بشه. می تونین توضیح بدین به جز اینکه شما لیبرالیسم رو مقدم می دونین و اون ها اسلام رو، فرق دیگه ای هم بین نظرتون و نظر اون اسلام گراها می بینین؟
مرسی
آریا سلام.
خلاصه ای که من می فهمم این است. لیبرالیسم یک فلسفۀ زیست است. دموکراسی یک روش حکومت. و اسلام یک ایدئولوژی. در لیبرالیسم انسان محور کائنات است و حق دارد روش چگونه زیستنش را خودش انتخاب کند. در حالیکه در ایدئولوژی غیر انسان - در اسلام خدا و در مارکسیسم پرولتاریا مثلاً - محور کائنات است و هم اوست که تصمیم پیشینی گرفته است که همه چگونه زندگی کنند. طبیعی است که فلسفۀ زیست مقدم است بر روش حکومت. و اصولاً بدون تحصیل حد اقلی از پیشرفت و توسعه و در آمد سرانۀ مکفی انسان فقیر و زهوار دررفته رأیش رأی اصیلی نمی تواند باشد برای برپایی مدینه فاضلۀ دموکراسی. کشورهای غربی هم از مجراهای دموکراسی هدایت شده به دموکراسی هر نفر یک رأی رسیده اند. یا...هو
البته اگر کشوری باشد مثل ترکیه با ساز وکار سکولار محکم اسلام گرایان را منقاد می کند ولی مصر چنین شرایطی ندارد. شعار ها و خواسته ها مشخص است. وقت کردم بیشتر توضیح می دهم ولی بازهم تأکید می کنم امکان ندارد با ایدئولوژی به دموکراسی رسید.
برای مبارک گریه نکنید که او هم مانند شاه فقط با سرکوب اعتراضها و خشم مردم را پنهان نگه داشته بودو طبیعی است که مردم رها شده از ترس و سرکوب چنین برخوردهایی راهم تجربه کنند تا زمانی که به نتیجه برسند که برای آزاد و بهتر زندگی کردن کدام راه بهتر است. پایان راه شاه ومبارک جزآنچه که دیدیم و میبینیم نمیتوانست باشد. این از خوش خیالی شاه ومبارک و پشتیبانانشان بود که گمان میکردند بازوروظاهر مدرن میتوان مردم را مدرن کرد درحالیکه خودشان هم تفکر مدرنی نداشتند,مبارک را نمیدانم ولی شاه تفاوت چندانی با قذافی نداشت مانند او خودش را رهبر انقلاب میدانست البته سفید و به قول خودش بدون خونریزی ونظر کرده امام هشتم و حضرت عباس !.به نظر میاید خاورمیانه حالا حالا باید تمرین دموکراسی کند.ما یک شانس برای دموکراسی داشتیم با مصدق که کشورهای مهد دموکراسی و آزادی آنرا به خاک وخون کشیدند.شانس دوم را خودمان باید بوجود بیاوریم و بپرورانیم وبه نتیجه برسانیم نتیجه ای که نه کشورهای مهد دموکراسی و آزادی بتوانند باز هم سرکوبش کنند و نه مذهبی ها با وردخواندن وشعبده بازی دودش کنند و به هوا بفرستند.
این دعواها باید انجام شود... گریزی نیست
هر ایدئولوژی انسانی ایدهآل تصویر میکند و سپس او را به درون جامعه ایدهآل خود رهنمون میشود.
لیبرالیسم انسان را هر گونه که هست میپذیرد و میگوید حال جامعهات را بساز.
طبیعیست که ایدهآل از ذهن خارج نمیشود هرگز، و فقط رنج ومهنتش میماند.
با نظر ناشناس موافق نیستم به این دلیل که من نگران لذت خودم و زندگی جوانان ایران هم هستم. و آدرس ایشان "بزک نمیر بهار میاد/ کمبزه با خیار میاد" را تداعی می کند. البته که بجد معتقدم که مدرنیزاسیون جهان اسلام قطعاً با نوعی فشار معقول - یک گام جلوتر از عرف جامعه - و از بالا به پایین قابل اتفاق افتادن است و مدرنیزاسیون درون زا - بویژه اگر حاکمیت دست نیروهای پیشاتاریخ و ضد مدرن - مثل ایران - باشد باعث تخریب وحشتناک فرهنگ بومی و هویت های تمدنی هم می شود ولی راه به محتوای دلپذیر مدرنیته نمی برد. البته نه شاه بلکه فرح روشنفکر و فمینیست افراطی بدلیل سوق دادن فرهنگ جنسی جامعه بسمت پورنو رفتاری که بشدت برای طبقات فرودست و توده های مسلمان تابو بود باعث اصلی فروپاشی رژیم شد. و اگر حوزۀ فرهنگ و اجتماع را همان یک گام - ونه ده ها گام - جلوتر از عرف جامعه کنترل می کردند خمینی نمی توانست توده ها را بسیج و انقلاب ان هم مذهبی انجام دهد. قصه دراز است ولی این نکته مهم است که بدلیل مقاومت هیستریک فقه شیعه در مقابل هرنوع ازادی شکلی حوزۀ سکس و زن امکان پیروزی مدرنیتۀ درون زا تعلیق به محال است. یا...هو
و با نظر شما دو
Eric Calabros
و ادوارد آلبی دوم موافقم. با سلام و درود به هر سه نفر شما. یا...هو
ارسال یک نظر