Referee |
1- اتفاق بسیار مبارکی که امروز افتاده بر سر بازداشت جوانفکر و باعث قهر و خشم مجدد احمدی نژاد شده است و اولین نشانۀ رسمی اش لغو سفر استانی به کهکیلویه و بویر احمد بروز کرده است؛ شروع خوبی است برای بالا گرفتن مجدد "رژیم در سراشیب فروپاشی" و آن را بفال نیک می گیرم. هر چند این زد و خورد های غیرقابل مهار از طرف خامنه ای و در حالیکه همۀ کارهای کشور تعلیق به نزاع حاکمیت شده است و اقتصاد ایران در بدترین وضع ممکن در سال های اخیر است مقدار زیادی هم مردم عزیز ساکن در داخل کشور را در زحمت و رنج مضاعف دچار خواهد کرد؛ ولی بدلیل نتایج قطعی میان مدت آن بنفع ملت و کشور با روی گشاده به این جنگ کثیف برای حاکمیت و جنگ مقدس برای ملت خوش آمد می گویم.
2- قول و قرار ما در این تماشاخانه یک فرصت دوساله است برای دگردیسی کامل جمهوری اسلامی خامنه ای به رژیمی عاقلانه تر و حکومتی تر که فقط سه ماه از آن را پشت سر گذاشته ایم. و تا اینجای کار فراتر از انتظارمان پیروز بوده ایم. واقعیت امر این است که خواستۀ قاطبۀ ایرانیان کمترین شباهت و جنسی از نوع آنچه که در کشورهای عربی مسلمان در جریان بوده و است ندارد. و ملت ما خواسته ای بسیار ابتدایی و پیش و پا افتاده از نظر سیاسی دارند که اسم آن "راحتم بگذار تا زندگی کنم" است. و برعکس همۀ کشورهای در تلاطم که انتظار از دولت هایشان است. مردم ما انتظاری از دولت و حکومت ندارند. بعبارت دیگر اگر همۀ مردمان شوریده بر حاکمان شان خواسته های ایجابی دارند که فلان بکنید و بهمان. ملت ما خواسته اش سلبی است و می گوید: "مارا بخیر تو امیدی نیست شر مرسان".
3- چیزی که خیلی بنظرم مبارک و خوش یمن است در درگیری های اخیر؛ انفعال هواداران رژیم است که کاملاً گیج و منگ و منفعل شده اند در این تازه ترین نمایش "سگ صاحبش را نمی شناسد". تا قبل از این هم و همیشه حاکمیت جمهوری اسلامی دوگانه بود در رهبری خامنه ای از سال 1371 به این طرف. اما دفعات پیش این بدی وجود داشت که یک طرف دعوا قدرت بسیج چماقداران را داشت بر علیه ملت با ترفند مدافع ولایت و دین و جمهوری اسلامی. از جنگ های خیابانی بگیر تا کشتارهای دانشجویی و از کفن پوشان روحانی بگیر تا عربده کشان میدانی.
4- اینک اما ژنرال های بدون پیاده نظام مجبور شده اند خودشان لخت شوند و بیایند توی میدان جنگ عریان؛ و برای جنگ نهایی. در یک سو احمدی نژاد صف آرایی کرده با هوادارنی محروم از معیشت حداقلی و چپاولگران مولتی میلیاردر غرق در رفاه حداکثری . که هیچکدام اهل بمیدان آمدن نیستند در روز کارزار. محرومان ستم کشیده و ستم پذیر که اهل سیاست نیستند و بدون سازماندهی. و دزدان که اگر اهل ریسک سیاسی بودند دزد نمی شدند. و احمدی نژاد که می گوید حساب های بانکی شخصی ام خالی است بر عکس حساب های شخصی رقیب. و دغدغه ای و تعهدی به حفظ نظام از اوجب واجبات است ندارد خوشبختانه.
5- در سوی مقابل اما الیگارشی و اذنابش هستند که بین دو تیغۀ حساب های بانکی خود و آقازاده هایشان از سویی و حفظ نظام واجب است ازطرف دیگر گیر افتاده اند. و معلوم است که به فطرت خودخواهی و زیاده خواهی انسان؛ حفظ نظام را در حفظ حساب های بانکی شان از گزند، جستجو می کنند؛ و نه بر عکس. لذا نه می خواهند و نه می توانند همۀ قدرت و ثروت و منزلت شان را نابود شده توسط رویگر زادۀ سمنانی نظاره کنند و دم فرو بندند. و البته هواداری ندارند از جنس دانش و عقل و درایت که بتوانند به سازماندهی آنان امید ببندند. پس جنگ را به احمدی نژاد وا نخواهند گذاشت بدستور خامنه ای.
6- خامنه ای اما سعی دارد در بیرون ماجرا بایستد و رل اول "حفظ نظام اوجب واجبات است" را بازی کند. اما - واین اما مهم است - موفق نخواهد شد بطور قطع. چون او می داند که رییس جمهور محبوبش جنسی یک کلام و دیکتاتور و خودشیفته دارد مثل خودش. و نمی تواند امیدی به رعایت هرگونه "آتش بس"ی از سوی او داشته باشد. بنابراین همۀ زورش را می گذارد برای مهار الیگارشی تا این بلای احمدی نژادی که خودش آوار کرده بر سر نظام اش بپایان خط برسد. ولی گفتم که اذناب الیگارشی چنین فداکاری را نخواهند پذیرفت در حالیکه احمدی نژاد دارد همه را بیرون می کند از چرخۀ "سی سال خوردن و بردن و منافع ملت به تخممان".
7- گله از بی تفاوتی ملت زیاد می کنید. اما ما ملت هزینه زیاد داده ایم در این مدت عمر نکبت جمهوری اسلامی؛ و حالا زمانی است که کمی تفریح کنیم "شده با شکم های خالی". و نظاره کنیم میدان گاوبازی گلادیاتورهای قلابی را که چگونه همدیگر را خواهند درید با سبعیت فراتر از آنکه فرزندان مان را دریدند در خیابان و زندان و آوارگی. نام این را می گذارم "انقلاب فرومایگان حاکم"! و مجدداً بر عهد سیرک خوشحالی خودمان پامی فشارم: "ما هنوز دوسال فرصت داریم و فقط سه ماه آن سپری شده است، بعد از این همه خوشحالی". آفرین به جوانفکر و خسته نباشد احمدی نژاد؛ و البته جبهۀ رفیب همینطور برای پایمردی در این جنگ کثیف. یکی را دیدم بنام طائب یا نام منحوسی در این ردیف که گفته بود نقشۀ اینان تخریب رژیم است. البته که درست نگفته از نقشه خوانی؛ ولی ماحصل نمایش نفرت؛ لاجرم به زدودن حاکمیت نفرت خامنه ای خواهد انجامید بدون شک. یا...هو
۲ نظر:
منحنی سینوسی عشق و نفرت شما نسبت به احمدی نژاد قصه شبهای کودکانمان خواهد بود!
دین ستیزان را در جامعه ایران دست کم نگیرید.
با توجه به این که مردم ایران در انقلاب اسلامی، از بهشت سکولاریسم به جهنم بنیادگرایی اسلامی منتقل شدند و این حکومت مرتکب خطاهای فاحش و متعدد در زمینه های گوناگون شد، شمار افرادی در جامعه ایران که نسبت به دین به شدت بدگمان گردیده اند و یا بهتر بگوییم از آن متنفر هستند، به طرز بی سابقه ای افزایش یافته و همچنان افزایش می یابد. برآورد اولیه حکایت از میلیونها نفری می کند که چنین اعتقادی دارند. یک جنبش دمکراتیک نمی تواند این افراد را نادیده گیرد، حقوق آنان پایمال کند و آنان را درجه دو بشمارد. اگر فرد یا افرادی به این موضوع معترض هستند، می توانند اعتراض خود را مستقیما با روح پرفتوح حضرت امام راحل در میان گذارند. هیچ گونه تقصیر یا کوتاهی در این زمینه متوجه کنشگران سبز نیست.
دسته بندی اولیه افرادی که مستعد تنفر از اسلام و به طور کلی دین هستند:
الف. فربانیان احکام شریعت اسلامی:
بستگان و نزدیکان کسانی که با جرائم عقیدتی سیاسی اعدام شده اند و یا کسانی که از این اعدام ها منزجر گردیده اند.
بستگان و نزدیکان کسانی که سنگسار شده اند و یا کسانی که از خشونت این روش مجازات منزجر گردیده اند.
کسانی که حکم قطع ید در خصوص آنان اجرا گردیده است، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از خشونت این روش مجازات منزجر گردیده اند.
کسانی که در زندان ها و بازداشتگاه های جمهوری اسلامی مورد شکنجه قرار گرفته اند، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از این روش برخورد منزجر گردیده اند.
کسانی که در زندان ها و بازداشتگاه های جمهوری اسلامی مورد تجاوز قرار گرفته اند، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از این روش برخورد منزجر گردیده اند.
کسانی که حکم شلاق در خصوص آنان اجرا گردیده است، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از خشونت این روش مجازات منزجر گردیده اند.
کسانی که با احکام شریعت اسلامی (نمونه: حجاب، روزه خواری) بازداشت شده یا زندان رفته اند، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از این مجازات منزجر گردیده اند.
کسانی که با احکام شریعت اسلامی (نمونه: حجاب، روزه خواری) تحقیر شده، تذکر گرفته و یا توبیخ شده اند، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از این برخورد منزجر گردیده اند.
کسانی که با احکام شریعت اسلامی از موقعیت های علمی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... محروم شده اند، (نمونه: بهاییان) بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از این برخورد منزجر گردیده اند.
ب. قربانیان ناکارآمدی نظام:
کسانی که از نظر اقتصادی و معیشتی دچار مشکل هستند، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از وضعیت آنان متاثر گردیده اند.
کسانی که از کمبود ارتباط با جنس مخالف در رنج هستند، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که از وضعیت آنان متاثر گردیده اند.
کسانی که کم ارزشی هویت ایرانی را در تعامل با شهروندان سایر کشورها تجربه کرده و به نوعی تحقیر شده اند، بستگان و نزدیکان شان و همچنین کسانی که در جریان موضوع قرار گرفته اند.
ج. مخالفان با برخی مناسک اسلامی، شیعی
کسانی که با مناسکی چون قمه زنی، زنجیرزنی و یا قربانی کردن بی رحمانه گوسفندان مخالفند.
د. روشنفکران و نخبگان:
کسانی که اساسا دین و به خصوص اسلام را راه مناسبی برای گرداندن زندگی خود نمی دانند.
ارسال یک نظر