Concert in the Egg |
1- من خیلی به ندرت تمایل به نوشتن در مورد اپوزیسیون دارم به شهادت همۀ نمایش های سیرکم. و قصدی و رغبتی هم به ادامۀ این قصه بر سر سازمان مجاهدین خلق و رهبرانش نداشتم. اما امروز راستش از این دختر هنرمند و بسیار جسور و فیلسوف** مصری خجالت کشیدم در پاپس کشیدن از میدان - تازه - مجازی. وقتی دختری بیست ساله زیر دماغ مسلمانان سلفی در قاهره چنان شکلی از مبارزه را انتخاب می کند که کمترین خسارتش می تواند تباهی خود و عزیزانش باشد در تعصب عرف شهوانی مردان جامعه اش؛ خجالت کشیدم در کمترین سال باقی مانده از زندگی گیاهی ام میدان را واگذارم بزور و توطئه و بی عدالتی و بی انصافی.
2- سایت بالاترین در عملی ناقض مقررات تدوین شده و تعهد شده و ابلاغ شده از سوی مدیریت محترمش لینک داغ شدۀ من تحت عنوان "مستقیم با کاربران مجاهدین خلق در بالاترین؛ من دیگر از شما نمی ترسم" را دو دقیقه بعد از داغ شدن حذف کرد بدون هیچ توضیح و ایراد مقرراتی؛ آمدم که فقط بشما شکایت کنم که "آسمان در همه جا اغلب گرفته سربی بدجوری" تا هم چنان ساده نباشیم که گویا دیکتاتوری در حکومت هاست و حد اکثر اپوزیسیونی که می شناسیم. و البته آنان که ادعایی ندارند و یک راست می شاشند به آزادی بسیار مردانه بنظر می رسد آلت شان؛ از آنانی که توی کوچه بوی شاش راه می اندازند و می گذارند تقصیر شهرداری. همین. یا...هو
**تقدیم به ماجده؛ اختصاصی مطلبی خواهم نوشت در پست بعدی.
و نوشتم اینجا
۷ نظر:
سلام دلقک، آمدم که فقط بگویم که یکی از خوبیهای وبلاگت این است که هر حرفی را تحمل میکنی و از انتشار ان ولو بر خلاف عقیده ات باشد باکی نداری ، الحق که دمت گرم .دیگر اینکه روی عقیده ات تعصب خفه کننده نداری و وقتی پی به اشتباهت می بری از خرشیطان پایین میایی . من روزی ۲-۳ بار به وبلاگت سر میزنم ولی به " بالاترین " شاید هفته ای ۱ بار . به قول خودت ما پست و مقامی دستمان نیست آنچنانی والا خودمان آخر دیکتاتوری هستیم . قضیه فرهنگی است و ریشه در تاریخ ما دارد ، شما خودتو ناراحت نکن . مرسی
دلقک جان
من نمیدانم که ایا این روش دلیری که این دختر خانم بکار برده درست هست یا نه اما بسیار جرات میخواهد به هرجهت مغلوم هست که دنیا عوض شده و علمای اسلام اعمم از رافضی 3 تا 100 امامی و سنی همه نوعی باید فکری به حال دین خود کنند این تازه آغاز کار هست
به امید رهایی مسلمین فلک زده و دین زده از دست خرافات و نکبت و بی خبری
دوست عزیز
وبلاگ زیبایی دارید در صورت علاقه با هم تبادل لینک کنیم
اگر مایل بودید مرا مطلع کنید
پاینده ایران
http://navayeghalam.wordpress.com/
ایرانی جماعت روحیه دیکتاتوری دارد. اپوزیسیونیهاش که دیگه بدتر.
سلام به همه. فعلاً که انان اتش بس یک طرفه قبول کردند و من هم که اصلاً از جنگ زهره ام می ترکد. تا کی مجدداً شاخ بشاخ من بشوند و من هم که جسور و جنگجو. و حالشان را می گیرم. یا...هو
یک سری کامنت زیر این لینک در بالاترین بود که نکتۀ در خوری نداشت منتقل کنم. فقط پاسخ خودم را منتقل کردم. چون ممکن است بتواند برای علاقه مندان برخی تأکیداتم را مؤکد کند:
رأی ۱ گزارش binam حدود ۷ ساعت قبل گفت:
سلام
عذر خواهی تان را می پذیرم. بدیهی هم است که شما عنوان تحصیلی دکتر مهندس شما - اگر دارید - حریف تجربه و بینش و مطالعات اجتماعی و تاریخی من نشود. هر چه باشد من به نسل پدران و پدربزرگان شما تعلق دارم. حرف من باشما این است که در رفتارهای اجتماعی تان - مثلاً در همین بالاترین - رفتار طبیعی داشته باشید و آزادی انتخاب فردی تان را اینقدر تنگ در مناسبات سازمان سیاسی تان مضمحل نکنید. از آرای منفی انبوه تان اگر گله کردم به لینک های قبلی؛ از آرای سفید و ممتنع تان به لینک حاضر بشدت خشمگینم ونه حتی ناراضی. چون اگر رفتار طبیعی داشتید نه آرای منفی قبلی ها به آن زیادی بود و نه صفر شدن یکبارۀ آرای منفی لینک جدید به این هیچی!
القصه حالا که دستور است پا از روی دم دلقک بردارید من هم از پاسخ های نیشدار و مبتنی بر اطلاعات در می گذرم. و فقط یاد آوری می کنم که من 700 مقاله نوشته بودم قبل از این که فقط در سه فقره غیرمستقیم از مجاهدین خلق نامی آورده بودم و 697 تای دیگر علیه - قریب به اتفاق - رژیم متحجر بوده است. پس من نیاز به نصیحت و یاد آوری - حداقل شما - ندارم. برای نسرین بانو و آن ماجرای چادر هم یک پست مستقل و با همین تیتر نوشته ام.
فقط این غلط دوست مان را تصحیح کنم که روی ماجده خانم جوان 20 سالۀ مصری قدیسه - فیلسوف هیچ دوربینی زوم نکرده بود حتی باندازۀ در بندان نازنین ملت ایران در اوین. ماجده خودش با انتخاب شجاعانۀ روشی هول آور و شوک زننده به ذهن بسته و سازمانی مسلمانان سیاسی همه دوربین ها را یکباره مفتون خودش کرد. البته سخت است متوجه نکات ظریف شدن با مغز های بسته بندی شده در هر دکان سیاسی. ادبیات و رمان بخوانید. فیلم ببینید. نقاشی بکشید و روحتان را از این فرسودگی نجات بدهید. و موسیقی و موس...
رأی ۱ گزارش binam حدود ۷ ساعت قبل گفت:
و موسیقی فاخر گوش کنید. بقیۀ کامنت طولانی حذف شد و من دوباره حوصله ندارم برای نوشتن. البته فقط راجع به عدم پرسش من و لی پاسخ بی ربط شما در مورد منابع مالی مجاهدین بود که سؤال من نبود چون من خبر دارم که این گنج قارون در چه شرایط و موقعیت و کجا توسط رهبران کشف و رهروان تصاحب شده. اصولاً مجاهدین خلق جزو فهرست "باید به آنان پرداخت" من نیستند و من بیشتر تمایل به حوزۀ اجتماعی دارم تا سیاست محض و با تعریف کسب قدرت. این بار هم چون شایعۀ انفجار مشترک با موساد در پایگاه سپاه را بلا تکلیف رها کردند که در افواه بچرخد خواستم یک تلنگری بزنم که شما ها بی تجربگی کردید و فکر کردید هر گردی گردوست در حالیکه بعضی از گرد ها بمب و مین و حتی سیب هستند بقول مرحوم داروین. موفق باشید. یا...هو
واما آن عزیزی که پیشنهاد تبادل لین کاده است. سلام و مرسی.
حقیقت این است که من الان خیلی مشهورم و از ابتدا هم اهل این کارها نبودم. چون پیربودم از ابتدا و دوستان بدون چشم داشت و برای اعتبار دو طرفه لینکم می کردند. آن چند بلاگ کنار صفحه ام هم اغلب از روز اول همانجا روئیده بودند و اغلب هم اصلاً لینکدونی ندارند که مرا لیک کنند متقابلاً. این است که نمی توانم تقاضا نامۀ پیشنهادی و در خواستی شما را پر کنم و تا انجا بیایم. گفتم که من دلقک پیری هستم که بچه ها اینقدر مسخره ام کردند مشهور شدم. یا...هو
ارسال یک نظر